شناسه خبر : 45670 لینک کوتاه

نشست تمدنی

چرا دشت‌های خراسان در حال نشست هستند؟

 

 جواد حیدریان / دبیر تحریریه 

68بحران آب و فرونشست زمین در ایران از دهه 20 شمسی آغاز شده است. درست همزمان با اولین برداشت‌های مدرن از طریق موتورپمپ‌ها، دشت‌هایی در خراسان شروع به نشست کردند و زیر پای باغ‌های باشکوه و حتی باستانی کاشمر، نیشابور و سبزوار را تهی کرد. نشست‌هایی که همچنان ادامه دارند و ظاهراً هیچ روند کنترلی بر آنها وجود ندارد. در دوره پهلوی دوم با مشاهده اولین نشانه‌های افت سطح آب‌های زیرزمینی و فرونشست زمین، تا یکی، دو دهه اخیر و به‌خصوص سال‌های جاری نه‌تنها به صورت عمومی این بحران جدی گرفته نشد، بلکه تا حدی مورد اغفال واقع شد و با ارائه مجوزهای بیشتر برای برداشت آب عملاً دشت‌های خراسان بحرانی و ممنوعه شد. اکنون دشت‌های زیادی (حدود نیمی از 600 دشت ایران) دچار بحران نشست زمین هستند و مساله فقط مختص خراسان نیست، اگرچه خراسان از همه مناطق ایران بحرانی‌تر است.

فرونشست زمین در هشت‌کیلومتری غرب کاشمر

علی بیت‌اللهی، رئیس بخش زلزله‌شناسی مهندسی و خطرپذیری مرکز تحقیقات مسکن و شهرسازی در توضیحی در کانال تلگرامی با انتشار فیلمی از ترک‌های زمین در غرب کاشمر که مهندس جعفر آئینی تهیه کرده بود، تیتروار نوشت: «فرونشست زمین در هشت‌کیلومتری غرب کاشمر واقع در دوکیلومتری جنوب جاده کاشمر-کندر». او در توضیح فیلم نوشت؛ شکاف‌های فرونشستی در این محدوده معرف شدت تاثیر فرونشست زمین است. برآوردها نشان می‌دهد نرخ فرونشست زمین در بخش غربی کاشمر به بیش از 15cm /year بالغ شده است. استان خراسان رضوی وسیع‌ترین پهنه‌های فرونشستی را در مقایسه با سایر استان‌ها داراست.

اما مساله فرونشست و تنش شدید آبی در خراسان به‌خصوص دشت‌های کاشمر و نیشابور و سبزوار به چه صورت است. براساس برآوردها حدود هفت دهه از آغاز تنش در این دشت‌ها می‌گذرد و هیچ روند بهبود بستر آبخوان در این منطقه صورت نگرفته است. در پژوهشی با عنوان «مطالعات جغرافیایی مناطق خشک» در بهار 1398 که به «ارزیابی درز و شکاف‌های حاصل از فرونشست زمین در دشت کاشمر-بردسکن در شمال شرق ایران» از سوی حمید سعیدی، دانشجوی دکترای زمین‌شناسی مهندسی دانشگاه فردوسی مشهد، غلامرضا لشکری‌پور و محمد غفوری، استاد گروه زمین‌شناسی دانشگاه فردوسی مشهد صورت گرفته آمده است: در سال‌های اخیر افت سطح آب‌های زیرزمینی باعث فرونشست زمین در دشت کاشمر-بردسکن در استان خراسان رضوی شده است. این فرونشست باعث ایجاد و توسعه گسترده درز و شکاف‌های کششی در این دشت شده است. نتایج تصاویر ماهواره‌ای نشان می‌دهد که انطباق مکانی بالایی میان محل درز و شکاف‌ها با مناطق فرونشست دیده می‌شود و تفاوت در میزان فرونشست زمین مهم‌ترین علت تشکیل درز و شکاف‌ها در منطقه مورد مطالعه است. بیشترین تعداد شکستگی‌ها در غرب این دشت مشاهده می‌شود. نتایج این تحقیق نشان می‌دهد که ارتباط مستقیم میان فرونشست زمین با افت سطح آب زیرزمینی و جنس رسوبات وجود دارد. علاوه بر آن، انطباق درز و شکاف‌ها با نقاط افزایش شیب یا پرتگاه‌های سنگ‌بستر که در آنجا مقدار فرونشست و در نتیجه استرس کششی افقی به بیشترین مقدار می‌رسد، همخوانی دارد. در ایران افزایش جمعیت و نیاز به آب جهت مصارف کشاورزی، شرب، خدماتی و صنعتی موجب برداشت آب بیشتر از ظرفیت آبخوان‌ها شده است. این امر موجب افت زیاد سطح آب زیرزمینی و فرونشست زمین در بسیاری از دشت‌ها و سکونتگاه‌های شهری ازجمله جنوب تهران و کلانشهر مشهد و تعدادی از شهرهای دیگر کشور شده است.

