تهران تشنه
پایتخت بدون آب چگونه قابل تصور است؟
همزمان که رئیسجمهوری جدید کشور از غیرممکن بودن زندگی در تهران با شرایط فعلی سخن گفت و این پرسش را مطرح کرد که آب تهران از کجا تامین میشود و منابع آب پایتخت از کجا میآید، معاون بهرهبرداری و توسعه آب شرکت آب و فاضلاب استان تهران از ثبت رکورد جدیدی در دورههای خشکسالی و مصرف آب شهروندان تهرانی خبر داد. مسعود پزشکیان در یکی از سخنرانیهایش گفته است: «ما به تعادل میان منابع و مصارف بیتوجهی کردیم و از طبیعت سیلی خواهیم خورد. در آینده در تهران آب و منابع را چگونه میخواهیم تامین کنیم؟ تهران را طوری توسعه دادهایم که نمیتوانیم در آینده فضای خوبی برای زندگی در آن داشته باشیم. با شکلی که داریم پیش میرویم، تهران در سالهای آینده قابل زندگی نخواهد بود.» محمد فاضلی، جامعهشناس و کنشگر مدنی، در واکنش به این سخنان در توضیحی نوشت: «این سوالی را که رئیسجمهور پرسیده است، سالها متخصصان منابع آب از سیاستمداران پرسیدهاند و جوابی جز بیاعتنایی نشنیدهاند. انشاءالله آقای پزشکیان این سوال را با جدیت مطرح میکنند و حامیان همه سیاستها و طرحها را وادار میکنند پاسخگو باشند.» در این گزارش علاوه بر اینکه به این پرسش پاسخ میدهیم که وضعیت تهران بدون آب چگونه است، به آینده نیز سفر میکنیم و لابهلای سطرها نگاهی هم به گذشته پایتخت خواهیم انداخت تا بتوانیم تهران را با آب و بدون آب تصور کنیم.
♦♦♦
«تهران بدون آب، جنگل انبوهی از آسفالت و سازههای سیمانی بدریخت است. شهر در هالهای از گردوغبار برخاسته از بیابانهای اطراف و تونلها پر از دودههای سیاه است. برج میلاد مثل یک ناسزا در میان تودههای خاک و آلودگی قد برافراشته است. گویی انگشت اتهامی است به سمت سازندگان این وضعیت. تهران خشک و ویران و ورشکسته است. مثل درختانش که گویی چوبهای خشک دار هستند. توتستانهای تهران که روزی زندگیبخش بودند، حالا دیگر شیرینی گذشته را که ندارند، توتها مزه خاک و سرب میدهد. تهران حتی سایهای از گذشتههای پرفروغ و پرآبش را هم ندارد. چشمانداز شمال شهر روزی پوشیده از برف تا دامنهها بود. اکنون یک لکه سفید از برف که ندارد، سازههای سیمانی تا گلوی کوه بالا رفتهاند و مثل زنجیری گلوی تهران را گرفتهاند. پایتخت دارد کثافت بالا میآورد. زیبایی تهران، با کوچهباغهای سبز و جویبارهای پرآب دهههای 30 و 40 و 50 و 60، اکنون به یادگارهایی شبحوار تبدیل شدهاند. تهران، این شهر نشسته بر دامنه رشتهکوههای دماوند، حالا در شنهای داغ و زبالههای متروکه مدفون است. سیاهی و دود و آلودگی همهجا گسترده است. از انبوه خلق خبری نیست. اندک بازماندگان شهر، درگیر مبارزهای بیپایان برای قطرهای آب، همچون زامبیهایی تشنه و خسته از جنگ و مهاجرت، در کوچههای بیسرپناه سرگردان هستند. نظامهای اجتماعی از هم پاشیدهاند و مبارزه برای بقا، به شکل خشونتباری درمیآید. در این تهران خیالی، سیاستمداران به جای تلاش برای حل بحران آب، به دروغپردازیها و فریبکاریهایی طنزآمیز دست میزنند. آنها از شهر گریختهاند و دارند خاطرات شهر برفی با شیروانیهای خوشرنگ در جوار کاخ نیاوران را برای میزبانشان تعریف میکنند.»
