جان؛ بهای تعلل
چرا وعده مقابله با کرونا در ایران محقق نشد؟
با وجود نگرانیها و خطرات موجود، دولت کوشید تصویری از هند ارائه دهد که در آن اقتصاد به ریل بازگشته و همه چیز در حالت عادی است. دانشمندان هشدار دادند که جمعیت هند همچنان آسیبپذیر است و به مصونیت عمومی دست پیدا نکرده؛ اما این هشدارها همچون بسیاری دیگر از توصیهها نادیده گرفته شد. مجله لنست در یک سرمقاله نوشت آقای مودی بیشتر از آنکه برای کنترل همهگیری تلاش کند، قصد دارد انتقادات را از رسانههای اجتماعی بزداید! انجمن پزشکی هند خواستار تعطیلی کامل، برنامهریزیشده و از پیش اعلامشده، بود. اما در مقابل وزیر بهداشت به مردم اطمینان داد هند به پایان همهگیری رسیده و دولت از تجمعات و مراسمهای ملی حمایت کرد. جشنواره هندوها با حضور میلیونها نفر برگزار شد و مودی هم در انتخابات ایالتی بدون ماسک حضور یافت. و در پایان ماه می، نابخردی پیدرپی دولت، 27 میلیون مبتلا و بیش از 300 هزار کشته کرونایی به جا گذاشت! داستان هند که حالا سویه دلتا را برای ایران به ارمغان آورده و خود با شتاب بخشیدن به روند واکسیناسیون میرود که از بحران بگذرد، چندان ناآشنا نیست. در ایران هم همهگیری با موجی بلند و قدرتمند سونامی هولناکی به راه انداخته، قربانی میگیرد و فاصله ایران را با کشورهای موفق در کنترل کووید 19 روزبهروز بیشتر میکند. آنگونه که دادههای سایت Statista نشان میدهد تا 22 آگوست (30 شهریور) ایران از نظر میزان مرگومیر کرونا (به ازای هر یک میلیون نفر) «در مدت یک هفته»، در میان 155 کشور جهان رتبه هشتم را به خود اختصاص داده است. در هفته آخر شهریور، با 37 /42 مورد مرگ در هر یک میلیون نفر، تنها کشورهای گرجستان، تونس، اسواتینی، مالزی، بوتسوانا و سریلانکا توانستهاند در رقابت مرگ از ایران پیشی بگیرند. این در حالی است که در مدت مشابه، همین نرخ در کشورهایی نظیر قطر، هلند، نیوزیلند، چین، گابن، کامرون و کنگو معادل صفر و در 26 کشور دیگر کمتر از یک مورد بوده است.1 همین دادهها حاکی از آن است که در 22 آگوست، با بیش از چهار میلیون و 587 مورد ابتلای تاییدشده (معادل 55 هزار و 273 نفر به ازای هر یک میلیون نفر جمعیت) در ردهبندی کشورهای جهان در رتبه یازدهم قرار گرفتهایم. از نظر میزان کشتهشدگان از ابتدای همهگیری هم در رده سیزدهم این رتبهبندی هستیم. دادههای Worldmeters نیز نشان میدهد از نظر تعداد «جانباختگان جدید» پس از اندونزی و روسیه سومین کشور پرمرگومیر جهان شدهایم. بد نیست بدانید آمار مرگومیر در هیچ یک از کشورهای خاورمیانه به وخامت ایران نیست. ترکیه با جمعیتی مشابه ما، تنها 53 هزار و 891 مورد مرگ را به ثبت رسانده است. و حالا با تداوم روند کند واکسیناسیون، پایان قرنطینه نصفهنیمه دولت، مناسبتهایی که عدهای را روانه جادهها کرده و گروهی را در مراسم عزاداری گرد هم آورده، میتوان روزهای دشوارتری را انتظار داشت. در این گیرودار اما هشدار نهادهای بینالمللی هم نمک به زخم عمیق همهگیری در کشور میپاشد. سازمان بهداشت جهانی در گزارشی نسبت به گستردگی شیوع بیماری در ایران و تاثیر آن بر زندگی، رفاه و معیشت مردم اظهار نگرانی کرده است. در این گزارش آمده که تا 16 آگوست تنها 1 /13 درصد از جمعیت ایران دوز اول و 15 /5 درصد از کل کشور دو دوز واکسن را دریافت کردهاند و با توجه به گستردگی شیوع، این میزان واکسیناسیون بسیار کم است. دیدهبان حقوق بشر نیز 28 مرداد در گزارشی، ممنوعیت خرید واکسنهای تولیدشده در انگلیس و ایالات متحده، عدم شفافیت و سوءمدیریت را عامل تشدید بحران همهگیری در ایران دانست و نوشت: مقامات ایرانی برای پاسخگویی موثر به بحران باید تمام تلاش خود را، از جمله استفاده از تمام منابع لازم برای ایمنسازی توسط واکسیناسیون و ارتباطات شفاف در اجرای برنامه واکسیناسیون و دیگر اقدامات ایمنساز، بهکار گیرند.2 در گزارش دیدهبان حقوق بشر آمده، ایرانیان از بیکفایتی مسوولان و عدم شفافیت مقامات در کنترل همهگیری کووید 19 که به مرگ یک ایرانی در هر چند دقیقه میانجامد، خشمگیناند. تارا سپهریفر، پژوهشگر این سازمان، نیز در بخشی از اعلامیه گفته است: «اعتماد عمومی عامل مهمی در مدیریت بحران سلامتی است، با وجود این، مقامات ایران بهطور مکرر در این امر شکست خوردهاند.»