در دشت مشهد به علت برداشت بیش از اندازه آب از آبخوان دشت، سطح آب زیرزمینی طی سال‌های 1360 تا 1383 بیش از 30 متر افت داشته است که این مقدار افت، باعث نشست زمین و ایجاد ترک و شکاف‌هایی در نواحی شمال غربی مشهد و تخریب ساختمان‌ها، لوله جدار چاه‌ها و زیرساخت‌ها شده است.

از سویی دشت نیشابور نیز یکی دیگر از دشت‌های مهم استان خراسان رضوی است که به علت برداشت بی‌رویه آب، فرونشست زمین در آن رخ داده است. براساس یافته‌های پژوهشگران، افت سطح آب زیرزمینی در یک دوره 10ساله 8 /4 متر است. شکاف اصلی ایجادشده در دشت نیشابور دارای امتداد تقریباً شمالی-جنوبی است. محل تشکیل این شکاف از گسل قدیمی در پی سنگ تبعیت می‌کند. همچنین پژوهش‌ها با تاکید بر تغییرات ژئومورفولوژیک حاصل از فرونشست در دشت نیشابور و ابعاد خسارت ناشی از آن نشان می‌دهد، سطح آب زیرزمینی این دشت در یک دوره 30ساله 43 متر افت داشته است که موجب فرونشست زمین و ایجاد شکاف‌هایی با اشکال و عمق متفاوت در شمال غرب، جنوب و جنوب شرق دشت شده است.

بررسی فرونشست زمین و تشکیل شکاف‌ها در غرب دشت کاشمر نشان می‌دهد؛ در اثر برداشت ممتد و بیش از اندازه آب، سطح آب زیرزمینی دشت کاشمر در یک دوره 25ساله تا سال 1385 حدود 5 /21 متر افت داشته و کاهش حجم مخزن 4 /121 میلیون مترمکعب محاسبه شده است. افت آب باعث فرونشست زمین در خاک‌های ریزدانه و ایجاد شکاف‌ها و ترک‌های طولی کششی به‌ویژه در غرب کاشمر شده است.

دشت کاشمر-بردسکن در شمال شرقی ایران در جنوب غربی استان خراسان رضوی و 240کیلومتری شهر مشهد قرار دارد.

هشت دشت بحرانی در خراسان

فعالان محیط ‌زیست، خشکسالی و برداشت بی‌رویه از آب‌های زیرزمینی را که طی سال‌های اخیر در دشت‌های خراسان رضوی موجب کمبود آب و فرونشست زمین شده عامل بروز مشکلات در این منطقه می‌دانند. هادی معماریان پیشتر به ایسنا گفته است: تخلیه منابع آب زیرزمینی باعث ایجاد یک نوع خشکسالی مصنوعی شده که به‌تبع آن فرونشست زمین در بسیاری از دشت‌های خراسان رضوی قابل مشاهده است. وی با اشاره به بحران فاجعه فرونشست زمین در هشت دشت از شهرستان‌های خراسان رضوی اظهار کرد: به عنوان مثال، در مناطقی از دشت مشهد در اطراف زیارتگاه ویرانی و نقاطی از دشت رباط سنگ و مناطقی در دشت کاشمر مانند اطراف قنات کسرینه، میزان فرونشست زمین ۲۲۰ تا ۲۴۰ میلی‌متر در سال است. در بازه زمانی بررسی فرونشست زمین در خراسان رضوی، دامنه فرونشست در دشت‌های خواف، باخرز و زاوه تا ۱۲۰ میلی‌متر در سال برآورد شده است. دشت سبزوار نیز با میانگین سالانه ۱۰۰ میلی‌متر فرونشست، وضعیت مشابهی دارد، سایر دشت‌ها از جمله، دشت مشهد چناران با ۱۶۰ تا ۲۲۰ میلی‌متر فرونشست در سال، دشت نیشابور با ۱۵۰ تا ۲۰۰ میلی‌متر، دشت کاشمر و خلیل‌آباد با ۱۲۰ تا ۲۴۰ میلی‌متر، بردسکن با ۱۰۰ تا ۲۲۰ میلی‌متر، دشت رباط سنگ با ۱۸۰ تا ۲۴۰ میلی‌متر و دشت تربت‌جام و فریمان با ۱۲۰ تا ۱۸۰ میلی‌متر در سال در وضعیت بحرانی قرار دارند. هادی معماریان با اشاره به وضعیت فرونشست دشت کاشمر افزود: کاشمر با 83 /0 متر حداکثر و 46 /0 متر حداقل فرونشست در سال رکورددار در کشور است. در یک بازه زمانی چهارساله کاشمر 8 /0 متر پایین رفته است. برخی از فرونشست‌ها به عنوان برق‌زدگی نام می‌برند که باعث تاسف است. کاشمر در محدوده‌ای قرار گرفته که تا سال ۲۰۵۰ به خاطر تغییر اقلیم و کاربری اراضی سالیانه بیش از 5 /5 تن در هکتار متوسط فرسایش آبی خواهد داشت. دشت کاشمر، بردسکن و خلیل‌آباد، محدوده‌های مطالعاتی است که در اقلیم خشک استان قرار گرفته و دشت کاشمر ممنوعه بحرانی و دشت بردسکن ممنوعه است. متاسفانه ۷۴ درصد مساحت استان خشک و ۲۶ درصد آن نیمه‌خشک است، همچنین در ۳۴ دشت از ۳۷ دشت استان سطح آب زیرزمینی در حال افت شدید است.

