فقر آماری در مطالعه فقر
مرجع ترسیم خط فقر کجاست؟
مطالعه و پژوهش در هر حوزهای نیاز به آمارها و دادههای رسمی دارد اما به نظر میرسد در حوزه مطالعات فقر، آمارها و دادهها به سختی در دسترس قرار میگیرد و مرجع و متولی خاصی هم برای آن وجود ندارد. برای مطالعه در حوزه فقر چند پرسش مهم قابل طرح است؛ اینکه چند درصد جامعه ایران زیر خط فقر است؟ خط فقر کجاست؟ چه افرادی فقیر محسوب میشوند؟ فقرا به چه صورت از دولت حمایت میشوند؟ سیاستهای حمایتی ما چه نسبتی با فقر دارد؟ برای پاسخ دادن به این پرسشها پیش از آنکه به آمارهای این حوزه مراجعه کنیم باید به این پرسش پاسخ دهیم که چرا این پرسشها مطرح شدهاند و چرا باید دنبال پاسخهای درستی برای آنها باشیم.
ممکن است چنین پرسشهایی درباره دیگر متغیرهای اصلی اقتصاد مطرح شود؛ مثل اینکه نرخ تورم چقدر است؟ یا اینکه نرخ رشد اقتصادی چقدر است؟ طبیعتاً برای یافتن پاسخ این پرسشها به آمارهای رسمی کشور مراجعه میکنیم. به طور مثال با مراجعه به مرکز آمار که این آمارها را به صورت رسمی منتشر میکند، اعداد مربوط به هر بخش را میتوان پیدا کرد و صرف نظر از اینکه ممکن است اعداد و ارقام قابل باور باشد یا نباشد، یک مرجع رسمی برای متغیرهای اصلی اقتصاد وجود دارد که میتوان از آن استفاده کرد. بانک مرکزی هم مرجع دیگری برای اعلام وضعیت متغیرهای اصلی اقتصاد کشور است و مثل آمارهای مرکز آمار، به آمارهای بانک مرکزی هم میتوان استناد کرد. اما سوال این است که درباره آمارهای مربوط به فقر، نرخ فقر و خط فقر به کدام مرجع باید استناد کرد؟ به طور مثال اگر کسانی درصدد یافتن پاسخی برای این پرسش باشند که چه تعداد فقیر در کشور داریم و چه اطلاعاتی درباره وضعیت فقر وجود دارد، مرجع مشخصی وجود ندارد. یعنی در کشور ما نهاد خاصی وجود ندارد که متصدی تهیه و تدوین آمار و گزارش رسمی برای مساله فقر باشد. نهادی که بتواند دادههای این حوزه را به صورت رسمی منتشر کند. به همین دلیل است که مساله فقر، خط فقر و همه مسائل مرتبط با آن محل مناقشه میشود. البته در سالهای گذشته تلاشهایی از سوی نهادهای رسمی صورت گرفته تا این آمار هم در فهرست آمارهای رسمی اعلامشده قرار گیرد و به صورت رسمی منتشر شود. طبق قانون، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی موظف است در شش ماه اول سال خط فقر را اعلام کرده و افراد زیر خط فقر را نیز مشخص کند. در مصوبه شورای عالی آمار نیز مجدداً این وزارتخانه مسوول انتشار این آمار شناخته شده است و باید بتواند با استفاده از دادههای خام مرکز آمار کشور خط فقر را محاسبه و جامعه فقیر را شناسایی کند. با وجود اینکه تاکنون این اعلام رسمی را از سوی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی نداشتیم اما در سالهای اخیر شاهد اتفاقات مثبتی در این زمینه بودیم؛ طی همکاریهایی که میان مرکز پژوهشهای مجلس و وزارت کار صورت گرفت، به نوعی تقسیم کار و همافزاییهایی رخ داد و در نهایت، یک آمار رسمی برای خط فقر مطلق توسط این دو نهاد ایجاد شد. بر اساس همین تقسیم کار، نرخ فقر و خط فقر نیز محاسبه شد که در گزارش سال ۱۴۰۰ وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی منتشر شد و بعد از آن هم مرکز پژوهشها آن را در دسترس عموم قرار داد. در واقع میتوانیم بگوییم این اولین آمار رسمی حوزه فقر در اقتصاد ایران است. براساس آمار و گزارش منتشرشده مرکز پژوهشها، به طور متوسط حدود ۲۹ درصد جمعیت کشور زیر خط فقر مطلق به سر میبرند. با توجه به این عدد و جمعیت کشور در سال ۱۳۹۹ نزدیک به ۲۴ میلیون نفر از جمعیت کشور زیر خط فقر مطلق قرار دارند. البته این رقم در گزارش وزارت رفاه کمی متفاوت است که آن هم به این دلیل است که هر آماری که به فهرست آمارهای رسمی اضافه میشود، یک دوره مقدماتی را میگذراند تا روش به کار گرفتهشده قطعی شود و مرحله آزمونوخطا را بگذراند. این دوره مقدماتی تقریباً سه سال طول میکشد و بعد از آن آمار به صورت رسمی و قطعی به فهرست آمارها اضافه میشود و مورد استفاده قرار میگیرد؛ بنابراین اندکی تفاوت در آمارهای مقدماتی وجود دارد. در مجموع اگر برای ما سوالی در رابطه با نرخ فقر و باقی متغیرهای مرتبط با آن ایجاد شود، با این تلاشهای صورتگرفته و انتشار آمار رسمی آن، میتوان انتظار داشت که این نیاز مرتفع شده و پاسخ آن سوال، مانند بسیاری سوالهای اقتصادی، دردسترس خواهد بود.