و حالا روحانی، که قرار بود «ایرانی بدون کرونا» را به دولت بعدی تحویل دهد رفته است و دولت رئیسی با فاجعهای روبهروست که منشأ آن، به ناشنوایی گوش سیاستمداران در برابر توصیهها و هشدارهای کارشناسان بازمیگردد.
پاسخ ناموفق به بحران
مرگومیر و بستری در ایران رو به افزایش گذاشته و گزارشهای رسمی و غیررسمی در شبکههای اجتماعی نشان میدهد در شهرهای مختلف، کمبود تخت و دارو بحرانساز شده است. مقامات فعلی و سابق میکوشند پاسخ ناموفق دولت به بحران را انکار کنند. آنها -بعضاً بدون ارائه شواهد و مستندات- تحریمها و تاخیر در واردات واکسن و همچنین یکدیگر را مسوول تشدید بحران میدانند. فرصتهای بسیاری برای واردات واکسن از دست رفته و اظهارات و وعدههای ضدونقیض در مورد عرضه واکسنهای داخلی هم سبب سلب اعتماد مردم شده است. تحلیلگران میگویند این رفتارها و سیاستها پیامدهای جدی برای حق سلامتی و دسترسی ایرانیان به واکسنهای کرونا داشته است. دو هفته قبل، علیرضا زالی رئیس ستاد مقابله با کرونا به خبرنگاران گفت که کل ذخیره واکسن در کشور تنها پنج روز دیگر دوام خواهد داشت. زالی همچنین مدعی شد که سفرای ایران برای تامین واردات واکسنهای خارجی تلاش کافی نکردهاند، ضمن آنکه در مورد نیازهای فوری ایران و آمار واقعی مرگومیر، اطلاعات گمراهکنندهای به سازمان بهداشت جهانی ارائه شده است. ظریف هم در پاسخ مدعی شد که وزارت خارجه واردات 24 میلیون دوز واکسن را تامین کرده و این نشان میدهد سایر سازمانهای دولتی در تاخیر واکسیناسیون مقصر هستند. کافی است رویدادها، اظهارات، سیاستها و اقدامات مقابله با کرونا در 18 ماه گذشته را مرور کنید؛ بیتردید سرگیجه خواهید گرفت. با حجم عظیمی از سیاستهای آشفته و وعدههای دروغ یا تحققنیافته روبهرو هستیم که میتواند به خوبی نشان دهد چرا تقویم مردادماه اینگونه از آمار کشتهشدگان کرونا سیاهپوش شده است. دیدهبان حقوق بشر میگوید مقامات ایرانی باید از همه منابع موجود برای پاسخگویی به شیوع بیماری استفاده کنند آن هم به نحوی که متضمن رعایت حقوق بشر باشد و آسیب به سلامتی و رفاه همه ساکنان کشور را به حداقل برساند. این شامل دسترسی به اطلاعات به موقع و دقیق درباره همهگیری، در دسترس قرار دادن تجهیزات حفاظت شخصی برای کارکنان خط مقدم، دسترسی به آزمایشهای مقرونبهصرفه و ایمن و ارائه خدمات رفاهی اجتماعی است؛ به نحوی که مردم بتوانند در صورت لزوم با خیال آسوده در قرنطینه بمانند. دولت ایران باید تمامی قراردادهای خرید و همچنین شاخص بهروز عرضه و تحویل واکسن با جزئیات قیمت، تاریخ تحویل و تعداد دوزها را نیز منتشر کند. این سازمان قبلاً از همه ذینفعان از جمله ایالات متحده خواسته بود تا اطمینان حاصل کنند که مردم ایران دسترسی سریع، بلامانع و عادلانه به واکسنهای ایمن، موثر و مقرونبهصرفه خواهند داشت. دیدهبان حقوق بشر میگوید مقامات ایرانی نمیتوانند مدیریت نادرست خود در زمینه همهگیری را به بهانه تحریمها توجیه کنند. ایرانیان به سیاستهای بهتری از سوی دولت نیاز دارند و مستحق آن هستند.