نیشابور و نشست 86 میلی‌متری در سال

پدیده فرونشست در دشت نیشابور امروز با میانگین نشست سراسری ۸۶ میلی‌متر در سال، تقریباً ۲۰ برابر حد نشست نهایی قابل قبول جهانی است که حفر چاه‌های مجاز و غیرمجاز عمیق و نیمه‌عمیق و برداشت بی‌رویه آب از سفره‌های زیرزمینی به‌رغم ممنوعه بودن این دشت وضعیت خطرناکی را ایجاد کرده است. به گزارش خبرگزاری فارس از نیشابور، نخستین نشانه‌های پدیده فرونشست زمین در دشت نیشابور سال ۱۳۸۵ بروز و ظهور پیدا کرد و اکنون بعد از گذشت ۱۵ سال این فروچاله‌های عمیق و طویل آشکارا در قسمت‌های غربی و به تدریج در نقاط مرکزی نیشابور دیده می‌شوند؛ فروچاله‌هایی که کشاورزی، دامپروری، محیط زیست، حیات‌وحش، خطوط راه‌آهن، آب، گاز، تاسیسات و بناهای این شهر را تهدید می‌کند. در سال‌های اخیر با افزایش و گسترش پدیده فرونشست زمین دیگر لازم نیست برای دیدن شکاف‌های دشت نیشابور از شهر خارج شده و به منطقه‌ای دوردست و خالی از سکنه برویم، برای دیدن یکی از فروچاله‌های دشت نیشابور، پنج کیلومتر بعد از زیارتگاه فضل‌بن‌شاذان به مسیر راه روستای جیلو می‌رویم، فروچاله‌ای عمیق و طویل که به جز عمق زیاد و رعب‌آورش، ناباورانه تا مسیر راه‌آهن تهران-مشهد گسترش یافته و دهان باز کرده است.

