مُشک آن است که ببوید
آیا ناکارآمدی دولت ادعایی نارواست؟
هادی چاوشی: وقتی بالاترین مقام اجرایی کشور بعد از شش سال تکیه زدن بر کرسی ریاستجمهوری «خطاب به ملت ایران» بگوید «ناکارآمدی دولت در خدمت به مردم سخنی نارواست»1، ممکن است کسانی زیر لب زمزمه کنند «مُشک آن است که ببوید، نه آنکه عطار بگوید».
در ادبیات علوم سیاسی در باب کارآمدی دولت نظریههای متعددی مطرح است. طبق «نظریه توفیق»، توفیقات نهایی ملاک سنجش کارآمدی یک نظام سیاسی در نظر گرفته میشود و روشهایی که برای رسیدن به اهداف مورد نظر به کار رود، تاثیری در امر کارآمدی ندارد. اینجا چشمها معطوف به پایان خط است. در مقابل «نظریه انجام تکلیف» با تبیین و تعیین شاخصها و محورهایی که وظایف و تکالیف نظام سیاسی را مشخص میکند، میزان التزام و تحقق این تکالیف را ملاک کارآمدی میداند. در این رویکرد -برخلاف نظریه توفیق- صرف انجام تکلیف نشاندهنده کارآمدی است. «نظریه میزان اثرگذاری در روند امور»، کارآمدی را ناظر به تاثیر عینی و واقعی در روند امور جامعه میداند و برای نفس «تاثیر» اهمیت قائل است. با نگاه به «نظریه رضایت مردم»، یک حکومت را در صورتی میتوان کارآمد دانست که عناصر موثر در بقای خود را راضی کند.2 تئوریهای دیگری همچون «نظریه ذاتی عمل» و «نظریه سیستم» نیز در این زمینه مطرح شدهاند، ولی به نظر نمیرسد سخنان حسن روحانی در شیروان ناظر به این تئوریها باشد. او در این سخنرانی روی آمارهایی تاکید کرده که به ظاهر از «توفیقات» دولتش خبر میدهد: کاهش 3 /1درصدی نرخ بیکاری و کم شدن 25درصدی بدهیهای خارجی ایران. با این حال رئیسجمهور نه از رشد اقتصادی سخنی گفته و نه نرخ تورم را برجسته کرده است؛ دو شاخصی که بانک مرکزی از انتشار آمارهایشان منع شده و این روزها تنها مرکز آمار ایران درباره آنها گزارش میدهد.
حتی بر اساس گزارشهای مرکز آمار، در پایان سال 97 اقتصاد ایران رشد منفی 9 /4درصدی را به ثبت رسانده. یعنی درآمد هر ایرانی در این سال به طور میانگین حدود پنج درصد کمتر از سال 96 بوده است. نرخ تورم هم در پایان تیرماه 98 در شاخص میانگین به بیش از 40 درصد رسیده است. اگر «نظریه توفیق» را ملاک ارزیابی کار دولت در حوزه اقتصاد در نظر بگیریم، با وضعیت این دو شاخص اصلی اقتصاد کلان، مشکل بتوان رای به «کارآمدی» آن داد. روحانی حتماً اینها را میداند و باز هم میگوید: «ناکارآمدی دولت ادعایی نارواست.» اما اگر دولت ناکارآمد نیست، وضع امروز اقتصاد ایران نتیجه چیست؟