آینده پول
انقلاب دیجیتال چگونه ارزها و امور مالی را متحول میکند؟
اقتصاد در دهههای اخیر دچار دگرگونیهای بسیاری شده است و به نظر میرسد این تغییرات در حال سرایت به یکی از پایهایترین مفاهیم و جنبههای اصلی اقتصاد است: خود پول. آنگونه که شواهد نشان میدهد، با وجود تمام نوآوریهایی که در دهههای گذشته بهخصوص در زمینه بازارهای مالی شاهد بودهایم، هنوز در مسیر تغییراتی بسیار بزرگتر و چشمگیرتر قرار داریم. دیگر بحث بر تغییر پول به مفهومی که میشناسیم نیست، بلکه داریم درباره تبدیل پول به چیزی صحبت میکنیم که اکثر مردم دنیا هنوز درباره آن ایدهای ندارند. اگر در قرن سیزدهم، برای اولینبار پولی ایجاد شد که پشتوانه آن نه هیچ کالایی خاص یا فلزی باارزش، که تنها قدرت دولت بود، به نظر میرسد حالا در یک انقلاب جدید شاهد تولد پولی هستیم که با نوآوری بخش خصوصی راهاندازی شده است و ممکن است دولتها نهتنها نظارت که حتی دخالتی در آن نداشته باشند. اما آیا بخش خصوصی میتواند آنقدر قدرتمند شود که این پول جدید بتواند جای پول سنتی قدیمی را بگیرد؟ به عبارتی آیا ارزهای دیجیتال یک مد کوتاهمدت هستند یا آمدهاند که بمانند و چهره اقتصاد و جهان را به گونهای تغییر دهند که قابل شناسایی نباشد؟
اینها از جمله پرسشهایی هستند که «اسوار شانکر پراساد» در کتاب «آینده پول» مطرح کرده و بهطور مشخص توضیح داده که چگونه انقلاب دیجیتال در حال تغییر ارزها و امور مالی است. آقای پراساد، استاد ارشد سیاست تجاری در دانشگاه کرنل در ایالت نیویورک و نویسنده چندین کتاب در مورد ارزهاست که در مجموعه آثار خود توضیحی روشنگر در مورد تغییر چشمانداز از اسکناسهای کاغذی سنتی به ارزهای دیجیتال ارائه کرده است. وی با تشریح جذاب انبوه تغییراتی که در جهان در حال وقوع است، جهانی را برایمان ترسیم میکند که دیگر اسکناسهایی که نگه میداریم یا حتی سپردههایی که در بانکها داریم نشاندهنده پول نیستند. دنیایی که در آن تسلط بر ابزارهای فناوری دیگر نه یک انتخاب که اجبار است. کتاب «آینده پول» آنطور که «اِسوار پراساد» توضیح میدهد، روایتگر تغییرات اساسی است. دنیای مالی در آستانه یک دگردیسی بزرگ است که شرکتها، بانکداران، دولتها و در واقع همه ما را تحت تاثیر قرار میدهد. دگرگونی پول اساساً نحوه زندگی مردم عادی را بازنویسی خواهد کرد. مهمتر از همه، پراساد پایان پول نقد فیزیکی را پیشبینی میکند. نیروی محرکه این تغییر، تلفنها یا کارتهای اعتباری نخواهد بود، بلکه بانکهای مرکزی هستند که با ظهور رمزارزها برای توسعه رمزارزهای خود تحریک میشوند. در نهایت این کتابی است روشن و رویایی؛ «آینده پول» نشان میدهد که چگونه میتوان بهترینها را به حداکثر رساند و در برابر بدترین چیزهایی که در راه است، از خودمان محافظت کنیم. این کتاب در سال ۲۰۲۱ میلادی از سوی چندین مجله اقتصادی معتبر دنیا به عنوان کتاب برگزیده سال انتخاب شد و از بهترین کتابهایی است که در حوزه ارزهای دیجیتال در کشور ترجمه و روانه بازار شده است. در این کتاب نقد و تحلیل یک استاد مسلط اقتصادی را در مورد تمام جوانب رمزارزها و آینده اقتصادی جهان مطالعه خواهید کرد.
خوشبختانه دو ترجمه از این کتاب در دسترس علاقهمندان قرار دارد. یکی از ترجمهها را «امیرحسین مردانی» برای انتشارات راه پرداخت تهیه کرده که در دسترس علاقهمندان قرار دارد و دومی را «رضا بخشیآنی» و «مجید امیدی» برای انتشارات ایران آماده کردهاند.