69

نیشابور از دست رفته است؟

سعیدرضا خجسته‌پور، مدیر امور منابع آب منطقه‌ای ناحیه نیشابور، به فارس گفته است: ایجاد شکاف‌های طولی و تشکیل فروچاله‌ها آخرین مرحله تغییر شکل رسوبات و از بین رفتن آبخوان‌های آبرفتی است. پدیده فرونشست در دشت نیشابور با میانگین نشست سراسری ۸۶ میلی‌متر در سال تقریباً ۲۰ برابر حد نشست نهایی قابل قبول جهانی است. نشست که ناشی از برداشت‌های بی‌رویه از منابع آب زیرزمینی است، با تخلیه آب منافذ رسوبات ریزدانه به دلیل وزن لایه‌های بالایی آبخوان، فشردگی این رسوبات و با بروز رفتار پلاستیکی مواد ریزدانه به‌صورت درز و شکاف‌های کششی که عمق آنها از چند سانتی‌متر تا عمقی بالغ بر ده‌ها متر است به صورت موضعی و معمولاً در بخش‌های میانی دشت ایجاد می‌شود. در صورت عدم چاره‌جویی و اتخاذ تدابیر لازم متاسفانه با از بین رفتن آبخوان زیرزمینی حتی در صورت خروج از شرایط خشکسالی و وجود سال‌های پرآب به دلیل کاهش قابل توجه ظرفیت ذخیره و آب‌گذری، این رسوبات توان نگهداری و ذخیره‌سازی آب را نخواهند داشت، از این‌رو قسمت عمده بارش‌ها در این زمین‌های سوخته به صورت سیل و روان‌آب‌های سطحی از منطقه خارج می‌شود. تجربه موفق جهانی مهار و مدیریت این شکاف‌ها در دشت‌هایی مشابه حاکی از این است که بهره‌برداران چاه‌ها را به کاهش برداشت از منابع اطراف این شکاف‌ها تا شعاع حداقل ۱۰کیلومتری ملزم کنیم. جبران مالی بهره‌برداری نکردن از این منابع آبی هم در یک بازه زمانی میان‌مدت ۱۰ساله نقش بسیار موثری در جلوگیری از افزایش و گسترش فروچاله‌ها دارد.

