بردن کودک به سر کار
زنان بزرگترین بازندگان در همهگیری
کاترین بوسچه وکیل دارای شغل آزاد و دارای سه فرزند اهل آلمان میگوید بعضی روزها اوضاع کاملاً از کنترل خارج میشود. 14 ماه تعطیلی کامل یا پارهوقت مدارس دخترانش فشار سنگینی بر او وارد کرد. او عمدتاً اواخر شب یا بین ساعات 4 تا 8 صبح و زمانی که خانه ساکت است کار میکند. به گفته او دختران، خود را با آموزش آنلاین سازگار کردهاند اما کودک هفتساله او به نظارت زیادی نیاز دارد. مدرسه او همانند بسیاری از دیگر مدارس آلمان فقط به صورت پارهوقت دانشآموزان را میپذیرد. خانم بوسچه اضطراب زیادی دارد و کاملاً خسته و فرسوده شده است.
طبق گزارش یونسکو، آژانس فرهنگی سازمان ملل، از زمان آغاز همهگیری مدارس کشورها بهطور میانگین 29 هفته تعطیل بودهاند که 17 هفته آن تعطیلی تماموقت بود. بسیاری از مدارس بازگشایی شدهاند اما زندگی فاصله زیادی با وضعیت عادی دارد. در اروپا و آمریکای شمالی فقط چهار نفر از هر 10 کودک در کشورهایی زندگی میکنند که مدارس حضوری و تماموقت باز هستند. اکثر کودکان هنوز به درجات مختلف درگیر یادگیری مجازی هستند و کسانی را که از آنها مراقبت میکنند نیز به دردسر انداختهاند.
اثرات سال گذشته بر والدین شاغل درازمدت خواهد بود. همهگیری بر خانوادهها، کارفرمایان و اقتصاد تاثیر گذاشت. از جنبه ارتقای شغلی، مادران کودکان خردسال به ویژه در معرض خطر عقب افتادن قرار دارند چراکه یا از منزل کار میکنند یا مجبور شدهاند از حرفه خود کنار بکشند. در آمریکا تا ماه ژانویه 2021، تعداد مادران شاغل دارای فرزند زیر 13 سال 5 /1 میلیون نفر نسبت به سال قبل کاهش یافت که هشت درصد افت را نشان میدهد. این رقم در مقایسه با کاهش 3 /5درصدی در کل زنان، 1 /5درصدی مردان و 6 /5درصدی پدران دارای فرزند زیر 13 سال بسیار چشمگیر است.
از آن زمان تاکنون برخی از مادران و بسیاری از پدران به سر کار بازگشتهاند اما مادران فاقد مدرک کارشناسی و دارای فرزندان خردسال با احتمال بیشتری نسبت به سایر گروهها شغل خود را از دست میدهند. اگر یک شکاف اداری پدیدار شود که در آن پدران به اداره بازگردند و مادران عمدتاً در خانه بمانند تبعیضهایی که در دوران همهگیری آشکار شدند شدت خواهند گرفت.
امروزه در آمریکا و اروپا اکثر کودکان در خانوادههایی بزرگ میشوند که درآمد دوسویه دارند. حدود یکپنجم کودکان فقط با یک والد زندگی میکنند. حتی قبل از همهگیری نیز اینگونه خانوادهها در ترکیب شغل و مراقبت از فرزند مشکل داشتند. مراقبت رایگان مدارس از کودکان کمک بزرگی برای آنها بهشمار میرفت.
