شناسه خبر : 45662 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

آینده لغزنده آقای امنیت

بررسی شکاف‌های سیاسی اسرائیل در گفت‌وگو با منصور براتی

آینده لغزنده آقای امنیت

صدف صمیمی: حدوداً یک ماه از آغاز جنگ حماس و اسرائیل گذشته و در این مدت همه حواس‌ها درگیر اخبار جنگ بوده است. اما شاید بد نباشد الان نگاهی به شکاف داخلی در سپهر سیاسی اسرائیل بیندازیم تا زاویه تازه‌ای برای تحلیل جنگ فعلی پیدا کنیم. شکافی که باعث اعتراضات چندساله، تغییرات در کابینه، رکود در شاخصه‌های اقتصادی و اجتماعی در دولت نتانیاهو شد. در گفت‌وگو با منصور براتی، کارشناس مسائل اسرائیل، می‌خواهیم به انواع شکاف‌های موجود و چرایی ایجاد آنها بپردازیم و به این سوال مهم پاسخ دهیم که «آیا فضای سیاسی و اقتصادی اسرائیل توان ادامه دادن جنگ با غزه را دارد یا خیر».

♦♦♦

 پیش از جنگ اخیر اسرائیل و حماس، اسرائیل در سپهر سیاسی خود دچار مشکلات و بحران‌های مهمی شده بود. شاید بد نباشد تا امروز که تمرکزها بر موضوع «جنگ» معطوف است بازخوانی از آن موضوعات داشته باشیم. در این رابطه سلسله‌سوالاتی مطرح است که در ادامه این گفت‌وگو از شما خواهم پرسید. اما به عنوان اولین سوال، مهم‌ترین شکاف سیاسی و اجتماعی اسرائیل را در کدام موضوعات می‌بینید؟

اساساً اینکه کمی از موضوع جنگ فاصله بگیریم تا سپهر سیاست داخلی اسرائیل را بررسی کنیم و نگاهی به شکاف‌های سیاسی و اجتماعی آن داشته باشیم، می‌تواند در فهم ریشه‌ها و دلایل این جنگ راهنمایمان باشد و به تکمیل شدن دیدگاه ایرانی‌ها نسبت به اسرائیل کمک کند. اگر به صورت تاریخی به جامعه اسرائیل نگاه کنیم، چند شکاف را به عنوان اصلی‌ترین موضوعات درمی‌یابیم که به ترتیب به آنها خواهم پرداخت.

اولین و مهم‌ترین شکافی که می‌توانیم به آن بپردازیم مربوط به شکاف میان عرب‌ها و یهودی‌هاست. اقلیت دو میلیون‌نفری عرب، در سرزمین‌های اشغالی زندگی می‌کنند، آنها تبعه اسرائیل هستند،‌ پاسپورت اسرائیلی دارند و شهروند محسوب می‌شوند؛ پس حتی حق رای هم دارند. شکاف عربی-یهودی، با توجه به هفت میلیون نفر یهودی که در آن سرزمین‌ها زندگی می‌کنند، موضوع مهمی به شمار می‌آید. موضوع مذکور سال‌های سال است که وجود داشته؛ از زمان تاسیس اسرائیل در سال 1948. این شکاف باعث شکل‌گیری یکسری احزاب هم شده است. فراموش نکنیم که در اسرائیل احزابی با گرایش ضدعربی وجود دارند؛ در مقابل، احزاب عرب هم فعال هستند.

اگر جامعه یهودی‌های اسرائیل را مبنا قرار دهیم به دو دسته بزرگ تقسیم می‌شوند. شکاف دوم که شکاف قابل توجهی است، شکاف این دو دوسته، یعنی مذهبی‌ها و سکولارها در میان یهودی‌های اسرائیل است. سکولارها افرادی هستند که مایل نیستند قوانین جامعه مذهبی باشد و می‌خواهند در یک جامعه دموکراتیک با قوانین لیبرال زندگی کنند. در مقابل افراد معتقدی هم هستند که خیلی اصرار دارند قوانین مذهبی در جامعه اجرا شود. این دوگانه بارها در مقابل هم صف‌آرایی کرده‌اند. در یک سال اخیر این تقابل بیش از همیشه ظهور و بروز پیدا کرده است. به‌ویژه این شکاف را در اعتراضات علیه اصلاحات دیوان عالی می‌بینیم. بخشی از جامعه که مخالف اصلاحات بود، از گروه سکولارها بودند. آنها احساس می‌کردند در صورت اصلاحات، قوانین به سمت مذهبی شدن سوق پیدا می‌کنند و در چنین شرایطی نماد سکولاریسم در جامعه ضربه بزرگی می‌خورد. آنها هوادار دیوان عالی و قدرت آن بوده و هستند.