خراسان در تنش دائمی

کامران داوری، رئیس پژوهشکده آب و محیط ‌زیست دانشگاه فردوسی مشهد، به تجارت فردا می‌گوید: ورود موتور‌پمپ به ایران و البته همه کشورهای دنیا سرآغاز انحطاط منابع آبی است. در ایران حدود دهه 20 شمسی پمپاژ وارد چرخه برداشت از منابع آب شد. آرام‌آرام البته همه متوجه شدند که با برداشت آب از طریق موتورپمپ‌های نصب‌شده بر سر چاه‌ها، آب‌های زیرزمینی کاهش پیدا می‌کند. چون پر شدن مخازن قرن‌ها زمان برده است ولی به سرعت برداشت از آنها انجام می‌شود. تقریباً از دهه 1230 این پمپ‌ها وارد ایران شده است. حدود 20 سال قبل از ایران در اروپا و آمریکا این پمپ‌ها مورد استفاده واقع شده است. در خراسان 1343 اولین نشانه‌های پایین رفتن سطح آب زیرزمینی مشاهده شده است. در سال 1347 دشت مشهد اولین دشت ممنوعه اعلام می‌شود. در آن زمان تعداد چاه‌هایی که در این دشت بوده بسیار کمتر از آن چیزی است که الان شاهد هستیم. اکنون حدود چهار برابر آن زمان چاه در دشت مشهد حفر شده است. وقتی دشت مشهد ممنوعه شد، یعنی ظرفیت طبیعی این آبخوان، فرصت و توان اینکه آب بیشتری از آن برداشت شود را ندارد. متاسفانه با وجود ممنوعیت در سال 1347 بلافاصله بعد از انقلاب ما شاهد فعالیت هیات‌های هفت‌نفره و واگذاری زمین به مردم هستیم که این اتفاق آرام‌آرام موجب حفر چاه بیشتر و برداشت آب از سفره‌های زیرزمینی و در نهایت ایجاد فضای بدتری برای مناطقی است که پیشتر به شدت بحرانی اعلام شده بود. دهه 60 حفر چاه‌ها در تمامی ایران از جمله در مناطقی از خراسان مانند دشت‌های مشهد، کاشمر، نیشابور، سبزوار و... زیاد شد. در سال 1375 فشار اینقدر زیاد شد که دولت مصوبه‌ای را به اجرا گذاشت که وزارت جهاد کشاورزی و وزارت نیرو موظف شدند نسبت به حل‌وفصل مشکلات آب و کشاورزی با هم کار کنند. مسوولیت جهاد کشاورزی این بود که نیازهای آبی گیاهان را محاسبه کند و وزارت نیرو مسوولیت پیدا کرد که برای هر منطقه‌ای که آب برای کشاورزی لازم است کنتور بگذارد. قانون ملی شدن آب که در سال 1347 مصوب شده است در اوایل انقلاب یعنی در سال 1361 تبدیل به قانون «توزیع عادلانه آب» شده که تغییرات زیادی در اصل قانون به وجود نیاورده و تقریباً حدود 10 تا 15 درصد از تمامی قوانین را تغییر داده است. عمدتاً در این تغییرات بیشتر مبانی فقهی قید شده است و کلیات این قانون همان قانون مصوب 1347 باقی مانده است. این قانون در تغییر دوم تاکید دارد که آب باید به صورت حجمی تحویل داده شود و پروانه‌های چاه‌ها به صورت حجمی صادر شود. یعنی هر چاه یک عدد ثابتی حق برداشت از آب زیرزمینی را داشته است. این تغییر دو اشکال دارد. اشکال اول اینکه قانونی که در تاریخ 1361 تصویب شده کنتور برای چاه‌های کشاورزی در ایران نداشته است. اولین کنتورهای ایران که بر روی چاه‌های کشاورزی گذاشته شده از اوایل دهه 90 بوده است. یعنی حدود 30 سال بعد این اتفاق افتاده است و در این 30 سال اندازه‌گیری دقیقی برای برداشت آب صورت نگرفته است. این نگاه سبب شده نوعی زیاده‌رفتاری در میان مصرف‌کنندگان به وجود بیاید. یعنی گاهی مردم منظوری ندارند اما آب زیادی برداشت می‌کردند. این روند در دشت‌های کاشمر و نیشابور و سبزوار و مشهد به وضوح دیده شده است. بنابراین در این دشت‌ها نه‌تنها تعداد چاه‌ها زیاد شده، بلکه میزان برداشت از چاه‌ها نیز زیاد شده است. مشکل دیگر قانون این بود که این قانون برای چاه‌ها حجم معین اعلام کرد. این حجم معین کار درستی نیست. چرا که آب‌وهوا نوسان دارد و به تناسب نوسان در سیستم‌های قدیمی مثل قنوات و رودخانه‌ها با کم شدن دبی و کم شدن آب در سال، همه سهم دارند اما سهم آنها کم می‌شود. قبلاً به صورت ساعت در قنوات برداشت می‌شد، به صورت یک‌پنجم رودخانه در رودخانه‌ها. وقتی دبی کم می‌شد بنابراین یک‌پنجم آنها از رودخانه هم کم می‌شد. یا در آن میزان ساعت همان میزان کسری از سهم آب از قنوات کشاورزان کم می‌شد. اما همیشه آب داشتند. چاه‌ها در