دست در دست خرس
چرا تجارت با روسیه افزایش یافت؟
مردم وقتی درباره شرایط برابر سخن میگویند، در ورودی گود زورخانه را مثال میزنند که هرکس با هر قد و وزنی که دارد، باید خم شود تا بتواند از آن عبور کند. اقتصاد هم مثل گود زورخانه است؛ برای ورود باید خم شوی. بیش از یک قرن است که روسها به کالای ایرانی علاقهای نشان نمیدهند و تجار ایرانی را به رسمیت نمیشناسند. تا بوده همین بوده که روسها هرچه خواستهاند به بازارهای ایران تحمیل کردهاند اما ترجیحشان این بوده که از ایران کالایی نخرند. این روزها اما شرایط از اساس با گذشته فرق دارد. روسیه دیگر روسیه قدیم نیست و ایران هم مثل گذشته در موضع ضعف قرار ندارد. ادامه تحریمهای اقتصادی غرب به فرار مغزها و فرار سرمایه از روسیه منجر شده است. اقتصاد روسیه به شدت به صادرات نفت و گاز وابسته است. در سالهای اخیر، قیمتهای پایین نفت، بار مالی ناشی از الحاق کریمه و تلاشها برای تسلیح مجدد ارتش، مالیه عمومی را در این کشور تحت فشار قرار داده است. به دلیل اقدامات روسیه در اوکراین، درخواست روسیه برای پیوستن به سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه نیز برای مدت نامعلومی به تعویق افتاده است.
ما بیش از 40 سال است که رفتهرفته در حال حذف از بازارهای جهانی هستیم اما روسیه ناگهانی به حوض آب سرد پریده است. تحریمها اقتصاد هر دو کشور را مختل کرده و تجار دو کشور بازارهای محدودی را پیشروی خود میبینند. روسیه تا پیش از حمله نظامی به اوکراین، جولانگاه برندهای غربی بود، در خانههای روس مصالح اروپایی به کار برده میشد و لوازم صوتی و تصویری اغلب روسها آلمانی و فرانسوی بود. مردم این کشور ماشینهای آلمانی و فرانسوی سوار میشدند، جوانان این کشور کفشهای آمریکایی به پا میکردند، پیراهن و شلوارشان ایتالیایی بود، عطر فرانسوی میزدند و «پودینگ یورکشایر» انگلیسی سفارش میدادند.
با آغاز تحریمها، همه چیز ناگهان فرو ریخت. برندهای بزرگ مانند اپل، ایکیا و نایک از بازار روسیه خارج شدند و رستورانهای معروف اروپایی شعبههای خود را تعطیل کردند. به این ترتیب رفاه مردم روسیه کاهش یافت. ترکیه از این فرصت استفاده کرد و بخش زیادی از بازار روسیه را به تصرف خود درآورد اما ایران در کوتاهمدت نتوانست از فرصت به وجودآمده، بهره ببرد. اکنون شرایط از اساس تغییر کرده است. در یک قرن گذشته هیچگاه به اندازه امروز، زمینه برای تجارت میان ایران و روسیه مهیا نبوده است. در طول تاریخ کمتر سابقه داشته که تجار روس به تجارت با ایرانیان علاقه نشان دهند. به همین دلیل تجار ایرانی اعتمادبهنفس بیشتری پیدا کردهاند چون هم طرف روسی را مشتاق میبینند و هم بازار روسیه را مساعد میدانند. در حال حاضر خیلی از شرکتهای ایرانی بازار روسیه را برای تجارت مساعد میبینند. پروازها میان شهرهای مهم دو کشور برقرار است و تجار برای مذاکره و عقد قرارداد مدام در رفتوآمد هستند. گردشگران روسی به ایران میآیند و اخیراً تورهای سفر به روسیه رونق گرفته است. دومین بانک بزرگ روسیه در ایران دفتر نمایندگی دایر کرده و امور خود را به دو تکنوکرات ایرانی باسابقه سپرده است. مدیر ایرانی بانک «وِتِبِ» در تهران یک صراف و مدیر بانکی باسابقه است و قائممقام او نیز سالها سابقه مدیریت در بازارهای مالی را دارد. همچنین بخش خصوصی ایران در مسکو دفتری دائمی دایر کرده تا مذاکرات تجار دو کشور را تسهیل کند. دولت روسیه برای اینکه صنعتگران ایرانی را به فعالیت در این کشور متقاعد کند، تسهیلات ویژهای در نظر گرفته است. بانکهای این کشور حاضرند به صنعتگران ایرانی تسهیلات بپردازند تا آنها در مناطق صنعتی این کشور کارخانه راهاندازی کنند. اغلب شرکتهای بزرگ ایرانی این پیشنهادها را پذیرفته و فعالیت خود را در این کشور آغاز کردهاند. مسکو و تهران شرکای مهمی برای یکدیگر بوده و هستند و در سالهای اخیر همواره روابط سیاسی و اقتصادی مطلوب بوده است. با وجود این کمبود زیرساخت و نبود برنامهریزی منظم باعث شده ظرفیت صادرات کالای ایرانی به روسیه آنطور که باید افزایش نیابد.
