حواشی بزرگ
استارتآپها در سال 1402 چه حوادثی را پشت سر گذاشتند؟
صبح روز پنجشنبه 19 بهمنماه دادستانی عمومی و انقلاب تهران به دلیل انتشار تصاویر توهینآمیز به مقدسات در برخی محصولات ارائهشده در سایت دیجیکالا، علیه این سایت اعلام جرم کرد و به صورت رسمی برای آن پرونده قضایی تشکیل داد. این اتفاق پس از انتشار گزارشی در خبرگزاری تسنیم در روز هجدهم بهمنماه با عنوان «محصول عجیب دیجیکالا و شائبه اهانت به مقدسات» صورت گرفت. در این گزارش، ذکر شده بود که مردم انتقادهای زیادی نسبت به فعالیت برخی آنلاینشاپها دارند و از تعبیر «هنجارشکنی» در مورد دیجیکالا استفاده شده است. گفته میشد ماگهایی با اسامی مقدس در این سایت به فروش رسیده است که شائبه توهین به مقدسات را ایجاد کرده است. البته این خبرگزاری به هیچ منبع موثقی برای نارضایتیهای کاربران از دیجیکالا اشاره نکرد و صرفاً به بیان جملات کلی در این زمینه اکتفا کرد. دیجیکالا چند ساعت بعد از اعلام جرم دادستانی، بیانیهای منتشر و در آن اعلام کرد «تیم نظارت دیجیکالا برای صیانت از ارزشهای فرهنگی و دینی، صراحتاً موارد ممنوعه را به فروشندگان اطلاعرسانی کرده است؛ به این ترتیب استفاده از اسامی و طرحها در گروههای کالایی که شأن مقدسات حفظ نشود، ممنوع است. این نظارت، سختگیرانهتر از گذشته روی کالاهای فروشندگان اعمال میشود تا شاهد وقوع اتفاقات مشابه نباشیم».
اما ماجرا به همینجا ختم نشد، 22 بهمنماه خبری که با وجود برخوردهایی که پیش از این در کشور شاهد بودیم مورد انتظار بود بر خروجی رسانههای داخلی و خارجیهای فارسیزبان با تیتر «مدیرعامل دیجیکالا بازداشت شد» قرار گرفت. در حاشیه این اتفاق که خود به کلی در حاشیه بود نیز شاهد اتفاقات عجیبی مانند شعارنویسیهای توام با تهدید مقابل شرکت دیجیکالا بودیم. نهایتاً طباطبایی چند ساعت بعد با تعیین قرار تامین متناسب آزاد شد اما نه این آزادی پایان این ماجراست و نه این ماجرا تمام آنچه برای استارتآپها در ایران رخ میدهد.
در این گزارش که در مشورت با آقایان حسین سلاحورزی، رئیس سازمان ملی کارآفرینی ایران و نیما نامداری، مدیرعامل شرکت کارنامه نوشته شده، به این سوال پاسخ خواهیم داد که چرا استارتآپها در ایران با حوادث و حواشی فراوانی دستبهگریباناند و در سالی که گذشت جامعه استارتآپی ایران چه تحولاتی را پشتسر گذاشت.
خفهشده در نطفه
همین دو روز پیش بود که بالاخره دعوا بر سر قرن قدیم و جدید به پایان رسید و رسماً وارد هزار و چهارصد و دومین سال شمسی شدیم و حالا در آستانه ورود به سال بعد هستیم. 1402 را بیش از هر چیز دیگری باید سال پساحادثهای دانست. سالی که بعد از روزهای سخت و غمباری به آن وارد شدیم و تلاش کردیم گذر کنیم و زنده بمانیم. در این سال اما اتفاقات قابل توجه کم نیفتاد. در سالی که بیش از هر چیز دیگری تلاش شد تا با پافشاری بر رکود، تورم مهار شود، کسبوکارها و آن دسته که در این گزارش مورد نظر ماست یعنی کسبوکارهای مبتنی بر فناوری و استارتآپها نیز سال پرفرازونشیبی را پشت سر گذاشتند.