فصلهای کتاب
کتاب «آینده پول» به چهار فصل تقسیم شده است. فصل اول، «بسترسازی»، به آینده و وعدههای مطرحشده پیرامون ارزهای دیجیتال میپردازد و مقدمهای درباره مفهوم تامین مالی برای کسانی که پیشینه کمتری دارند ارائه میدهد. فصل دوم، «نوآوری»، بر تاریخچه فناوریهای مالی و انقلاب کریپتو متمرکز است. فصل سوم، «پول بانک مرکزی» به دفاع از ایجاد ارزهای دیجیتال از سوی بانکهای مرکزی (CBDCs) اختصاص دارد. فصل چهارم، «پیامدها»، نتایج و محصولات احتمالی سیستم پولی بینالمللی را در نظر میگیرد و تلاش میکند ضمن بررسی آن پیامدهای محتمل را نیز شرح دهد. یکی از نقاط قوت کتاب، قرار دادن گذشته در پیش چشم ماست تا به یاد بیاوریم فناوریهایی که امروزه آنقدر به بخشی از زندگی روزمره ما تبدیل شدهاند که اصلاً متوجهشان نمیشویم، روزگاری نه چندان دور بسیار بدیع بودهاند. بخش نوآوریها با فصلی با عنوان «آیا فناوریهای مالی جهان را به جای بهتری تبدیل میکنند؟» شروع میشود. در این فصل نویسنده ما را با تاریخچه فناوریهای مالی آشنا میکند. یکی از اولیهترین نمودهای این اصطلاح (که در سال 1993 ابداع شد) دستگاههای خودپردازی بودند که امروزه اصلاً تلقی آنها به عنوان فناوری جدید مالی در زمانی نهچندان دور، قابل تصور نیست. امروزه بیشترین نمود بیرونی فناوریهای نوین مالی ارزهای دیجیتال هستند. اما بحث درباره ارزهای دیجیتال بدون درک فناوری بلاکچین به عنوان آینده دنیای مالی و بسیاری دیگر از حوزههای کسبوکار ممکن نخواهد بود. اکثر متخصصان سرمایهگذاری از بلاکچین و مفهوم یک دفترکل غیرمتمرکز در سراسر شبکه همتا به همتا آگاه هستند، اما پراساد همچنان توضیحاتی مفصل و قابل درک در مورد نحوه عمل بلاکچین از منشأ آن تا فناوریهای زیربنایی لازم ارائه میدهد. اصطلاح بلاکچین در مورد تمام انواع ارزهای دیجیتال استفاده میشود اما پروتکلهای اجرایی برای اعتبارسنجی، در بلاکچینهای مختلف متفاوت است. پراساد همچنین برخی افسانههای پیرامون کریپتو، بیتکوین و سایر ارزهای دیجیتال را که بهخصوص در میان افراد عادی پذیرفته شده است، از بین میبرد. به عنوان مثال، بسیاری افراد استفاده از رمزارزهای پایه را به عنوان راهی برای حفظ ناشناس بودن میدانند. واقعیت این است که برخلاف پول نقد، برای دریافت کالاهای خریداریشده با رمزارزها به شناسههایی نیاز است که ناشناس بودن را از بین میبرد. بلاکچین نیز که به عنوان یک فناوری امن در نظر گرفته میشود اگرچه نسبت به بسیاری روشهای مشابه امنیت بیشتری دارد اما همچنان قابل هک شدن است. یک حفره موجود در کتاب، این است که بینشی درباره چگونگی ارزشگذاری ارزهای دیجیتال به خواننده نمیدهد. همچنین از طریق آن اطلاعات چندانی درباره اینکه چگونه این رمزارزها میتوانند تمام وظایف سنتی تعریفشده برای پول فعلی را انجام دهند، به دست نخواهید آورد. با این حال پراساد در بخش سوم، نگاهی اجمالی به پتانسیل موجود در ارزهای دیجیتال ارائه میدهد و همچنین استدلال میکند رمزارزهای منتشرشده از سوی بانکهای مرکزی میتوانند عملکرد این بانکها را چه در زمینه مبادلات و مراودات مالی با بانکهای تجاری و چه در زمینه اجرای بهینهتر سیاستهای مالی و پولی ارتقا بخشند.