بیآبی
«بیآبی» مدتهاست ذهن کنشگران آب و محیط زیست در ایران را به خود مشغول کرده است! این وضع برای تهران نیز متصور است. چون روزبهروز بر جمعیت تهران افزوده شده و غالب ظرفیتهای زیستیاش را از دست داده است. تهران دیگر شهر خوشباران و برف نیست. بیآبی تقریباً در همه تاریخ در برخی از کشورها از جمله در ایران و اکنون در سراسر جهان، یک مسئله جهانی و یک ابرچالش جدی است. اکنون دیگر ادبیات و سینمای جهان نیز در تسخیر تولیدات مرتبط با کمبود آب و بحرانهای ناشی از تغییرات اقلیمی و البته شرایط آخرالزمانی حاصل از آن است. «رمان «بیآبی» نوشته نیل شوسترمن و جرود شوسترمن اولینبار در سال 2019 با نام Dry منتشر شد. این رمان با ترجمه پرستو پورگیلانی و از مجموعه رمان جوان در ایران نیز به چاپ رسیده است. رمان «بیآبی» در کالیفرنیا و زمانی که خشکسالی به طرز فاجعهآمیزی افزایش یافته، اتفاق میافتد. ماجرای چند نوجوان که برای حفظ جانشان مجبور به سفر میشوند و در این سفر باید برای مرگ و زندگیشان تصمیماتی بگیرند. اینکه این تصمیمات صحیح هستند یا نه را هیچکس نمیداند مگر خودشان. در این چالش چه بر سر آنها خواهد آمد؟»
تهران حالا دیگر فقط شهر بیآسمان نیست. این ایده از اسم رمان امیرحسن چهلتن به ذهن متبادر میشود. رمانی سیاسی-تاریخی که البته ارتباطی با محیط زیست ندارد اما اسم رمان، این تداعی را ابتدا به ذهن میآورد که تهران با آلودگی هوا چگونه شهری است. اما داستان حالوهوای تهران خوشآبوهوایی را به ذهن مخاطب میآورد. ولی حالا فقط آلودگی هوا و ترافیک و تراکم مشکل تهران نیست. کمآبی و بیآبی هم به مجموعه مشکلات تهران، پایتخت ایران اضافه شده است و پرسشها و ابهامهایی را در ذهن مخاطب به وجود میآورد که این کلانشهر و پایتخت جمهوری اسلامی به چه سرنوشتی دچار خواهد شد. اما اگر کمی حواسمان به پیرامون در پارکها، کنارههای پیادهرو، خیابانها و بلوارهای شهر باشد، میبینیم روزانه و گاهی به صورت مستمر شیرهای آب باز است و جویهای آب در تابستان و زمستان حجم وسیعی آب را با خود به پاییندست میبرد. تهران شهری مستقر در سراشیبی است. شهر از دامنههای کوه با زمینخواری و تخلف گسترده طی دهههای گذشته آغاز یا پایان مییابد و البته به صورت افقی و عمودی به سمتهای شرق و غرب و نهایتاً جنوب کشیده میشود. شهری بدریخت و از قوارهافتاده که معلوم نیست کجا قرار است متوقف شود. شیب تهران سبب شده آب از بالا به سمت پاییندست حرکت کند. در یک وضعیت نرمال چشمهعلی در شهرری میتواند همیشه آب داشته باشد. مسیر قناتها در تهران قدیم نیز همین وضع فیزیکی را در محاسبات دقیق و مهندسی خود داشته است. اما اگر شما سری به جنوب شهر تهران یا به شهرها و شهرکهای جنوبی تهران مثل ورامین، قرچک، رباطکریم و... بزنید با پدیده هولناک حفرچاه در چهارچوب «چهاردیواری» مواجه میشوید. گاهی چند چاه در یک محدوده کوچک به عمق 100 متر و بیشتر خواهید یافت. فرونشست زمین در این محدوده زنگ خطر را به صدا درآورده است. در حاشیه جادههای رو به جنوب تهران هم البته مزارع مختلف صیفی و سبزیکاری وسیع را خواهید دید. نیزارهای محدوده ورامین این واقعیت فیزیکی را برای ما روشن میکند که سطح آبهای زیرزمینی به دلیل شیبی که آب را از بالا به پایین این محدوده جغرافیایی سرازیر میکند، بالاست. اما آب مثل هر مسئله قابل مدیریت دیگری در تهران رها شده است. اکنون عمق چاهها بیشتر میشود و هر روز تهران چند میلیمتر سقوط میکند. ریشه این رهاشدگی چیست؟ برخی اقتصاددانان این پدیده را به تئوری و مفهوم «تراژدی منابع مشترک» مرتبط میدانند. «تراژدی انبارهها یا تراژدی منابع مشترک (Tragedy of the commons) یکی از مفاهیم مهم در بومشناسی بشری است و به حالتی اشاره دارد که یک منبع مشترک متناهی بین تعداد زیادی از انسانها وجود داشته باشد و آنها در برابر این تصمیم قرار بگیرند که تا چه اندازه از آن منبع مشترک استفاده کنند.»