اما برای بررسی مشکلات و حوادثی که استارتآپها در این سال تجربه کردند باید نگاهی ریشهای به موضوع انداخت و اگر بخواهیم نگاهی ریشهای به آنچه استارتآپها و کسبوکارهای دانشبنیان در ایران از سر میگذرانند بیندازیم، باید داستان را از ابتدا مرور کنیم. مسئله اساسی و مبتلابه استارتآپها که به صورت سلسلهوار مشکلات بعدی را باعث شده بیش از هر چیز دیگری نبود فهم درست از جایگاه آنها در کشور است. مانند خیلی از موضوعات دیگر و مخصوصاً آنها که به تکنولوژی و سرعت بیش از حد تحمل و توان یکسانسازی جامعه با آن مربوط میشد فهم درستی از جایگاه استارتآپها در جامعه و اقتصاد در همان ابتدا شکل نگرفت. جایگاه این کسبوکارها از همان ابتدا مشخص نبود و نه مردم و بستر جامعه از این جایگاه اطلاع درستی داشت، نه قانونگذار و حتی بنگاهها و تشکلهای مختلف و همه اینها مسیر را برای این کسبوکارها بسیار سخت کرد. برخلاف آنچه انتظار میرفت گذر زمان هم کمک زیادی به ماجرا نکرد و همه اینها باعث شد نهایتاً توقع، تصور و انتظاری که همه ما داشتیم و گمان میکردیم دستکم در ایران پنج یونیکورن شکل خواهد گرفت برآورده نشود که هیچ، بلکه حتی امروز با وضعیتی مواجه باشیم که بسیاری از این کسبوکارها هم منحل شوند، بخش زیادی از آنها صادر شوند و بخشی که توانستند به زور و زحمت از آب و گل درآیند نیز با مشکلات پیشپاافتادهای مانند آنچه اخیراً دیجیکالا با آن مواجه بود درگیر باشند.
هنوز هم در ایران مدیر یک مارکتپلیس به بهانه محصولاتی که روی آن قرار میگیرد مواخذه میشود. هنوز در سطح انجمنهای صنفی این کسبوکارها تضاد منافع وجود دارد و نهتنها مسئله مهاجرت هنوز پابرجاست بلکه هر روز شدیدتر نیز میشود.
اما دلیل این موضوع چیست؟ ریشه این نوع برخوردها به کجا میرسد؟ از ابتدای شکلگیری استارتآپها در ایران به دلیل نقشی که در سیستم حکمرانیِ داده وجود داشت، سیاستگذار و حکمران اقتصادی همیشه با دیده تردید به این دسته از کسبوکارها نگاه و فکر میکرد به دلیل دسترسی آنها به مجموعهای از اطلاعات نباید اجازه رشد بیش از چیزی که مدنظر آنهاست داده شود. از طرف دیگر این برخوردهای قهری را حتی از سوی بنگاههای سنتی و کسبوکارهای قدیمی نیز میبینیم. از همان ابتدا کسبوکارهای سنتی در مقابل استارتآپها و کسبوکارهای آنلاین گارد داشتند و با شکلگیری و توسعه این کسبوکارها مقابله میکردند و البته این سنگاندازیها همچنان نیز ادامه دارد. نمونه بارز آن هم تاکسیهای اینترنتی است. از طرف دیگر حتی تشکلها و نهادهایی مانند اتاق اصناف، اتاق بازرگانی و اتاق تعاون هم نتوانستند در این سالها به طریق موثری در جهت کاهش مسائل، مشکلات و آلام استارتآپها آنطور که باید و شاید قدم بردارند. دلیل هم مشخص است. مثلاً در جایی مانند اتاق اصناف از یک طرف تشکل اتحادیه کسبوکارهای اینترنتی تشکیل میشود و از طرف دیگر اتحادیهها و اصناف سنتی در این اتاق حضور دارند و در چنین وضعیتی عملاً شاهد یک تضاد منافع شدید هستیم و اتاق اصناف هم به عنوان نهاد مدنی اصلی دچار سردرگمی در موضعگیری نسبت به حل مسائل و مشکلات است. در سطح قانونگذاری نیز وضعیت به مراتب بدتر است. علاوه بر تمام شعارهایی که داده میشود و حمایتهای آنچنانی که در سخنرانیها و وعدهووعیدها آنها را میشنویم، شاهدیم که عملاً در حوزه مقرراتزدایی مخصوصاً برای استارتآپهای خدماتمحور قدمهای خوبی برداشته نشد و آنچه به عنوان موانع و قوانین زائد برای کسبوکارشان وجود داشت نیز همچنان باقی است. در رابطه با بحث داراییهای نامشهود و ارزش معنوی که در استارتآپها وجود داشت با گذر زمان زیاد و تلاشهای متعدد هیچ تغییری رخ نداد. کسبوکارهای آنلاین امروز برخلاف ذات چابک و سادهای که دارند در ایران مدام درگیر مسائل متعدد مالیاتی و تامین اجتماعی و امثال آن هستند و این موضوعات در کنار سایر مصائب توان زیست آنها را گرفته، توسعه که دیگر به جای خود.