قانون جدید دبی ثابت داشتند. این اشکال جدی بود. متاسفانه هرچه گذشت به این مشکلات بیشتر دامن زده شد. سال 1375 دولت که این مصوبه را به اجرا گذاشت، وزارت کشاورزی به سرعت سند نیاز آبی ملی تهیه و ارائه کرد اما وزارت نیرو در نصب کنتورها نتوانست کاری بکند. این مساله تا سال 1390 ادامه یافت. مشکل اساسی این است که ما متناسب با میزان آب که به خاطر آب‌وهوا و تغییر اقلیم دائم در حال تغییر است، برداشت‌ها را مدیریت نکردیم و همین‌طور مجوز چاه داده شد. در مقام مقایسه بد نیست بدانیم در ایالت کالیفرنیای آمریکا نه کنتوری نصب شد و نه گشت و بازرسی وجود دارد. خود جامعه محلی به این نتیجه رسیدند که برداشت باید متناسب با ظرفیت باشد وگرنه این فرونشست و تنش به نابودی کامل سرزمین منجر خواهد شد. آنها در دهه 1930 افت شدید آب را تجربه کردند که در نهایت موجب فرونشست زمین شد. آنها بعد از این حادثه به سمت مدیریت منابع آب رفتند و در نهایت به این نتیحه رسیدند که مدیریت منابع آب‌های زیرزمینی بر عهده خود جوامع محلی باشد. باید در مورد دشت‌های ممنوعه و بحرانی از جمله کاشمر و نیشابور و سبزوار این واقعیت را قبول کنیم که هرگز نمی‌توانیم آن میزان آب هدررفته را با هیچ روشی در کوتاه‌مدت و میان‌مدت برگردانیم. اگر از اصطلاح احیای دشت‌ها صحبت می‌کنیم باید در نظر بگیریم احیا به این معنا که آب برگردد به سطحی که قبلاً بوده اتفاق نمی‌افتد. ولی لااقل می‌توانیم با تعادل‌بخشی جلوی پایین‌تر رفتن سطح آب زیرزمینی را بگیریم. در این زمینه باید در شهرهایی که دشت‌های مشکل‌دار دارند، مثل همین گزارش‌هایی که در مورد دشت‌های خراسان منتشر می‌شود جوامع محلی را که ذی‌نفع اصلی هستند مشارکت بدهیم. نه برای اینکه عامل ما شوند، بلکه برای اینکه آب به‌درستی مدیریت شود. مرتع و منابع آب در ایران وسعتی در حدود یک میلیون و 648 هزار کیلومترمربع دارد. واقعیت این است که این سطح در اندازه یک شهر یا یک محیط قابل کنترل نیست که بتوان آنجا را قفل کرد که کسی برداشتی نکند. بنابراین کنترل این حجم از وسعت به جز با حضور و فعالیت جوامع محلی ممکن نیست. جامعه محلی وقتی که احساس مالکیت کند، قلم پای کسی را که بخواهد تجری کند، می‌شکند، بنابراین در این مواقع اصلاً نیازی به پلیس نیست. متاسفانه ما جامعه محلی را به عقب هل داده‌ایم و دولت در این زمینه همه‌کاره شده است. وقتی ما به جای ملی شدن آب آن را دولتی بودن آب تعریف کرده‌ایم، همین مشکلات پیش می‌آید و هربار تشدید می‌شود. تجربه‌هایی از خراسان جنوبی نیز در این زمینه وجود دارد که جوامع محلی وقتی در مساله مشارکت داده شدند حاضر شدند در مقابل کاهش ارائه مجوز برای حفر چاه جدید به میزان قابل توجهی که توقعش هم نمی‌رفت برداشت آب را کم کنند. در مورد دشت مشهد نیز چنین تجربه‌ای وجود دارد و یقیناً در مورد دشت‌های دیگر که اکنون دچار خراش و فروپاشی و نشست هستند نیز صدق می‌کند. وقتی آب نیست باید همگان به این باور برسند که برداشت باید متوقف و مدیریت شود. آب باید خرید‌و‌فروش شود. و مناسبات خرید‌و‌فروش آب باید رعایت شود. در نتیجه همه اینها آب زیرزمینی مدیریت می‌شود و نشست زمین که حادثه بزرگ‌تری در آینده است تا حدودی متوقف می‌شود. راهکار مدیریت آب و کنترل نشست زمین در این است که همین اکنون جلوی برداشت بیشتر و حفر چاه اضافه گرفته شود. اگر آب همچنان پایین برود، نشست زمین شدیدتر خواهد شد و سرزمین بحرانی‌تر می‌شود. راه‌حل اساسی این است که آب پایین‌تر نرود. بنابراین باید میزان برداشت ما متناسب با تجدیدپذیری سالانه باشد. البته نوساناتی را قبول می‌کنیم و نشست‌ها ممکن است اتفاق بیفتد چرا که فرونشست در دشت‌های خراسان تا امروز عمدتاً به صورت ترک بوده و با مدیریت پایین نرفتن آب می‌توان وضع را باثبات نگه داشت. اما اگر روند کنترل نشود و برداشت بیشتر شود و آبخوان توان بازپالایی نداشته باشد دیگر مخاطرات بزرگ‌تری پیش‌روی خراسان و همه ایران خواهد بود.