سومین شکاف، مربوط به شکاف میان چپ‌ها و راست‌هاست. این شکاف در بیشتر دولت‌ها وجود دارد. در سال‌های اخیر به‌ویژه از سال 2011 به بعد، اختلاف احزاب چپ و راست آنقدر زیاد شده است که نمی‌توانند باهم همکاری کنند. اگر به صورت تاریخی به موضوع نگاه کنیم و به سال‌های اولیه تاسیس اسرائیل بازگردیم می‌بینیم در آن زمان (چون نظام پارلمانی وجود دارد و همه دولت‌ها و پارلمان‌ها ائتلافی بودند) وقتی کابینه‌ای گرایش چپ داشت، افراد لیبرال یا راست‌گرا وارد کابینه می‌شدند و برعکس؛ زمان‌هایی که راست‌گراها به قدرت می‌رسیدند افرادی از احزاب چپ وارد کابینه می‌شدند. اما از سال 2011 به بعد این اتفاق نیفتاد. اختلاف آنان آنقدر زیاد می‌شود که نمی‌توانند یکدیگر را تحمل کنند و شکاف میان آنان عمیق می‌شود.

در اینجا لازم است نکته مهمی را اشاره کنم؛ در سال‌های اخیر در جامعه اسرائیل شکافی ایجاد شده است که روی تمام این شکاف‌ها تاثیر گذاشته و به شکاف اصلی بدل می‌شود. از شکاف بین هواداران شخص نتانیاهو و مخالفان او صحبت می‌کنم که باعث شده آن شکاف‌های مرسوم و سنتی که در اسرائیل وجود داشت به هم بریزد. چپ‌ها دیگر خیلی دوست نداشتند با راست‌گراها کار کنند اما به خاطر این شکاف گروهی از احزاب لیبرال و راست هم از نتانیاهو فاصله گرفتند و حتی حاضر به همکاری با احزاب عربی شدند.

در تابستان سال 2021 اتفاق مهمی تحت تاثیر همین شکاف رقم خورد. حزب «یامینا» (Yamina) که رهبر آن نفتالی بنت است و حزب دست راستی به حساب می‌آید، حاضر شد با مجموعه احزاب میانه، چپ و حتی یکی از احزاب عربی کابینه‌ای تشکیل دهد. آنها توانستند با ائتلافشان نتانیاهو را کنار بزنند. عمر این کابینه تا پایان سال 2022 طولانی شد و در انتخابات زودهنگامی که اواخر آن سال برگزار شد مجدداً نتانیاهو موفق شد پیروز شود و به قدرت برگردد. بنابراین این شکاف میان هواداران و مخالفان نتانیاهو هم به یکی از اصلی‌ترین شکاف‌ها بدل شد.

نتانیاهو در سال‌های اخیر به عامل انسداد در اسرائیل بدل شده است. اگر به عقب بازگردیم در سال 2013 که انتخابات برگزار شده بود، احزاب مختلف میانه و راست به جز حزب لیکود (به عبری: הליכוד، به معنای استحکام) که حزب نتانیاهو است، اساساً از هم سبقت می‌گرفتند تا با نتانیاهو همکاری کنند و در دولت او حضور داشته باشند. اما با گذشت زمان به دلیل مشی سیاسی دیکتاتور‌مآبانه‌ای که او دارد و همیشه سعی می‌کند مسوولیت‌ها را به گردن دیگران بیندازد، خود را در افکار عمومی تبرئه کند و قهرمان نشان دهد؛ رفته‌رفته احزاب زیادی از او فاصله گرفتند. مثلاً در سال 2013 لاپید وارد کابینه نتانیاهو شد اما یک سال بعد او لاپید را در سال 2014 از کابینه اخراج کرد. به دلیل همین موضوع لاپید دیگر حاضر نشد با نتانیاهو و حزب او همکاری کند. در حال حاضر لاپید رهبر اپوزیسیون است که مهم‌ترین مخالف نتانیاهو محسوب می‌شود.