مسئله بعدی حضور این شرکتها در تالار شیشهای است. سالها تلاش شد که حداقل آن دسته از استارتآپهایی که جاافتادهتر هستند مانند بقیه شرکتها در بازار سرمایه حضور یابند اما از این حیث هم همیشه با مشکلات متعددی مواجه بودند. در سال جاری از حدود 20 عرضه اولیه صورتگرفته در بازار سرمایه تنها یک مورد به یک شرکت دانشبنیان مربوط بود.
همه این موضوعات ما را به این یقین میرساند که در طول همه این سالها هرگز متناسب با شعارهایی که در مورد کارآفرینی و حمایت از شرکتهای دانشبنیان و توسعه کسبوکارهای مبتنی بر نوآوری داده میشد عمل نشد و نهتنها استارتآپها حمایت نشدند بلکه مدام بر سر راه آنها سنگاندازی میشد. از طرفی واقعیت این است که در دو سال اخیر علاوه بر مشکلات گذشته با دولتی مواجه شدیم که میتوان گفت جزو ضعیفترین دولتها در این زمینه بوده و عملاً میبینیم که در دو سال و اندی عمر این دولت مواضع، اظهارنظرها، تصمیمات و سیاستگذاریهایی که در وزارتخانههای مختلف پیرامون این موضوع اتخاذ شده بیشتر دستمایه طنز و شوخی و استهزا شده تا اتفاقات جدی که بتواند به توسعه کسبوکارها و مخصوصاً توسعه کسبوکارهای مبتنی بر نوآوری کمک کند.
موضوع دیگری که بر مشکلات استارتآپها چه در سالی که گذشت و چه در سالهای پیش از آن دامن زده مسئله حاکمیت بخش خصوصی است. متاسفانه سالهاست که در مورد حاکمیت قانون و احترام به مالکیت خصوصی در کشور مشکل داریم ولی باید اذعان کرد که در دو سال اخیر بیتوجهیها به حقوق مالکیت شدت گرفته و متاسفانه دولت به عنوان قوه مجریه و رئیسجمهور به عنوان حافظ قانون اساسی هم نتوانستند یا شاید هم نخواستند در این زمینه کار موثر و جدی انجام دهند. از اینرو بدون توجه به ماهیت برخی از این استارتآپها با دیده امنیتی به آنها نگاه میشد و همیشه در مورد اطلاعاتی که در این پلتفرمها جمعآوری میشد حساسیت وجود داشت.
از سوی دیگر در دولت سیزدهم نهتنها شاهد اقدام قابل توجهی در رابطه با صیانت از حقوق مالکیت خصوصی نبودیم بلکه هر کجا که حاشیهای در مورد استارتآپها به وجود آمد هم مالکیت خصوصی زیر پا گذاشته شده و به جریانات تندرو نیز فضا برای اظهارنظرات افراطی داده شد. اینها را اگر کنار هم بگذاریم، سیاستی را که در دولت سیزدهم نسبت به استارتآپها وجود دارد، نگرانکننده خواهیم دید و این موضوع مجموعهای از کسبوکارها و پلتفرمهایی را که با صرف هزینه خیلی زیاد و وقت فراوان توسعه پیدا کردهاند، دچار نگرانی و مشکل خواهد کرد. چهبسا که تاکنون نیز کرده است. اما تاثیر ثانویه این موضوع نیز متوجه نوپاترهاست. این موضوع علاوه بر آنکه گردنگیر بزرگترها میشود، متوجه طیف جوانتر هم هست و آنها را از ادامه مسیر ناامید و دلزده خواهد کرد. شاید اگر رصدخانه مهاجرت ایران تعطیل نشده بود میتوانستیم در این حوزه به آمار و عددها رجوع کرده و بر این موضوع صحه بگذاریم، اما گویا از این به بعد در این زمینه نیز باید به آماری که رصدخانه مهاجرت نخبگان منتشر میکند اکتفا کنیم!
