گرفتاران نفت
ایران بدون نفت؛ کانادا بود یا افغانستان؟
مریم شکرانی: نفتکشهای معطل در کرانه خلیج فارس، بارها شکار دوربینهای ماهوارهای شدهاند. نزدیک به سه سال و چهار ماه پیش دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا روبهروی لنز دوربین عکاسان و خبرنگاران نشست و امضای برجام را پس گرفت. این رویداد اما یک اتفاق ساده نبود و پس از آن صادرات نفت ایران سقوط کرد. آنقدر که اسحاق جهانگیری، معاون اول حسن روحانی اعتراف کند که «فکر نمیکردیم حتی کشورهای دوست، از ایران نفت نخرند». سقوط صادرات نفت کار را به جایی رساند که سال گذشته سازمان برنامهوبودجه اعلام کرد درآمد نفتی فقط 2 /1 میلیارد دلار بوده است. این رقم همان پولی است که در مهرومومهای عادی صادرات نفت، خرج واردات کالاهای دمدستی و پیشپاافتادهای مثل بیل و کلنگ و مربا و گل مصنوعی و... میشد. سقوط صادرات نفت همان و شکاف بزرگ دخلوخرج همان. حذف یکباره نفت از اقتصاد ایران، موجب شد که لایحه بودجه 99 برای نخستینبار در صحن علنی مجلس تصویب نشود و کلیدواژه «بودجه تخیلی» بارها و بارها در رسانهها تکرار شود. دولت بدهکار ایران که ارقام درشتی به بانکها و پیمانکاران مقروض است برای تامین کسری بودجه خود به انتشار دوباره اوراق بدهی و عرضه دارایی در بورس روی آورد اما در نهایت بازار سرمایه را به چنان مصیبتی گرفتار کرد که سهامداران معترض را به خیابانها کشاند. سهامدارانی که یکشبه بیشتر از نیمی از سرمایه خود را در تالار سعادتآباد باختند و اعتقاد داشتند که برای تامین کسری بودجه به جیب آنها دستدرازی شده است. ماجرا به همینجا ختم نشد و بازارهای واسطهای هر بار رکورد عجیبی را به ثبت رساندند و رشد افسارگسیخته نقدینگی ایران را در فهرست شش کشوری نشاند که بیشترین نرخ تورم جهان را تجربه میکنند. در این میان رئیس وقت بانک مرکزی توضیح داد که آشفتگی بازارهای مالی به دلیل اصرار دولت به چاپ پول بوده است. عبدالناصر همتی در اعترافی عجیب گفت که دولت حتی به پشتوانه پولهای بلوکهشده، اسکناس چاپ کرده است. در کوچه و بازار اما، هر بار صف یک کالا خبرساز شد. مردمی که یکبار در صف روغن و پوشک بچه میایستادند و روزی دیگر شاهد سهمیهبندی گوشت و مرغ بودند. از آن سمت، گزارشهای متعددی منتشر شده است که جیره غذایی ایرانیها روزبهروز آب میرود و فشار تورم موجب شده که میزان مصرف گوشت و برنج تقریباً به نصف برسد. همزمان با این شرایط، کمبود سرمایه در بخشهای زیرساختی مانند نیروگاهها و میادین گازی موجب شد در گرمترین روزهای سال برق خانه شهروندان ایرانی قطع شود و در سرمای زمستان سهمیه گاز صنایع حذف شده و مازوتسوزی کارخانهها، هوای تهران را چنان آلوده کند که رکوردهای جهانی را به ثبت برساند. در این وضعیت موج خروج سرمایه و مهاجرت از ایران شدت گرفته است و حالا نهفقط نخبگان و سرمایهداران به مهاجرت روی آورده که حتی کارگران ساختمانی به بازار عراق و عمان روی آوردهاند. و حالا این ماجرا همچنان ادامه دارد. ماجرای مردمی که خود را گرفتار نفرین نفت میدانند. مردمی که البته، به صورت دقیق نمیدانند ایران بدون نفت؛ کانادا بود یا افغانستان؟!