شناسه خبر : 40121 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

برجام و سناریوهای جایگزین

چه گزینه‌هایی پیش‌روی پرونده هسته‌ای ایران خواهد بود؟

 

اکبر مختاری / تحلیلگر سیاست و دیپلماسی 

این روزها پس از به نتیجه نرسیدن دور هفتم مذاکرات وین برای احیای مجدد برجام و سپری شدن پنج ماه از تشکیل دولت جدید ایران به ریاست ابراهیم رئیسی، همچنان مهم‌ترین پرونده سیاست خارجی و حتی داخلی ایران «آینده برجام» است. برجام را می‌توان مهم‌ترین پرونده سیاست خارجی ایران پس از انقلاب دانست؛ آنچنان مهم که محمدجواد ظریف در فایل صوتی درزکرده‌اش با سعید لیلاز علناً حتی آن را از مذاکرات مربوط به قطعنامه ۵۹۸ مهم‌تر می‌داند. وقتی سعید لیلاز از او می‌پرسد که «چرا برجام را مهم‌تر از قطعنامه ۵۹۸ می‌دانید؟» پاسخی بسیار قابل تامل می‌دهد. ظریف می‌گوید «برجام تنها توافقی است که سبب شد پرونده یک دولت قانونی عضو سازمان ملل متحد از طریق مذاکره از ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد خارج شود».

19برجام این روزها دیگر گریبان‌گیر روحانی و اعتدالیون و تیم دیپلمات‌های به اصطلاح «نیویورکی» نیست بلکه سرتیم مذاکره‌کننده ایران در وین فردی است که خود، روزگاری از مهم‌ترین مخالفان آن به حساب می‌آمد و این مساله بر جذابیت نتیجه کار افزوده است. اینکه «آیا برجام بار دیگر احیا خواهد شد؟»، «آیا برجام سال ۲۰۱۵ از قابلیت احیای مجدد بدون کم و کاست برخوردار است؟»، «آیا  توافق جایگزین برجام می‌تواند بهتر از توافق قبلی باشد؟» یا اینکه «ایران و آمریکا باید خود را در مسیر کاملاً متفاوتی تعریف کنند» اینها پرسش‌های بسیاری است که این روزها میان کنشگران و تحلیلگران سیاسی و اقتصادی مطرح است و پاسخ به آنها راحت نیست؛ برای همین است که فضای سیاسی و به‌خصوص اقتصادی کشور در حالت «تعلیق» و «بی‌ثباتی» قرار گرفته و سایه‌ای از انتظار و امید تا ناامیدی بر فضای سیاسی و اقتصادی بر سر کشور قرار گرفته است.

 در اوج تلاش‌ها برای ترسیم شکل اولیه توافق هسته‌ای، منتقدان داخلی و دلواپسان به‌طور مستمر می‌کوشیدند که ارزش شکل‌گیری چنین توافقی را به کمترین حد تقلیل دهند. آنها تلاش می‌کردند به توافق هسته‌ای به جای یک توافق با پشتوانه «ساختاری» به عنوان توافقی با پشتوانه «جناحی» بنگرند.

وقتی دولت حسن روحانی از خطرات قرار گرفتن پرونده ایران در ذیل فصل هفتم منشور شورای امنیت سازمان ملل سخن می‌گفت، عده‌ای می‌کوشیدند که او و تیم هسته‌ای سابق را وادادگانی به غرب تعبیر کنند که می‌کوشند تمام مشکلات کشور را با حل بحران هسته‌ای به سرانجام رسانند اما این تعابیر در میان جریانات خودی، دو سال بیشتر خریدار نداشت چرا که با خروج یک‌طرفه دونالد ترامپ از برجام، تازه روشن شد که این توافق تا چه حد دارای ارزش بوده است.