این فرازونشیبها را میتوان در آمار سالهای گذشته به خوبی متوجه شد. در سالهای گذشته بر حجم تجارت میان دو کشور افزوده شده و به نظر میرسد ریل پیشرفت روابط اقتصادی کمی مستحکمتر شده است و این خبری خوب برای تاجران ایرانی خواهد بود. تجارت با روسیه البته با موانع زیادی مواجه است. از جمله اینکه قانونگذاران دو کشور موانعی سر راه تجار قرار دادهاند که نیاز به بازنگری دارد. این موانع شامل موانع تعرفهای و غیرتعرفهای است. بهطور مثال قانون اجازه اعمال ممنوعیت و محدودیت بر واردات برخی کالاها (محصولات یا مواد خام) را به روسیه میدهد. این قوانین برای کشورهای خارجی نهچندان دوستمنشأ وضع میشوند. ایران در این فهرست قرار ندارد اما مسیر تجار ایرانی مثل تجار ترکیه هموار نیست. ترکها موفق شدند با لابی گسترده، موانع را برطرف کنند اما ایرانیها هنوز موفق نشدهاند. شواهد نشان میدهد بعد از جنگ روسیه و اوکراین، رابطه تجاری روسیه و ایران پررنگتر و قویتر شده است. تحت تاثیر این تحولات، ارزش تجارت ایران و روسیه در سال 1401 به بالاترین حد خود در پنج سال منتهی به این سال رسیده و این در شرایطی است که روند رو به رشد تجارت دو کشور در سال جاری هم ادامه داشته است.
در شش ماه ابتدایی امسال، تجارت ایران و روسیه 4 /1 میلیارد دلار بوده است. روسها در این دوره زمانی 925 میلیون دلار کالا به ایران صادر کردهاند و روند فعالیت تجار ایرانی نیز تشدید شده است. روسها در حال حاضر متقاضی محصولات غذایی و انواع میوه ایرانی هستند و به نظر میرسد مسیر برای صادرات پسته و خشکبار ایرانی نیز هموار شده است. سال گذشته قطعات صنعتی از جمله قطعات توربوجت، عمدهترین کالای صادراتی ایران به روسیه بوده است و در مقابل، ایرانیها از روسیه گندم، ذرت و چوب ارهشده وارد کردهاند.
اخیراً شرکتهای تولیدکننده سیمان و پتروشیمی به بازارهای روسیه علاقهمند شدهاند و تولیدکنندگان کاشی و سرامیک نیز در حال مقدمهسازی برای حضور در این بازار هستند. محمدرضا گنجی، مدیرعامل شرکت آرتاویلتایر اخیراً به روزنامه دنیای اقتصاد گفته: «اکنون به کشورهای عراق، افغانستان، یمن، ارمنستان و روسیه تایر صادر میکنیم. بهترین بازار ما در شرایط کنونی روسیه است که به دلیل تحریمهای اروپا و آمریکا، بازار بسیار مطلوب و درآمدزایی برای ما شده است. ما هر روز به روسیه صادرات تایر داریم و از محل آن نیز ارزآوری مناسبی در حال انجام است.»
در این گزارش که با راهنمایی مجتبی موسویان، معاونت پیشین خارجی وزارت بازرگانی و کارشناس اوراسیا نوشته شده، نگاهی به تاریخچه روابط اقتصادی ایران و روسیه انداختیم، فرصت طلایی پیشروی تجارت خارجی ایران را بررسی کردیم و در انتها به چالشها و موانع بر سر راه تجارت میان دو کشور پرداختیم.
