چاه رفاه
چه بر سر رفاه خانوار خواهد آمد؟
تغییرات رفاه خانوار طی دهه گذشته
پیش از بررسی چشمانداز رفاه خانوارهای ایرانی در آینده، لازم است تا نگاهی به تغییرات رفاه خانوار در گذشته و متغیرهای تعیینکننده آن بیندازیم.نگاهی به متغیرهای کلان اقتصاد ایران نشان میدهد که از سال 1390 به بعد درآمد سرانه ایرانیان پیوسته (به جز چند افزایش جزئی) کاهش یافته و در سال 1398 خانوار ایرانی تقریباً یکسوم درآمد سرانه خود را نسبت به سال 1390 از دست دادهاند. به عبارت دیگر درآمد سرانه خانوارهای ایرانی در سال 1398 نسبت به سال 1390 با کاهش 33درصدی مواجه شده است. این موضوع نشان میدهد در سطح کلان خانوارهای ایرانی وضعیتشان بدتر شده است و با کاهش شدیدی در وضعیت رفاه خود مواجه بودهاند. بررسی دادههای خرد وضعیت مصرف خانوار نیز این موضوع را تایید میکند. نگاهی به متغیرهای رفاهی در دادههای هزینه و درآمد خانوار کاهش رفاه خانوار طی سالهای اخیر را نشان میدهد. به عنوان مثال هزینه کل حقیقی سرانهشده در سال 1398 نسبت به سال 1390 تقریباً همخوان و متناسب با کاهش درآمد سرانه، کاهشی در حدود 30 درصد را نشان میدهد. در کنار این وقتی مصرف خانوار را بررسی میکنیم میبینیم که کالری دریافتی خانوارهای ایرانی کاهش پیدا کرده است.
مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی با بررسی دادههای هزینه و درآمد خانوار نشان داد که میانه کالری سرانه دریافتی خانوارهای ایرانی در سالهای 1397 و 1398 به زیر کالری مورد نیاز رسیده و این وضعیت خطرناکی را نشان میدهد. در کنار این وقتی متغیرهای مصرفی کالاهای اساسی را بررسی میکنیم مشاهده میکنیم که مصرف خانوار از گوشت قرمز به شدت کاهش پیدا کرده، همچنین مصرف خانوار از سایر اقلام مثل برنج کاهش پیدا کرده است. در مورد مصرف مرغ به دلیل اینکه در دو سال اخیر افزایش قیمت آن متناسب با افزایش قیمت گوشت قرمز نبوده، تا حدودی با گوشت قرمز جایگزین شده است و یک مقدار مصرف آن افزایش پیدا کرده اما همچنان کمتر از سطوح مصرف در سالهای ابتدایی دهه 1390 است. بنابراین مصرف کالاهای اساسی نیز کاهش کالری دریافتی و در نتیجه کاهش رفاه خانوار را تایید میکند. بنابراین در مجموع بررسی متغیرهای رفاهی نشان میدهد که وضعیت رفاه خانوارهای ایرانی از سال 90 تا 98 با کاهش شدید همراه بوده است که این موضوع همخوان با دادههای کلان اقتصاد نیز هست.
چشمانداز رفاه خانوارهای ایرانی
اما اگر بخواهیم چشمانداز وضعیت رفاهی خانوار را بررسی کنیم که در ادامه به کدام سمت خواهد رفت؛ چند متغیر اساسی به ما در این زمینه کمک خواهند کرد. پیشبینی از روند متغیرهای اقتصاد کلان، میتواند تا حدودی وضعیت رفاهی خانوار در آینده را نیز مشخص سازد.
تورم از مهمترین متغیرهای اقتصاد کلان است. وجود تورم و بهخصوص تورمهای مزمن دورقمی باعث میشود تا هزینههای خانوار به شدت افزایش یافته و اگر درآمدهای خانوار متناسب با آن تغییر نکند؛ قطعاً خانوار با رفاه ازدسترفته مواجه خواهد بود. اقتصاد ایران در سالهای 1397 به بعد با تورمهای بسیار بالایی مواجه بوده بهطوری که بالاترین نرخهای تورم در تاریخ اقتصاد ایران در این سالها تجربه شد. بنابراین بهطور مکرر از ارزش حقیقی درآمدهای خانوارهای ایرانی کاسته شده است.
در سال 1400 انتظار داریم که نرخ تورم تا حدود زیادی به دلیل گشایشهای بینالمللی و کاهش انتظارات تورمی کاهش یابد. اما این کاهش از آنجا که از محل اصلاحات ساختاری نبوده و نمیتواند یک روند کاهشی برای نرخ تورم در پی داشته باشد، نمیتواند بهبود قابل توجهی در وضعیت رفاهی خانوار ایجاد کند.