اما در دید بزرگتر این قبیل سیاستها و نادیده گرفتن حقوق مالکیت بخش خصوصی اساساً موضوع سرمایهگذاری را هدف قرار میدهد و نهتنها در کسبوکارهای مبتنی بر نوآوری، که این نوع برخوردها کلیت جریان سرمایهگذاری در کشور را اگر نگوییم متوقف به شدت تضعیف میکند.
در مورد موضوع مبتلابه همه استارتآپها موضوع چندبعدی است. از طرفی ما با دولت ناتوانی مواجهیم که در کنترل و بهبود شاخصهای اقتصادی از تورم گرفته تا قیمت ارز، ایجاد اشتغال و... عاجز است، بنابراین بر اساس باور برخی از کارشناسان جریان رسانهای از سمت دولت و دستگاههای مرتبط تغذیه میشود و بدشان نمیآید هرازگاهی موضوعی را مطرح و فضایی را ایجاد کنند تا توجه اذهان عمومی را نسبت به موضوعات دیگر منحرف کنند. به عبارتی اینها کمپینهای گمراهسازی است که این روزها هم کم از آنها نمیبینیم.
نکته دیگر هم این است که عدم توجه به موضوع مالکیت خصوصی و نبود این باور و فهم که تعدی و تعرض به مالکیت خصوصی چه تبعاتی در رابطه با سرمایهگذاری و رشد اقتصادی کشور خواهد داشت در دولت سیزدهم متاسفانه دیده میشود. از طرفی جریانهای افراطی که در کشور حاکم است این استارتآپها را محصول غرب دانسته و آنها را عامل بیگانه و جاسوس میپندارند و این نگاه امنیتی را نسبت به آنها ترویج میکنند و همین نگاه هم هست که برخوردهایی را باعث میشود.
نکته دیگر هم نگاهی است که در کشور ما در مورد توسعه و پیشرفت کسبوکارهای خصوصی حاکم است. متاسفانه در کشور ما افراد، بنگاهها، کسبوکارها و شرکتها تا حدی اجازه بزرگ شدن دارند و فضای حاکم بر کشور طوری است که بهمحض اینکه بنگاهی بخواهد از حدی فراتر رود به صورت اتوماتیک جریانات متعدد از سمتهای مختلف شروع به محدودسازی میکنند و نمونه در این زمینه هم کم نداریم، زیادی داریم.
طوفان هوش مصنوعی
در مرور آنچه برای استارتآپها و کسبوکارهای آنلاین رخ داد، طوفان هوش مصنوعی یکی از مهمترینهاست. اتفاقی که امسال رخ داد و البته نهتنها در ایران بلکه در کل دنیا بسیار جدی بود و قطعاً استارتآپها از آن متاثر میشوند داستان هوش مصنوعی است که روند بسیار سریعی نیز دارد. آنچه در مورد چت جیپیتی رخ داد فضای مارکتینگ و برنامهنویسی را تغییر داده و یکسری از استارتآپها را از اقتصادی بودن در جهان خارج کرده و برخی نیز برعکس به یکباره توجیه پیدا کردند. در ایران نیز تبعات آن را دیدیم و خواهیم دید. بنابراین اساساً هوش مصنوعی و موجی که امسال پیرامون آن ایجاد شد و رقابتی که در این حوزه وجود دارد هم در بخش سختافزار و هم نرمافزار در حال جدی شدن است و جایگاه ایران و استارتآپهای ایرانی در این زمینه قابل تامل و توجه است.