نقطه عطف رابطه
چرا روسیه مهم است و مهمتر شده؟ روسیه به عنوان یکی از مهمترین همسایههای 15گانه ایران از بعد سیاسی، دفاعی و همینطور تجاری و اقتصادی بسیار حائز اهمیت است. این کشور دوازدهمین اقتصاد بزرگ دنیاست و در واقع یک کشور قاره محسوب میشود و از طرفی واردات و صادرات آن نیز در میان 15 کشور همسایه ایران از همه بیشتر است. از طرف دیگر با توجه به برخی موارد همچون تحریم غرب علیه روسیه که در حال حاضر به شدت در حال افزایش است و به عبارتی بیش از 11 هزار مورد تحریم و به عبارت دیگر بیش از 17 هزار مورد تحریم از سوی جهان غرب برای روسیه اعمال شده، این کشور نیز متقابلاً ورود کالاهای غربی به کشورش را محدود و ممنوع کرده است. همه این موضوعات در کنار یکدیگر فرصت بسیار بزرگی را برای ایران فراهم کرده است. در نگاهی به تاریخچه روابط میان ایران و روسیه نیز باید از یک نقطه عطف سخن گفت؛ گرچه روابط ایران با روسیه طی 10 سال گذشته روند خیزشی و رو به توسعهای داشته است اما در بعد تجاری این اتفاق در سال 1398 و با انعقاد موافقتنامه موقت تجارت آزاد میان ایران و اتحادیه اوراسیا تشدید شد. پنج کشور روسیه، بلاروس، ارمنستان، قرقیزستان و قزاقستان عضو این اتحادیه هستند و ایران چهار سال پیش برای اولینبار در طول تاریخ روابط تجاری خود، با یک اتحادیه قرارداد بست. این قرارداد که در واقع یک قرارداد موقت بود و فقط شامل 800 کالا میشد (تقریباً 500 کالا برای ایران و 300 کالا برای طرف مقابل) تاثیرات بسیار خوبی روی صادرات ایران به این اتحادیه و مخصوصاً روسیه داشت. شاهد مدعا نیز این است که این موافقتنامه در زمان شیوع کووید 19 در سال 2019 که اقتصاد کل دنیا تحت تاثیر بود عملکرد خوبی از خود نشان داد. در سالهایی که کرونا شایع شده بود و شاهد کاهش صادرات به بسیاری از کشورهای جهان از جمله چین، عراق، پاکستان، ترکیه، هند و خیلی از شرکای اصلی تجاری خود بودیم و همزمان با این وضعیت خروج ترامپ از برجام فشارهای تحریم علیه ایران را افزایش داد، اما گسترش روابط تجاری ایران با اتحادیه اوراسیا باعث شد نهتنها تاثیرات شیوع کرونا و همینطور خروج آمریکا از برجام تا حدودی خنثی شود بلکه شاهد رشد قابل ملاحظهای در صادرات به روسیه باشیم. یعنی در زمانی که کرونا اقتصاد جهان را به رکود فرو برده بود و همزمان تحریمها علیه ایران تشدید شده بود، صادرات ما به روسیه رشد داشت و این موضوع ثابت کرد موافقتنامه بسیار خوب عمل کرد. بنابراین نقطه عطف روابط ایران و روسیه را باید در 5 آبان 1398 دید. از طرف دیگر این موافقتنامه موقت در حال تبدیل به یک موافقتنامه دائمی است و در این صورت حدود 93 درصد از کالاها را تحت پوشش قرار میدهد. این اتفاق که گفته میشود در سال آینده عملیاتی خواهد شد میتواند تاثیر شگرفی در افزایش صادرات به این پنج کشور و بهخصوص روسیه داشته باشد. چرا باید بر روسیه تاکید کرد؟ چون تقریباً 75 درصد از اقتصاد اتحادیه اوراسیا را فدراسیون روسیه تشکیل میدهد و این باعث میشود فعالان اقتصادی در بخش واردات و صادرات متوجه این بازار شوند.