وضعیت آب در تهران به دلیل مدیریت غلط، رشد سریع جمعیت، توسعه شهری نامتوازن و تغییرات اقلیمی، به یکی از بحرانهای مهم کشور تبدیل شده است. با توجه به جمعیت کلانشهر تهران که در طول روز و شب بین 10 تا 20 میلیون نفر برآورد شده است، پیشبینی میشود که اگر مدیریت منابع آب بهبود نیابد، در آینده با مشکلات جدی مواجه خواهیم شد. سناریوی کمبود آب در تهران، سناریوی هولناکی است. تراکم جمعیتی وسیع و تنشهای سیاسی و اجتماعی پیامد آن باید در دستور کار سیاستگذاران قرار گیرد. تبعات زیستی کمآبی بسیار است. کاهش کیفیت زندگی یکی از این موارد است. با کمبود آب، دسترسی به آب شرب باکیفیت کاهش مییابد. این موضوع میتواند باعث گسترش بیماریها، کاهش بهداشت عمومی و افزایش هزینههای زندگی شود. نابسامانیهای اجتماعی یکی دیگر از تبعات کمآبی است. کمبود آب یا بیآبی به نابرابریها دامن میزند. مردم برای دسترسی به آب مجبور به جابهجایی خواهند بود که این امر میتواند به تنشهای اجتماعی، اعتراضات و حتی مهاجرتهای اجباری منجر شود. این شرایط میتواند به بروز شورشها و نارضایتی عمومی دامن بزند. مهاجرت و از دست رفتن قابلیت سکونت، مسئله دیگری است که باید حتماً به آن توجه کرد. در صورت تداوم کمبود آب، تهران ممکن است قابلیت سکونت خود را از دست بدهد. مهاجرتهای گسترده به شهرهای دیگر یا حتی به مناطق خارج از کشور ممکن است افزایش یابد. این امر میتواند ساختارهای اجتماعی و اقتصادی شهر را دچار بحران کند. کاهش تولیدات کشاورزی و اقتصادی خود بحران دیگری بر بحرانهای کلانشهر تهران اضافه میکند. بسیاری از مناطق اطراف تهران به منابع آب وابسته هستند. با کمبود آب، کشاورزی و صنعتهای وابسته به آب با بحران مواجه میشوند که این امر به کاهش اشتغال و تولید داخلی منجر میشود و اقتصاد شهر را تحت تاثیر قرار میدهد. تاثیرات اقلیمی و محیطزیستی نیز پیامد اصلی این مسئله است. بحران آب میتواند به تخریب منابع طبیعی اطراف تهران مانند جنگلها، تالابها و مناطق حفاظتشده منجر شود. این تغییرات محیط زیستی میتواند باعث تشدید تغییرات اقلیمی محلی شود.
