همچنان در تولید پسته مزیت داریم
عضو هیات امنای انجمن پسته ایران از فراز و فرودهای تولید و صادرات این محصول میگوید
علی نظری میگوید: پیشبینیها مبنی بر این است که تولید پسته به 50 تا 60 هزار تن در سال جاری میرسد که این فقط یک حدس است. تصور ما هم همین است که بین 50 تا 59 هزار تن، بیشتر تولید نمیکنیم. متوسط تولید پسته ایران سال قبل 170 هزار تن بوده و یک میلیارد دلار صادرات داشتیم ولی امسال به 800 میلیون دلار خواهیم رسید.
پسته ایران مدتهاست که با کمآبی و خشکسالی دست و پنجه نرم میکند. کرمان، مهد پسته ایران این روزها بیشتر از هر زمان دیگری کمآب است. استانی که همه آن را به پستههای معروفش میشناسند، این روزها بدجور با کمآبی دست و پنجه نرم میکند. پستهاش هم همینطور. حتی برخی آنقدر به آینده تولید آن بدبین هستند که میگویند کرمان در چند سال آینده ممکن است دیگر پسته نداشته باشد اما این باغات صبور، هنوز هم بار میدهند هرچند علاوه بر کمآبی، با تغییرات اقلیمی و دیگر مسائل و مشکلات هم دست و پنجه نرم میکنند. علی نظری، عضو هیات امنای انجمن پسته ایران اما میگوید این تئوری را قبول ندارد که ایران در سالهای آینده دیگر پسته نخواهد داشت. او معتقد است که تا وقتی مزیت داریم، پسته تولید خواهیم کرد و البته باید به صراحت گفت ما همچنان در تولید پسته مزیتهای خیلی خوبی داریم. حتی شاید بیشتر از اقلیم آمریکا که این روزها زبانزد در تولید و صادرات پسته دنیاست. پس این مزیتها تمام نشدهاند و ما همچنان تولید خواهیم کرد اما شرایط سختتر خواهد شد. همانطور که بیش از هزار سال است که ما پسته تولید میکنیم.
♦♦♦
به گفته صاحبنظران و البته محسن جلالپور، تولید پسته ایران در پایینترین سطح نیمقرن اخیر خود قرار دارد. چرا به این وضعیت دچار شدیم و چه پیششرطهایی رعایت نشده که اوضاع پسته ایرانی چندان مساعد نیست؟
همواره اتفاقاتی که در زمینه تولید یک محصول بهخصوص در صنعت کشاورزی رخ میدهد، یک ریشه قدیمی دارد و یکروزه اتفاق نیفتاده است یعنی اینطور نیست که تغییرات اقلیم، به یکباره ما را به این نقطه رسانده باشد اگرچه این تغییرات و نوسانات اقلیمی هم مهم به شمار میروند ولی آنقدر جدی نیستند که یکباره کشاورزی و تولید ایران را در بخشهای مختلف بهخصوص پسته که موضوع بحث این مصاحبه است، تحتالشعاع قرار داده باشد. واقعیت آن است که کشاورزی نیز مثل همه رشتههای دیگر نیاز به فراهمسازی زیرساختهایی دارد که مهمترین زیرساخت تولید این کالا آن است که ایران نیز باید مثل همه جای دنیا، برای پسته به عنوان یکی از محصولات مهم در تولید ناخالص داخلی و صادرات غیرنفتی کشور، زیرساختهای مناسب علمی و تحقیقاتی فراهم میکرد حتی غیر از این چیزهای بسیار ابتدایی که در تولید پسته ایران موثر است، باید به برخی مسائل زیرساختی مهمتر هم توجه میشد. فرض کنید که برای هر رشته باغبانی، وظیفه دولت این است که باغات مادر و سازگار را احداث و از آن مراقبت کند. در واقع وظیفه دولت این است که به صورت مرتب مراقب تغییرات اقلیمی باشد و مرتبط با این تغییرات، اتفاقات صنعت را هم هدایت کنند تا از این عواقب فاصله بگیرد و تولید دچار این مشکلات نشود. تمام اینها در شرایطی است که ما در ایران، این زیرساختها را نداریم و سادهترین کارها را هم انجام ندادهایم. به عبارت دیگر ابتداییترین چیزی که در یک صنعت مورد نیاز است، ایجاد باغات مادر و سازگار است که حداقل در مورد پسته احداث نشدهاند. در نتیجه کشاورزان ما کاملاً به لحاظ اقلیم، آب و آفتهایی همچون آفلاتوکسین که تهدیدکننده صنعت پسته است، بیپشتوانه هستند. همین امر سبب میشود که صنعت پسته در ایران، یک صنعت ناپایدار به شمار آید و تولید این محصول، از 300 هزار تا 50 هزار تن در نوسان باشد. علت این عدم ناپایداری وحشتناک نیز نبود همین زیرساختهاست. تمام اینها در شرایطی است که پسته از مرز جلفا تا سیستان و بلوچستان، در اقلیمهای متنوعی کاشته میشود و خودبهخود در این اقلیم باید کارهای ابتدایی را انجام میدادیم اما همانطور که گفتم، این کارهای ابتدایی نیز انجام نشده و یکی از تبعاتش هم این است که تولید پسته هر سال رو به کاهش است.
