خطاهای نابرجامی
چقدر از مشکلات امروز اقتصاد ایران ناشی از بازگشت تحریمهاست؟
هیرش سعیدیان: شجاعت بیان «درد» اولین گام «درمان» است. بهرغم آنکه برخی صاحبنظران به درستی تحریم را «همراه همیشگی اقتصاد کشور» میدانند، اما ایران هرگز تجربه همزمان تحریم کامل نفتی و عدم امکان بازگشت ارز به داخل کشور را نداشته است. فروش ۸۰۰ هزار بشکه نفت در روز، خط قرمزی است که فروافتادن از آن به معنای بروز احتمالی مشکل جدی در پرداخت حقوق کارکنان دولت و بازنشستگان خواهد بود. وابستگی اقتصاد کشور به نفت در حدود ۳۵ تا ۷۰ درصد برآورد میشود (بستگی به نوع تفسیر شما دارد) و دولت بر اساس قانون بودجه امسال مجبور است حداقل ۱۴۸ هزار میلیارد تومان درآمد از محل فروش نفت و فرآوردههای نفتی کسب کند. بدون فروش نفت، شبهدولتیها و بخش خصوصی توان پرداخت مالیات نخواهند داشت. راهکارهایی که برای فروش نفت به آنها امید بستهایم بعید است کارآیی لازم را به آن حد داشته باشد که بتواند ارقام درآمدی بودجه را محقق کند. رویای فروش حداکثری نفت در سایه برجام به سامانه اینستکس ختم شده که هنوز کارکردی نداشته است. سردار حسین علایی معتقد است که «آمریکا قصد دارد با فروپاشی اقتصاد ایران، فشار عظیمی را بر عموم مردم وارد کند... و ایران استراتژی اجتناب از جنگ را در برابر استراتژی قورباغهپز آمریکا اتخاذ کرده است». احتمالاً برنده شدن مجدد در انتخابات و محبوب بودن میان مردم آمریکا دو خواستهای است که رئیسجمهور فعلی این کشور بیش از هر چیزی در دنیا تمنای آن را دارد. یک جنگ میتواند هر دو اینها را به او بدهد. او اما جنگی را که خود شروع کرده نمیتواند برای مردم آمریکا توضیح دهد و به همین خاطر با فشار حداکثری و اصطکاک شدید دنبال یک پرل هاربر دیگر است. با چنین دشمنیای اما وضعیت اصلاحات اقتصادی قول داده شده چندان رضایتبخش به نظر نمیرسد. اصلاحات در سیستم بانکی به افزایش سرمایه از طریق تجدید ارزیابی داراییها و جابهجایی اعداد روی کاغذ منتهی شده است. تنها حذف دلار ۴۲۰۰تومانی میتواند درآمدی ۶۰ هزار میلیاردتومانی نصیب دولت کند. رانت پنهانشده در پشت ۱۴ میلیارد دلار ارز پرداختشده برای «حمایت از معیشت مردم» چنان عظیم و قدرتمند است که تاکنون طرحی جدی و واقعی از سوی رئیس بانک مرکزی برای جلوگیری از هرزرفت منابع ارزی ارائه نشده است. پناه بردن به «کوپنیزه کردن اقتصاد» تنها راهکار شنیدهشده از برخی دولتمردان است. خصوصیسازی واقعی صنایع و شبهدولتیها در باتلاق فساد گیر کرده است. حمایت از پول ملی و جلوگیری از سقوط ارزش آن در کنار عبور سلامت از کورههای مذاب بیکاری و تورم فزاینده نیازمند جراحیهای بسیار دردناک و البته شجاعانه است. برخی آگاهان امور دولت میگویند رئیس دولت و حلقه محدود اطرافیان او کمحوصلهتر از همیشه در این روزها خود را با نظرات برخی اقتصاددانان «تحسینگر» دلگرم میکنند و چندان رغبتی به شنیدن سخنان دردآور طیف منتقد اقتصاددانان ندارند. انداختن تقصیر همه مشکلات اقتصادی به گردن خروج آمریکا از برجام تنها گزارهای است که از سخنان این روزهای تیم اقتصادی دولت به گوش میرسد. بسیاری اما بر این باورند که اقتصاد ما خود آنچنان مشکل داشت که تحریم خارجی در این بین تنها نقش «تلنگر» را ایفا کرد. ۱۳۹۸ سال سرنوشت سازی است و همهچیز به تدبیر دولت و اصلاحات اساسی آن بستگی دارد.