از کف رفته
خانوار ایرانی با چه چالشهای اقتصادی مواجه است؟
رضا طهماسبی: این روزها بسیاری از خانوادههای ایرانی متحیر و متعجب از افزایش سرسامآور هزینههایشان از کاهش قدرت خریدشان میگویند و از امیدهایی که دیگر کورسویی هم از آن نمانده است. برای بسیاری از خانوارهای ایرانی صاحبخانه شدن، خودرو خریدن و تجربه سفرهای دوردست داخلی یا خارجی به رویاهایی دستنیافتنی بدل شده و تمام تلاش خانوار برای تامین معیشت و نیازهای اولیه بسیج شده است تا بتوان در پایان ماه هزینه مسکن، خوراک، بهداشت و درمان، آموزش و پوشاک را تا مرز ضرورت تامین کرد. آمار و دادههای اقتصادی نشان میدهد که هزینه واقعی (هزینه اسمی منهای تورم) خانوارهای شهری در دهه 1390 حدود 20 درصد کاهش یافته است. این رقم برای خانوار روستایی در همین بازه زمانی 31 درصد است. این آمار حاکی از کاهش مصرف قابل ملاحظه خانوار طی این دهه است. در همین دوره میزان درآمد واقعی هم برای خانوار شهری 3 درصد و برای خانوار روستایی 10 درصد افت کرده است. آمار حاکی از آن است که دهه 90 بیشترین تورم و بالاترین کاهش ارزش پول را داشته که همزمانی آن با نرخ رشد اقتصادی صفر، فشاری کمسابقه به وضع اقتصادی خانوار وارد کرده است. در دهه 1390 قیمتها بهطور متوسط 9 برابر شد تا یک رکورد تاریخی در شاخص تورم ثبت شود. در حالی که در این دهه دو سال تورم تکرقمی نیز ثبت شد با این حال در اسفندماه 99 یعنی ماه پایانی این دهه، نرخ تورم متوسط رقم کمسابقه 4 /36 درصد و تورم نقطهای نیز نرخ 7 /48 درصد را ثبت کرد که این ماه را بر قله تورم قرار داد. با این حال آنچه بیش از همه رفاه خانوار را هدف قرار داد، فقدان رشد اقتصادی طی دهه 90 بود. در حالی که کمابیش تجربه چنین تورمهایی در قبل هم بود و مثلاً در دهه 70 شمسی نیز متوسط تورم کمی کمتر از دهه 90 بود اما وضعیت رشد اقتصادی بهتر بود و چشمانداز آتی و انتظارات مردم مثبت بود و رفاه نسبی خانوار رو به بهبود حرکت میکرد. در حالی که رشد تقریباً صفر در دهه 90 همزمان با دو قله تورمی در ابتدا و انتهای دهه، در کنار تحریمهای شدید و سیاستگذاری نادرست اقتصادی، یکی از سختترین دههها را از نظر اقتصادی در دوران اخیر برای خانوارهای ایرانی رقم زد. دههای که پایانش چشمانداز امیدوارکنندهای برای خانوار نداشت تا مساله «مهاجرت» بار دیگر برای خانوارهای ایرانی، و نهتنها جوانان، پررنگ شود؛ مسالهای که خودش را در خروج سرمایه و خرید مسکن در کشورهای همسایه و منطقه نشان داد.
خانوار ایرانی در آغاز دهه 1400 همچنان با فشار تورم بالا و نبود رشد اقتصادی مواجه است. به نظر تنها راهی که میتواند در سریعترین زمان ممکن اندکی این فشار را کاهش دهد، به نتیجه رسیدن مذاکرات و حصول توافق برای رفع تحریمهاست که باعث گشایش در تجارت خارجی و آزادسازی منابع میشود که باعث برخورداری سریع و همگانی در جامعه میشود. پس از آن نیز الزاماً باید اصلاحات ساختاری اقتصادی در دستورکار قرار گیرد تا بتوان به تدریج به بازیابی رفاه ازدسترفته خانوار ایرانی امیدوار بود.