هرچند موضوع هوش مصنوعی در دنیا پدیده جدیدی نیست و قدمت استفادههای جدی از آن دستکم به 18 سال میرسد و در پنج سال اخیر نیز بسیار تکامل پیدا کرده است اما اتفاق مهمی که در یک سال اخیر رخ داد این بود که با ظهور آنچه اصطلاحاً به آن Generative AI گفته میشود این امکان فراهم شد که همگان از هوش مصنوعی استفاده کنند. در واقع دیگر برای استفاده از هوش مصنوعی یا AI نیازی ندارید خودتان متخصص باشید، در حالی که در گذشته به این صورت نبود. یعنی یک متخصص نرمافزار میتوانست کدی بنویسد و برای کاربردی مشخص از قابلیت هوش مصنوعی استفاده کند و اگر میخواست این را به ابزاری قابل استفاده برای همه تبدیل کند هم اپلیکیشنی برای آن مینوشتند اما فقط برای یک کاربرد مشخص. در Generative AI این امکان فراهم شد که با نوشتن یکسری پرامپت ساده شبیه آنچه در موتور جستوجوی گوگل اتفاق میافتد مخاطب ساده از هوش مصنوعی استفاده کند. وقتی در گوگل جستوجو میکنیم اگرچه نمیتوانیم الگوریتمی را که در دادههای مختلف سرچ میکند تولید کنیم اما میتوانیم با تایپ در یک صفحه ساده به آنچه میخواهیم برسیم.
موتور جستوجو به منابع متعددی متصل است و در عین حال منابع هر روز در حال افزایش است. از طرفی الگوریتم جستوجو هم قابلیت خودیادگیری دارد و این باعث میشود جستوجوی شما با خروجیهای متنوعتر و دقیقتری همراه باشد. همین اتفاق در هوش مصنوعی هم افتاده و در Generative AI این امکان فراهم شده که مردم عادی برای کاربردهایی که الان در حد حل مسئله است از آن استفاده کنند و منابعی که آن پشت هست هم هر روز در حال تکامل است، چرا که همگام با توسعه طرف تقاضا، توسعه طرف عرضه توجیه پیدا میکند و در عین حال الگوریتم هم مدام با همان قابلیت خودیادگیری ارتقا پیدا میکند. این موضوع به یکباره یک شتاب جدی به رشد کاربردهای هوش مصنوعی داده و این بحث بسیار مهمی است. علاوه بر این استفاده از این پرامپتهای جدید کمک کرده قابلیتهای زبانی توسعه پیدا کند به این صورت که شما در گذشته برای اینکه از قابلیت هوش مصنوعی استفاده کنید باید از یک الگوی زبانی استفاده میکردید و آن الگوهای زبانی همگی زبانهای برنامهنویسی بود اما هوش مصنوعی جدید با الگوهای زبانی کار میکند که زبان انسانی است و نیاز به برنامهنویسی ندارد. یک فرد میپرسد و جوابی میگیرد که انگار فرد دیگری به او داده است.
این موضوع داستان را بسیار متنوع کرده است. همه اینها را مرور کردیم تا به این برسیم که اتفاقی که در سال جدید افتاده این بوده که هوش مصنوعی عمومیسازی شده و کاربردهای آن از یکسری کاربردهای محدود و تکنیکی که بسیار هم گران بودند در حال تبدیل به کاربردهای عمومی نسبتاً اقتصادی و متنوع است و این کاربردپذیری و همگانی شدن هم با منحنی رشد نمایی در حال وقوع است که مسئله مهمی است و قابلیتهای جدیدی ایجاد میکند اما در عین حال یکسری تهدیدها هم هست.
پلمب استارتآپها
فضای استارتآپی ایران اوایل مردادماه سال جاری با تعطیلی و تعلیق مجوز به دلیل آنچه «کشف حجاب» خوانده شد، روبهرو بود. اتفاقی که با هجمه رسانههای حامی جریانهای خاص سیاسی شروع و به پلمب و تعطیلی کسبوکارهای آنلاین و پلتفرمهایی که بخشی از سازوکار اقتصادی ایران را به دست دارند، انجامید.
