مخمصه
آیا تحریمها و کاهش درآمد نفت بر اصلاحات اقتصادی تاثیر میگذارد؟
بالاترین مقام کشور حکم به آغاز اصلاحات اقتصادی داده است. مشکل اما این است که در کنار ابرچالشهایی که اقتصاد را محاصره کرده، دو مشکل جدید هم پیش روی ماست؛ آغاز تحریمها ظرف سه تا شش ماه آینده و کاهش فروش نفت و درآمدهای نفتی در سایه تحریمهای جدید.
مرضیه محمودی: بالاترین مقام کشور حکم به آغاز اصلاحات اقتصادی داده است. مشکل اما این است که در کنار ابرچالشهایی که اقتصاد را محاصره کرده، دو مشکل جدید هم پیش روی ماست؛ آغاز تحریمها ظرف سه تا شش ماه آینده و کاهش فروش نفت و درآمدهای نفتی در سایه تحریمهای جدید. حال سوالی که بسیاری میپرسند این است که آیا این دو مشکل جدید، سد راه اصلاحات میشود و آن را به تعویق میاندازد؟ چون هر اصلاحی نیاز به اختصاص اعتبار دارد و کاهش درآمدهای نفتی، میتواند هر دولتی را از اصلاحات منصرف کند. برخی دیگر معتقدند شاید کاهش درآمدها دولت را ناگزیر از انجام اصلاحات کند؛ اصلاحاتی که میتواند از ساماندهی یارانههای نقدی، اصلاح قیمتهای انرژی و حتی اخذ مالیات از بخشهای خاکستری آغاز شود.
اما مروری بر تجربه دور تحریمها نشان میدهد ما حتی در شرایط سخت هم، حاضر به اصلاحات اقتصادی جدی و تأثیرگذار نبودهایم. خرداد سال 94 و در اوج کاهش درآمدهای نفتی، سخنگوی دولت در یک برنامه زنده تلویزیونی اعلام کرد: «با نفت 50دلاری منابع ما به 24 میلیارد دلار رسیده است. دولت در مضیقه و سختی است و از مردم میخواهد با درک شرایط کمک کنند تا دولت بتواند اوضاع را به سمت بهبود و تقویت وضعیت زندگی آنها پیش ببرد.» سخنان نوبخت مربوط به آن دورهای بود که قیمت نفت دوران طلایی 120دلاری دولتهای نهم و دهم را طی کرده و به کمتر از 60 دلار رسیده بود و تحریمها مانع وصول کل درآمدهای نفتی میشد؛ شرایطی که احتمالاً با بازگشت تحریمها و در صورت خروج اتحادیه اروپا از برجام، دیر یا زود تکرار خواهد شد.
اما آن زمان نه دولت تغییری در برنامهها و لیست بلند هزینههایش ایجاد کرد و نه تحریمها، سبب خیر شد تا گامی هرچند اجباری به سمت اصلاحات برداریم. حتی آن زمان هم که قیمت نفت به کمترین حد خود رسید و 30 دلار در هر بشکه شد، اسحاق جهانگیری در قامت معاون اول دولت وعده برخی تغییرات را داده و گفته بود: «وقتی نفت به 30 دلار کاهش مییابد حتماً در بودجه دولت اتفاقات مهمی میافتد.» اما این اتفاقات مهم رخ نداد. حتی اصلاحات در دوران وفور درآمدهای نفتی و نفت 120دلاری که مصادف با ریاست محمود احمدینژاد بر دولتهای نهم و دهم بود هم آغاز نشد.
این مساله نشان میدهد دولتمردان ایرانی میل به اصلاح اقتصاد و شرایط خود ندارند. چه در اوج درآمدهای نفتی و چه در دوره افت قیمتها. اما برخی معتقدند این بار شرایط به گونه دیگری است. اقتصاد ایران با ابرچالشهایی مواجه است که اگرچه ریشه در دولتهای قبل دارد اما در این روزها به اوج خود رسیده و چارهای جز آغاز اصلاحات برای ما نگذاشته است و مسوولان باید تیغ بردارند و جراحی را آغاز کنند. اما باید دید در شرایط کنونی با کاهش اعتماد و امید اجتماعی، مسوولان ریسک جراحی سخت را بر عهده میگیرند و حتی کمی فراتر آیا جامعه توان پشت سر گذاشتن این جراحی و اصلاحات پردرد را دارد؟ بهخصوص در شرایط کنونی که پیشبینیهای بینالمللی میگوید بازگشت تحریمها، مشتریان نفتی را کاهش میدهد و احتمالاً در سال 98 درآمد نفت ایران (با فرض ثابت بودن قیمتها) 20 تا 40 درصد کاهش مییابد.