کووید 19 این کمک را حذف کرد. طبق گزارش اندیشکده مطالعات مالی در لندن، تا آوریل 2020 والدین بریتانیایی بهطور متوسط هر کدام 5 /3 ساعت در روز امور مراقبت از فرزند و 7 /1 ساعت کمک به تحصیل آنها را انجام میدادند. در دوران قبل از همهگیری در روزهای هفته 7 نفر از هر 10 والد اوقات پس از ساعت 7 عصر را به خود اختصاص میدادند. اما تا مارس 2021 کمتر از 3 نفر از هر 10 والد اوقات فراغت و استراحت داشتند. به گفته بنگاه مشاورتی مککینزی، در آمریکا مادران لاتینتبار و سیاهپوست که با احتمال بیشتری مجرد هستند یا شریک زندگیشان خارج از خانه کار میکند در زمان بروز کووید19 با احتمالی دو برابر از مادران سفیدپوست مجبور شدند کل وظایف مراقبت از فرزندان و خانهداری را بر دوش بکشند.
این تحولات بر سلامت روانی والدین تاثیر گذاشت. انجمن روانشناسی آمریکا متوجه شد که احتمال ابتلای والدین به اختلال روانی در دوران همهگیری از دیگر افراد (غیروالد) بالاتر میرود. الیس پاول از کالج لندن میگوید قبل از کووید 19 احتمال بروز مشکلات سلامت روان در میان بریتانیاییهای دارای فرزند زیاد نبود. اما در جریان همهگیری آنها سطوح بالاتری از اضطراب، تنهایی، تنش (اغلب مالی) و نشانههای افسردگی را بروز دادند.
وظیفه رسیدگی به تحصیل فرزندان همزمان با کار بخش بزرگی از مشکلات بود. جملهای که یک روز عصر در همایش والدین بریتانیایی نوشته شد، این است: «من کاملاً و بینهایت از تحصیل در خانه خسته شدهام.» کامپیوتر خانگی نویسنده این جمله میتوانست برنامه تیمز (Teams) را اجرا کند اما دوربین نداشت؛ آیپد او دوربین داشت اما برنامه را اجرا نمیکرد. او برای کارش به لپتاپ شرکت نیاز داشت هرچند آن لپتاپ هم نمیتوانست برنامههای مناسب را اجرا کند. دهها نفر از والدین درمانده به این جمله پاسخ دادند. ساعت یک ربع به 12 نصف شب یکی از مادران که پیش کودک 10ساله مضطربش نشسته بود احساسات جمع را در یک جمله خلاصه کرد: «دارم دیوونه میشم.» هرگاه اعلام میشد مدارس تعطیل هستند آمار فحشها و جملات رکیک در همایشهای آنلاین به اوج میرسید. در ماه ژانویه و در اوج همهگیری بیش از 7 نفر از هر 10 نفر والدین حاضر در همایش آنلاین گفتند هم کارفرمایانشان را از دست دادهاند هم کودکانشان را. از هر 10 نفر 9 نفر به این نتیجه رسیدند که کار کردن همزمان با مراقبت از فرزندان امری غیرممکن است. بازگشایی مدارس تا حدی آرامشخاطر ایجاد کرد. تا ماه ژوئن که آموزش حضوری در بریتانیا از سر گرفته شد آمار فحشها پایین آمد. اما آسیبهای روانی سال پیش، ترس از تعطیلی ناگهانی مدارس و تنشهای مربوط به امنیت شغلی و ایمنی کودکان بدان معناست که این مشکلات برای تعداد زیادی از مردم هنوز به پایان نرسیدهاند.
تحقیر یک پسربچه به خاطر ناتوانی در انجام وظایف تکالیف توسط معلمانش باعث شد مادر 29ساله او به مرز جنون کشیده شود. این زن اهل لینکلن شایر انگلستان احساس تنهایی، خشم و اضطراب دارد. با وجود درخواستهای مکرر، خدمات سلامت ملی بریتانیا هیچگونه کمکی در زمینه سلامت روانی به او ارائه نکرد. او شغل پیشخدمتی را در ماه آگوست از دست داد. پسر کوچکترش بهطور نیمهوقت به مهدکودک میرود و این امر پیدا کردن کار برای مادر را دشوارتر میسازد.