سر به فلک کشیدن قیمت دلار، افزایش تورم انتظاری، پررنگ‌تر شدن سایه جنگ، تلاطم‌های سیاسی و اجتماعی در داخل و... همگی سبب شد که بسیاری از منتقدان دلواپس برجام دریابند که گویی توافق برجام توافق بدی هم نبوده است. حالا یک سال پس از ترک کاخ سفید توسط ترامپ، همان منتقدان برجام هستند که در چارچوب واقعیات ساختاری موجود آن ‌هم با تیمی پرجمعیت، راه مذاکره را در وین در جهت احیای برجام از سر گرفته‌اند.

در این یادداشت ابتدا بیان خواهم کرد که چرا دلایل ایجادکننده توافق هسته‌ای همچنان برای طرفین پابرجاست. ایران اگر می‌خواهد اقتصادش سرپا بماند، نیازمند فروش نفت است. اگر کشور بخواهد رضایت نسبی اقتصادی مردم در داخل و منطقه را حاصل کند، بدون دسترسی به پول نفت، این مساله ممکن نیست. اگر ایران بخواهد حتی پشتوانه ایدئولوژیکش در داخل و خارج را حفظ کند باز هم نیازمند دسترسی به منابع بلوکه‌شده نفتی است. اگر قرار بر «حفظ طبقه متوسط مدرنِ همراه» باشد، باز با این وضع اقتصادی کاری پیش نمی‌رود. واقعیت تلخ این است که در شرایط فعلی، هیچ کدام از شعارهای دولت مدعی بدون دسترسی به درآمدهای سرشار نفتی امکان‌پذیر نیست وگرنه اجرای سیاست انقباضی و واردسازی فشارهای اقتصادی به مردم، پیامدهای خطرناکی برای حاکمیت و مردم در پی خواهد داشت و حالا سوال مهم این است که راه‌حل‌ها و سناریوهای جایگزین برجام چه گزینه‌هایی می‌توانند باشند و اینکه کدام گزینه‌ها محتمل‌تر به نظر می‌رسند؛ پرونده هسته‌ای ایران با ارسال به شورای امنیت در زمستان سال 1384 وارد فاز جدیدی شد.

قرار گرفتن نام ایران و برنامه هسته‌ای کشور ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد سبب شد پرونده هسته‌ای ایران از یک بعد «فنی و حقوقی» به یک امر کاملاً «سیاسی و امنیتی» تبدیل شود. قطعنامه‌هایی که علیه ایران از سوی شورای امنیت سازمان ملل متحد پرونده ایران را وارد فاز خاصی کرد و به آن ابعاد جهانی بخشید.

 فشار اقتصادی برآمده از تحریم‌های ظالمانه شورای امنیت و مخاطرات نظامی علیه ایران متناسب با قرار گرفتن نام پرونده ایران ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد زمینه را برای طرفین، جهت حل مساله هسته‌ای ایران از بهترین و معقول‌ترین راه ممکن یعنی راه‌حل دیپلماتیک هموار کرد. فصل هفتم منشور ملل متحد خطرناک‌ترین و دردناک‌ترین فصل منشور ملل متحد را شامل می‌شود که متناسب با دو ماده «41» و «42» منشور، غرب به رهبری آمریکا ابتدا بالاترین تحریم‌های دیپلماتیک و اقتصادی را علیه کشور متخاصم اعمال می‌کند و سپس متناسب با ماده چهل و دوم فصل هفتم از ایجاد مناطق «پرواز ممنوع» تا «حمله نظامی فراگیر» را برای خود جایز می‌شمارد. آمریکا در جنگ سال ۱۹۹۱ با عراق، جنگ کره در اوایل دهه 50 و حتی حمله به لیبی در سال ۲۰۱۱ از این منطق استفاده کرد.