چکیده گزارش فرونشست در ایران

بنا به گزارش مرکز تحقیقات مسکن و شهرسازی و با همت علی بیت‌اللهی، رئیس بخش زلزله‌شناسی مهندسی و خطرپذیری مرکز تحقیقات و همکارانش، اکنون اوضاع در سراسر ایران مناسب نیست.

چکیده گزارش این مرکز توضیح می‌دهد که مساحت تقریبی پهنه‌های فرونشستی کشور حداقل حدود 185 هزار کیلومترمربع (18 میلیون و 500 هزار هکتار) برآورد می‌شود که تقریباً معادل 11 درصد مساحت سرزمینی ایران است. وسعت زون‌های فرونشستی در استان خراسان به مراتب بالاتر است. استان تهران دارای بیشترین تراکم پهنه‌های فرونشستی بوده و به دنبال آن، استان‌های خراسان رضوی، اردبیل و گلستان قرار دارد. استان خراسان رضوی با توجه به مساحت بالای آن، تراکم بالای پهنه‌های فرونشستی را نیز داراست، از این‌رو توجه به مخاطره فرونشست زمین در استان خراسان رضوی باید اولویت بالاتری داشته باشد. روستاهای استان‌های خراسان رضوی، تهران، گلستان و فارس به‌طور نسبی بیشتر در معرض خطر فرونشست زمین قرار دارند. استان اصفهان از نظر تعداد شهرهای در معرض خطر فرونشست زمین بیشترین تعداد را داراست، استان‌های خراسان رضوی، فارس و تهران به ترتیب در رده‌های بعدی قرار دارند. از نظر تعداد جمعیت شهری در معرض خطر فرونشست زمین، استان‌های تهران، خراسان رضوی و اصفهان در سه رده اول کشوری هستند. تعداد جمعیت کل در معرض خطر نسبی فرونشست زمین در کشور (شامل شهرها و روستاهای استان‌ها)، حدود 39 میلیون نفر تخمین زده شده است که نزدیک به 49 درصد جمعیت کل کشور (آمار 1395) را شامل می‌شود. تعداد 380 شهر و 9200 روستا در معرض خطر فرونشست زمین واقع شده‌اند. در برخی موارد مساحت کل شهرها و در برخی موارد بخشی از محدوده‌های شهری در زون‌های فرونشستی قرار گرفته‌اند. به‌طور کلی، تعداد واحدهای مسکونی شهری و روستایی فاقد اسکلت (آمار 1395 مرکز آمار ایران) واقع در پهنه‌های فرونشستی زمین چهار میلیون و 240 هزار واحد برآورد شده است (ساختمان‌های فاقد اسکلت در اثر نشست و به‌ویژه نشست‌های نامتقارن پتانسیل آسیب‌دیدگی بالاتری را دارند). براساس داده‌های موجود (اطلاعات شرکت بازآفرینی شهری)، از مجموع نزدیک به 88 هزار و 650 هکتار بافت فرسوده شهری، نزدیک به 41200 هزار هکتار (حدود 47 درصد) در معرض خطر فرونشست زمین هستند. از حدود 58 هزار هکتار بافت غیررسمی شهری حدود 29 هزار هکتار آن در معرض خطر فرونشست زمین قرار دارد. براساس داده‌های رقومی موجود، از مساحت 31 هزارهکتاری بافت‌های تاریخی شهری، نزدیک به 52 درصد آن در پهنه‌های فرونشستی واقع شده است که این وسعت از در معرض قرارگیری قابل ملاحظه است. از تعداد 63 سایت ثبت‌شده جهانی، 27 سایت در معرض خطر فرونشست زمین قرار گرفته است. تخت جمشید در فارس، نقش جهان و مسجد جامع در اصفهان، چند باغ ایرانی، سلطانیه زنجان، تعدادی از قنوات و محدوده‌هایی از شهر تاریخی یزد از جمله آنهاست. براساس داده‌های موجود، برآورد شده است که حدود 11 هزار کیلومتر از طول لوله‌های انتقال گاز، در تلاقی با پهنه‌های فرونشستی هستند. براساس داده‌های موجود و در دسترس، طول خطوط اصلی نفت واقع در پهنه‌های فرونشستی زمین، بیش از هزار کیلومتر تخمین زده می‌شود. 24 سایت جمع‌آوری و تفکیک و اندازه‌گیری نفتی در زون‌های با خطر فرونشست زمین هستند. 22 تلمبه‌خانه نفت در معرض خطر فرونشست زمین قرار گرفته است. 16 تاسیسات نفتی و 18 انبار نفتی فعال در پهنه‌های فرونشستی زمین پراکنش دارند. چهار انبار نفتی بزرگ در پهنه‌های فرونشستی در استان‌های تهران، اصفهان و هرمزگان هستند. براساس داده‌های موجود و در دسترس کشوری، طول خطوط واقع در پهنه‌های فرونشستی زمین، حدود چهار هزار کیلومتر تخمین زده می‌شود. براساس داده‌های موجود، برآورد شده است که تعداد 101 شهرک صنعتی در معرض خطر فرونشست زمین قرار دارد. براساس داده‌های موجود، 2650 کیلومتر از خطوط ریلی در معرض خطر فرونشست زمین واقع شده است. براساس ارزیابی به‌عمل‌آمده، بیش از 15300 کیلومتر از خطوط جاده‌ای ترانزیتی در معرض خطر فرونشست زمین هستند.

70

راهکار اولویت‌دار برای کاهش خطرات فرونشست زمین در ایران

 با توجه به وسعت پهنه‌های فرونشست زمین در ایران و در معرض قرارگیری دارایی‌های ملی فراوان و نیز آثار زیان‌بار زیست‌محیطی فرونشست زمین، راهکار اولویت‌دار کاهش خطرات فرونشست زمین در گستره ایران «تدوین مقررات ملی فرونشست زمین» به‌عنوان مقررات فراگیر و چندوجهی و همه‌جانبه‌نگر است که باید جنبه‌های الزامی و لازم‌الاجرایی شدن آن به‌طور دقیق تعیین شود. این مقررات حیطه‌های مختلف آب، کشاورزی و مستحدثات را دربر خواهد گرفت.