در مطالعهای که در آمریکا انجام شد والدینی که شغل و درآمدشان را از دست داده بودند اعلام کردند در مقایسه با کسانی که شغل را از دست دادند اما به لطف کمکهای دولتی درآمد داشتند اضطراب و افسردگی بیشتری را تجربه میکنند. همچنین آنها اعلام کردند بیشتر سر بچهها داد میکشند و کنترل خود را از دست میدهند. کتی گرسول روانشناس بالینی در آکسفورد میگوید آشفتگی روحی والدین میتواند بر رفتار کودکان تاثیر بگذارد. او در اولین قرنطینه شاهد بروز رفتارهایی مانند بیشفعالی در میان کودکان بود.
مادران بیشترین صدمه را دیدهاند. پژوهشگران دانشگاه اسکس (Essex) متوجه شدند در اولین ماههای قرنطینه سلامت زنان دو برابر مردان آسیب دید. این رویداد که برخی دوستیها کمرنگ شدند و برخی دیگر هیچگاه دوباره برقرار نشدند تاثیری درازمدت به ویژه بر نومادران دارد. آلیسا مادر سه فرزند از ایالت واشنگتن میگوید هیچگاه نمیدانستم تعاملات محیط کاری مانند بیرون رفتن برای صرف ناهار یا گفتوگوهای بزرگسالان تا چه اندازه در تکامل زندگی اجتماعی نقش دارد. او در دوران همهگیری چندینبار دچار فروپاشی روحی شد و به کودکانش پرخاش کرد. امری که برای خودش هم غیرعادی تلقی میشد. او به شدت منتظر روزی است که زمانی را سر کار بگذراند تا وقتی به خانه برمیگردد بتواند مادر بهتری باشد.
مادران بیشتر آسیبهای روانی را گزارش کردند اما در نظرسنجی انجمن روانشناسی آمریکا این پدران بودند که گفتند بیشتر مشروب مینوشند، اضافهوزن پیدا کردهاند و خوابشان کم شده است. از هر دو پدر دارای فرزند خردسال یک نفر به الکل روی آورد. این میزان از هر رقم دیگری در گروههای مختلف بالاتر بود.
مجروحان کار
اشتغال نیز آسیبهای خودش را دارد. برخی والدین مجبور شدند بین تنها گذاشتن فرزندان و چشمپوشی از یک شغل پرمزایا دست به انتخاب بزنند. دیگران داوطلبانه به طرحهای حفظ شغل پیوستند؛ مرخصی گرفتند یا نیروی مازاد اعلام شدند. مککرتز از موسسه مشاورتی BCG میگوید موج دوم کمر افراد مراقبتکننده را شکست. برخلاف رکودهای پیشین، اینبار در آمریکا زنان و به ویژه مادران ضربه اصلی بیکاری را دریافت کردند بخشی به آن دلیل که آنها در بخشهای معینی اشتغال دارند. طبق گزارش سازمان بینالمللی کار، کاهش جهانی نیروی کار در سال 2020 برای زنان 3 /3 و برای مردان 7 /1 درصد بود. والدینی که از منزل کار میکنند اغلب تلاش دارند با انجام چند وظیفه همزمان راه خود را به جلو باز کنند. این تلاش به بهای کاهش بهرهوری، سلامت روانی یا هر دو تمام میشود. والدین هلندی گفتند حدود دوسوم از زمانی را که در منزل کار میکردند همزمان به مراقبت از فرزندان میگذراندند. در بریتانیا احتمال اینکه فرزندان مزاحم کار والدین شوند برای مادران دو برابر پدران بود. در آمریکا احتمال نپذیرفتن یک مسوولیت بزرگ توسط کسانی که هم دورکاری و هم از فرزندان مراقبت میکردند سه برابر دیگران بود. احتمال کاهش ساعات کاری برای مادران بیشتر از پدران بود.