«آینده پول» با نقلقولی از سیلیسیا اسکینگزلی، قائممقام ریاست بانک مرکزی سوئد آغاز میشود: «اگر روند فعلی را تعمیم دهیم، آخرین اسکناس در دست مردم، سال 2030 به بانک بازخواهد گشت.» در طول کتاب متوجه میشویم که این عقیده بسیاری از فعالان اقتصاد جهان در بخش مالی و بانکداری است. اعتقادی که پراساد نیز تا حد زیادی با آن موافق است. به عنوان مثال وی اعتقاد دارد پروژه ارز رمزنگاریشده شرکت متا، مالک فیسبوک که دییم نام دارد میتواند دنیای ترسناک و گرانقیمت پرداختهای بینالمللی را متحول کند. در حال حاضر، پرداختهای بینمرزی از بانکی به بانک دیگر با اضافه کردن کارمزد و علاوه بر آن تکرار بررسیهای گرانقیمت مبارزه با پولشویی انجام میشود. در عوض همه این نقل و انتقالات میتوانند با خرید و ارسال دییم انجام شوند. اتفاقی که اتفاقاً با استقبال بسیار زیاد مهاجران فقیر مواجه خواهد شد چرا که دیگر مجبور به پرداخت هزینههای مالی سنگین برای ارسال پول برای خانوادههایشان نخواهند بود.
البته پراساد اعتقاد دارد استیبلکوینها مانند دییم این توانایی را خواهند داشت که با این اقبال روبهرو شده و جانشین پولهای رایج فعلی شوند. استیبلکوین یک ارز دیجیتال صادرشده از سوی بخش خصوصی است که برخلاف ارزهای دیجیتالی مانند بیتکوین با ذخیره ارزهای فیات مانند دلار یا یورو پشتیبانی میشود. پراساد استدلال میکند استیبلکوینها تنها ارزهای دیجیتالی هستند که در نهایت میتوانند به عنوان پول عمل کنند. انواع دیگر رمزارزها (که ویژگی پشتیبانی با ارزهای فیات را ندارند) ممکن است برای پرداختهای ارزانتر در مقیاس کوچک یا شاید انواعی از پرداختهای غیرقانونی با روشهای خاص و پرریسک مورد استفاده قرار بگیرند، اما به دلیل بیثباتی و نوسان بسیار شدید ارزش آن (که در سالهای اخیر با نوسانات شدید قیمت بیتکوین برای همگان روشن شد) اقبال عمومی نخواهند یافت. همین موضوع پشتیبانی استیبلکوینها با ارز فیات، پراساد را به این نتیجه میرساند که حتی در صورت جایگزینی پول فعلی با رمزارزها، نقش بانکهای مرکزی در مدیریت اقتصاد کلان دستنخورده باقی خواهد ماند. ایجاد ارزهای دیجیتالی از طریق خود بانکهای مرکزی نیز که به نظر پراساد باید با جدیت پیگیری شود حتی میتواند جریان را بیشتر به نفع بانکهای مرکزی و کمک به مدیریت بهتر و بهینهتر بازارهای مالی جهت دهد، اگرچه همین را نمیتوان در مورد بانکهای تجاری ادعا کرد و اثر تغییر وضعیت بر آنها میتواند تا حدی ویرانکننده باشد که در دهههای آینده اثری از بانکهای تجاری به معنای امروزی آن باقی نماند. ترکیب ارزهای دیجیتال بانکهای مرکزی در داخل و استیبلکوینهای بینالمللی، میتواند قدرت دولتی را که از ابتدای پیدایش پول، در مفهوم آن مستتر بود همزمان کاهش و افزایش دهد. ارزهای دیجیتال دولتی پتانسیل بسیار زیادی برای تحت نظارت قرار گرفتن دارند که از بسیاری جهات میتواند مثبت تلقی شود. پراساد از زادگاهش در هند مثال میآورد که فساد معمولاً به صورت پاکتهایی پر از پول نقد جلوه میکرد که قابل پیگیری نبود، روندی که میتواند با جایگزینی ارز دیجیتال متوقف شود. اما بهطور همزمان این امکان در صورت استفاده نامناسب در هریک از مراحل میتواند به معنی از دست رفتن حریم خصوصی شهروندان باشد که علاوه بر به خطر انداختن استقلال و اعتبار بانکهای مرکزی