موضوع دیگری که در بحث خط فقر و دادههای آن وجود دارد این است که در هر سال دادههای مربوط به سال گذشته منتشر میشود؛ یعنی وقتی ما در سال ۱۴۰۰ هستیم دادههای مربوط به سال ۱۳۹۹ در دسترس است و میتوانیم در رابطه با همین دادهها اظهار نظر کنیم یا برای مثال در پایان تابستان ۱۴۰۱ میتوان به دادهها و اعداد مربوط به سال ۱۴۰۰ دسترسی داشت. همین مساله میتواند باعث ایجاد ابهام در جامعه شود. زمانی که سیاستگذار در حال اعلام آمار خط فقر است، اعدادی را که مربوط به سال گذشته هستند اعلام میکند، در حالی که ممکن است شرایط آن مقطع نسبت به مقطعی که اعداد متعلق به آن است، تغییر کرده باشد و برای جامعه همخوانی و مطابقت نداشته باشد. اما در مجموع حرکت به سمت اعلام رسمی نرخ فقر و انتشار دادههای رسمی مربوط به فقر حرکت مثبتی است و امیدواریم که به ثمر بنشیند.
ترسیم خط فقر
با مشخص شدن وضعیت انتشار دادهها، یک گام رو به جلو برداشته شده است. برای مثال در حال حاضر ما میدانیم حدود ۲۴ میلیون نفر از جمعیت ما زیر خط فقر هستند اما نکته حائز اهمیت این موضوع، شناسایی این جمعیت و تحت پوشش قرار دادن آنهاست. یعنی ما از روی آمارهای کلی تعداد افراد فقیر را میدانیم اما اینکه دقیقاً کدام افراد و در چه جایگاههایی جزو این آمار به حساب میآیند را نمیدانیم. در این قسمت اهمیت نقش پایگاههای اطلاعاتی ما مشخص میشود. این پایگاهها با داشتن اطلاعات دقیقتر میتوانند در شناسایی این افراد به ما کمک کنند. یکی از این پایگاههای اطلاعاتی، پایگاه اطلاعات رفاه ایرانیان است که در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی برقرار است. این پایگاه از ۶۰ پایگاه داده، اطلاعات ثبتی میگیرد و به ازای هر کد ملی، اطلاعاتی از قبیل مقدار واریز به حساب، مانده حساب، خریدها و تراکنشهای ثبتشده را جمعآوری میکند و سعی شده بر اساس این دادهها، افراد جامعه پالایش شوند و با تقریب خوبی فقرا شناخته شوند. ما میدانیم که پایگاههای ما هنوز به سطح کافی از دقت نرسیدهاند که بتوانیم به کمک آنها، وضعیت درآمدی جامعه را مورد بررسی قرار دهیم و مقدار آن را برآورد کنیم. در کشورهای دیگر، این پایگاه داده در نقطهای که متولی جمعآوری مالیات است، وجود دارد؛ در کشور ما این نهاد، سازمان امور مالیاتی است که در این امر چندان موفق نبوده است. به طور کلی این سازمان باید داراییها، ثروت و درآمد جامعه را برآورد کند، یا به عبارتی برآورد کند که چه مقدار از درآمد افراد حاصل از دارایی آنها و چه مقدار حاصل از فعالیت کاری آنهاست و بر این اساس مقدار مالیاتها مشخص میشود؛ برخی افراد لازم است درصدی از درآمد خود را به دولت بدهند و برخی نیز مشمول مالیات منفی یا همان یارانه و حمایت میشوند. ما در حال حاضر این پایگاه را در سازمان امور مالیاتی نداریم ولی از پایگاه اطلاعات رفاه ایرانیان برای جبران بخشی از این برآوردها استفاده میکنیم و تلاش میشود از این طریق جامعه فقیر شناخته شده و سیاستهای لازم برای رفاه آنها اتخاذ شود. این پایگاه اطلاعات با دستهبندی جامعه به سه دسته فقیر، متوسط و برخوردار، تقریباً به همان نتیجه گزارش مرکز پژوهشها رسیدهاند و حدود ۲۹ درصد جمعیت را با مشخص بودن کد ملی، به عنوان فقیر شناسایی کردند. این دسته به عنوان اولویت سیاستهای حمایتی هستند و اگر قرار بر اجرای سیاست خاصی باشد، این گروه پیش از بقیه برخوردار خواهند شد و به این ترتیب سیاستگذار قسمتی از ضعفهای رفاهی آنان را کاهش میدهد؛ در مجموع برای تمرکز بر فقرزدایی لازم است تا این پایگاههای داده توسعه پیدا کنند و سیاستگذاران نیز ضمن پذیرفتن شرایط موجود، از اطلاعات جمعآوریشده برای اتخاذ راهحلهای مناسب حمایتی استفاده کنند و افراد محروم را تحت پوشش دولت قرار دهند تا آسیبهایی که در شرایط نامناسب اقتصادی برای مردم ایجاد شد، تا حدی جبران شود.