خوف و رجا
رفع چالشهای بیرونی اقتصاد ایران چگونه ممکن است؟
تحریمهای هستهای که از اواخر سال 1390 به ایران تحمیل شد، بیش از هر چیز اقتصاد کشور را هدف قرار داد. اقتصادی که سرمست از درآمدهای نجومی نفت، بالاترین رکورد تولید ناخالص داخلی را به ثبت رسانده بود، خود را هجدهمین قدرت برتر دنیا میدانست و مدیران دولتیاش فکر میکردند «کاغذپاره» تحریم نمیتواند آن را تهدید کند؛ با این حال، ظرف حدود یک سال همین اقتصاد چنان در رکود گرفتار آمد که سال 1391 را با رشد منفی 7 /7 درصدی و سال بعد را هم با انقباض 3 /0درصدی به پایان رساند.
تحریمهای هستهای که از اواخر سال 1390 به ایران تحمیل شد، بیش از هر چیز اقتصاد کشور را هدف قرار داد. اقتصادی که سرمست از درآمدهای نجومی نفت، بالاترین رکورد تولید ناخالص داخلی را به ثبت رسانده بود، خود را هجدهمین قدرت برتر دنیا میدانست و مدیران دولتیاش فکر میکردند «کاغذپاره» تحریم نمیتواند آن را تهدید کند؛ با این حال، ظرف حدود یک سال همین اقتصاد چنان در رکود گرفتار آمد که سال 1391 را با رشد منفی 7 /7 درصدی و سال بعد را هم با انقباض 3 /0درصدی به پایان رساند.1 حتی رشد 2 /3درصدی سال 1393 (سالی که دولت جدید مشغول مذاکرات هستهای با گروه 1+5 بود) نیز نتوانست دوام یابد و سال بعد اقتصاد ایران دوباره به ورطه رکود (رشد منفی 6 /1درصدی) افتاد. با اجرای توافق هستهای از اواخر سال 1394 چشمانداز گشایش به روی مردم ایران باز شد و عملکرد خیرهکننده سال 1395 (با ثبت رشد اقتصادی 5 /12درصدی و تورم 9درصدی) تولید ناخالص داخلی ایران را پس از پنج سال سرانجام به حجم قبل از تحریم خود رساند.
اما گویا قرار نیست آب خوش از گلوی کسی پایین رود. از نیمه سال گذشته که دونالد ترامپ بهعنوان رئیسجمهور جدید ایالات متحده انتخابشده، برجامیان -چه در ایران و چه در غرب- در خوف و رجا هستند که نکند او بازی را به هم بزند. دولت ترامپ البته تاکنون دست به اقدامی نزده که مستقیماً تخطی از برجام به حساب آید؛ ولی به جریان افتادن طرح تحریمهای جدید ایران و روسیه در کنگره ایالات متحده که با چراغ سبز کاخ سفید صورت گرفته، ضربهای به روح -و حتی جسم- برجام تعبیر شده است. از سوی دیگر، سخنان اخیر رکس تیلرسون، وزیر خارجه آمریکا مبنی بر حمایت از سیاست تغییر نظام ایران نگرانیهایی را در خصوص احتمال اقدامات خصمانه علیه جمهوری اسلامی ایجاد کرده است.
تغییر ناگهانی ولیعهد عربستان و روی کار آمدن «محمد بن سلمان» جوان و کمتجربه بهعنوان مرد شماره دو پادشاهی سعودی نیز که تقریباً همزمان با این تحولات رخ داده، نمیتواند خبر خوشی برای آرامش و ثبات منطقه خاورمیانه باشد. آن هم در شرایطی که گروههای تروریستی همچون داعش همچنان به آتشافروزی مشغولند و -در یکی از آخرین اقدامات تروریستی خود- حتی در پایتخت ایران نیز دست به گروگانگیری و قتل دستکم 17 نفر زدهاند.
فهرست تهدیدات بیرونی اقتصاد ایران را میتوان همچنان طولانیتر کرد. بحرانهای زیستمحیطی منطقهای -که مدیریت و مهار آن از عهده هیچ کشوری به تنهایی برنمیآید- شاید در ظاهر مسالهای فوری به نظر نرسد، اما هیچ بعید نیست که خود مقدمهای برای نزاعهای منطقهای باشد.
با این فهرست طولانی از مشکلات و بحرانها چه باید کرد؟ در پروندهای که پیش روی شماست، تلاش کردهایم به این سوال پاسخ دهیم که زمینه برای حل و فصل این مشکلات چقدر مهیاست؟ حل این مشکلات نیازمند چه ابزارهایی است؟ و آیا این ابزارها در دسترس دولت آینده قرار دارند یا خیر؟