این سرنوشت برای سایر شخصیت‌های سیاسی اسرائیل هم رقم خورده است. مثلاً یکی از شخصیت‌هایی که تحت تاثیر همین رفتار نتانیاهو از او فاصله گرفت لیبرمن، رهبر اسرائیل خانه ما (به عبری: יִשְׂרָאֵל בֵּיתֵנוּ یسرائل بیتنو) است. او تا سال 2018 در کابینه نتانیاهو وزیر دفاع بود. همان زمان به دلیل جنگ اسرائیل با غزه و عدم اجرایی شدن استراتژی وزارت دفاع و پیگیری نظر نتانیاهو در جنگ، از کابینه خارج شد و از آن زمان به مخالف نتانیاهو بدل شده و حاضر نیست دیگر با او همکاری کند. این چهار شکاف را شکاف‌های اصلی اسرائیل می‌دانم.

 در صحبت‌هایتان اشاره کردید که یکی از چالش‌های اصلی اسرائیل پیش از آغاز جنگ اخیر، موضوع اصلاحات قضایی بود، معترضان تا آنجا پیش رفتند که اعتراضات را به خیابان بردند و این حضور اعتراضی هفته‌ها به طول انجامید. تحلیل شما از این موضوع چیست؟

از زمانی که نتانیاهو در سال گذشته، در نوامبر 2022 پیروزی قاطعی به دست آورد، (با توجه به سن و سال او انتظار می‌رود آخرین دوره نخست‌وزیری‌اش باشد- سال 2026 یا 2027)، اعلام کرد که باید اقدامات مدنظر خود را کامل انجام دهد. او در این دوره آخر حضور می‌خواهد میراثی از خود به جا بگذارد. بنابراین برنامه بسیار جاه‌طلبانه‌ای را در سیاست‌های خود در پیش گرفت. برنامه‌ها به سمتی رفت که می‌شود گفت نسبت به ساختار اسرائیل انقلابی محسوب می‌شد. مثلاً با توجه به اینکه راست‌های افراطی وارد کابینه نتانیاهو شدند و دیگر کسی با او ائتلاف نکرد، موضوعاتی مثل تفکیک جنسیتی برخی مراکز عمومی مطرح شد. مسائلی مثل تصویب مجازات اعدام برای متهمان به حمله مسلحانه و تروریسم مطرح شد که پیشتر وجود نداشت. همان احزاب راست افراطی طرح دیگری را مبنی بر یهودی‌سازی مناطق عرب‌نشین مطرح کردند. صحرای نقب منطقه عرب‌نشین است و طرح مذکور می‌خواهد اکثریت جمعیت این منطقه را یهودی‌نشین کند.