برخی آسیبهای شغلی محصول رفتار غیرمنصفانه کارفرمایان با والدین است که به عنوان مثال از سپردن پروژههای بزرگ به والدین امتناع میکنند. اما والدین در مقایسه با زوجهای بدون فرزند توانایی کمتری برای سرمایهگذاری در زندگی کاریشان دارند. تا قبل از همهگیری والدین بریتانیایی روزانه 12 دقیقه برای مطالعه وقت میگذاشتند. این زمان در دوران همهگیری به یک دقیقه کاهش یافت. کاهش زمان مطالعه برای افراد بدون فرزند از 16 به 12 دقیقه در روز بود. ناکامی در یادگیری مهارتهای جدید باعث میشود والدین ترفیعات شغلی آینده را از دست بدهند و در نهایت مستمری کمتری داشته باشند. دانشگاهیان دارای فرزند در دوران همهگیری زمان کمتری را به پژوهش اختصاص میدادند. تاثیر این امر تا سالها باقی خواهد ماند. اگر دانشگاهها سیاستهای ترفیع و ارتقای خود را تعدیل نکنند افراد دارای فرزند از دیگران عقب میمانند. ماتیاس دیپک اقتصاددان دانشگاه نورث وسترن عقیده دارد این تاثیر برای زنان بسیار شدیدتر از مردان خواهد بود. آقای کرتز نگران زنانی است که در سطوح میانی مدیریت هستند. بسیاری از این زنان کودکان خردسال دارند. اگر آنها از نظر حرفهای عقب بمانند دامنه کوچک زنانی که توانایی بالقوه ریاست دارند باز هم کوچکتر خواهد شد. در این صورت روند پیشرفتهایی که زنان به سختی تمام در محیط کار بهدست آوردهاند معکوس میشود.
زنان دارای تحصیلات بالا که میتوانند از منزل کار کنند در ایجاد توازن بین کار و مراقبت از فرزندان با دشواری مواجه میشوند. احتمال خروج از نیروی کار برای زنانی که نمیتوانند دورکاری کنند بالا میرود. طبق مقاله کاری پروفسور دیپک که در آوریل از سوی دفتر ملی پژوهشهای اقتصادی انتشار یافت در آمریکا عدم توازن در بیکاری زنان و مردان کاملاً به زنانی مربوط میشود که نمیتوانند دورکاری کنند. کره جنوبی نمونهای تاسفبار است. سال گذشته مدارس فقط پنج هفته تعطیل شدند اما از آن زمان به بعد کودکان 10 تا 18ساله چند روز هفته را به آموزش مجازی در منزل مشغولاند و مدارس نیز گاهگاهی تعطیل میشوند. کیم نایون مادر دو فرزند ابهام و بیاطمینانی را سختترین بخش این شرایط میداند. حدود دوسوم از والدین کرهای که در نظرسنجی ماه مارس شرکت کردند گفتند نمیتوانند کسی را برای مراقبت از فرزندان پیدا کنند. در میان آنها، سهچهارم زنان و تقریباً نیمی از مردان به استعفا فکر میکردند. تعداد زنان کرهای خانهدار که در سالهای گذشته رو به کاهش گذاشته بود در سال منتهی به فوریه 2021 به میزان پنج درصد بالا رفت. طبق گزارش بنیاد اتاق بازرگانی آمریکا، عدم دسترسی به خدمات مراقبت ارزانقیمت حتی قبل از همهگیری نیز دغدغهای برای کارفرمایان بود. غیبت کارکنان به خاطر فرزندان و گردش زیاد کارکنان سالانه میلیاردها دلار برای شرکتها هزینه داشت. کووید 19 این مشکل را بدتر کرد. در آمریکا بیش از سهچهارم کارفرمایان بخش سلامت که شاهد ترک کار کارکنان خود بودند مراقبت از فرزندان را به عنوان عامل ذکر میکردند. امیلی اوستر اقتصاددان دانشگاه براون میگوید اگر من یک کارفرما بودم حتماً