ایران در دوره ریاست‌جمهوری حسن روحانی از بهترین تیم‌های مذاکراتی پس از انقلاب، تصمیم به مذاکره در مورد برنامه هسته‌ای خویش با 1+5 گرفت. ماحصل گفت‌وگوهای نفس‌گیر و طولانی طرفین، رسیدن به «برنامه جامع اقدام مشترک» معروف به «برجام» در تابستان سال ۲۰۱۵ بود. متناسب با مفاد برجام، تحریم‌های مربوط به حوزه هسته‌ای ایران لغو شد و پرونده ایران از ذیل فصل هفتم خارج شد و در پی آن، اوضاع اقتصادی کشور نسبتاً سامان پیدا کرد و نگرانی جهانی از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای کاهش یافت. با به‌کارگیری دکترین خروج از سوی دونالد ترامپ در سیاست خارجی آمریکا، روند مسائل، کاملاً متفاوت شد؛ برجام کنار نهاده شد و بالاترین سطح تحریم‌های اقتصادی ایالات متحده علیه یک کشور خارجی (به تعبیر ترامپ) علیه ایران اعمال شد. اما ایران با وجود تحریم‌های فزاینده در دوران پساخروج آمریکا از برجام، برتری حقوقی خویش را در مورد برجام در نهادهای بین‌المللی از جمله شورای امنیت حفظ کرد.

در سال پایانی ریاست‌جمهوری ترامپ، ایران خروج گام‌به‌گام از تعهدات برجامی خویش را پیگیری کرد و با رساندن درصد غنی‌سازی به 60 درصد، پیام مهمی به اسرائیل و غرب در ارتقای دوباره برنامه هسته‌ای خویش داد.

اما چالش بزرگ ایجادشده در دوران ریاست‌جمهوری جو بایدن این است که پس از پیگیری هفت دور از مذاکرات در وین، طرف ایرانی و 1+5 که فعلاً آمریکا در آن به‌صورت رسمی حضور ندارد به نتیجه مدنظر نرسیدند و از سوی دیگر، نگرانی غرب از برنامه هسته‌ای ایران با وجود افزایش غنی‌سازی ایران بار دیگر به اوج خود رسیده است.

مروری بر هفت دور مذاکرات برای احیای مجدد برجام در  وین نشان از آن دارد که ایالات متحده دیگر به احیای برجام فعلی، نگاهی تاکتیکی دارد؛ نگاهی که متناسب با آن در صورتی حاضر است بار دیگر به برجام بازگردد که ایران تعهد کند پس از احیای برجام، گفت‌وگو برای رسیدن به توافقی جامع‌تر و گسترده‌تر را آغاز خواهد کرد. توافقی که می‌تواند موضوع سیاست ایران در منطقه و مسائل مربوط به برنامه موشکی ایران را نیز دربر گیرد.

در چنین فضایی، ایران نیز دل‌چرکین از خلف وعده آمریکا در مورد برجام، رغبت چندانی از خود به شکل‌گیری توافقی گسترده‌تر، نشان نمی‌دهد.

همه این موارد، روند مذاکرات مربوط به برجام را به مرحله خطرناکی رسانده است. مرحله خطرناکی که میان «خوش‌بینی مضاعف» در احیای دوباره برجام یا «بدبینی مضاعف» مبنی بر حمله اسرائیل به تاسیسات هسته‌ای ایران شناور است.

مذاکرات مربوط به احیای برجام بار دیگر در مرحله شروع مجدد است اما سناریوهای پیش‌روی مذاکرات چیست؟

برای مذاکرات پیش‌روی احیای برجام سناریوهای متعددی را می‌توان متصور بود. اولین سناریو که می‌توان آن را سناریویی نسبتاً خوش‌بینانه خطاب کرد، به نتیجه رسیدن طرفین حاضر در مذاکرات، بر روی احیای مجدد برجام است. متناسب با این سناریو، ایران به تعهدات برجامی سال ۲۰۱۵ خویش برمی‌گردد و به‌تبع آن، آمریکای بایدن تحریم‌های هسته‌ای ایران را لغو می‌کند. اگرچه ایران صحبت از برداشته شدن همه تحریم‌ها می‌کند اما واقعیت این است که برداشته شدن بخشی از تحریم‌های زمان ترامپ بدون اجازه کنگره میسر نیست. هرچند برداشته شدن تحریم‌های هسته‌ای هم می‌تواند ایران را راضی کند اما در این مورد دولت جو بایدن همراهی لازم را نداشته است.