اما اتفاق مهمی که باعث بهبود روابط تجاری ایران و روسیه شده همانطور که پیشتر نیز به آن اشاره شد بحث جنگ اوکراین و خروج سرمایهها، برندها، کارخانهها و شرکتهای غربی از روسیه است که باعث به وجود آمدن خلأ بزرگی در این کشور شده است. این موضوع برای آن دسته از کشورها که روسیه آنها را در دسته دوستان خود قرار میدهد فرصت مهمی است. این فرصت برای کشورهای چین، هند، ایران، ونزوئلا، ترکیه و... بازار بسیار خوبی فراهم آورده است. روسیه در سال تقریباً بیش از 290 میلیارد دلار کالا وارد میکند؛ این میزان حجم بالایی کالا را شامل میشود که هیچکدام از کشورهای همسایه ایران این حجم از واردات را ندارند، بسیاری از این کالاها مصرفی است و ایران تولیدکننده آنهاست. از طرفی اقتصاد ایران و روسیه یک اقتصاد مکمل است، به این معنا که کالاهایی که در ایران تولید میشود مورد نیاز روسیه است و خیلی از محصولات تولیدشده در روسیه نیز در ایران مصرف میشود، بنابراین به نظر میرسد با وجود این موافقتنامه و همچنین شرایطی که در پی تحریمهای وسیع غرب علیه روسیه به وجود آمده چشمانداز بسیار خوبی در توسعه صادرات به روسیه پیشروی ایران است، فرصتی که البته باید از جانب فعالان اقتصادی و سیاستگذاران این حوزه درک شود و همگی خود را آماده حضور در بازاری با مقیاس بالا کنند.
در ستایش همسایگی
روسیه یکی از همسایههای مهم ماست و نمیتوان آن را نادیده گرفت، در طول تاریخ بین ایران و روسیه همواره روابطی برقرار بوده است. پیش از انقلاب و در دوره پهلوی اول نیز که ابتدا به انگلیس و بعد به آلمانها تمایل بیشتری وجود داشت باز هم به روسیه که در آن زمان اتحادیه جماهیر شوروی بود بیتوجه نبوده و با آن کشور موافقتنامههای تجاری امضا میشد. در زمان پهلوی دوم نیز اگرچه گرایش محمدرضاشاه به آمریکا و اروپا بیشتر بود اما با این حال در سال 1342 همکاریهای قابل توجه اقتصادی با اتحادیه جماهیر شوروی انجام شد. البته در زمان محمدرضاشاه فقط به واسطه یکسری خریدهای محدود نظامی، کارخانه ذوبآهن و نیروگاه رامین ارتباطات اقتصادی برقرار بود و در واقع کل همکاری ایران با روسیه در همین حد بود. ایران در آن زمان در اردوگاه غرب و عضو پیمان سنتو بود، سنتو که شامل ایران، ترکیه و پاکستان بود کمربندی برای مهار اتحادیه جماهیر شوروی محسوب میشد. بنابراین همکاریهای ایران و روسیه قبل از انقلاب به صورت مقطعی و تاکتیکی و صرفاً به این منظور بود که با همسایه نیز بدهبستانی انجام شود و رابطهای وجود داشته باشد اما ارتباطات استراتژیک ایران قبل از انقلاب عمدتاً با آمریکا و بعضاً کشورهای اروپایی بود. در حال حاضر میتوان گفت با توجه به اینکه دامنه تحریمها علیه ایران و همچنین روسها از جانب غرب شدت گرفته این خود باعث همگرایی این دو کشور شده است. امروز هر دو کشور مورد تخاصم غرب قرار گرفتهاند و ضربالمثلی هست که میگوید دشمن دشمن من دوست من است. همسایه باشید، در سوریه هم در کنار هم باشید، زمینههای همکاری هم وجود داشته باشد ارتباط ناگزیر است. در حال حاضر ایران در کریدور شمال-جنوب به گونهای نقشآفرینی میکند که راه دسترسی روسها به شبهقاره هند و آسیای جنوب شرقی است. خلاصه اینکه بالاخره همسایه همسایه است، وقتی یک همسایه در کنار شما قرار دارد شما در تمامی ابعاد از جمله فرهنگی، اقتصادی، دفاعی و... مجبورید پروتکلها و ترتیباتی را برقرار کنید و در همین راستا از سال 1999 به بعد که پوتین در روسیه به قدرت رسید تا الان بیش از 25 سال است که روابط سیاسی ما برقرار و از جنبههای مختلف روبهرشد بوده است. اما در این میان روابط اقتصادی ما پابهپای روابط سیاسی پیشرفت نکرده است. در روابط سیاسی به حدی همکاری داریم که در سوریه به مشارکتی خاص رسیدیم اما در حوزه روابط اقتصادی بهرغم تلاشهای دو دولت هنوز تمام ظرفیتهای بین دو کشور برای همکاری و افزایش حجم معاملات فعال نشده است و این موضوع نیاز به سازوکارهایی دارد که بخشی از آنها بر عهده دولت و بخشی بر عهده بخش خصوصی است.