راهی برای بازگرداندن کارکنان به سر کار پیدا میکردم. برخی کارفرمایان دست بهکار شدهاند. بنگاه مشاورتی مرسر (Mercer) میگوید افزایش چهاربرابری جستوجو برای خدمات مراقبت از کودک که در دوران همهگیری رخ داد هیچ نشانهای از کاهش در زمان بازگشایی مدارس بروز نمیدهد. بسیاری از کارفرمایان ساعات کاری منعطف را به عنوان یک امتیاز ارائه میدهند، اما پشتیبانی از والدین شاغل در قالب مرخصی باحقوق و کمک در مراقبت از کودکان امتیازی کمیاب است. زولاندو سکوی مد آلمانی از برنامههای جدیدش برای والدین، از جمله آموزش اضطراری آنلاین برای کودکان دم میزند اما این امتیازات را به کارگران انبارهایش ارائه نمیدهد. نشریه نیویورکتایمز متوجه شد در آمریکا به 29 درصد از کارکنان دارای مدرک کارشناسی ارشد و با درآمد بالا در زمان قرنطینه پیشنهاد مرخصی باحقوق داده شد اما فقط 9 درصد از کارکنان فاقد مدرک دانشگاهی چنین پیشنهادی دریافت کردند. از هر پنج کارگر دارای تحصیلات عالی یک نفر از کارفرمایشان کمکهزینه تحصیل یا مراقبت از فرزندان دریافت کردند در حالی که فقط یک نفر از هر 20 کارگر کمتر تحصیلکرده از چنین امتیازاتی برخوردار شدند.
جنبههای مثبتی هم دیده میشود. طبق گزارش سازمان غیرانتفاعی «رشد برابر» در واشنگتن، والدین و فرزندان زمان بیشتری با یکدیگر میگذرانند، بیشتر یکدیگر را در آغوش میگیرند و بیشتر با هم بازی میکنند. در بریتانیا، والدین طبقه کارگر در مقایسه با والدین طبقه متوسط زمان بیشتری را برای کمک به درس خواندن فرزندان در منزل اختصاص دادند. در آمریکا، زنانی که بیکار شدند اما درآمدشان حفظ شد از داشتن روابط بهتر با فرزندان صحبت میکنند. هنوز زود است که بگوییم آیا این تحولات باعث تغییر در سبک فرزندپروری میشود یا خیر. برخی والدین امیدوارند نقش «هلیکوپتری» (مراقبت دائم) آنها کمتر شود. خستگی والدین باعث شد انتظارات آنها و سختگیریشان در مورد تماشای تلویزیون حداقل بهطور موقت کاهش یابد. شاید بزرگترین پرسش آن باشد که رویدادهای سال گذشته چگونه بر تقسیم مسوولیتها بین والدین تاثیر میگذارد. مردان از همان اوایل همهگیری پا پیش گذاشتند. در بریتانیا، اوایل تعطیلی مدارس، پدران به همان اندازه مادران در آموزش کودکان در منزل مشارکت داشتند. اما در اواخر ژانویه 2021 نیمی از پدران و دوسوم از مادران به تحصیل کودکان کمک میکردند. در مارس 2020 مادران یک و نیم برابر بیشتر از پدران به مراقبت از فرزندان مشغول بودند. این نسبت در ماه سپتامبر دو برابر شد. به نظر میرسد والدین به شکل قدیمی زندگی برگشتند که در آن مردان مواد غذایی را به خانه میآورند و زنان آن را طبخ میکنند با این تفاوت که زنان بچه در بغل به تماس کاری زوم (Zoom) پاسخ میدهند. این تقسیم وظایف از دیدگاه زوجها منطقی است بخشی به آن دلیل که مردها سن بیشتری دارند و احتمالاً درآمد بیشتری کسب میکنند. بنابراین از دست رفتن درآمد آینده برای خانواده گران تمام خواهد شد. اگر قرار باشد از کودکان مراقبت شود احتمال خروج از کار برای والدی که درآمد کمتر دارد بالاتر میرود.