برای سال 1400 اگر شوک جدیدی به اقتصاد وارد نشده و توافقات بینالمللی به سمت افزایش درآمدهای ارزی پیش بروند، بهطور احتمالی با یک تورم نقطهای 23 تا 27درصدی مواجه خواهیم بود. بنابراین هرچند رشد قیمت کنترل میشود اما در هر صورت همچنان شاهد افزایش هزینههای خانوار خواهیم بود. بنابراین باید ببینیم که آیا خانوار با افزایش درآمدی بیش از افزایش در هزینهها مواجه میشود تا رفاه وی افزایش یابد؟! به این منظور باید رشد اقتصادی و درآمد اقتصاد کشور و میزان درآمد تقسیمشده بین مردم و در کنار آن وضعیت متغیرهای اشتغال و بیکاری را بررسی کرد. همانطور که اشاره شد در سالهای 1390 تا 1398 بهجز رشدهای اقتصادی محدود در سالهای 94 و 95 که ناشی از افزایش درآمدهای نفتی بود؛ رشد اقتصادی منفی بوده و برای سالهای آتی هم نمیتوانیم رشد اقتصادی مثبت قابل توجهی را متصور باشیم. حتی اگر رشدهای اقتصادی در حد یک تا دو درصد رخ بدهند، این رشد اقتصادی نمیتواند به بهتر شدن وضعیت رفاه خانوار منجر شود. اقتصاد ما برای اینکه بتواند رفاه خانوار را بهبود دهد، حداقل به رشدهای پایدار بالای چهار تا پنج درصد نیاز دارد و با این رشدهای اقتصادی محدود که از محل افزایش منابع نفتی حاصل میشود نمیتوان انتظار بهبود در وضعیت رفاهی خانوار را داشت. نکته بسیار مهمی که لازم است به آن توجه شود آن است که در دهه 1390 ظرفیت بالقوه اقتصاد ایران کاهش پیدا کرده است. رشد منفی سرمایهگذاری در برخی سالها باعث کاهش موجودی سرمایه اقتصاد ایران شده و در نتیجه ظرفیت بالقوه اقتصاد ایران را کاهش داده و اقتصاد ایران از تعادل قبلی در حال حرکت به سمت تعادل جدید است. در این تعادل جدید، ظرفیت اقتصاد بالقوه ایران کمتر از قبل است، بنابراین حتی اگر اقتصاد به وضعیت باثباتی رسیده و رفاه خانوار افزایش یابد، اما سالهای زیادی طول خواهد کشید تا خانوارهای ایرانی به سطح رفاه سال 1390 برسند. متغیر بسیار مهم دیگر، وضعیت اشتغال است، حتی اگر فرض کنیم که طی سالهای آتی رشد اقتصادی مثبت داشته باشیم، باید توجه داشت که رشد اقتصادی همراه با اشتغال میتواند در رفاه خانوار اثرگذار باشد. طی سالهای دهه 80 (84 تا 90) رشدهای اقتصادی بالایی را تجربه کردیم اما خالص رشد ایجادشده بسیار اندک بوده است. رشدی که اشتغالزا نباشد نمیتواند به توزیع درآمدها در بین خانوار منجر شده و باعث بهبود وضعیت خانوار شود. یعنی به میزانی که رشد اقتصادی داریم شاهد بهبود رفاه خانوار نخواهیم بود. از طرف دیگر، میتوان رشد اقتصادی محدود همراه با ایجاد شغل داشت. پدیدهای که طی سالهای 1393 به بعد رخ داد و این موضوع، پدیده شاغلان فقیر را ایجاد میکند. یعنی چون اقتصاد رشد قابل توجه نداشته و درآمدهای جدید ایجاد نمیشود، درآمد حاصل از شغل نمیتواند به خروج خانوار از زیر خط فقر یا بهبود قابل توجه در وضعیت رفاهی منجر شود.
جمعبندی
بنابراین در مجموع باید عنوان داشت خانوارهای ایرانی طی یک دهه بهطور مکرر با کاهش رفاه مواجه بودهاند. در چنین شرایطی حتی اگر در بهترین حالت در سال 1400 با کنترل تورم و رشد اقتصادی اندک به واسطه کاهش تحریمها اندکی از کاهش رفاه خانوار جبران شود؛ اما نمیتواند خانوار را به سطوح قبلی رفاه بازگرداند. کاهش ظرفیت بالقوه اقتصاد ایران، رشدهای نفتی بدون اشتغال و مقدار زیاد رفاه ازدسترفته طی دهه گذشته باعث شده است تا سالهای زیادی، حداقل بیش از چهار سال، نیاز باشد تا خانوار ایرانی به سطوح قبلی رفاه بازگردد.