یکی دیگر از طرح‌ها اصلاحات دیوان عالی بود. دیوان ‌عالی در اسرائیل بخشی از فرآیند قانونگذاری محسوب می‌شود. هر قانونی که در پارلمان تصویب می‌شود یا هر تصمیمی که کابینه می‌گیرد دیوان عالی می‌تواند با بررسی آن زمانی که احساس کند با روح قوانین پایه‌ای اسرائیل (نمی‌گویم قانون اساسی، چون اسرائیل قانون اساسی ندارد) و روح اعلامیه استقلال در تضاد است آن را لغو کند. دیوان عالی هم مصوبه‌های پارلمان و هم تمامی قوانینی را که دولت وضع کرده می‌تواند لغو کند؛ حتی می‌تواند شخصی را که در کابینه حضور دارد عزل کند. دیوان عالی، محکمه اولیا یا قوه قضائیه اسرائیل است. به دلایل گفته‌شده دیوان عالی قدرت بسیار زیادی دارد. گفتنی است که گرایش دیوان عالی سکولار و لیبرال است. از این بابت دیوان عالی در اسرائیل نقطه مقابل دیوان در آمریکاست. در آمریکا معمولاً حزب دموکرات با دیوان عالی درگیر است و حزب جمهوریخواه که محافظه‌کار است از آن حمایت می‌کند اما در اسرائیل برعکس است و راست‌گراها، محافظه‌کاران و مذهبی‌ها مخالفش هستند. اکثر 15 قاضی دیوان عالی اسرائیل لیبرال‌ها هستند و فقط چهار نفر از آنان محافظه‌کار هستند. انتظار می‌رود این انقلاب ساختاری که نتانیاهو می‌خواست در قوانین ایجاد کند با سد دیوان عالی روبه‌رو می‌شود. اولین بخش آن انقلاب ساختاری را تغییر و اصلاح قوانین مربوط به دیوان عالی قرار دادند. اولین طرحی که سه روز بعد از پیروزی نتانیاهو مطرح شد همین موضوع بود. یک هفته بعد از به قدرت رسیدن نتانیاهو، هفتم ژانویه 2023 اعتراضات آغاز شد و 40 هفته به طول انجامید. دقیقاً از هفتم ژانویه 2023 تا هفتم اکتبر که جنگ اخیر آغاز شد اعتراضات ادامه پیدا کرد و بنا بود چهلمین هفته اعتراضات هم در شهرهای مختلف برگزار شود که به دلیل جنگ متوقف شده است. دامنه این اعتراضات به مرور گسترده شد و حتی افرادی که به نتانیاهو رای داده بودند به خیابان‌ها آمدند یا مخالفت خود را با اقدامات دولت ابراز می‌کردند. در نظرسنجی‌های این مدت مشخص شد چیزی حدود 60 درصد از مشارکت‌کنندگان موافق اصلاحات نیستند و هواداران اصلاحات از 37 تا 38 درصد فراتر نمی‌روند. به همین دلیل کابینه اسرائیل خیلی شرایط سختی در پیش داشت. در ابتدا طرح بسیار جاه‌طلبانه‌ای به پارلمان برده بودند که اعلام می‌کرد بعد از اینکه دیوان عالی تصمیمی را لغو کرد، دولت مجدداً بتواند ابطلال دیوان عالی را وتو کند. با توجه به اینکه پارلمان اسرائیل 120 نفر نماینده دارد با رای 61 نفر می‌خواستند این موضوع را به قانون تبدیل کنند که اعتراضات خیلی پردامنه شد و مجبور شدند این طرح را کنار بگذارند. بخش‌های زیادی از این تصمیم کنار گذاشته شد و فقط دو بخش از آن عجالتاً به تصویب رسیده که خیلی از چیزی که کابینه نتانیاهو و احزاب مذهبی دنبالشان بودند فاصله دارد. در حال حاضر خود دیوان عالی مشغول بررسی این قوانین است و هنوز فرصت هست تا همین قوانین محدود را هم لغو کند؛ اما اگر لغو نکند دیگر از برخی قدرت‌های امروزش برخوردار نخواهد بود. همین مساله باعث افزایش شکاف در جامعه اسرائیل شد و بخش‌های مهمی از دستگاه‌های دولتی درگیر این شکاف شدند. مثلاً برخی از کارشناسان موساد در اعتراضات شرکت می‌کردند. بین ارتشی‌ها دودستگی ایجاد شد و گفته می‌شود 40 هزار نفر از نیروهای ذخیره اعلام کرده بودند با ارتش اسرائیل قطع همکاری می‌کنند. بعضی از رسانه‌ها اعلام کرده بودند 40 هزار نفر عدد مهمی نیست و بیشتر از آن است؛ عدد واقعی اعلام نمی‌شود تا بقیه ارتشی‌ها تشویق نشوند از فرمان‌ها سرپیچی کنند. این دودستگی که در داخل دستگاه‌های دولتی و حکومتی در اسرائیل ایجاد شد بر عملکرد دستگاه‌های امنیتی نظامی آنان در روز هفت اکتبر اثر منفی گذاشت و دو اثر مهم داشت که به غافلگیری اولیه اسرائیل منجر شد. اول آنکه دستگاه‌های امنیتی نظامی در اسرائیل معطوف به مساله اعتراضات داخلی شدند و تصور می‌کردند بحران اصلی اعتراضات است و تا حدودی از مرزها و رویارویی با حماس غفلت کردند. نکته دوم این بود که بخشی از ارتشی‌ها و نیروهای امنیتی مخالف اصلاحات مدنظر نتانیاهو بودند و به دلیل این دودستگی سطح کارآمدی این دستگاه‌ها هم پایین آمد. نیروهای مقاومت فلسطین هم این موقعیت را برای حمله خیلی مناسب دیدند. دیدیم که یک غافلگیری مهم رقم خورد و عدد تلفات اسرائیلی‌ها در روز اول سومین رقم مهم تلفات انسانی در تاریخ 75ساله آنان است.

