اقتصادی نیست
تبعات «جنگ روانی» دانستن مشکلات اقتصادی ایران چیست؟
به سنت معمول، رئیسجمهور در ترافیک افطاریهای ماه رمضانش، شبی را هم به دیدار و گفتوگو با جمعی از مدیران رسانهها و فعالان مطبوعاتی گذراند؛ دیداری که روایتهای روزنامهنگاران از آن به طور غالب در یک گزاره مشترک بود: «موضع طلبکارانه رئیس دولت در برابر رسانه»، به ویژه آنجا که گفت نباید در رسانهها توقعات مردم را بیجا بالا ببریم.
رضا طهماسبی: به سنت معمول، رئیسجمهور در ترافیک افطاریهای ماه رمضانش، شبی را هم به دیدار و گفتوگو با جمعی از مدیران رسانهها و فعالان مطبوعاتی گذراند؛ دیداری که روایتهای روزنامهنگاران از آن به طور غالب در یک گزاره مشترک بود: «موضع طلبکارانه رئیس دولت در برابر رسانه»، به ویژه آنجا که گفت نباید در رسانهها توقعات مردم را بیجا بالا ببریم. این سخنان روحانی در حالی بیان میشود که رسانههای واقعی (رسانههای بخش خصوصی) با توجه به محدودیتها فراوان و خط قرمزهای مبهم و ناشناختهای که دارند، دستبهعصاترین بازتابدهنده اخبار و رویدادها و حتی تحلیلها هستند و اگر رئیسجمهور به این امر معتقد است که انتظارات مردم توسط رسانهها بالا رفته، باید رجوعی مجدد به وعدهها، قولها و سخنرانیهای انتخاباتی و پساانتخاباتی خود داشته باشد که نهایت تلاشش را به کار برد تا مردم را نه امیدوار که متوقع از سیاستهای دولت برای بهبود ملموس اوضاع اقتصادی کند. اتفاقی که همان زمان نیز خوشایند اقتصاددانان نبود و نسبت به دامن زدن به توقعات مردم به دولت هشدار میدادند.
با این حال جای شاکی و متشاکی بسیار زود و در عرض یکسال عوض شد. حالا این رئیسجمهور است که از رسانهها گله میکند که چرا به انتظارات دامن زدهاند؛ کاری که احتمالاً نتیجه مستقیم بازتاب سخنان خود او و قولهایش برای مثلاً ثابت نگه داشتن نرخ ارز است.
رئیسجمهور امروز مشکل اصلی را، نه مشکل اقتصادی، فرهنگی یا امنیتی، که جنگ روانی میداند و التهابات بازار را ناشی از همین جنگ روانی دشمن میداند. با این حال کمتر تردیدی است که ریشه مشکلات اقتصادی کنونی حاصل برخی سیاستهای دوره اول دولت حسن روحانی و بیتوجهی به برخی اصول بنیادین اقتصادی از جمله ثابت نگه داشتن قیمتهای نسبی مانند نرخ تورم و انرژی و ادامه دادن سیاستهای اشتباهی چون پرداخت همگانی یارانه نقدی است. نفی ریشه اقتصادی مشکلات کنونی جامعه و نسبت دادن تمام آن به جنگ روانی دشمن، فقط شانه خالی کردن از بار مسوولیت نیست، این تشخیص اشتباه، چه سهوی باشد و چه عمدی، در را به روی اصلاح سیاستهای نادرست میبندد. از همینرو است که تاکید روحانی روی تداوم همین سیاستهاست. سیاست «همینی که هست» رئیسجمهور سرعت تخریب پایههای اقتصاد را فزونی میبخشد.
اگر از سوی رئیسجمهور به ناامید کردن متهم نشویم، کار ما بازتاب دادن تحلیلهای صحیحی است که در عین احترام به تلاشهای دولت، در نظر دارد این کوشش را به گونهای هدایت کند که ره به ترکستان نبرد. در اثرگذاری سیاستهای خصمانهای چون تحریم، به ویژه تحریم بانکی، تردیدی نیست اما اثرگذاری این سیاستهای خصمانه را تصمیمات داخلی دولت (و سایر نهادهای موثر) تعیین میکند.
گام اول پذیرش این نکته از سوی شخص رئیسجمهور است که در پیدایش وضعیت کنونی سهم جنگ روانی بیشتر از سهم سیاستهای اتخاذشده در سالهای گذشته، چه در دولت ایشان و چه در دولتهای قبل نیست. ضمن اینکه برای کمتر کردن اثر جنگ روانی دشمن هم باید به اصلاح سیاستها تن داد و آماده شد برای تحریمهایی که این بار آمدهاند که احتمالاً بیشتر بمانند.