موضوع «پلمب» کسبوکارها به دلیل کشف حجاب چیز جدیدی نیست. اما در مردادماه سال جاری ابعاد گستردهتری یافت و موجب شد در میانه تابستان، پلتفرمهای آنلاین با دردسرهای بزرگی روبهرو شوند. شاید سختترین برخورد با اپلیکیشنها و کسبوکارهای آنلاین مرتبط با استارتآپ «ازکی» بوده باشد. اوایل مرداد بود که معاون بیمه مرکزی از تعلیق مجوز کارگزاری بیمه استارتآپ «ازکی» که در حوزه فروش آنلاین انواع بیمهنامه فعالیت میکند، با حکم کارگروهی به نام «حجاب و عفاف» در وزارت امور اقتصادی و دارایی خبر داد. در این زمان یک هفته از پلمب دفتر مرکزی استارتآپ «دیجیکالا» به دلیل انتشار تصویر بیحجاب یکی از کارکنانش میگذشت.
این برخوردها در حالی صورت میگرفت که مسعود ستایشی، سخنگوی قوه قضائیه، در حاشیه نشست خبری خود در جمع خبرنگاران با اشاره به اینکه پلمب یا توقیفهایی که در این زمینه صورت پذیرفته، بدون اطلاع و صدور دستور مربوطه از سوی قوه قضائیه بوده است، گفت: «ما تاکنون چنین دستوری مبنی بر پلمب اماکن یا واحدهای متخلف صادر نکردهایم.»
سرمقاله شریعتمداری
«سکوهای مجازی یا دولت موازی؟» عنوان سرمقاله جنجالی حسین شریعتمداری بود که 22 مردادماه در روزنامه کیهان به چاپ رسید و حواشی بسیار زیادی را ایجاد کرد و اظهارنظرات فراوانی نیز پیرامون آن منتشر شد.
در فراز این سرمقاله که مالکیت بخش خصوصی را هدف قرار داده آمده است: «به این دو گزاره توجه کنید. کدام نظام حکومتی -از هر نوع و با هر ساختاری- یک دولت موازی را در درون خود تحمل میکند؟! پاسخ این سوال، بدون کمترین تردیدی منفی است. اکنون به گزاره بعدی نگاه کنید و آن، اینکه سکوهای مورد اشاره از امکانات و ظرفیتهای نظام استفاده -بخوانید سوءاستفاده- میکنند و از خود سرمایهای به میان نیاوردهاند. حالا جای این سوال است که اگر وجود پلتفرمهای خدمترسان ضروری است، که هست، چرا از سکوهای قانونگریز سلب صلاحیت نمیشود و مدیریت آنها به افراد صاحب صلاحیت و تحت نظارت مستقیم مراکز ذیربط واگذار نمیشود؟! مگر امکانات و ظرفیتهای مورد استفاده پلتفرمها متعلق به نظام نیست؟! بنابراین چرا مالکیت و مدیریت آنها نباید در اختیار نظام نباشد؟! میفرمایند به نیروی کارآزموده نیاز است. بسمالله! مگر مدیران کنونی این پلتفرمها شقالقمر میکنند؟! توان و هوشمندی نیروهای متعهد و پابهرکاب ایران اسلامی را دستکم نگیرید. و بالاخره گفتنی است که خوشبختانه زمزمههایی برای تحقق این خواسته در میان مسئولان شنیده میشود.»
این سرمقاله که از نگاه حاکم بر طیف تندرو جامعه نشأت میگرفت در حالی بر خروجی کیهان قرار گرفت که استارتآپهای مختلف با موجی از پلمبها به دلیل حجاب مواجه و متوجه ضرر زیادی شده بودند. البته که یادداشت تند شریعتمداری بیجواب نماند و از سوی رسانههای متعدد، فعالان و اهالی کسبوکارهای آنلاین و استارتآپها مورد انتقاد قرار گرفت.