همانطور که پیشتر نیز به آن اشاره شد موافقتنامهای که با اوراسیا منعقد شده اهمیت ویژهای دارد بهطوری که حتی گفته میشود قبل از انقلاب با هیچ کشور غربی هم امضا نشده و اولین موافقتنامه تجارت آزادی است که میان ایران و یک اتحادیه است که در راس آن فدراسیون روسیه قرار دارد، در نتیجه به نظر میرسد دامنه و عمق همکاریهایی که الان در ایران و روسیه وجود داشته در تاریخ این دو کشور کمسابقه باشد.
اصل فراموششده
مهمترین مشکلی که بر سر راه تجارت خارجی ایران و نه فقط با روسیه که با همه کشورها وجود دارد این است که هیچوقت تجارت خارجی جزو اولویتهای پنجگانه ایران نبوده است. تاثیر جغرافیا، تاریخ، وضعیت ژئوپولیتیک یا هرچه هست باعث شده ایران به مسائل سیاسی، امنیتی، دفاعی، فرهنگی و انرژی اولویت بیشتری دهد. ما هیچگاه مانند ژاپن یا کره جنوبی تجارت خارجی را اولویت قرار ندادیم و این در حالی است که بهبود وضعیت تجارت خارجی و در نتیجه اقتصاد میتوانست همه اولویتهای ما را که به نظر نمیرسد تاکنون توفیق چشمگیری در آنها حاصل کرده باشیم نیز بهبود دهد. با این همه در برهه حساس کنونی اگر میخواهیم از فرصت بهوجودآمده استفاده کنیم راه گریزی نیست، باید یکبار برای همیشه تجارت خارجی را در اولویت قرار دهیم و ایمان بیاوریم که عملکرد قوی در بخش تجارت خارجی مطمئناً تاثیرات خود را در بخشهای دیگر از جمله فرهنگ، اجتماعی و حتی زندگی روزمره مردم میگذارد. بنابراین در قدم اول نیاز است اولویت را بر اساس رشد در فعالیتهای اقتصادی با رویکرد صادراتی بگذاریم. چالش بعدی بر سر راه توسعه صادرات توانمندسازی بخش تولید و شرکتهای صادراتی است. در حال حاضر ایران شرکتهای بزرگ صادراتی در بخش سیمان و پتروشیمی دارد اما برای مثال در بخش غذایی ندارد و این در حالی است که روسیه سالی 35 میلیارد دلار مواد غذایی وارد میکند. این یعنی ایران با بازاری بزرگمقیاس و پرکشش مواجه است حال آنکه تولیدکنندههای ما در این بخش عمدتاً واحدهای کوچک و متوسط هستند. بنابراین چالش مهم بعدی راهاندازی شرکتهای بزرگ است. شرکتهایی با ابعادی مانند دل، چیکیتا یونایتد، فروت و...که موز، آناناس و بعضاً محصولات کشاورزی مورد نیاز در دنیا را تامین میکنند. اما ما در تامین مواد غذایی روسیه کجای راه ایستادهایم؟ برای مثال روسیه سالانه یک میلیارد و 200 میلیون دلار مرکبات وارد میکند و ایران نیز از تولیدکنندگان مرکبات است اما سهم ما از بازار مرکبات روسیه به 10 درصد تامین نیاز این کشور هم نمیرسد. در بخش سیب درختی روسیه سالانه حدود 500 میلیون دلار سیب وارد میکند و ایران در حالی که یکی از بزرگترین تولیدکنندگان سیب در منطقه بهشمار میآید نتوانسته از این بازار بزرگ استفاده کند و البته این موضوع علاوه بر ضعف در تولید بزرگمقیاس و نبود شرکتهای جهانی به ضعف بزرگتری به نام لجستیک برمیگردد.