تجربه بی سابقه خشکسالی
به گفته حسام خسروی، معاون بهرهبرداری و توسعه آب شرکت آب و فاضلاب استان تهران، بررسیهای تاریخی نشان میدهد دورههای خشکسالی در تهران دوساله بوده و پس از آن ترسالی بر این استان حاکم میشده است. او میگوید: در سال آبی جاری استان تهران برای چهارمین سال پیاپی خشکسالی را تجربه کرد که در تمامی دورهها بیسابقه است. افزون بر تداوم خشکسالی، تابستان امسال (1403) گرمای بیسابقهای در این استان به ثبت رسید و دمای هوا تا ۴۳ درجه سلسیوس در شهر تهران به ثبت رسید، ضمن آنکه گرمای شدید هوا حتی تا هفته نخست شهریورماه نیز تداوم یافت. متاثر از گرمای هوا، مصرف آب روزانه شهروندان تهرانی نیز به رقم چهار میلیون مترمکعب و پیک مصرف لحظهای به ۶۰ هزار لیتر بر ثانیه رسید که رکورد جدیدی در مصرف محسوب میشود. با وجود این، به دلیل اقدامهای پیشگیرانهای که از سال گذشته انجام دادهایم، تهران تابستان امسال را با کمترین دغدغه در بحث تامین آب پشت سر گذاشت و با همکاری مردم و ادامه این برنامهها، امیدواریم بتوانیم در سالهای آینده نیز شبکه تامین و توزیع آب را به شکل مناسبی مدیریت کنیم. خبرگزاری ایسنا، در گزارشی با عنوان کیمیای آب در همین مورد نوشته است: با توجه به افزایش دمای هوا در ماههای اخیر و همچنین رشد جمعیت و توسعه شهرنشینی، مصرف آب در تهران بهطور متوسط بیش از حد استانداردهای جهانی بوده است. هر شهروند تهرانی بهطور میانگین بیش از ۲۵۰ لیتر آب در روز مصرف میکند که این رقم بسیار بالاتر از میانگین جهانی مصرف آب (حدود ۱۵۰ لیتر در روز) است. مصرف آب شهروندان تهرانی چهار میلیون مترمکعب معادل چهار میلیارد لیتر در یک شبانهروز تخمین زده میشود که رقمی عجیب به نظر میرسد. تصور کنید که ساکنان تهران در طول ۲۴ ساعت، معادل دو میلیارد و ۶۶۶ میلیون بطری آب 5 /1لیتری مصرف کرده باشند؛ یعنی حتی با حساب ۱۵ میلیون نفر جمعیت ساکن در شهر تهران، هر شهروند بهطور متوسط روزانه نزدیک به ۱۷۸ بطری آب 5 /1لیتری مصرف کرده است. مصرف لحظهای آب از سوی شهروندان در لحظه پیک مصرف مردادماه امسال ۵۹ هزار لیتر در ثانیه بود که این میزان نیز رکورد جدیدی در مصرف لحظهای محسوب میشود؛ هر چند این رکورد به واسطه تداوم گرما در شهریورماه به ۶۰ هزار لیتر در ثانیه نیز رسیده است. برخی از کارشناسان معتقدند که یکی از مهمترین عوامل افزایش مصرف آب در تهران، الگوی نامناسب مصرف است. به عنوان مثال، استفاده بیرویه از آب برای شستوشوی خودرو، باغچهها و همچنین مصارف صنعتی میتواند بهطور چشمگیری مصرف آب را افزایش دهد. علاوه بر این، هدررفت آب ناشی از فرسودگی شبکههای آبرسانی و عدم بهروزرسانی زیرساختها نیز به این معضل دامن میزند. یکی دیگر از عوامل مهم در افزایش مصرف آب، خشکسالیهای پیدرپی و کاهش منابع آبی در سطح کشور است. تهران به عنوان یکی از شهرهای بزرگ و پرجمعیت کشور، با مشکلات جدی در تامین آب روبهرو است. کاهش بارندگیها و افزایش تبخیر آب به دلیل گرمای هوا، موجب کاهش سطح ذخایر آبی و در نتیجه افزایش فشار بر منابع موجود شده است. مسئولان و کارشناسان حوزه آب برای مدیریت این بحران و جلوگیری از تشدید آن، چندین راهکار را پیشنهاد کردهاند. یکی از این راهکارها، اجرای طرحهای صرفهجویی و آموزش عمومی برای تغییر الگوی مصرف آب در سطح شهروندان است. همچنین بهبود و نوسازی شبکههای آبرسانی و کاهش هدررفت آب نیز از دیگر اقدامات ضروری است.
محمد درویش، کنشگر برجسته محیط زیست با اشاره به خشک شدن درختان پارک چیتگر به بهانه کمبود آب و فقدان آبرسانی به درختان گفته است: «کمبود آب در تهران یک دروغ بزرگ است؛ ردپای علت اساسی خشکاندن درختان تهران در چند سال اخیر را باید در سوداگری زمین و منافع شهرداری جستوجو کرد. اینکه میگویند در تهران با کمبود آب مواجهیم یک دروغ بزرگ است؛ کمبود آب یک بهانه است؛ شهرداری میتواند به راحتی از تصفیه ۹۰درصد شبکه آب و فاضلاب تهران برای آبیاری درختان استفاده کند. هیچ محدودیتی برای منابع آب وجود ندارد. علت اساسی سوداگری زمین و منافع شهرداری است. در منطقه ۲۲ تهران که افزایش قیمت زمین به ۱۰۰ میلیون تومان هم رسیده است، شهرداری میتواند با تغییر کاربری تولید ثروت کند. به عبارتی درختان این منطقه، مزاحم تولید ثروت شهرداری هستند، در نتیجه دستور قطع آبیاری آنها را صادر میکند. در واقع حیات و منفعت شهرداری در تداوم این وضعیت سوداگرانه زمین است.»
