حد نهایی بدهی
آیا استفاده از اوراق بدهی دولتی میتواند به کمک اقتصاد ایران بیاید؟
مجید حیدری: پل کروگمن در صفحه توئیتر خود با ترسیم یک شکل از مقایسه بدهی به تولید ناخالص داخلی آمریکا، ژاپن و انگلیس درباره حد نهایی این نسبت این نکته را عنوان میکند که نمیداند این میزان تا چه سطحی میتواند بالا برود، اما در حال حاضر ژاپن نسبت بدهی بالاتری دارد و مشکلی نیز برای آن به وجود نیامده است. بنابراین به اعتقاد این اقتصاددان برنده جایزه نوبل، این کشور نیز میتواند از ظرفیت بازار بدهی استفاده کند و افزایش بدهی آمریکا نیز به سطح دوبرابری تولید ناخالص داخلی برسد. در حال حاضر بسیاری از کشورهای پیشرفته دارای بازار بدهی بزرگی هستند که میزان بدهیهای دولتی این کشورها حتی بیشتر از تولید ناخالص داخلی است. حال این گزینه مطرح است که در شرایطی که اقتصاد کشور ما در شرایط رکود به سر میبرد و از سوی دیگر، منابع نفتی نیز به دلیل تحریمها راهی بودجه نمیشود، آیا میتوان از ظرفیت بازار بدهی استفاده کرد. در این خصوص دو دیدگاه وجود دارد. برخی معتقدند که بازار بدهی در حال حاضر یک ابزار مهم است که میتواند به کمک سیاستگذار بیاید. میتوان از این ظرفیت استفاده کرد و اقتصاد کشور را به سمت رونق هدایت کرد. به گفته این گروه از اقتصاددانان در حال حاضر میزان بدهی دولت نسبت به تولید ناخالص داخلی پایین است. از سوی دیگر، شرایط برای استقراض خارجی نیز وجود ندارد. حتی اگر استقراض خارجی نیز وجود داشت، این گزینه مناسبی برای شرایط اقتصادی ما نیست. در این شرایط، استقراض ریالی دولت از بازار میتواند شرایط را به سمت بهبود سوق دهد. از سوی دیگر، برخی دیگر معتقدند که استفاده از این ابزار، مانند سایر ابزارهای مالی دنیا دارای پیشنیازهایی است که باید این شرایط را در اقتصاد کشور مهیا کرد، در غیر این صورت یک چالش دیگر، به مجموعه چالشهای اقتصادی کشور اضافه خواهد شد. بنابراین رفتار دولت نیز باید در شرایط سیاستگذاری جدید تغییر کند. اگر دولت به موازات راهاندازی بازار بدهی به مداخلات خود در سایر بازارها همچون تعیین دستوری نرخ سود بانکی و دونرخی کردن بازار ارز ادامه دهد، اثر مثبت این ابزار در تصحیح رفتار آحاد اقتصادی کاهش مییابد و حتی ممکن است به آنها علامت غلط داده و سرمایهگذاری از فعالیتهای مولد را به سمت سفتهبازی و سودجویی ناشی از عدم تعادلهای ایجادشده در این بازارها سوق دهد. بنابراین گروه دوم از اقتصاددانان ضمن تاکید بر استفاده از این ابزار، معتقدند که باید شرایط به گونهای مهیا شود که این تجربه نیز مانند سیاستگذاری خصوصیسازی موجب خسران نشود. به نحوی که پس از گذر سه دهه از خصوصیسازی، بسیاری اعتقاد داشته باشند که باید این کار متوقف شود. زیرا در این مسیر، راه نادرست انتخاب شده و بسیاری از بنگاهها در ورطه ورشکستگی قرار گرفتهاند. استفاده از اوراق بدهی، یک شمشیر دولبه است که میتواند از یک سو ما را به سمت پیروزی هدایت کند، اما از سوی دیگر، شرایط را برای شکست اقتصادی مهیا کند.