با توجه به همه نکاتی که گفتید، آیا با توجه به اتفاقات و زیرساختهایی که فراهم نشده، هنوز هم فرصتی وجود دارد که این زیرساختها را احداث کنیم؟ به هر حال ایجاد هر زیرساختی تا به ثمر رسیدن آن برای استفاده کاربردی، بسیار زمانبر است.
به هر حال باید به این نکته اشاره کنیم که ایجاد زیرساخت همیشه یک کار درازمدت است و ما ملت کوتاهمدت شدهایم بنابراین به ایجاد چنین زیرساختهایی دقت نمیکنیم اما به هر حال، اگر امروز شروع کنیم، 20 سال بعد جواب خواهیم گرفت. پس حتی یک روز تعلل هم دیر است، در حالی که ایجاد این باغات مادر و سازگار و سایر زیرساختهای لازم برای تولید پسته، یکی از مصوبات ستاد عالی پسته در زمان صدارت قبلی آقای حجتی بر وزارت جهاد کشاورزی بوده است. اکنون از آن زمان 13 سال گذشته است، در حالی که اگر این مصوبه عمل شده بود، کمکم نتایج آن را میدیدیم.
اصولاً علاوه بر نبود زیرساختها، چند درصد از مشکلات امروز صنعت پسته را باید به نقش تغییرات اقلیمی در این تحولات، نسبت داد؟ شما وزنه تغییرات اقلیمی را چقدر سنگین میدانید؟
تغییرات اقلیم فقط برای ما در ایران نیست و در همه جای دنیا رخ میدهد و ما اگر خود را مجهز میکردیم، قطعاً اثر کمتری هم از این تغییرات میپذیرفتیم. رقمهایی که تغییرات اقلیمی میتواند در تولید ما تغییر ایجاد کند، متفاوت از ارقامی است که امروز تولید میکنیم. پس اگر قبل از آن مطالعه نکرده باشیم، به سعی و خطا دچار میشویم به این معنا که نباید ارقامی را انتخاب کنیم که تولید آنها اشتباه است. همانطور که میدانید، تولید پسته ارقام متنوعی دارد که اگر در آن دقت نشود، اثرات منفی بسیاری خواهد داشت چراکه مطابق با اقلیمهای مختلف، رقمهای مختلف تولید میشود، برخی ارقام برای مناطق خشک و برخی دیگر برای مناطق مرطوب، سرد یا گرم است بنابراین اگر مطالعه شده باشد، تولید به خوبی پیش خواهد رفت چراکه به درستی میدانیم چه اقلامی برای چه منطقهای مناسب است و اطلاعات آن را در اختیار کشاورزان قرار میدهیم در حالی که اکنون این اتفاق رخ نداده است.
برداشت بیرویه آب در استانهایی مثل کرمان چه تاثیری بر وضعیت امروز داشته است و آیا میتوان گفت از ماست که بر ماست؟
خشکسالی کاملاً درست است و به خاطر این است که پسته از کرمان به خراسان، آذربایجان و کردستان رفته است ولی در حوزه سطح زیرکشت، در حدود 50 سال قبل، 90 درصد سطح زیرکشت در کرمان بود اما این رقم اکنون به 30 درصد رسیده است. به هر حال این برداشت بیرویه اکنون در همه مناطق ایران خود را نشان داده و این موضوعی است که مستقل از بحث خشکسالی و بیآبی است. به هر حال باید به این نکته هم توجه داشت که راندمان آبیاری پایین است به این معنا که در آمریکا به ازای هر کیلو پسته تر- نه پسته خشک- یک مترمکعب آب مصرف میشود در حالی که ما به ازای هر کیلو پسته، 3 تا 4 مترمکعب آب مصرف میکنیم.