افزایش بهرهوری
راهحل مدیریت بحران آب در پایتخت چیست؟ کارشناسان معتقد هستند باید افزایش بهرهوری آب در دستور کار باشد. استفاده بهینهتر از منابع آب، از جمله بازچرخانی آب و مدیریت کارآمدتر منابع موجود، میتواند به کاهش بحران کمک کند. از سویی توسعه فناوریهای تصفیه و بازیافت آب میتواند بسیار مفید باشد. سرمایهگذاری در فناوریهای نوین برای تصفیه آبهای شور و پسابها میتواند منابع آب جایگزینی ایجاد کند. آموزش و فرهنگسازی البته همیشه مورد بحث است که آموزش عمومی برای مصرف بهینه آب میتواند تاثیرات قابل توجهی داشته باشد اما عمدتاً موفقیت فرهنگی را شاهد نیستیم. در نهایت، مدیریت بهتر شهری از مهمترین راهکارهای بهبود مدیریت بحران آب در پایتخت است. توزیع بهتر منابع و بهینهسازی استفاده از زمین و مسکن، میتواند فشار بر منابع آب را کاهش دهد. در نهایت، اگرچه شرایط بحرانی آب در تهران جدی است اما با اتخاذ سیاستهای مناسب و اجرای تکنولوژیهای مدرن، میتوان از وقوع یک وضعیت غیرقابل پیشبینی جلوگیری کرد. همکاری میان دولت، بخش خصوصی و جامعه عمومی برای رسیدگی به این بحران ضروری است، تا تهران به وضعیت بحرانی غیرقابل بازگشت نرسد.
تراژدی منابع مشترک
وضعیت آب در ایران و تهران مانند بسیاری از منابع حیاتی دیگر در کشور، بهطور کلی تجربه عملی تئوری «تراژدی منابع مشترک» است. اما آنچه آب را از دیگر منابع متمایز میکند، اهمیت فوقالعاده آن است، چرا که در صورت از بین رفتن آب دیگر امکان حیات وجود ندارد. سال 1968، یک بومشناس آمریکایی به نام گرت هاردین، مقالهای با عنوان «تراژدی منابع مشترک» یا «تراژدی اشتراک» به چاپ رساند که این تراژدی، وضعیتی را توضیح میدهد که افرادی که دسترسی آزاد به منابع دارند (منابعی که ساختارهای اجتماعی یا قواعد رسمی محدودیتی روی استفاده از آنها نگذاشته است)، در راستای پیگیری نفع شخصیشان و بدون توجه به منفعت جمعی، بهطور ناهماهنگ با یکدیگر، آنقدر از این منابع استفاده میکنند که به نابودی آن منابع منجر میشوند. البته گرت هاردین ایده مقالهاش را از مقاله دیگری گرفته بود. «ویلیام فورستر لوید»، یک ریاضیدان آماتور ولزی، در سال 1833 از یک مثال فرضی برای تبیین آنچه در چراگاههای بریتانیای کبیر در حال رخ دادن بود، استفاده کرد. لوید میدید که چراگاههایی که در مورد استفاده از آنها هیچ قانونی وجود ندارد (همان زمینهای مشترک یا Common land) به سرعت در حال نابودی هستند. اما آنچه لوید به آن پرداخته بود، تنها زمانی به شهرت رسید که گرت هاردین مقالهاش را با نام «تراژدی منابع مشترک» در سال 1968 به چاپ رساند. گرت هاردین میگوید وقتی افراد دسترسی آزاد به منابع مشترک دارند، نابودی این منابع «غیرقابل اجتناب» است. او توضیح میدهد که این رفتار افراد، یک رفتار عقلایی اما خودخواهانه است که در بلندمدت به منفعت همه افراد (از جمله خودشان) آسیب میرساند؛ چرا که منبع مورد استفاده نابود خواهد شد (مجله تجارت فردا، ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۰).
