غارت طبیعت
روز طبیعت چگونه به ضد خود بدل شده است؟
جواد حیدریان: تهاجم به طبیعت در ایران هیچ پیشینه تاریخی ندارد. بلکه برعکس آنچه از متن تاریخ ایرانیان برمیآید نهتنها سازگاری مردم با طبیعت را نشان میدهد بلکه ایرانیان آیینها و سنن حتی ادیان خود را بر پایه طبیعت بنیان گذاشتهاند. آیینهای ایرانی نشان میدهد چطور ایرانیان همه فرهنگ خود را با علم به اندوختههای طبیعی و محیط زیستیشان ساختهاند. اگر به منطقه بیشاپور در کازرون رفته باشید حتماً معبد آناهیتا را دیدهاید. معبدی برای ستایش آب. «آناهیتا، ناهید یا آرد ویسورَ اَناهیتا (Aredvi Sura Anahita)، یکی از ایزدبانوان ایرانی-آریایی است. آناهیتا الههای است که در یشت پنجم اوستا پرستیده و توصیف شده است؛ او توسط اهورامزدا و زرتشت ستایش میشود و دارای ارزش و اعتبار بسیاری است. آناهیتا هدایت و نگهبانی تمام آبهای جهان را به عهده دارد.» دقت در آفرینش فرهنگ بر پایه داشتههای طبیعی از مهمترین المانهای فرهنگ ایرانی است. نوروز خود یکی از بزرگترین و ماندگارترین میراث ایرانیان است. روز سیزده بهدر در انتهای تعطیلات نوروزی روزی است که ایرانیان برای فرار از نحسی به آغوش طبیعت میروند تا در امنیت و آرامش طبیعت به صلح درونی برسند. دقت اندکی در این میراث باارزش که صدها جشن و مراسم و رقص و آیین باستانی را دربر میگیرد، به وضوح به ما نشان میدهد ایرانیان با طبیعت عجین هستند. اما چرا این سالها جشنهای باستانی ما از جمله چهارشنبهسوری یا سیزدهبهدر به جای آنکه محل تکریم طبیعت و انسان باشد به یک ناهنجاری جدی اجتماعی بدل شده است. روز سیزدهبهدر به باور بسیاری از مشاهدهگران روز تخریب گسترده طبیعت است. روزی است که مردم به جای احترام طبیعت آن را میسوزانند و زبالههای خود را آنجا رها میکنند و حیاتوحش را میکشند یا فراری میدهند و دهها اشکال دیگر... چه اتفاقی افتاده است که این روز و روزهایی مشابه آن دل فعالان محیط زیست و طبیعت را میلرزاند و نگرانی از خسارت جبرانناپذیر به طبیعت افزایش مییابد؟ برای فهم این مساله باید به فقدان فرهنگسازی و آموزش از سوی متولیان نظام حکمرانی اشاره کرد. بعد هم تلنگری به مردم زد که آنچه دارید با اره میبرید و آتش میافروزید، سرمایه و میراث ملی شماست. نهاد دولت در ایران به دلیل اینکه شاید از منظر ایدئولوژیک آیینهای باستانی ایرانی را از خود نمیداند، چندان در فرهنگسازی و آموزش مردم گامی برنمیدارد. شاید اگر رسانههای بزرگ مثل تلویزیون که مخاطبان میلیونی دارند، در مورد اهمیت و ارزش این روز مخصوص اطلاعرسانی کنند و مردم را با راز واقعی چنین جشنهایی آشنا کنند، سرمایههای طبیعی ایرانیان برای نسلهای بعدی کمتر خسارت ببیند و هزینه کمتری به پیکره رنجور اقتصاد و البته دامن طبیعت ایران وارد شود. در این پرونده به این پرسشها پاسخ میدهیم که اگر تعداد این روزها بیشتر شود چه بر سر طبیعت میآید؟ نقش نهادهای دولتی در فرهنگسازی و مدیریت رفتارهای اندک مخربها چیست؟