وقتی طبقات خانهای را از 4 به 10 افزایش میدهید نیاز است آسانسورهای این آپارتمان نیز افزایش یابد تا بتواند جمعیت جدید را پوشش دهد و این موضوع در مورد سیستم حملونقل ما و گسترش رابطه با روسیه نیز صدق میکند. ایران در بخش حملونقل مشکلات جدی دارد و چون بخشی از زنجیره مربوط به تجارت به حملونقل برمیگردد و با توجه به اینکه روسیه کشور بزرگی است و هشت ماه از سال در آنجا زمستان است لجستیک بسیار اهمیت پیدا میکند. بنابراین تا مساله لجستیک در ایران حل نشود به نظر نمیرسد آنچنان توفیقی در گرفتن سهم بیشتر از بازار روسیه حاصل شود.
یکی از دلایلی که ایران در صادرات و واردات به چین موفق عمل کرده این است که هزینههای لجستیک به چین بسیار کمتر از ارسال کالا از ایران به روسیه است. کشتیها همیشه به سمت چین در حرکت هستند و وقتی هزینه لجستیک پایین باشد، بنیه تولید وجود داشته باشد و شرکتهای بزرگ نیز فعال باشند در آن زمان حتی اگر بازار روسیه تحریم هم نباشد و شرکتهای بزرگ غربی نیز در آنجا حضور داشته باشند باز قدرت و مزیت رقابتی برای ایران محفوظ است اما در شرایط فعلی و با وجود فراهم بودن پنجره فرصتی عظیم برای تجارت خارجی ایران مشکلات زیرساختی مانعی جدی برای این موضوع هستند. موضوع لجستیک آنقدر چالش بزرگی است که از سمت تجار ایرانی از آن به عنوان متهم ردیف اول عدم گسترش روابط تجارت خارجی یاد میشود. ایران باید در این شرایط دستکم راهآهن رشت به آستارا را تکمیل کند. وقتی راهآهن وصل شود بنادر جنوبی ایران به خط راهآهن آذربایجان و سپس روسیه متصل شده، تعداد کشتیهای ما در دریای خزر افزایش پیدا میکند و این یعنی تسهیل روابط. در حال حاضر گذرگاه مرزی آستارا که بین ایران و جمهوری آذربایجان است، نیاز به توسعه دارد. این گذرگاه الان با ظرفیت محدودی در حال کار است. وقتی قرار است تعداد زیادی کامیون از این گذرگاه عبور کنند سرویس لازم دریافت نمیشود، در نتیجه تراکم و تاخیر در ارسال کالا پیش میآید و این موضوع باعث افزایش قیمت تمامشده کالا میشود.
یکی دیگر از چالشها که البته شاهد اتفاقات خوبی در این زمینه دستکم میان ایران و روسیه بودیم، موضوع همکاریهای بانکی و تبادلات پولی است. با توجه به اینکه هر دو کشور تحریم هستند دلار در چرخه تجاری آنها جایی ندارد و مبادلات بر اساس روبل و ریال انجام میشود که این موضوع خبر خوشی در کنار مباحث تعرفهای و موافقتنامهای است و انتظار میرود به تسهیل روابط تجاری دو کشور بینجامد.
موضوع بعدی کمکهایی است که باید به مراکز تجاری شود، برای مثال در حال حاضر مراکز تجاری در روسیه و اخیراً در مسکو ایجاد شده که اتفاق خوبی است. این موضوع میتواند بسیاری از دغدغهها و عملیاتی را که شرکتها در ایران نمیتوانند انجام دهند در کشور مقصد مرتفع کند. این یک خدمت تسهیلگرایانه است و باعث میشود تولیدکننده و صادرکننده دغدغه خدمات پشتیبانی تجاری را نداشته باشند. برای مثال اگر تاجری بخواهد در نمایشگاهی شرکت کند، دفتری در مسکو بگیرد، ثبت شرکت کند یا با فروشگاه زنجیرهای کار کند و... وقت و انرژی خود را صرف این مسائل نکرده و آن را از طریق مراکز تجاری انجام دهد.