فرونشست زمین در تهران
ابرچالش آب در تهران فقط معطوف به مصرف آب شرب و بحران ناشی از کمبود آب شهری نیست. اگرچه کمبود آب در تهران تبعات سیاسی و اجتماعی شدیدتری میتواند برای نظام حکمرانی به دنبال داشته باشد. اما آنطور که متخصصان منابع آب و حتی تحلیلگران سیاسی و اجتماعی میدانند، آب شهری همیشه تامین میشود اما آن چیزی که ممکن است از چشمها پنهان بماند و در روز موعود به فروپاشی ساخت زمین و زیرساختهای شهری منجر شود، فرونشست زمین ناشی از کمبود و از بین رفتن منابع آب زیرزمینی است. علی بیتالهی، عضو هیات علمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی، در کانال تلگرامی خود با انتشار نموداری در مورد «بیشینه مقادیر نرخ سالانه فرونشست زمین در استانهای کشور» نوشته است: «براساس ارزیابیهای صورتگرفته از مجموع دادههای دردسترس سازمان نقشهبرداری، در 18 استان کشور، بیشینه نرخ فرونشست به بیش از 10 سانتیمتر در سال میرسد. در هشت استان این مقدار بین 5 تا 10 سانت در سال و در چهار استان دیگر، زیر پنج سانتیمتر در سال است. عدد بیشینه نرخ فرونشست زمین در پهنههای فرونشستی نیز بسیار بزرگ و قابل ملاحظه است. در نمودار (1) مقادیر بیشینه مشاهدهشده در استانهای کشور نشان داده شده است. لازم به ذکر است که مقدار بیشینه فرونشست زمین همراه با وسعت پهنههای فرونشستی زمین، شاخص خطر مهمی است که بر اساس آن در استانهای خراسان رضوی، کرمان، فارس، تهران و اصفهان این شاخص قابل توجه است. تدوین مقررات ملی فرونشست زمین در حیطه برداشت آبهای زیرزمینی، تغذیه آبخوانها، نوع و شیوه کشت و زرع و آبیاری، مکانیابی صنایع آببر، روشهای طراحی مستحدثات در زونهای خطر فرونشست، روشهای مقاومسازی مستحدثات و زیرساختها و آثار تاریخی، مهمترین اقدام در کنترل فرونشست و کاهش خطرات آن در کشور است.» براساس مطالعات پژوهشگران، در سطح شهر تهران از سال 1396 تا مرداد 1403، بیش از 10 فروریزش مهم از شهران تا میدان حر و سهراه خیام رخ داده که عمده دلیل این پدیدهها نشت آب به دلیل فرسودگی خطوط توزیع، عدم خاکریزی صحیح در مسیر لولهها، جنس نامناسب قطعات و اتصالات و لولهها بوده است. با این حال علاوه بر گسیختگی آب لولههای شهری، برداشت آب زیرزمینی تهران را با خطر فرونشست مواجه کرده است. از طرفی نتایج پژوهشها نشان میدهد که فرونشست زمین با حدود تقریبی 40 سانتیمتر در سال در تهران، میتواند بر تحریک گسلهای فعال منطقه برای زلزله کمک کند. برخی آمارها این عدد را 20 سانتیمتر در سال عنوان کردهاند که به دلیل فقدان امکان سنجش دقیق بهطور تقریبی به این اعداد در گزارشهای رسانهای استناد شده است. مهدی زارع، پژوهشگر زلزله که این عدد را 40 سانتیمتر عنوان کرده، پیشتر گفته است؛ فرونشست زمین برای نخستینبار در اطراف تهران در سال ۱۳۷۸ در محدوده تقاطع کمربندی آزادگان با بزرگراه آیتالله سعیدی در نقطه شاخص سازمان نقشهبرداری کشور ثبت و گزارش شد. از آن تاریخ به بعد پدیده فرونشست بهویژه در جنوب تهران هر چند سال یکبار بهطور مستمر پایش و گزارش شده است.