اگر مردم به این نتیجه برسند که رمزارزهای بانکهای مرکزی تبدیل به ابزاری برای اجرای سیاستهای مختلف اقتصادی و اجتماعی دولتها شدهاند، به سرعت و راحتی میتواند کل جریان را هم با شکست مواجه کند. از سوی دیگر ارزهای بینالمللی میتواند کنترل سرمایه از سوی دولتها را سخت کرده و همچنین روشهای جدیدی برای دور زدن تحریمهای بینالمللی بهوسیله دولتها ایجاد کند. علاوه بر این پراساد قویاً اعتقاد دارد دلار به دلیل حجم گسترده داراییهایی که در قالب آن نگهداری میشود و امنیتی که به جهت حفظ ارزش دارد همچنان ارز اصلی در جهان باقی خواهد ماند و رمزارزهای جدید حداقل تا مدتهای طولانی نمیتوانند اطمینانی مشابه را برای سرمایهگذاران و صاحبان دارایی ایجاد کنند. علاوه بر این رمزارزها سهولت نقل و انتقال و استفادهای را که ارزهای سنتی مانند دلار در شرایط بحرانی دارند، نخواهند داشت. البته پراساد اگرچه تاکید میکند موقعیت دلار حداقل فعلاً و در آینده قابل پیشبینی متزلزل نخواهد شد اما بههرحال وجود رقبای جدیدی که میتوانند در جهاتی پیشرفت کنند که در حال حاضر حتی قابل پیشبینی نیست، به معنای موقعیت متزلزلتر این ارز در طول زمان خواهد بود. پراساد معتقد است همین وضعیت دوگانه در مورد نابرابری درآمد و ثروت هم با ظهور فناوریهای جدید وجود دارد. تغییرات پولی و مالی که در «آینده پول» مورد بحث قرار گرفتهاند، میتوانند پیامدهای قابل توجهی بر موضوعاتی دیگر مانند نابرابری، ثروت و درآمد داشته باشند. این تغییرات میتواند حتی برای خانوارهای فقیر ورود به سیستم مالی را آسان کند و مجموعهای از محصولات و خدمات را در دسترس آنها قرار دهد و البته به همان اندازه ممکن است مزایای نوآوری در فناوریهای مالی عمدتاً از سوی ثروتمندان به دلیل نابرابری در سواد مالی و دسترسی به فناوریهای دیجیتال مصادره شود و پیامدهای نابرابری درآمد و ثروت را که همین حالا هم در بسیاری کشورها در شرایط بحرانی قرار دارد سامان داده، یا برعکس، به آن دامن بزند. در حالی که فناوریهای جدید نوید دموکراتیک کردن و غیرمتمرکز کردن امور مالی را میدهند و وعده میدهند مزایای فعلی کشورهای بزرگتر و ثروتمندتر را از بین میبرند و در نتیجه زمین بازی هموارتری را ایجاد میکنند، به همان اندازه هم میتوانند نتایجی کاملاً عکس این ایجاد کنند. فناوری همیشه و بهرغم همه قوانین محدودکننده نشان داده مستعد ایجاد و دامن زدن به انحصاراتی است که به دلیل ورود زودهنگامتر به بازار یا دسترسی به تکنولوژی پیشرفتهتر رخ میدهد و این امکان را برای فعالان اولیه ایجاد میکند که از ورود بازیگران جدید، ممانعت کنند.
خواندن کتاب پراساد برای هر کس که دوست دارد یا نیاز دارد بداند دنیای مالی چگونه تغییر خواهد کرد، یا حتی در حال حاضر چگونه کار میکند لازم است. سبک نوشتار پراساد تا حدی خشک و زبان بیان آن در بسیاری فصول تا حد زیادی آکادمیک است، اما همزمان دیدگاه نویسنده به آینده و پیشبینیهایش درباره آن در بسیاری جهات قابل قبول است. اگر آینده جهان، اقتصاد و بهطور خاص بازارهای مالی و پولی، به آن اندازه که پراساد میگوید در حال تغییر انقلابی باشد (موضوعی که بسیاری از منتقدان کتاب و حتی دولتها در عمل با آن موافق نیستند) خواندن این کتاب یکی از معدود راههای درک این آینده است که اکنون در دسترس قرار دارد.