با وجود این لازم به تاکید است که شرکتهای صادراتی ایرانی باید بهروز شده و در کلاس جهانی باشند. باید اطلاعات خود را بالا ببرند و بر دانش کاری پرسنل نیز بیفزایند. زمانی که یک تولیدکننده میخواهد در ارتباط با بازارهای جهانی موفق عمل کند باید خود را در همه زمینهها توانمند کند. در این میان سازمانهایی از قبیل سازمان توسعه تجارت وجود دارند که به نوبه خود باید کمک کنند تا موتور تجارت روان کار کند.
روسیه منتظر ماست...
در شرایط استثنایی فعلی که روابط ایران و روسیه در مقایسه با طول تاریخ اگر بینظیر نباشد کمنظیر است، فرصت بسیار خوبی برای فعالان اقتصادی فراهم شده است. تاجر به دنبال بازار است و در حال حاضر که رقبای غربی از یکی از بزرگترین بازارهای همسایه ما خارج شدهاند و ما با این کشور رابطه بسیار خوبی داریم باید از این شرایط استفاده کنیم چرا که معلوم نیست شرایط تا چه زمانی به نفع ما باشد. در نتیجه دولت و بخش خصوصی باید با درک اهمیت این موضوع پای کار بیایند. در حال حاضر بسیاری از شرکتها به اهمیت این موضوع پی بردهاند. برای مثال ترکیه در حال استفاده حداکثری از این فرصت است و حجم مبادلات خود را با روسیه افزایش داده است. ایران نیز میتواند این کار را انجام دهد منتها این موضوع نیازمند حل کردن موضوع لجستیک، روانسازی موضوع بانکی، تقویت بنیه شرکتهای تولیدی، فعال کردن شرکتهای مدیریت صادرات، آگاهیبخشی و دانشافزایی به تجار و افزایش کمی و کیفی شرکتهای صادرکننده است. با حل این چالشها ایران میتواند تمام تلاش خود را برای استفاده از ظرفیت 290 میلیارددلاری بازار روسیه به کار ببندد. ایران حتی اگر 10 درصد از این بازار سهم بگیرد معادل 29 میلیارد دلار است. و این رقم در حالی معنای بیشتری پیدا میکند که بدانیم کل صادرات غیرنفتی ایران در سال ۱۴۰۱ با 10 درصد رشد حدود ۵۳ میلیارد دلار بود. اما وقتی این عدد را به کالا تبدیل میکنیم میبینیم که به تعداد زیادی هواپیما، کامیون، قطار، عملیات بانکی، شرکت بزرگمقیاس و... نیاز دارد. بازار وجود دارد اما آیا ما توانایی تامین این بازار بزرگ را داریم یا نه؟
از طرفی صادرات و واردات مانند دم و بازدم هستند، چون فرو میرود ممد حیات است و چون برمیآید مفرح ذات. هیچ کشوری در دنیا از واردات بینیاز نیست، حتی چین یا ایالات متحده آمریکا که اقتصاد اول دنیاست از واردات بینیاز نیستند. در نتیجه واردات نیز جایگاه خود را دارد. چرا که همه کشورها همه چیز را خودشان تامین نمیکنند و نیاز به تامین از کشورهای دیگر دارند. در واقع تجارت باید دوسویه باشد و در غیر این صورت این ارتباط پایدار نخواهد بود. روسیه به عنوان یک کشور صنعتی علاوه بر بخش صنعت در حوزه کشاورزی، خدمات و معادن دارای پتانسیلهای بسیار خوبی است و خواستگاه بسیاری از تکنولوژیهایی که در 70 سال گذشته به وجود آمده نیز اتحادیه جماهیر شوروی و روسیه بوده است. بنابراین این کشور محل خوبی برای تامین برخی از کالاهای مورد نیاز و استراتژیک ایران از جمله غلات، دامنههای روغنی، گندم، جو، گوشت و... است. از طرفی تمام فلزات جدول مندلیف در روسیه تولید میشود و ما میتوانیم فلزات مورد نیازمان را نیز از روسیه وارد کنیم.
