آبیاری نهال بیاعتمادی
سیل گسترده با اقتصاد ایران چه میکند؟
موضوع آب در ایران تا همین چند سال پیش به تابو تبدیل شده بود و آمار و اطلاعات درباره طبیعت ایران نیز کمتر در رسانههای عمومی منتشر میشد. پس از روی کار آمدن دولت یازدهم به هر دلیلی موضوع طبیعت ایران به ویژه مقوله خشکسالی و کمبود آب برای ایران آینده در کانون توجه قرار گرفت. بر همین اساس بود که نهادها و سازمانهای دولتی و مدنی مرتبط با تولید اطلاعات و تحلیل درباره همه موضوعها و مقولههای مرتبط با آب اوج گرفت.
موضوع آب در ایران تا همین چند سال پیش به تابو تبدیل شده بود و آمار و اطلاعات درباره طبیعت ایران نیز کمتر در رسانههای عمومی منتشر میشد. پس از روی کار آمدن دولت یازدهم به هر دلیلی موضوع طبیعت ایران به ویژه مقوله خشکسالی و کمبود آب برای ایران آینده در کانون توجه قرار گرفت. بر همین اساس بود که نهادها و سازمانهای دولتی و مدنی مرتبط با تولید اطلاعات و تحلیل درباره همه موضوعها و مقولههای مرتبط با آب اوج گرفت. اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران نیز با درک دقیق از موضوع آب در ایران مرکزی برای پژوهش در این باره تاسیس کرد. بیشترین بحثهای انجامشده در سالهای اخیر درباره آب به کمبود منابع آب و استفاده ناکارآمد از همین میزان منابع در دسترس بود و هست. کارشناسان مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی ایران در مورد کمبود جدی آب در سراسر کشور هشدار دادند و تاکید کردند کاهش بارش و سوءمدیریت منابع آب در دهها سال گذشته به چالشی جدی برای ایران تبدیل شده است. مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران از کمبود جدی آب در ۹۷ درصد از مساحت ایران خبر داده است. بنا بر آمار این سازمان بر اساس شاخصهای کوتاهمدت و بلندمدت پهنههای وسیعی از کشور با درجات مختلف خشکسالی اعم از خفیف تا بسیار شدید مواجه است. بخشهای وسیعی از استانهای خوزستان، ایلام، بوشهر، کهگیلویه و بویراحمد، فارس، سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی، خراسان رضوی و خراسان شمالی، اصفهان، مرکزی و زنجان با خشکسالی بسیار شدید دست و پنجه نرم میکنند. از سوی دیگر آمارها نشان میدهد حدود ۷۰ درصد بارندگیها در ایران در ۵۰ درصد کشور اتفاق میافتد، همچنین ۷۵ درصد بارندگی در ایران در فصلی میآید که نیازی به آن نداریم و البته نیاز داریم این آب را تنظیم کنیم ولی از چه ابزاری استفاده میکنیم؟ سرزمین ایران به لحاظ جغرافیایی در غرب آسیا قرار دارد که این منطقه ویژگیهای اقلیمی و آب و هوایی خاص خود را دارد. سازمان ملل متحد تابستان پارسال هشدار داد کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا با نگرش به غباری که کویرهای این مناطق را درمینوردد باید برای کمبود آب و خشکسالیهای آینده خود را آماده کنند.
از اوایل دهه 1370 تا همین چند روز پیش بارندگی اندک و رشد خشکسالی جزو ذات این سرزمین تلقی شد. بارندگی ناکافی حتی تا جایی پیش رفت که موضوع سازگاری با کمآبی به مثابه یک راهبرد در دستور کار قرار گرفت. این رخداد درازمدت بارندگی ناکافی به مرور حواس مدیران را از رخدادی به نام احتمال وقوع بارندگیهای سرکش و نافرمانبردار از اراده انسانی پرت کرد. مدیران و دستاندرکاران ایرانی در همه بخشهای مربوط به ساخت زیربناها و سازهها و مدیران مرتبط پیامدهای احتمالی یک بارندگی بزرگ را فراموش کردند. درحالیکه دیدیم در نیمه نخست سال ۱۳۹۷ بارانهای تند در مناطقی از استانهای خراسان شمالی، رضوی و جنوبی، سمنان و آذربایجان غربی به آبگرفتگی گذرگاهها و روان شدن سیل انجامید، سال جاری آبی در ایران از همان آغاز پربارش آغاز شد. هنوز از مهرماه پارسال و بارش ۳۰۰ میلیمتری در استان مازندران که به جان باختن چند تَن از هممیهنان و وارد شدن آسیب کلان به بناهای شهری، پلها، سردهنهها، باغها و زمینهای کشاورزی، شبکه آبرسانی و دیگر زیرساختها منجر شد زمان زیادی سپری نشده بود، بارشهای مهرماه نیز در روستاهای استان گیلان ۴۴ میلیارد تومان زیان بهجای گذاشت. نیمه دوم بهمنماه تقریباً همه استانهای کشور زیر پوشش سامانه بارشی بودند و بخشهایی از استانهای سیستان و بلوچستان، هرمزگان، کردستان، چهارمحال و بختیاری و گلستان بیشترین بارش را تا ۸۰ میلیمتر در سراسر کشور داشتند که در این میان، بیشینه مجموع بارش آن هفته در ایستگاه نیکشهر در استان سیستان و بلوچستان به میزان ۷۱ میلیمتر ثبت شد. بارندگیهای شدید دهه سوم بهمنماه و طغیان بیسابقه رودخانههای فصلی به ورود آب رودخانهها به کشتزارها و نابودی بسیاری از خانههای کپری و زمینهای باغی و صیفی کشاورزان منطقه هشتبندی هرمزگان انجامید.