مهم‌ترین دلیل عدم علاقه کامل بایدن به احیای برجام اولیه، تغییرات در برخی زمان‌های درون برجام از جمله زمان انتظار (نزدیکی به پایان زمان گریز هسته‌ای) برای هسته‌ای شدن ایران است. از سوی دیگر، بایدن برای قبولاندن این توافق به کنگره آمریکا مسیر بسیار سختی را در پیش دارد و دیگر اینکه انتخابات کنگره آمریکا کمی کمتر از یک سال دیگر برگزار خواهد شد و بایدن این نگرانی را دارد که احیای برجام اولیه سبب‌ فشار بیشتر به حزب متبوعش در روند پیروزی در انتخابات آتی کنگره شود.

بنابراین، او سعی دارد که اگر برجام هم احیا شود با تعهدی از سوی ایران برای توافقی جامع‌تر باشد.

سناریوی دوم در مورد برجام و جایگزین‌های مذاکرات جدید با هدف توافقی کامل‌تر و جامع‌تر است؛ اما در این مورد، ایران به درستی نگرانی‌های جدی دارد.

چراکه مذاکره در حوزه‌های مربوط به فعالیت‌های منطقه‌ای و برنامه موشکی می‌تواند بازوی نظامی ایران را تضعیف کند آن‌هم در برابر توافقی که ممکن است پیامدهای سودآورش در «بلندمدت» مشخص شود یا اینکه بار دیگر، کنار نهاده شود. نکته دیگر، مساله فروش چنین توافقی به مخاطب داخلی به‌خصوص حامیان اصولگرای دولت فعلی است که خود از منتقدان برجام بودند، که این مساله نیز بسیار دشوار می‌نماید.

یک توافق جامع، تنها در صورتی می‌تواند پایدار باشد که رای و امضای کنگره آمریکا را پشت سر خود داشته باشد و کنگره هیچ توافقی را در این زمینه نهایی نمی‌کند مگر اینکه منافع اسرائیل در بالاترین حد تامین شده باشد.

سومین سناریوی جایگزین برای برجام و در صورت بن‌بست مذاکرات، گزینه خطرناک ارسال دوباره پرونده ایران به شورای امنیت است. ارسال دوباره پرونده ایران به شورای امنیت و واردسازی نام ایران ذیل فصل هفتم بار دیگر مخاطرات نظامی علیه ایران را به بالاترین حد ممکن می‌رساند و این بار شاید دیگر نتوان به راحتی با مذاکراتی از جنس برجام، از شورای امنیت خارج شد و شکل‌گیری اجماع جهانی علیه پرونده ایران می‌تواند فارغ از افزایش مخاطرات اقتصادی، این بار مخاطره نظامی علیه کشور را به بالاترین حد ممکن برساند.

چهارمین سناریو، شکل‌گیری یک «توافق موقت» یا less vs less (کم در برابر کم) میان ایران و 1+5 است؛ توافقی که می‌تواند با کاهش غنی‌سازی ایران از 60 درصد به زیر 20 درصد، نگرانی غرب و اسرائیل و برخی دولت‌های لابی‌گر منطقه علیه برنامه هسته‌ای ایران را کاهش دهد و به‌تبع آن، بخشی از پول‌های بلوکه‌شده ایران را که در حدود هفتاد میلیارد دلار برآورد می‌شود، آزاد کند تا اینکه در مدتی حدود شش یا یک سال بعد طرفین در مورد مواردی بیشتر و توافقی مستحکم‌تر پس از راستی‌آزمایی از عمل به توافق، وارد مذاکره و گفت‌وگو شوند.