گذشته از اینها ایران به دلیل جغرافیا و طبیعت موجود باید تا ابد چوب، خمیر کاغذ و کاغذ را وارد کند و چه کسی بهتر از روسیه که بیش از نیمی از جنگلهای جهان را در خود جای داده است؟ بنابراین روسیه نیز میتواند خیلی از نیازهای ما را تامین کند و در این همکاری تجاری هر دو کشور سود میبرند و به این صورت رابطه ماندگار خواهد بود. غایت یک همکاری تجاری دوستی و صلح میان کشورهاست و هرچه تجارت افزایش یابد ارتباط میان دو ملت هم افزایش پیدا میکند. و این یکی از نتایج اصلی فعالیتهای اقتصادی است.
شاهکلید روی میز
در نهایت اینکه رابطه ایران و روسیه در یکی از بهترین مقاطع تاریخی قرار دارد. امروز ما در بخش تولید وضعیت بهتری نسبت به سالهای گذشته داشته اما با جایگاه آرمانی خود فاصله داریم. در حوزه حملونقل محدود هستیم و خیلی از شرکتها تولید را در ایران با قیمت تمامشده بالایی انجام میدهند. اما باید سازوکاری فراهم شود تا تولیدکننده بتواند کالای رقابتی ارزان تولید کند و این موضوع بدون کمک دولت ممکن نیست و در راستای تحقق این موضوع دولت باید تسهیلگری کاملی انجام دهد.
در حال حاضر سهم ایران از بازار روسیه یکدویستونودم است و این نشان میدهد عملکرد خوبی نداشته و کار زیادی برای انجام دادن دارد. ایران باید در مقطع فعلی خود را به بازار تبدیل کند. برای مثال امروز چین خود را به عنوان یک تامینکننده در جهان شناسانده است. چین را یک کارخانه جهانی مینامند و ترکها هم تقریباً در همین مسیر در حال حرکت هستند. این کشورها تجارت خارجی را جزو اولویتهای خود قرار دادهاند. ناوگان زمینی ترکیه امروز جوانترین ناوگان زمینی دنیاست و شرکتهای هوایی و دریایی قدرتمندی نیز دارد. راههایی که این کشورها در راستای حمایت از تولیدکنندهها و صادرکنندههای خود رفتهاند ایران نیز باید برود تا به نتیجهای مشابه برسد. اما بدون سرمایهگذاریهای زیربنایی و حمایتها توفیق آنچنانی نخواهیم داشت.
به نظر میرسد امروز صادرات شاهکلید حل مسائل و مشکلات ایران است و این موضوع را پیش از این کشورهای متعددی از قبیل چین، کره جنوبی، ژاپن و... ثابت کردند. اگر شما یک کشور صادراتی باشید سایر بخشها از جمله فرهنگ، سیاست و... نیز عمق میگیرد و تصویر بزرگی از شما را به همه نشان میدهد، از همه مهمتر اگر این اتفاق بیفتد زندگی مردم به واسطه اینکه چرخ اقتصاد هدف صادراتی و برونگرایی دارد تغییر میکند. مگر نقش اصلی دولتها چیست؟ حفظ استقلال و عزت کشور، تامین منافع ملی و تامین رفاه عمومی، و اگر این اهداف را در کنار هم بگذاریم خواهیم دید که فعالیت اقتصادی با گرایش صادراتمحور تا حدود زیادی این اهداف را تامین میکند.
به موضوع تجارت خارجی باید در شرایط فعلی به عنوان یک مقوله اساسی پرداخته شود. اگر این امر صورت گیرد برخی از مشکلات ما مانند اشتغال، افزایش درآمد سرانه، بهبود جایگاه کشور از لحاظ تولید ناخالص داخلی و خیلی از موارد دیگر حل میشود. باید برای یکبار هم که شده تجارت خارجی را در اولویتهای کشور قرار داده و در مورد آن کار کنیم چرا که باید از یکجا شروع کنیم و الان شرایط مساعد است. ایران همواره شرایط خاص و منحصربهفردی داشته است. برای مثال تعدد همسایگان ایران در مقایسه با مساحت آن بینظیر است. روسیه 10 برابر ما قلمرو و 17 همسایه دارد، چین پنج برابر قلمرو و 16 همسایه دارد و ایران 15 همسایه دارد. ما امکان تولید محصولات کشاورزی خارج از فصل، ظرفیت بالای تولید، جوانان بااستعداد، تحصیلکرده و باهوش داریم. بنابراین از خیلی جهات پتانسیل وجود دارد و این پتانسیلها باید در راستای خلق ثروت قرار گیرد. یا امروز یا هیچوقت...