کدام سیاستهای دولت در بدتر نشدن وضعیت تولید پسته اثر گذاشته است؟ اصولاً چقدر نقش دولت را میتوان در این موضوع موثر و مهم دانست. به هر حال شما اشارهای به عدم ایجاد زیرساختها از سوی دولت مبنی بر فراهم آوردن باغات مادری و سازگاری داشتید اما اصولاً نقش دولت در این رابطه چقدر میتواند موثر باشد؟
به هر حال دولت در هر کشوری، نقش راهنما را دارد. پس به عنوان بخشی از حاکمیت، وظیفه راهنمایی، هدایت و نظارت را بر عهده دارد. این در حالی است که مروری بر کارنامه عملکردی دولت طی سالهای گذشته نشان میدهد به هر حال در موضوع کمآبی، دولت موضوع را هدایت نکرده است و در عین حال همانطور که پیشتر اشاره کردم، در فراهمآوری و احداث باغات مادر و سازگار نیز گامی برنداشته است. این در حالی است که این باغات، باید با مشارکت بخش خصوصی و دولت احداث شود یا در بخش آب، آنچه کشت میشود سازگار با اقلیم نیست در حالی که در برخی از کشورهای دنیا، کشاورزان برای آب قیمت قائل هستند و اینکه یک کشت باید صورت گیرد یا نباید انجام شود را دولت تعیین میکند. حتی مشوقها را هم بر همین اساس اختصاص میدهد و قیمت را هم برای آن در نظر میگیرد. ولی اگر از هر کشاورزی بپرسیم که در کشور ما اهمیت آب برای او چقدر است، به طور قطع جواب درستی نمیدهد. اکنون کویرها و زمینهایی داریم که به دلیل کمآبی، امکان این را نداریم که در آنها کشاورزی کنیم. پس موضوع آب برای ما بسیار مهم است و باید از سوی دولت مدیریت شود. این در شرایطی است که همه کشاورزان میدانند که یک هکتار زمین، چقدر پسته میدهد اما اگر از آنها سوال کنیم که به ازای هر مترمکعب آب، چقدر پسته برداشت میکنید، به طور قطع پاسخ آن را نمیدانند. اینکه کشاورز به زمین حساس شده، به طور قطع به خاطر نقشی است که در گذشته، دولت ایفا کرده است یا حتی جایزه گذاشته است و کشاورز نمونه تعریف کرده است چراکه یکی از شاخصهای انتخاب کشاورز نمونه آن است که به ازای هر هکتار، چقدر محصول برداشت میکند اما متاسفانه در تعیین این شاخصها، خبری از مدیریت آب نبوده و تشویق و تنبیهی هم در کار نیست. بنابراین هدایتها و نظارتها بر عهده دولت است و این نهاد میتواند چراغ راهنمایی در مسیر حرکت کشاورزان در کشت محصولات مختلف کشاورزی باشد در حالی که اکنون به نظر میرسد این ریلگذاری اشتباه بوده است و همین است که کشاورز هیچگاه به بهرهوری در آب توجه نمیکند و هیچوقت به این موضوع هم حساس نبوده است. حتی اگر دولت میخواهد یارانهای به کشاورزان ارائه دهد، بهرهوری آب را هم ملاک قرار دهد؛ موضوعی که اکنون آن را نادیده گرفته است. بنابراین بدون توجه به این نکته، کشاورز آب را تلف کرده و حتی یارانه هم از دولت دریافت کرده است. باید این نکته را همواره در نظر داشت که آب در کشور نقش حیاتی دارد و دولت باید از کسانی که آب را تلف میکنند، حمایت نکند و یارانهای هم به آنها تعلق ندهد تا ارزش آب را بفهمند و در راستای بهرهوری آب گام بردارند.
با تمام شرایطی که گفتید، اکنون تولید پسته رو به کاهش نهاده است؛ اثر کاهش تولید و صادرات پسته بر درآمدهای کشور و بازارهای صادراتی چه خواهد بود؟
پیشبینیها مبنی بر این است که تولید پسته به 50 تا 60 هزار تن در سال جاری میرسد که البته حدس و گمان است. تصور ما هم همین است که بین 50تا 59 هزار تن، بیشتر تولید نمیکنیم. متوسط تولید پسته ایران سال قبل، 170هزار تن بوده و یک میلیارد دلار صادرات داشتیم، ولی امسال به حداکثر 800میلیون دلار خواهیم رسید در حالی که آمریکا تولید را به 450 هزار تن رسانده است پس به هر نسبتی که ما از بازارهای جهانی و صادراتی پسته بیرون میرویم، آنها جای ما میآیند و همانطور که میدانید بازگشت به بازار از دست رفته، خیلی راحت نیست. امسال هر مشتریای که هر سال از ایران پسته خریداری میکرده است، اگر پسته را از ایران دریافت نکند، به سراغ آمریکا خواهد رفت. این سهم بازار را گرفت.
به هر حال اکنون این بحران پیش روی صنعت پسته قرار گرفته است، حال چه کارهایی برای عبور از بحران میتوان انجام داد؟
به نظرم رمز کار این است که باید درازمدت فکر کنیم. هر زمانی که در باغبانی، مسوولان کشور درازمدت فکر میکنند، مساله حل شده و مشکلات کمتر میشود.