 موضوع تشکیل کابینه هم یکی از آن موضوعات چالش‌برانگیز بود. نحوه تشکیل کابینه چطور به بحران‌های اسرائیل دامن زد؟

بحران کابینه در اسرائیل از اواخر سال 2018 آغاز شد. همان‌طور که پیشتر اشاره کردم، نتانیاهو در آن سال‌ها با بسیاری از رهبران احزاب درگیر شده بود و شکاف هواداران نتانیاهو و مخالفانش عاملی شد که از سال 2018 تا اواخر سال 2022، در حدود چهار سال، اسرائیل پنج انتخابات را برگزار کند، این اتفاق تقریباً در دنیا بی‌سابقه است و فقط پیش از آن در آلمان شاهد چنین شرایطی بودیم که بعد از آن نازی‌ها به قدرت رسیدند. ابتدا انتخاباتی در آوریل 2019 برگزار شد، این انتخابات زودهنگام به دلیل خروج لیبرمن از کابینه و از دست رفتن حد نصاب کابینه برگزار شد. در آوریل 2019 انتخابات برپا شد، آن زمان گانت تازه وارد سپهر سیاسی شده و به رقیب نتانیاهو تبدیل شد. در این انتخابات هیچ‌کدام از دو حزب بزرگ نتوانستند به پیروزی مطلق برسند و آن 61نفری را که برای تشکیل کابینه لازم است به دست نیاوردند. بنابراین کار به انتخابات بعدی در سپتامبر همان سال کشید و مجدد همان اتفاق تکرار شد. بعد از آن انتخاباتی در سال 2020 برگزار شد و باز این بحران ادامه پیدا کرد و فقط یک کابینه کوتاه‌مدت هشت‌ماهه را برای گذر از دوران پاندمی کرونا تشکیل دادند. ائتلافی میان گانت و نتانیاهو برای حل کردن بحران کرونا شکل گرفت و تا حدودی اختلافاتشان را کنار گذاشتند. در نهایت اختلافات بالا گرفت و گانت از انتخابات خارج شد و کار به انتخابات بعدی کشید. انتخابات 2021 حزب لیکود، حزب نتانیاهو، توانست با اختلاف زیادی اول شود؛ اما سه تا از احزاب راست‌گرا به احزاب میانه و احزاب چپ و با کمک یکی از احزاب عربی کابینه‌ای تشکیل دادند که یک سال و نیم قدرت داشت و بعد از 14 سال نتانیاهو را از قدرت بیرون کردند که خیلی اتفاق عجیبی بود. اسم این ائتلاف را کابینه «وحدت ملی» گذاشتند که معمولاً در شرایط اضطراری در دنیا چنین کابینه‌ای تشکیل می‌شود. سرانجام کابینه وحدت ملی که با مشارکت لاپید و بنت تشکیل شده بود در اواخر سال 2022 مجبور شد انحلال خود را اعلام کند و انتخابات زودهنگام برگزار کند که در آن انتخابات نتانیاهو مجدد توانست پیروز شود. پیروزی قاطعی با 64 کرسی احزاب لیکود و موتلفانش بود و بحران تشکیل کابینه تا حدی بر طرف شد.

اما در حقیقت کاملاً حل‌وفصل نشد؛ اگرچه انتظار داشتند بعد از این پیروزی قاطع نتانیاهو بتواند چهار سال راحت ریاست کند اما پس از آن اعتراضات آغاز شد و دودستگی که در انتخابات پنج‌گانه وجود داشت دوباره مردم در اعتراض به مخالفت با اصلاحات دیوان عالی به خیابان آمدند. تنها تفاوت آن این بود که برخی از طرفداران حزب لیکود هم به معترضان پیوستند که تا حدی باعث افت محبوبیت حزب لیکود شد که تا یک ماه پیش و آغاز روز جنگ ادامه داشت.