حکم تخلیه کارخانه نوآوری آزادی
در بیانیهای که ۱۱ آبان امسال شرکت «همآوا»، موسس کارخانه نوآوری آزادی منتشر کرد، عنوان شد که در تاریخ ۸ آبانماه ۱۴۰۲، وکیل شرکت «آما» به همراه نماینده اداره کل ثبت اسناد و املاک استان تهران، بدون اعلام قبلی، به منظور تخلیه کارخانه نوآوری آزادی در محل حاضر شدند. در نتیجه مذاکرات صورتگرفته، یک ماه فرصت داده شده تا کارخانه نوآوری آزادی در تاریخ ۸ آذرماه ۱۴۰۲ به صورت کامل تخلیه شود. در غیر این صورت به گفته ایشان، این مکان از سوی ضابطان قضایی با استفاده از یگان ویژه نیروی انتظامی تخلیه خواهد شد.
این موضوع سروصدای زیادی در بین ساکنان کارخانه نوآوری آزادی، اکوسیستم استارتآپی و بخش خصوصی راه انداخت. «کارخانه نوآوری آزادی»، خاستگاه بسیاری از کسبوکارهای کوچک و بزرگ حوزه نوآوری که از سال گذشته درگیر مسائل مربوط به اجاره و تمدید قرارداد شده بود، با اینکه گفته میشد مشکل ملک این مجموعه برطرف شده، آبانماه اعلام شد که باید تا یک ماه دیگر تخلیه شود. اما در نهایت با رایزنیهای متعدد و پیگیری بخشهای مختلف، قرارداد تمدید و ساکنان کارخانه در آزادی ماندگار شدند.
افزایش قیمت اینترنت
24 دیماه سرانجام نرخ اینترنت ثابت افزایش یافت. افزایش نرخ اینترنت ثابت یکی دیگر از اتفاقات قابل توجه در سال جاری بود. این اتفاق که به لحاظ اقتصادی تاثیر خود را در میزان استفاده از اینترنت نشان خواهد داد البته دارای دو بعد مختلف است. سالها بود که این فشار از سمت شرکتهای زیرساخت اینترنتی وجود داشت و آنها خواستار افزایش قیمتها بودند چرا که کنترل قیمتی که وجود داشت بر سرمایهگذاری برای توسعه زیرساخت تاثیرگذار بود اما با این همه این موضوع صرفاً مثبت نبود و پیچیدگیهای خاص خود را داشت و دارد. بعد از ابلاغ افزایش نرخ اینترنت ثابت در اواخر دیماه امسال موجی از اعتراضات به راه افتاد. اعتراضاتی که در منطقیترین حالت ممکن به این نکته توجه داشت که نرخ اینترنتی که فیلتر است و سرعت کافی ندارد نباید افزایش پیدا کند. از طرفی سیاستگذاران و تصمیمگیران بر این نکته تاکید داشتند که تا نرخها افزایش نیابد و سرمایهگذاری در زیرساختها توجیهپذیر نشود کیفیت اینترنت بهبود نخواهد یافت اما انتقاد به فیلتر اینترنت از سوی مسئولان بیپاسخ ماند. به هر حال افزایش قیمت اینترنت نیز از جمله مسائلی بود که تا حدود زیادی استارتآپها و کسبوکارهای آنلاین را تحت تاثیر قرار داد.
گزارش کیفیت اینترنت
گزارش انجمن تجارت الکترونیک تهران در مورد پایش وضعیت اینترنت از این حیث که یک نهاد صنفی مستقل از حاکمیت در مورد مسئله مهمی مانند کیفیت اینترنت یک گزارش دقیق و حرفهای منتشر میکند از اتفاقات قابل توجه امسال در حوزه استارتآپهاست.
انجمن تجارت الکترونیک تهران گزارش دوم خود با عنوان «کیفیت اینترنت در ایران» را 26 دیماه امسال منتشر کرد و در آن با نگاهی تحلیلی به مسائل اختلالها، محدودیتها و سرعت اینترنت در کشور پرداخت.
در این گزارش عنوان شد که براساس دادههای شاخص کیفیت اینترنت، وضعیت اینترنت ایران شباهت زیادی به کشورهای فقیر و توسعهنیافته دارد؛ با این تفاوت که این شرایط در ایران خودخواسته است. به این معنا که بخش قابل توجهی از مشکلات این حوزه از فیلترینگ تا سرعت و اختلالات گسترده، نه به دلیل مشکل در توسعه زیرساختها که به خاطر سیاستگذاریها، اقدامات مدیریتی و اعمال قوانین به وجود آمده است.