اما همین تفکر منطقی میتواند شکاف جنسیتی را افزایش دهد. برخی پژوهشگران احتمال بروز یک «تغییر محافظهکارانه» را در نظر میگیرند که در آن جوامع در زمان خطراتی مانند حملات تروریستی یا فروپاشی اقتصادی به جایگاه سنتی خود بازمیگردند. محققان دانشگاهی فرانسه متوجه شدند در اولین قرنطینه کشوری دیدگاههای جنسیتی به ویژه در میان والدین کودکان زیر 12 سال و خانوارهای فقیر رو به عقب گذاشت. مردان معمولاً عقیده دارند که آنها رهبران سیاسی بهتری هستند اما هم مردان و هم زنانی که فرزندان خردسال دارند بر این باورند که مراقبت از خانواده وظیفه زنان است. این هنجارها با سطوح پایین مشارکت زنان در نیروی کار ارتباط دارد. همچنین، وقتی زنان از نیروی کار خارج میشوند بازگشت آنها با کندی اتفاق میافتد.
یک نکته مثبت را نمیتوان انکار کرد. برای والدینی که میتوانند با یک کامپیوتر و ارتباط وایفای کارشان را از هر کجا انجام دهند شرایط کاری به طرزی باورنکردنی انعطافپذیر شده است. این امر امتیازی بزرگ برای میلیونها مادر است. اگر همه کارکنان بتوانند از این آزادیهای جدید بهرهمند شوند آنگاه همهگیری فصلی بهتر برای والدین شاغل (حداقل کارمندان اداری) رقم خواهد زد. زنان معمولاً علاقهای به رفتوآمدهای طولانی به محل کار ندارند بنابراین دورکاری میتواند دامنه بزرگتری از فرصتهای شغلی را به آنها ارائه دهد. اما کارفرمایان علاقهای ندارند سناریوهای دیگر را در نظر بگیرند. به عنوان مثال ویدئوکنفرانسها بهانهای برای عدم رفع ناکارآمدیها در مراقبت از کودکان و مراقبتهای اجتماعی میشوند؛ دورکاری ادارات را به «غار مردان» تبدیل میکند و زنان تحت فشار قرار میگیرند تا از منزل کار کنند؛ انعطافپذیری به پیدایش دو لایه از کارگران منجر میشود که در آن خودیها میتوانند هر زمان و از هر کجا بخواهند کار کنند و غیرخودیها از این امتیاز محروم باشند. آنگونه که کلودیا هوپکا اقتصاددان دانشگاه مادرید میگوید اگر زنان در کار از منزل و مردان در کار در اداره تخصص یابند این خطر وجود دارد که چند دهه پیشرفت در تعدیل نقشهای سنتی جنسیتی به هدر رود. مقاله در دست انتشار آدام پراسل از دانشگاه آکسفورد به این نتیجه میرسد که در میان بریتانیاییهایی که در جستوجوی کار هستند احتمال تغییر شغل زنان 29 درصد بالاتر از مردان است چون زنان ترجیح میدهند بیشتر از خانه کار کنند. نظرسنجی دانشگاه استنفورد در آمریکا نشان میدهد مادران شاغلی که فرزندان خردسال دارند علاقهمندند پس از پایان همهگیری بیشتر اوقات را از منزل کار کنند. پدران شاغل چنین علاقهای ندارند و حتی کمتر از مردان بدون فرزند به دورکاری اشتیاق نشان میدهند. پروفسور بلوم که خود پدر چهار فرزند است میگوید شاید آنها میخواهند از سروصدا دور بمانند. در واشنگتن، فرزندان آلیسا به مدرسه بازگشتهاند. آنها چهار روز هفته از 8:30 تا 11:25 صبح به مدرسه میروند و سپس برای تحصیل آنلاین به خانه میآیند. آلیسا خوشحال است که برنامه کاری انعطافپذیری دارد. او تلاش میکند مثبت بیندیشد. «سرعت بهبودی اوضاع اندک است اما من فکر نمیکنم هیچگاه به وضعیت گذشته بازگردیم.» هنوز معلوم نیست آیا چنین وضعی مثبت خواهد بود یا منفی.
منبع : اکونومیست