به عقب بازمیگردیم
مختل شدن سرمایهگذاری چه اثری بر رشد اقتصادی میگذارد؟
در یک چرخه تکراری اسیر شدهایم. همه چیز به هم وابسته و گره خورده است. مانند داستان رشد اقتصادی و سرمایهگذاری.
مرضیه محمودی: در یک چرخه تکراری اسیر شدهایم. همه چیز به هم وابسته و گره خورده است. مانند داستان رشد اقتصادی و سرمایهگذاری. رشد اقتصادی در حالی رخ میدهد که سرمایه جدیدی به اقتصاد تزریق شود و تا وقتی رشد ایجاد نشود و اقتصاد روی ریل حرکت نیفتد، سرمایه جدیدی به اقتصاد تزریق نخواهد شد. رشد اقتصادی، چشمانتظار سرمایهگذار است و سرمایهگذار در انتظار رشد اقتصادی. اقتصاد ایران باید در سالهای آینده حداقل رشد ششدرصدی را تجربه کند تا بازار کار و معیشت مردم سامان گیرد. اما بررسی یک دوره 20ساله نشان میدهد متوسط رشد اقتصاد ایران در بازه سالهای 71 تا 90 – سالهایی که اقتصاد کمتر در معرض شوکهای بزرگ سیاسی و بینالمللی بوده- تنها 9 /3 درصد بوده است. پس این رشد یا باید از طریق افزایش بهرهوری ایجاد شود یا سرمایهگذاری. آمارهای بهرهوری چندان امیدوارکننده نیستند. در بازه 20ساله 71 تا 90 متوسط رشد بهرهوری اقتصاد ایران فقط 9 /0 درصد بوده است. این نشان میدهد افزایش بهرهوری در اقتصاد ایران کار دشواری است. این است که همه امیدها به سرمایهگذاری است. اما مساله این است که در یک اقتصاد دارای رشد 9 /3درصدی مازاد سرمایهای تولید نمیشود که بتوان آن را سرمایهگذاری کرد تا از طریق آن رشد تکان بخورد. پس این سرمایه را یا باید از خارج تامین کرد یا مانند همیشه از طریق بودجه عمرانی دولت. امضای برجام امیدی تازه بود برای حرکت دادن اقتصاد ایران و جذب سرمایههای خارجی. اما جذب سرمایههای خارجی الزاماتی دارد که اقتصاد ما آن را نداشت. مانند ثبات اقتصادی و تامین امنیت سرمایهها. شرایط داخلی و ساختارها تاکنون چنان نبوده که پای گریزان سرمایههای خارجی را در ایران بند کند. در این شرایط همه امیدها به سرمایهگذاری داخلی دولتی است. چراکه شرایط بیثبات اقتصادی، فقط پای سرمایهگذار خارجی را نبریده، انگیزه سرمایهگذار بخش خصوصی را هم برای سرمایهگذاری بلندمدت از بین برده. در نهایت کل بار سرمایهگذاری داخلی بر دوش دولت خواهد بود. دولتی بزرگ، با بدنهای سنگین که کارنامه چندان موفقی در سرمایهگذاری نداشته. در طول دوره بعد از انقلاب، بهترین دوره سرمایهگذاری، دوره نیمه نخست دهه 80 بود که متوسط رشد سرمایهگذاری سالانه به 10 درصد رسید. بعد از این دوره، در نیمه دوم دهه 80 متوسط رشد سرمایهگذاری در کشور به پنج درصد کاهش یافت. در دهه 70 متوسط رشد سرمایهگذاری تنها یک درصد بود و البته در سالهای 1391 تا 1395 هم متوسط رشد سرمایهگذاری منفی بوده است. حتی در سال 1395 با وجود رشد 5 /12 درصدی تولید ناخالص داخلی، سرمایهگذاری رشد منفی داشته است. این نشان میدهد دولت در این سالها سرمایهگذار خوبی نبوده و در شرایط کنونی هم با کسری بودجه، کاهش قیمت نفت و مشکلاتی مانند بدهی صندوقهای بازنشستگی امیدی به افزایش سرمایهگذاری دولت نیست. با تداوم شرایط موجود، اقتصاد گرفتار چرخه معیوب رشد سرمایهگذاری اندک-رشد اقتصادی اندک خواهد شد. باید از این تله جَست.