توسعه تهران و مصرف آب
بنفشه زهرایی، استاد دانشگاه تهران، در یادداشتی تحلیلی که برای تجارت فردا نوشته، به این پرسشها پاسخ داده که آیا وضعیت آب در تهران آنقدر بحرانی است که نیازمند راهکارهای فوری از سوی مسئولان است؟ پایتخت بدون آب چگونه قابل تصور است؟ چه مشکلاتی پیامد کمبود آب در تهران خواهد بود؟ وضعیت آب در تهران بحرانی است، در این شکی نیست ولی این یک بحران خودخواسته است. بحرانی است که ناکارآمدی در نظام حکمرانی کشور رقم زده است. برای این ادعا دلایل متعددی وجود دارد:
1- بهرغم معضلات کمآبی شدید در شهرهای کشور و بهخصوص تهران، هنوز استانداردهای مصرف آب در کالاهای آببر (مثل ماشین لباسشویی و ماشین ظرفشویی) و تجهیزات آبپخش (مثل شیرآلات و فلاشتانک) اجرایی نشده و سازمانهای مسئول مانند سازمان نظام مهندسی و شهرداریها به بهانههای مختلف از اجرایی کردن این استانداردها سر باز میزنند. در شرایطی که مصرفکننده اطلاعی از غیراستاندارد بودن این تجهیزات ندارد، مرتب با این گلایه از مسئولان مواجه است که مصرف آبی فراتر از سرانه مصرف مطلوب دارد. در واقع این گلایه متوجه دولت است که استانداردهای مصرف آب در مبحث 16 مقررات ملی ساختمان و استانداردهای برچسب آب را اجرایی نمیکند.
2- سیستمهای تهویه مطبوع فاقد استاندارد روشنی در مصرف آب و انرژی هستند. موضوعی که علاوه بر وارد کردن فشار قابلتوجه به سامانههای تامین آب و انرژی، قبضهای سنگینی را هم به مصرفکنندگان تحمیل میکند.
3- توسعه افقی و عمودی تهران، بدون هیچ توجهی به محدودیتهای منابع آب در حال انجام بوده و هست و هیچ نشانی از وجود بحران در تامین آب واحدهای جدیدی که هر روز در مناطق مختلف بهخصوص غرب تهران، افتتاح یا کلنگزنی میشوند، وجود ندارد.
4- تاسیساتی که برای تفریحات آبی در ساختمانهای مسکونی ایجاد میشوند و محدودیت خاصی هم روی آنها اعمال نمیشود، نشاندهنده فراوانی آب است، نه کمبود آن.
5- شرکتهای آب و فاضلاب به دلیل تعارض منافع و درآمدی که از فروش آب دارند، کلاً به دنبال تامین آب بیشتر هستند و مدیریت مصرف در این شرکتها همیشه در درجه نازلی از اهمیت، چه در ساختار نهادی و چه در سیاستهای راهبردی و سرمایهگذاری قرار دارد. به همین دلیل است که کمترین توجه به پیگیری برای اجرایی شدن استانداردهای مدیریت مصرف، ساماندهی بانکهای اطلاعاتی مصرف آب و هدایت مشترکین به سمت مدیریت مصرف از سوی این شرکتها صورت گرفته است.
6- بسیاری از ساختمانها در تهران به پمپ مجهز شدهاند که باعث شده اقدامات شرکتهای آب و فاضلاب برای مدیریت مصرف از طریق مدیریت فشار شبکه تا حد زیادی خنثی شود. این امر همچنین نوعی از بیعدالتی در مصرف آب را بین ساختمانهای دارای پمپ و بدون پمپ رقم میزند. این هم موضوعی است که دستگاههای ذیربط کلاً نسبت به آن منفعل بوده و ضابطه خاصی در این مورد تدوین نشده، هر چند تا حد زیادی عملکرد شبکه توزیع آب و مخازن موجود در سطح شهر را تحت تاثیر قرار داده است.
تصور پایتخت بدون آب
پایتخت هیچوقت بدون آب نبوده و نخواهد بود. آب مصرفی شهر تهران به جز منابع موجود در استان تهران، از استانهای البرز، مازندران و قزوین نیز تامین میشود و به همین جهت تاوان رشد سرطانی شهر تهران را سایر استانهای همجوار متحمل میشوند. با نگاه تکبعدی دولت به مدیریت تامین آب، با توسعه بیشتر شهر تهران و افزایش مصرف آب آن، استانهای همجوار با کمآبی شدیدتری مواجه خواهند شد. در حال حاضر طرحهای انتقال آب بیشتر از سد لار و سد طالقان در حال اجرا هستند که فشار بیشتری بر منابع آب استانهای مازندران و قزوین اعمال خواهد کرد؛ استانهایی که خود درگیر کمآبی و معضلات ناشی از فرونشست و شوری آب زیرزمینی هستند. بررسی آمار سالهای اخیر نشان میدهد مصرف آب شهر تهران به طور متوسط سالانه حدود چهار درصد افزایش یافته است که به دلیل محدودیت تامین منابع آب سطحی و اثرات تغییر اقلیم، به افزایش فشار بر منابع آب زیرزمینی نیز منجر شده است، به نحوی که سهم منابع آب زیرزمینی در تامین آب شهر تهران که در گذشته کمتر از 50 درصد بود، در سالهای اخیر به بیشتر از 60 درصد نیز افزایش پیدا کرده است. با افزایش سهم آب زیرزمینی، کیفیت آب در بسیاری از مناطق شهر افت پیدا کرده و موجب رواج استفاده از دستگاههای تصفیه آب خانگی شده که مصرف آب را بعضاً تا شش برابر نیز افزایش میدهد؛ موضوع دیگری که دولت کاملاً در مورد آن سکوت اختیار کرده و هیچ استانداردی در مورد دستگاههای تصفیه آب خانگی موجود در بازار نیز اعمال نمیشود.