با توجه به ماهیت پدیده فرونشست زمین، برای کاهش ریسک‌های آن ضرورت دارد تا در چند محور فعالیت منسجمی صورت پذیرد. این محورها و حوزه‌های کاری شامل:

 کاهش خطر فرونشست زمین

 کاهش در معرض قرارگیری مولفه‌های آسیب‌پذیر

 کاهش آسیب‌پذیری مولفه‌های واقع در معرض خطر فرونشست زمین است.

بخش مهمی از اقدامات کاهش ریسک فرونشست زمین، مرتبط با کاهش نرخ فرونشست زمین و به عبارتی اقدامات مرتبط با جلوگیری از افت سطح آب زیرزمینی است (کاهش بیلان منفی آب‌های زیرزمینی در کشور).

بخش دیگری از اقدامات مهم برای کاهش ریسک فرونشست زمین، کاهش در معرض قرارگیری است. به عبارت دیگر جلوگیری از افزایش ریسک فرونشست زمین، خود اقدام مهمی خواهد بود که با اجتناب از بارگذاری‌های احداثی و توسعه‌ای در زون‌های فرونشستی زمین می‌تواند درصد عمده‌ای از افزایش ریسک را کنترل کند. همچنین انتقال آن دسته از مولفه‌های واقع در محدوده‌های خطر فرونشست زمین نیز می‌تواند به‌عنوان راهکاری جدی در کاهش ریسک فرونشست زمین در کشور تلقی شود.

بخش مهم دیگر در کاهش ریسک فرونشست زمین، کاهش آسیب‌پذیری مولفه‌های واقع در پهنه‌های فرونشستی زمین است. اقدامات مربوط به جلوگیری از گسترش آثار مخرب فرونشست در سایت‌ها، جلوگیری از فروریزش زمین، مقاوم‌سازی مستحدثات واقع در پهنه‌های فرونشستی و نیز طراحی بر مبنای خطر فرونشست برای آن دسته از مولفه‌های لازم‌الاجرا در نهایت می‌تواند به کاهش ریسک فرونشست زمین در کشور منجر شود.

برای عملیاتی کردن محورهای کاهش ریسک فرونشست زمین فوق‌الذکر، ضرورت دارد در زمینه‌های زیر مقررات لازم‌الاجرایی در کشور تدوین و از سوی بالاترین مقام اجرایی ابلاغ شود:

 مقررات مربوط به استحصال آب زیرزمینی

 مقررات مربوط به تغذیه آبخوان

 مقررات مربوط به نفوذپذیر کردن شهر

 مقررات مربوط به تغذیه آبخوان از طریق آب باران

 مقررات مربوط به آبیاری فضای سبز شهرها

 مقررات مربوط به آبیاری‌های زراعی در پهنه‌های فرونشستی زمین در ایران

 مقررات مربوط به نوع کشت و زرع در زون‌های فرونشست زمین در ایران

 مقررات مربوط به ارتقای تاب‌آوری شریان‌های حیاتی موجود در معرض خطر فرونشست زمین

 مقررات مربوط به ارتقای تاب‌آوری سامانه‌های حمل‌ونقلی موجود در پهنه‌های فرونشستی زمین

 مقررات مربوط به پایداری سایت‌های آثار تاریخی و میراث فرهنگی

 مقررات مربوط به مقاوم‌سازی ساختمان‌ها و تاسیسات واقع در پهنه‌های فرونشست زمین

 مقررات مربوط به طراحی تمامی مستحدثات (ساختمان‌ها، شریان‌های حیاتی، سامانه‌های حمل‌ونقل و...)

مجموعه مقرراتی که عناوین آن آورده شد، شاکله «مقررات ملی فرونشست زمین» را تشکیل می‌دهند که برای تدوین آن باید کمیته‌های کاری متشکل از متخصصان (شامل افراد علمی و اجرایی) تشکیل و در چهارچوب و سازوکار ویژه هرکدام از مباحث متنوع کاهش خطرات فرونشست زمین در کشور تدوین و پس از نظرسنجی و ویرایش نهایی به هیات دولت ارسال شود تا به‌وسیله بالاترین مقام اجرایی کشور ابلاغ شود. به نظر مولف این نوشتار، این اقدام یکی از گرانبهاترین و موثرترین اقدام‌ها برای کمک به توسعه پایدار کشور خواهد بود که امید می‌رود اجرایی شود.