 اگر وحدت ملی شکست نمی‌خورد باز هم شاهد بروز اعتراضات بودیم؟

احتمالاً اعتراضات کمتر می‌شد. آن کابینه‌ای که اواسط سال 2021 تا اواخر سال 2022 در قدرت بود خیلی سعی کرده بود مقداری این شکاف‌ها را کمتر کند. اولاً از جناح‌های مختلف احزاب حضور داشتند؛ عرب‌ها، راست‌گراها، میانه‌روها و چپ‌ها در آن کابینه فعال بودند. بعد از 70 سال یک حزب عرب مجدد وارد کابینه حاکم شده بود، که اتفاق مهمی بود. این کابینه بودجه‌ای را که قرار بود به مناطق عرب‌نشین اختصاص دهد با نیت کاهش تبعیض چند برابر کرد. سطح درآمدها را افزایش دادند که بخشی از بحران نتانیاهو در مورد همین موضوع بود. قوانین وجهه سکولاریستی‌تری پیدا کرد؛ مثلاً یکی از قوانینی که برای مذهبی‌های اسرائیل مهم است و بر سر آن دعوا شده دو موضوع مهم است. یکی بحث فعالیت کارخانه‌ها و دستگاه‌های دولتی و ناوگان‌های عمومی در روز شنبه است؛ از این روز به نام شبات یاد می‌شود که روز مقدس مذهبی‌هایشان است. تولید در این روز ممنوع است و مغازه‌ها باید در این روز بسته باشند، مگر آنهایی که لازم است برای رفع نیاز مردم باز باشند. دیده شده برخی از مذهبی‌های اسرائیل به عنوان اعتراض روبه‌روی اتوبوس‌ها می‌نشینند که در روز شنبه نتوانند کار کنند. وقتی مذهبی‌ها به قدرت می‌رسند تلاش می‌کنند این قوانین را به نفع خود تغییر دهند، سکولارها در زمان قدرت برعکس عمل می‌کنند. دومین موضوع مساله سربازی رفتن مذهبی‌هاست. این موضوع دعوای میان مذهبی‌ها و سکولارها را بیشتر می‌کند. مذهبی‌ها به‌ویژه آنان که در علوم دینی تحصیل می‌کنند دوست ندارند به سربازی بروند. می‌گویند ما عمرمان را صرف علوم دینی می‌کنیم بنابراین باید از سربازی معاف شویم. در مقابل سکولارها هم این‌طور استدلال می‌کنند که ما جامعه‌ای هستیم که همواره بحران امنیت داشته است و همیشه جانمان را در کف می‌گیریم اما شما حاضر نیستید در این موضوع مشارکت داشته باشید. وقتی کابینه‌های سکولارتر به قدرت می‌رسند مذهبی‌ها را مجبور می‌کنند سربازی بروند و وقتی مذهبی‌ها وارد دولت می‌شوند معافیت خود را بیشتر کرده و بودجه‌های مدارس مذهبی را افزایش می‌دهند.

از اواخر سال 2022 بحرانی در داخل کابینه شکل گرفت و چند نفر از اعضای آن استعفا کردند. این کابینه خیلی حداقلی بسته شده بود که کلاً 61 نفر حامی داشت و دارای حداقل تعداد نماینده‌های حامی بود، پس زمانی که یک نفر استعفا کرد 60 نفر شدند. بعد یک نفر دیگر هم استعفا کرد و 59 نفر شدند بنابراین مجبور شدند انتخابات زودهنگام برگزار کنند. بر این اساس نتانیاهو توانست کابینه‌ای یکدست را تشکیل دهد. مذهبی‌ترین کابینه تاریخ اسرائیل بر سر کار آمد و خیال نتانیاهو راحت شد که دیگر می‌تواند اصلاحاتی را که مدنظرش هست اعمال کند.

 آمارها نشان می‌دهند از سال 2019 اسرائیل در شاخصه‌هایی مثل مسکن، زنان، رشد اقتصادی و بیکاری دچار رکود شده و نتوانسته به رشد برسد. چرا پیش از این زمان اسرائیل می‌توانست بر مشکلات داخلی فائق آید و در شاخصه‌هایی که ذکر کردم پیشرفت کند اما به مرور توانایی‌اش را از دست داد؟

مساله اصلی در سال 2020-2019 پاندمی کروناست که شاخص اقتصادی بسیاری از کشورهای جهان را تنزل داد و رشد خیلی از کشورها منفی شد. اسرائیل هم به شدت تحت تاثیر پاندمی کرونا قرار گرفت؛ هم رشد اقتصادی‌اش منفی شد و هم تورمش بالا رفت و به حدود 20 درصد رسید و هم بیکاری به 34 درصد افزایش پیدا کرد. این شرایط بیشتر به دلیل قوانین منع تردد ایجاد شده بود و نارضایتی زیادی هم در جامعه به‌ وجود آورد. اما از سال 2021 شاخصه‌های اقتصادی اسرائیل مجدداً مثبت شده است. یکی از اولین واحدهای سیاسی در دنیا بودند که خیلی سریع سعی کردند واکسیناسیون را انجام دهند و پنج دوز را به سرعت تزریق کردند تا تاثیر منفی اقتصادی را به حداقل برسانند. تاثیر پاندمی کرونا بر اقتصاد آنقدر زیاد بود که گانت به عنوان رقیب و مخالف نتانیاهو مخالفت‌های خود را کنار گذاشت و ائتلافی را شکل داد. شرایط آنقدر وخیم بود که دو نفری که اصلاً چشم دیدن یکدیگر را نداشتند با هم کابینه ائتلافی تشکیل دادند. هشت ماه هم عمر این ائتلاف طول کشید و نهایتاً به دلیل اختلافاتشان به‌ویژه بر سر بودجه دولت مجدداً آن کابینه هم دچار فروپاشی شد. در سال‌های اخیر با توجه به کاهش اثر کرونا بر اقتصاد آمار شاخصه‌ها بهبود یافت.