چشمانداز سالهای آینده چطور است؟
اگر روال گذشته که تا به امروز هم ادامه یافته است، استمرار داشته باشد، متاسفانه باید گفت در حوزه تولید و صادرات پسته، در افول خواهیم بود مگر اینکه اتفاقاتی رخ دهد و مسوولان و هم بخش خصوصی، هر دو دستبهدست هم دهند تا آنچه تا به حال انجام میشده را تغییر داده و رویههای کاری را عوض کنند. به هر حال واقعیت آن است که دولت اکنون خیلی حجیم است. دولت مقدار زیادی از مسوولیت را باید به بخش خصوصی واگذار کند و خود بحث سیاستگذاری، تصمیمگیری و راهبری را به انجمنهای تخصصی بخش خصوصی بسپارد یعنی دولت کارهایی را که میخواهد خودش انجام دهد به بخش خصوصی بسپارد. البته دولت خودش سرش شلوغ است و توان کارشناسی کافی ندارد. ضمن اینکه دولت و بخشهای دولتی گرفتار بوروکراسی هستند و در بخش آب و کشاورزی، هر روز یک تصمیم میگیرند در حالی که باید بخش خصوصی و انجمنهای مربوطه را به بازی بگیرد و کار را به آنها واگذار کند. این در حالی است که تبعیت از سیاستگذاریهای مشترک که بین دولت و بخش خصوصی تدوین میشود، میتواند منجر به راهحلهای خوبی شود و آثار و ثمرات بسیار مناسبی برای بخش تولید داشته باشد اما اینکه دولت خود به تنهایی تصمیم بگیرد و بدون نظر دیگران و حضور نهادهای بخش خصوصی، کار را پیش ببرد و تصمیم را دیکته کند، راه به جایی نخواهد برد.
آیا دولت در این رابطه حرف تشکلها را میخواند؟
مهم این است که وزارت جهاد کشاورزی کار را با تشکلهای بخش خصوصی پیش ببرد. هر چقدر بخواهیم تصمیمات خود را به کشاورزی تحمیل کنیم، بدون اینکه حرف متخصصان و صاحبان حرفه را بشنویم، کار به جایی نخواهد رسید. در این میان بسیاری از مسوولان بخشهای مختلف در دنیا، کار را به انجمنهای صنفی و تخصصی واگذار کردهاند و دولت از آنها میخواهد کار را پیش ببرند و نظر خود را اعلام کنند. پس در ایران هم باید قاعده این باشد که مسوولیت را به بخش خصوصی واگذار کنند که اگر این اتفاق رخ داده بود، امروز دولت نباید نسبت به وضعیت کنونی پسته یا سایر محصولات کشاورزی پاسخگو میبود بلکه این انجمنها بودند که باید پاسخگو میبودند ولی دولت پاسخگو نیست و در مقابل کسی به دولت پاسخ نمیدهد. ضمن اینکه دولت باید ماموریتهای خود را واگذار کند چراکه اکنون حجیم، وسیع و بزرگ شده و کارها به شیوه بوروکراتیک پیش میرود. از سوی دیگر دولت مملو از کارشناسانی است که در هم میپیچند و کاری هم از وزیر برنمیآید. پس وزرا هم دستشان بالاست و سیستم آچمز میشود.
شما این تئوری را قبول دارید که چند سال آینده، پایان تولید پسته در ایران است؟
این ایده را قبول ندارم بلکه معتقدم تا وقتی که مزیت داریم، تولید خواهیم کرد. البته باید به این نکته هم اشاره کرد که ما همچنان مزیتهای خیلی خوبی داریم که حتی به لحاظ اقلیم، بسیار بهتر از آمریکاست. پس اکنون هم عقیده ندارم که این مزیتها تمام شده باشد. بیش از هزار سال است که پسته تولید میکنیم و صادرات داریم. صادرات پسته ایران از سال 1300 شروع شده است در حالی که آمریکا صادرات خود را از سال 1315 شروع کرده است که البته مصادف با آغاز تولید در این کشور است. در حالی که وقتی که آمریکا دریافت مزیت در تولید دارد، آن را توسعه داد. بر این اساس این کشور در سال 1338 تا 1340 مطالعات تحقیقاتی خود را روی پسته شروع کرد ولی سال 59 اولین باغات تجاری خود را احداث کرد. پس کار درست این است که باید 20 تا 30 سال مطالعه روی محصولات صورت گیرد و بعد کار را به روش اصولی آغاز کرد. به هر حال اگر امروز هم شروع کنیم، با توجه به مزیتی که در پسته داریم، حتماً به خوبی کار را پیش خواهیم برد.