این سناریو یکی از «محتمل‌ترین» گزینه‌هایی است که این روزها روی میز مذاکراتی ایران و آمریکا قرار دارد و اینکه چقدر قابلیت عملیاتی شدن دارد مشخص نیست و کماکان باید صبر کرد.

سناریوی پنجم، حمله پیش‌دستانه اسرائیل به تاسیسات هسته‌ای ایران است. متناسب با این گزینه، اسرائیل معتقد است تا کمتر از شش ماه دیگر، ایران از توانایی ساخت بمب هسته‌ای برخوردار می‌شود پس نباید منتظر فشار آمریکا و دیگر کشورها ماند و باید به‌طور یک‌جانبه وارد عمل شد.

این همان گزینه‌ای است که این روزها از زبان لیبرمن و بنی گانتز و حتی نفتالی بنت هم شنیده می‌شود.

این گزینه برای طرفین بسیار پرهزینه است.

اگر به هر دلیلی، اسرائیل به ایران حمله کند ایران نیز پاسخ محکمی خواهد داد و این اقدام می‌تواند فضای منطقه را وارد درگیری پرشدت نظامی کند و در چنین درگیری‌ای آمریکا نیز به نفع اسرائیل وارد عمل خواهد شد و این اتفاق با راهبرد آمریکای بایدن مبنی بر «دوری از جنگ و نزاع در منطقه خاورمیانه» و «تمرکز بیشتر بر چین» همخوانی لازم را ندارد و آمریکا از چنین نبردی استقبال نمی‌کند و سعی می‌کند تا حد ممکن اسرائیل را نیز از عواقب چنین اقدامی آگاه کند. اگرچه طی شش ماه اخیر اسرائیل لفاظی‌های بسیاری را در مورد اینکه حاضر است حتی بدون حمایت آمریکا مراکز هسته‌ای ایران را هدف قرار دهد ابراز کرده ولی آخرین گزارش نیویورک‌تایمز نشان داد که اسرائیلی‌ها به خوبی واقف‌اند که به تنهایی نمی‌توانند کار برنامه هسته‌ای ایران را یکسره کنند و ریسک بزرگ چنین اقدامی حتی می‌تواند ایران را به دستیابی به ساخت سلاح هسته‌ای نزدیک‌تر کند.

و سناریوی ششم و آخر، ادامه وضعیت «نه جنگ، نه صلح» از سوی ایران و مرگ تدریجی برجام است. متناسب با این راهبرد، باز این روند نمی‌تواند برای همیشه ادامه یابد چرا که اگر مذاکرات متوقف شود و ایران، روند غنی‌سازی پرشدت خویش را ادامه دهد از یک‌سو بحران‌های اقتصادی داخلی شتاب بیشتری می‌گیرد و از سوی دیگر، قدرت‌های بزرگ حاضر در مذاکرات برجام سرانجام پرونده ایران را این‌بار با «اجماع» به شورای امنیت می‌فرستند و با این رویداد، پیروزی و موفقیتی نصیب ایران نمی‌شود و بار دیگر مخاطرات اقتصادی و نظامی فراگیر روی ایران سایه می‌اندازد.

با توجه به گزاره‌های فوق و چالش‌های فزاینده اقتصادی سیاسی داخلی ایران که بخش عمده آن، ناشی از فشارهای تحریمی بیرونی است و مبتنی بر تحلیل تکنیکال سیاسی ایران در روندهای سیاست خارجی در 43 سال اخیر و با توجه به تصاعد هراس در میان کشورهای اروپایی و منطقه به‌خصوص اسرائیل از روند روبه رشد برنامه هسته‌ای ایران، نگارنده بر این باور است اگر مفروض تحلیل را «عدم دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای» در نظر بگیریم، در میان سناریوهای بالا، دو سناریوی «توافق موقت (شش‌ماهه تا دوساله) میان طرفین برجام» و «ارسال دوباره پرونده ایران به شورای امنیت و افزایش فشار بر ایران» از احتمال تحقق بیشتری برخوردار خواهند بود. 

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها