باغ وحشت
راهحل باغوحشهای ایران چیست؟
جواد حیدریان: تقریباً تمامی باغوحشهای ایران چه آنها که قدمتی چنددههای دارند و شاید زیرساخت آنها فرسوده است و چه آنها که اخیراً و چند سال است آغاز به فعالیت کردهاند، با حواشی پیرامون آزار حیوانات، سلامت، مرگومیر، قاچاق، تولهکشی حیوانات، پایین بودن کیفیت مواد غذایی و در نهایت فقدان متخصص و دامپزشک و دیگر مباحث روبهرو بودهاند. هفته گذشته تصویرهای ناراحتکنندهای از باغوحش طاهرده ساری منتشر شد. تصویرهایی که نشان میداد حیوانات زندانیشده در این باغوحش در وضعیت بهداشتی بسیار بدی به سر میبرند و در عین حال غذای کافی برای خوردن ندارند. آنچه در باغوحش طاهرده ساری مشاهده شد، در دیگر باغوحشهای کشور هم وجود دارد و تقریباً هفتهای نیست که چنین تصویرهای ناراحتکنندهای از باغوحشهای مختلف کشور منتشر نشود. این تصویرها نشان میدهد باغوحشها در ایران به ضد اهداف خود تبدیل شدهاند و پرسش این است که چرا فعالیت آنها ادامه پیدا کند؟ به نظر میرسد فقدان هدفگذاری استاندارد مطابق الگوهای مدرنشده مراکز نگهداری، بازپروری و احیای حیات وحش، یا اصطلاحاً باغوحشها در ایران از مهمترین دلایل بروز فجایع در باغوحشهای کشور است. هربار باغوحشی در یک نقطه کشور خبرساز میشود و بدون اینکه مشکل آنجا ریشهای حل شود دوباره مشکل از یک منطقه دیگر به نمایش در میآید. البته راهکارهایی هم ارائه میشود که کارساز نیست. چندی پیش باغوحش وکیلآباد مشهد به مدت چهل روز به دستور قضایی پلمب شد اما آیا بستن باغوحشها راهکار مناسبی است. بسیاری از متخصصان این حوزه معتقدند چنین رویکردی نمیتواند کارساز باشد چرا که بالاخره بستن باغوحش باعث بخار شدن حیوانات نمیشود بلکه آنها نیاز به مکان نگهداری، غذا و هوا و دارو دارند. از سوی دیگر برخی از فعالان حقوق حیوانات معتقد هستند فقدان سازوکارهای حقوقی برای ملزم کردن صاحبان باغوحشها به رعایت حقوق حیوانات از جمله مهمترین دلایل بروز مشکلات درباره باغوحشهاست. اما شاید مهمترین استدلال در نحوه هدفگذاری برای باغوحش پنهان باشد. اینکه باغوحشها در ایران تنها برای تفریح و نمایش و اندکی درآمد اقتصادی استقرار یافتهاند. هدفی که با رویکردهای جهانی و بهروزشده مدیریت مراکز نگهداری و بازپروری و نمایش حیوانات در دنیا فاصله عمیقی دارد. از سویی فقدان نظارت مناسب از سوی سازمان متولی یعنی سازمان حفاظت از محیط زیست بر روی نحوه فعالیت باغوحشها و نبود سختگیری اصولی و علمی برای ارائه مجوز به باغوحشداران از سوی دیگر از مهمترین نقاط لاینحل بهبود کیفیت اداره باغوحشها در ایران است. در نهایت باید این واقعیت را پذیرفت که بستن باغوحش راهحل مناسبی نیست، بلکه میتواند زمینه فساد بیشتر را در این حوزه بیشتر کند.