این گزارش با اشاره به قدرتی که رئیسجمهور در نهادهایی مانند شورای عالی امنیت ملی، شورای امنیت کشور، شورای عالی فضای مجازی، کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه، وزارت ارتباطات و زیرمجموعههای آن دارد، از اختیارات و کنترل کافی برای بهبود کیفیت اینترنت کشور برخوردار است و بیش از هر کس دیگری باید پاسخگوی کیفیت اینترنت کشور به مردم باشد.
گزارش کیفیت اینترنت در ایران، همچنین وزارت ارتباطات را نهادی معرفی کرد که باید بیشتر از هر جای دیگری پاسخگوی کیفیت اینترنت در ایران باشد؛ حتی اگر سیاستهای تحمیلی از سوی نهادهای امنیتی، کمیته تعیین مصادیق مجرمانه، دستورات دادستانی و… یا مشکلات کیفی در لایه Access مرتبط با اپراتورهای ثابت و سیار باعث بروز این اختلالها شده باشند، تفاوتی در اصل مسئله ایجاد نمیکند و این وزارتخانه باید با گزارش شفاف و دادهمحور به مردم، نسبت به پیگیری و رفع مشکلات گزارششده تلاش کند.
این گزارش با مقایسه وضعیت اینترنت در ۵۰ کشور دنیا، گفته است که رتبه ایران در شاخص اختلال ۴۷، در شاخص محدودیت ۴۹ و در شاخص سرعت ۵۰ یعنی آخرین کشور است. ایران در مجموع با کسب ۱۴۶ امتیاز منفی (از مجموع ۱۵۰ امتیاز ممکن)، به لحاظ بد بودن وضعیت اینترنت در صدر کشورهای مقایسهشده قرار دارد. چین با ۱۳۵ و اندونزی با ۱۳۱ امتیاز منفی در ردههای بعد از ایران قرار دارند. این گزارش خاطرنشان کرد که با اینکه وضعیت اینترنت ایران نسبت به گزارش پیشین امتیاز منفی کمتری داشته، اما همچنان کیفیت اینترنت ایران در وضعیت «خطرناک» قرار دارد.
خرید سهام تپسی از سوی گلرنگ
گروه صنعتی گلرنگ پس از رفت و برگشتهای متعدد در ماههای اخیر نهایتاً با تپسی به توافق رسید و در ابتدای بهمنماه امسال طی دو روز حدود ۷۰ درصد سهام این شرکت را خرید. طی دو روز دهم و یازدهم بهمنماه، گلرنگ چهار بلوک سهام تپسی را در فرابورس خریداری کرد که بر اساس جدیدترین اظهارنظر منشیپور، مدیرعامل این شرکت، این توافق مبتنی بر ارزشگذاری حدوداً ۳۴ میلیوندلاری تپسی اتفاق افتاد. میلاد منشیپور در ویدئویی که در صفحه رسمی خود در فضای مجازی منتشر کرد برای اولینبار از این اتفاق خبر داد و گفت: «خوشحالم که به عنوان یک استارتآپ تمامی مراحل رشد را طی کردیم و پس از پنج مرتبه جذب سرمایه، توانستیم سرمایهگذاران تپسی را به نتیجه اعتمادشان برسانیم.» منشیپور همچنین سرمایهگذاری را گره کور اکوسیستم استارتآپی کشور دانست و اعلام کرد این اتفاق میتواند زمینهساز توسعه افقهای اقتصاد دیجیتال در کشور و امیدآفرینی در میان کارآفرینان ایرانی باشد. او درباره ماندن یا رفتن از تپسی پس از تملک سهام عمده آن از سوی گروه گلرنگ گفت: «آماده و مشتاقم در این مسیر جدید نیز کنار تپسی باشیم و به آن کمک کنیم.» در نهایت هم همانطور که در ابتدای گزارش به آن اشاره شد ماگهای حاشیهساز دیجیکالا را شاهد بودیم. اتفاقی که با وجود نگاه غالب نمیتوان انتظار داشت آخرین تهدید برای اکوسیستم استارتآپی ایران باشد.