در حوزه زنان که به صورت مشخص به آن اشاره کردید باید گفت معمولاً وقتی کابینه‌های سکولاریستی‌تر به قدرت می‌رسند سهم زنان در بازار کار یا در میان فعالان سیاسی افزایش پیدا می‌کند و کابینه‌های مذهبی تلاش می‌کنند این سهم را کنترل کنند. با توجه به اینکه از اول سال 2023 مذهبی‌ترین کابینه اسرائیل بر سر کار آمده و به قدرت رسیده است؛ تلاش شده تا نقش‌آفرینی زنان را کنترل کنند و در آمارهای منتشرشده مربوط به شاخصه مشارکت زنان افت اتفاق افتاده است.

 سوال اصلی این است که جنگ اخیر چه تاثیری بر سیاست داخلی اسرائیل گذاشته، اما پیوست مهم این پرسش آن است که غافلگیری نیروی امنیتی و نظامی اسرائیل در حمله حماس چه اثری بر سیاست داخلی آنان خواهد گذاشت؟

اسرائیل قبلاً در تاریخ بار دیگری هم غافلگیر شده بود، در سال 1973. آن زمان دولت‌های مصر و سوریه حمله غافلگیرانه‌ای انجام داده بودند؛ 6 اکتبر جنگ آغاز شد و تا 26 اکتبر ادامه پیدا کرد. در هفته اول این 20 روز جنگ اسرائیلی‌ها هم خیلی در میدان جنگ عقب افتاده بودند و هم ضربه بزرگی خورده بودند. سوری‌ها تقریباً توانسته بودند جولان اشغالی را پس بگیرند و بخش بزرگی از صحرای سینا را که اسرائیلی‌ها از مصر در سال 67 اشغال کرده بودند، از مصری‌ها پس گرفتند. اما در هفته‌های بعد، اسرائیل توانست ورق را برگرداند و در جنگ پیروز شد. اما این پیروزی باعث نشد اعضای ارشد کابینه و مقامات نظامی و امنیتی تحت تاثیر قرار نگیرند. همه آنان بعداً دادگاهی شدند و سوال و جواب پس دادند؛ از جمله شخص خود نخست‌وزیر گلدن مایر که یک سال بعد از جنگ مجبور شد کلاً برای همیشه از سیاست خداحافظی کند. آن زمان جناح چپ بر سیاست اسرائیل تسلط داشت؛ اما برای اولین‌بار در آن زمان جناح چپ شکست خورد و در انتخابات 1977 حزب لیکود برای اولین‌بار پیروز شد. به نظر می‌رسد ما باید در سیاست داخلی اسرائیل منتظر چنین تغییراتی باشیم. نتانیاهو در طول سال‌هایی که نخست‌وزیر بوده، همواره به مساله‌ای تاکید می‌کرد و تمرکز داشت و آن این بود که آن شخصی که می‌تواند امنیت اسرائیل را تامین کند من هستم. او تاکید می‌کرد که چپ‌گراها و لیبرال‌ها ضعیف هستند، همیشه از صلح صحبت کرده‌اند اما نه‌تنها صلحشان به نتیجه نرسید بلکه گروه‌های فلسطینی با موشک به ما حمله کردند؛ اما از زمانی که من در قدرت هستم کسی این کار را با من نکرده و هر کسی را که به اسرائیل حمله کرده من به شدت تنبیه کردم. به خاطر همین موضوع ملقب شده بود به آقای امنیت. اما الان غافلگیری و حملاتی که به اسرائیل وارد شد باعث شده چهره او به شدت مخدوش شود و اعتماد به دستگاه‌های نظامی و امنیتی میان افکار عمومی پایین آمده و نگرانی و نارضایتی‌ها میان اسرائیل زیاد شده و 86 درصد شرکت‌کنندگان نظرسنجی روزنامه معاریف اعلام کردند ما کابینه را در این شکست مقصر می‌دانیم. 56 درصد هم اعلام کردند که نتانیاهو باید استعفا کند.

