نبرد بزرگ
بوروکراسی چگونه مانع نوآوری میشود؟
صدف صمیمی: «مشکل امروز کشور پول نیست، نبود حکمرانی صحیح است»، «نداشتن یک حکمرانی صحیح و تفکیک کار درست و میدان ندادن به مردم مساله ماست و باید اجازه دهیم به ویژه در حوزه اقتصاد استعدادها بروز پیدا کند.» به نظر میرسد این اظهارنظر از جانب یکی از منتقدانِ سیاستهای کلان کشور مطرح شده باشد؛ اما این جمله انتقادی متعلق به محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی است. درست است که بوروکراسی در کشورهای پیشرفته توانسته سبب دگرگونی و رشد شود؛ اما به گفته کارشناسان در کشورهای در حال توسعه همین موضوع به عاملی بازدارنده برای رسیدن به هدف، مبدل شده است. ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست. نهادهای موازی، قوانین و آییننامههای متعدد نهتنها شرایط را برای رشد و توسعه جامعه مهیا نکردهاند، بلکه به گفته بسیاری از کارآفرینان و تولیدکنندگان این قوانین به مثابه طنابهای آهنین دست و پای آنان را برای تولید و رشد در حوزه اقتصاد بستهاند. ذینفعان و آنان که حیطه نفوذشان در سالهای گذشته عمیق و عمیقتر شده، از همین روزنههای موجود استفاده کرده و بیش از گذشته با بهرهمندی از تعدد قوانین و نهادهای موازی همسو با گروهها و جریانهایشان منافع شخصی و گروهی خود را پی میگیرند. این همان موضوعی است که کارآفرین و نیروهای خلاقی چون استارتآپها، را از زمین تولید و توسعه دور نگه میدارد. بوروکراسی موجود، سیستم اداری کند و قدیمی از یکسو و بازار و نیروی انحصارطلب از سوی دیگر سد ورود کارآفرینان به بازار کار، تولید و تجارت شدهاند. این سد یا انگیزه و نیروی محرک جوانان و کارآفرینان را به جریانی راکد تبدیل میکند یا مشوق آنان برای خروج سرمایه، ایده و فکرشان از کشور میشود. علاوه بر آنکه مشکل امروز کشور «پول»، «سرمایه» و فضای امن سرمایهگذاری است؛ برای بهبود شرایط کسبوکار، تولید و توسعه نیازمند رفع موانع تولید از طریق وضع قوانین خوب، مجری خوب و ناظر خوب هم هستیم. چراکه کارآفرین در فضای محدود به کارمند تبدیل میشود و سرمایهدار در حیطه نفوذ صاحبمنصبان در بهترین حالت به یکی از شرکای گروه نفوذ بدل میشود؛ این همان چرخهای است که در سالهای اخیر اجازه نداده تا چرخ اقتصاد ایران در ریل توسعه و مسیر رشد قرار گیرد. به گفته اکثر صاحبان کسبوکارهای نوین؛ سختی استارتآپ بودن در ایران به نبود قوانین در حوزههای نو، تکرر در قوانین کهنه، کندی کارها در ادارات و در نهایت عدم توجه مدیران و مسوولان به نوآوری و خلاقیت بازمیگردد. شاید به تعبیری بشود گفت بوروکراتها که برای استقرار خود نیازمند استمرار وضع موجود هستند استعدادها را پشت درهای ادارات میکشند. باید منتظر بود و دید ادعای آقای قالیباف، کسی که در راس جایگاه قانونگذاری کشور قرار گرفته و با مدیران و صاحبمنصبان دولتی و حکومتی دوستی دارد، در رابطه با ضرورت تحقق حکمرانی صحیح، عملی خواهد شد یا خیر. اما با الهام از اظهارنظر اخیر او در این پرونده در پی آن هستیم که به این پرسش پاسخ دهیم؛ «بوروکراسی چگونه مانع نوآوری میشود؟»