بارها درباره سیلاب در استان خوزستان با نگرش به افزایش بارندگیهای سنگین در خود استان و حوضههای آبریز سدهای استان و افزایش ورودی آب و درصد پُرشدگی بالای مخازن سدها هشدار داده شد که چنانچه وضعیت تداوم بیابد و نتوان سیلاب خروجی سد کرخه و دز را مدیریت کرد، امکان تنظیم آب خروجی وجود نخواهد داشت و احتمال سَرریز مهارناشده سد وجود دارد که بیگمان هزینههای بالایی متوجه پاییندست رودخانه یعنی شهرستانهای دزفول، شوش، شوشتر، اهواز، دشت آزادگان و هویزه میشود که البته سیل نیز رخ داد و هزینههای کلانی بهجای گذاشت. اینها را میدانستیم اما کاری نکردیم.
آسیب مادی
سیل بزرگ فروردینماه امسال در تاریخ نزدیک ایران یک تجربه تازه بود و هست. هنوز بخشهایی از سرزمین پهناور ایران درگیر این سیل هستند. سیل اخیر آسیبهای جدی به اقتصاد ایران وارد کرده است. سازمان مدیریت بحران جمع خسارتهای مالی سیل تا ۱۸ فروردین را ۱۵ هزار میلیارد تومان اعلام کرده است. برای درک بزرگی این رقم در اقتصاد ایران، در نظر بگیرید که این رقم برابر با ۱۴ درصد درآمد نفت ایران قبل از تحریم و پنج درصد بودجه عمومی دولت تقریباً برابر با بودجه شهرداری تهران در سال ۱۳۹۸ است. این رقم احتمالاً با شرایط بحرانی در خوزستان و ادامه بارندگیها و برآوردهای دقیقتر در ماههای آینده افزایش خواهد یافت و فشار بر منابع مالی محدود دولت ایران را شدیدتر خواهد کرد. معاون برنامهریزی و امور اقتصادی وزارت جهاد کشاورزی برآورد مجموع خسارتهای سیل به بخش کشاورزی را ۶۷۰۰ میلیارد تومان اعلام کرده است. این خسارتها در ۱۹ استان سیلزده به بار آمده اما بیشترین خسارتها به بخش کشاورزی چهار استان خوزستان، گلستان، مازندران و لرستان وارد شده است. علاوه بر زمینهای کشاورزی، دهها هزار دام و طیور هم از بین رفتهاند که میتواند در ماههای آینده بر بازار گوشت اثر بگذارد. ایران در ماههای اخیر به دلیل تحریمها و مشکلات ناشی از آن با گرانی و کمبود گوشت روبهرو بوده است. آسیب وارده به شبکه حملونقل ۱۶۰۰ تا ۲۰۰۰ میلیارد تومان است که سازمان راهداری و حملونقل جادهای اعلام کرده است. در هفتههای اخیر ۴۰۰ پل خراب شدهاند و به پنج هزار پل هم خسارت وارد شده است. همچنین ۱۱ هزار کیلومتر جاده خسارت دیده است. هنوز اطلاعات دقیقتری از وسعت خسارتها به راهها منتشر نشده است. خسارتهای واردشده از سیل به تاسیسات مخابرات نیز مطابق برآورد وزارت ارتباطات ۱۵۰۰ میلیارد تومان است. وزارت راه و شهرسازی اعلام کرده که تا ۱۸ فروردین، سیل به ۱۵۱ هزار خانه آسیب زده است که از این تعداد ۵۴ هزار خانه به کلی تخریب شدهاند.
آسیب ذهنی
سیل فروردین 1398 نه نخستین سیلی است که در ایران آمده و نه آخرین سیل خواهد بود. این را شهروندان ایرانی میتوانند درک کنند و به پیامدهای طبیعی آن نیز تن میدهند. اما آنچه تاثیر بسیار جدیتر بر جامعه ایرانی میگذارد چگونگی مدیریت این بحران است. ایرانیانی که در چنگ سیلابها و گل و لای گرفتار شدند و ایرانیانی که اندوه هممیهنان خود را در دل ریخته و بر شانه احساس میکنند میبینند که شوربختانه برخی مدیران این سرزمین از مصیبت واردشده نیز برای حذف رقیب و برکشیدن حزب و سازمان و گروه خود بهرهبرداری کردند. ایرانیان دیدند که کشورهایی که در سیاست خارجی دوست راهبردی ایران به حساب میآیند دیرتر از بقیه به کمک ایران آمدند. همه کسانی که با چشمهایی باز این داستان را دنبال میکنند حال میبینند دولت دوازدهم قبل از اینکه زحمت به خود بدهد و راهی پیدا کند که منابعی خارج از منابع موجود برای ترمیم خرابیها تامین کند و از این همه سرمایه مازاد بینالمللی استفاده کند ابتدا سراغ بانکها رفته و به برداشت از حساب ذخیره ارزی میاندیشد. ذهن ایرانی میبیند که از این همه دستاوردهای تکنولوژیک جهانی که برای تخلیه آبها از درون شهرها وجود دارد چیز چندانی نصیب ایران نشده است. ایرانیان این روزها میشنوند که مدیران ایرانی از تکنولوژی موجود جهان در مقابله با بلایای طبیعی استفاده لازم را نمیکنند. این چیزهاست که آسیب جدی بلندمدت به حساب میآید و نهال بیاعتمادی را به درختی با ریشههای ژرف تبدیل میکند. آسیب ذهنی و فکری که پیامدهای مدیریتی این سیل اخیر به بار آورده بدترین آسیب اقتصادی در بلندمدت است.