 می‌توان منتظر این استعفا بود؟

به نظر می‌رسد نتانیاهو اهل این رفتارها نیست. به فشارهایی که بر او خواهد آمد یا احساس شکستش بستگی دارد، اما شخصیت نتانیاهو طوری است که معمولاً سعی می‌کند از زیر بار مسوولیت شانه خالی کند. نظرسنجی از داخل حزب خود نتانیاهو، حزب لیکود انجام شده که 68 درصد گفته بودند نتانیاهو را مقصر می‌دانند. یعنی نتانیاهو بین هواداران حزب لیکود هم در حقیقت رای و اعتبار زیادی را از دست داده است و احتمال اینکه این حزب به سمت انتخاب رهبر جدید برود هست. در حوزه نظرسنجی‌هایی که نشان می‌دهد اگر امروز انتخابات برگزار شود احزاب چقدر رای می‌آورند و چند کرسی در پارلمان قسمتشان می‌شود؛ تغییرات زیادی پیش آمده که جالب توجه است. سال گذشته در انتخابات نوامبر 2022 حزب لیکود 32 کرسی به دست آورد و حزب آقای گانت 12 کرسی به‌دست آورد و آن حزب چهارم شد. در نظرسنجی‌های جدید حزب گانت 40 کرسی را به دست می‌آورد و حزب لیکود 18 کرسی را به دست آوردند. این نشان می‌دهد بخشی از رای حزب لیکود که هیچ‌وقت در این 10 سال جدا نمی‌شد و زیر 30 کرسی در نظرسنجی‌ها نداشته، از آن جدا شده و به حزب مقابل متصل شده است.

در هفته اول جنگ به خاطر بحرانی که در غافلگیری ایجاد شد گانت، اعلام کرد به صورت موقت حاضر است وارد کابینه جنگ شود. کابینه جنگی امروز اسرائیل، سه عضو دارد؛ گانت، نتانیاهو و گالانت وزیر دفاع. فقط این سه نفر هستند که برای استراتژی اسرائیلی‌ها در ادامه جنگ تصمیم می‌گیرند. فعلاً گانت برنده این تحولات است. هم اعتراضاتی که از اول سال 2023 شروع شد محبوبیت او را بالا برده بود و هم این جنگ. غافلگیری جناح راست و حزب لیکود در این جنگ محبوبیت او را به شکل فزاینده‌ای افزایش داده است. اگر این شرایط ادامه پیدا کند در ماه‌های بعد از جنگ می‌توان انتظار داشت بحرانی مشابه بحران کابینه وحدت ملی که کابینه استعفاها بود آغاز شود. همچنین می‌توان انتظار داشت تحت تاثیر کمیته‌های حقیقت‌یابی که اعلام شده به زودی در ارتش، اطلاعات ارتش، دستگاه‌های امنیتی و خود دولت تشکیل خواهد شد تا علت غافلگیری هفتم اکتبر را پیدا کنند و به نتایجی برسند که بعد از جنگ دادگاه‌هایی بخشی از کابینه را مجبور به استعفا کنند و کابینه از هم بپاشد. احتمال اینکه بعد از جنگ کابینه دچار فروپاشی شود و انتخابات زودهنگام برپا شود هست.

 اقتصاد اسرائیل توان پرداخت هزینه‌های سهمگین جنگ را دارد؟ تا کجا می‌تواند این هزینه‌ها را تامین کند؟

براساس تحلیل‌های انجام‌شده، هزینه‌های جنگ برای اقتصاد اسرائیل خیلی سنگین است. پیش‌بینی می‌شود بعد از جنگ 11 درصد این اقتصاد کوچک خواهد شد. هرچقدر جنگ ادامه پیدا کند فشار بر اقتصاد اسرائیل بیشتر می‌شود؛ اما اسرائیل ویژگی مهمی دارد و آن حامیان بسیار زیادی است که کمکش می‌کنند. کشورهای اروپایی و آمریکا خیلی شدید کمکش می‌کنند. کمک‌های مالی و تسلیحاتی که از طرف حامیانش می‌شود بخشی از این فشار را کنترل می‌کند. خیلی‌ها می‌گویند بعید نیست معضلات اقتصادی داخلی ناشی از جنگ بر تصمیم آنان برای ادامه جنگ تاثیر بگذارد و تصور می‌شود شاید این شرایط و تنگناها باعث شود اسرائیل زودتر جنگ را تمام کند، اما به نظر من بعید است؛ چرا که کمک‌های بسیار خوبی دارد دریافت می‌کند. احتمالاً جنگ را می‌تواند یک تا دو ماه هم ادامه دهد.