فرصت مغتنم با توجه به عدم تعادل منابع
مسعود پزشکیان، رئیسجمهور جدید در یکی از سخنرانیهایش گفته است؛ ما به تعادل میان منابع و مصارف بیتوجهی کردیم و از طبیعت سیلی خواهیم خورد. در آینده در تهران آب را چگونه میخواهیم تامین کنیم؟ طرح این پرسش و ابهام از سوی رئیسجمهوری تا چه اندازه قابل بررسی است؟ برای مدیریت بهتر تهران در حوزه آب و دیگر منابع حیاتی چه باید کرد؟
توجه به عدم تعادل منابع و مصارف آب از طرف رئیسجمهور فرصتی مغتنم است که توجه بیشتر مسئولان ذیربط در دولت را به این موضوع طلب میکند. اما نکتهای که حائز اهمیت است این است که ابرچالش ناترازی منابع و مصارف آب کشور باید در انتخاب وزرا و در حین بررسی برنامههای آنها در مجلس شورای اسلامی پررنگ میشد که متاسفانه نشد. همچنین، پیش از آن، در تدوین برنامه هفتم توسعه نیز سازگاری با کمآبی عملاً در برنامه مغفول مانده و اعداد و هدفگذاریهای متناقضی ذکر شده که باز هم عدمتوفیق در تعادلبخشی آبخوانها و احیای تالابها و عملکردهای 30،20درصدی برنامههای قبلی پنجساله را رقم خواهد زد. عدم انسجام در هدفگذاری و برنامههای بخشهای آب، انرژی، کشاورزی و محیطزیست در دولتهای قبلی که وضع موجود را رقم زده باید در این دولت رفع شود که این مهم بدون اصلاح هدفگذاریهای برنامه هفتم توسعه محقق نخواهد شد. تهران را نباید به صورت جزیرهای جداگانه از کشور در نظر گرفت. تغییر رویکرد مدیریت تامین به مدیریت مصرف در کل کشور و البته شهر تهران یک ضرورت فوری است.
30 شهر استان تهران در معرض فرونشست
این پرسش ممکن است به وجود بیاید که پایتخت بدون آب چه وضعی پیدا میکند؟ پایتخت هیچوقت بدون آب نبوده و در آینده نیز بدون آب نخواهد ماند، اما عدم تعادل میان منابع و مصارف به بروز مشکلات متنوع محیط زیستی منجر شده است. افزایش فشار بر منابع آب زیرزمینی برای رفع این ناترازی، باعث افت کیفیت آب در شبکه توزیع و فرونشست در جنوب و جنوب غربی شهر تهران شده است. آبخوان تهران-کرج گسترهای فراتر از شهر تهران دارد و اضافهبرداشت از آن قطعاً بر سایر مناطق مشروب از این آبخوان از جمله شهر کرج اثرگذار است. استان البرز که بیش از سه میلیون نفر جمعیت را در مساحت محدود خود سکنی داده است، به شدت از انتقال آب رودخانه کرج به تهران و نیز برداشتهای قابل توجه آب از آبخوان تهران-کرج متاثر است. این استان، خود از جمله فقیرترین استانهای ایران به لحاظ سرانه منابع آب تجدیدپذیر است که درواقع میزبان جمعیت سرریز از تهران نیز هست. 30 شهر در استان تهران در معرض فرونشست زمین قرار دارند که از این منظر، استان تهران پس از استان اصفهان رتبه دوم را در کشور دارد.