واکسیناسیون قطرهچکانی!
تقریباً 9 ماه پس از ممنوعیت واردات واکسنهای تولید آمریکا، ایران با بدترین شرایط در همهگیری روبهرو است. آمار بیسابقه مرگومیر و ابتلا در هر روز با نزدیک به 2 /4 میلیون بیمار بستری در سراسر کشور و یک سیستم درمانی در حال فروپاشی، سبب شده مردم انگشت اتهام را به سمت تعلل مسوولان در پیشبرد برنامه واکسیناسیون نشانه بگیرند. بزرگی بحران به قدری است که برخی پزشکان را واداشته تا بیپروا به عملکرد وزارت بهداشت انتقاد کنند و آشکارا از وخامت اوضاع بگویند. چندی پیش، انتشار صدای محزون یکی از پزشکان زنان و زایمان مشهد که بحران این شهر را با وحشت دوران جنگ مقایسه کرد، بازخوردهای زیادی داشت. گرچه او مانند بسیاری دیگر ناچار شد بخشی از سخنان خود را پس بگیرد اما دستکم توانست بحران ویرانگر انسانی در بیمارستانهای مشهد را توصیف کند و از مسوولان بخواهد برای نجات جان مردم هر کاری لازم است انجام دهند. برنامه ملی واکسیناسیون، در اواخر دیماه سال گذشته از سوی وزارت بهداشت اعلام شد. این برنامه شامل چهار مرحله واکسیناسیون رایگان با اولویت کارکنان درمان، افراد دارای شرایط خاص، افراد مسن و گروههای سنی بود. از آن زمان برنامه واکسیناسیون بسیار کندتر از وعدهها و نامنظم، درهمریخته و بدون شفافیت پیش رفته است. در طرح ملی واکسن قرار بود روزانه بهطور متوسط، 400 هزار دوز یا 10 میلیون در ماه تزریق صورت گیرد. اما دادههای رسمی نشان میدهد در اغلب روزها، تعداد متوسط دوزهای دریافتی بسیار کمتر از برنامه بوده است. ایران واکسنهای اهدایی را از چندین کشور وارد کرده، یا پذیرفته است اما شفافیت کمی در مورد تعداد کل واکسنهای وارداتی یا برنامه واردات واکسن وجود دارد. معاون فنی گمرک 29 مرداد به خبرگزاری فارس میگوید تاکنون ۳۸ محموله واکسن کرونا شامل حدود ۲۵ میلیون و ۵۴۴ هزار دوز واکسن وارد ایران شده است. تولید واکسنهای داخلی هم بهطور جدی از برنامه وعده دادهشده عقب است. ستاد اجرایی فرمان امام(ره)، سرمایهگذار اصلی واکسن کووایران وعده داده بود تا ماه سپتامبر، 50 میلیون دوز واکسن تولید خواهد کرد اما به نظر نمیرسد این وعده بزرگ قابلیت تحقق داشته باشد. با این همه تعداد کسانی که بهطور کامل واکسینه شدهاند پنج میلیون و ۵۲۷ هزار بیشتر نیست که برای یک جمعیت حدود ۸۴ میلیوننفری، در قیاس با بسیاری از کشورها ناچیز است. در آلمان، با جمعیتی تقریباً برابر با ایران، تا 27 مرداد، ۴۸ میلیون و ۶۵۲ هزار نفر بهطور کامل واکسینه شدهاند که 5 /58 درصد کل شهروندان را دربر میگیرد. مطابق پژوهشی از موسسه روبرت کخ آلمان، واکسیناسیون برای پیشگیری از ابتلا به کرونا در این کشور، جلوی مرگ بیش از ۳۸ هزار نفر را گرفته است. با این حساب اگر در ماههای ابتدایی شروع واکسیناسیون، واردات واکسن به ایران به کندی پیش نمیرفت دهها هزار ایرانی قربانی همهگیری نمیشدند.
بازار سیاه دارو و واکسن
طی سالیان متمادی، اقتصاد ایران از جمله بخش پزشکی و مراقبتهای بهداشتی به شدت تحت تاثیر تحریمها قرار گرفته است. تاخیر شدید در تحویل و کمبود دارو و تجهیزات پزشکی را البته میتوان تا حد زیادی ناشی از این امر دانست. در ماه ژوئن، ایالات متحده راه را برای واردات محصولات مرتبط با کرونا، از جمله واکسن، به کشورهایی مانند ایران، سوریه و ونزوئلا که به شدت تحریم شدهاند، تسهیل کرد. اما به نظر میرسد ایرانیان تاثیر کاهش این محدودیتها را بر شرایط کرونایی کشور حس نمیکنند. برخلاف مسوولان اغلب مردم، فساد و سوءمدیریت اقتصادی را عامل نرخ اندک و تاسفبار واکسیناسیون میدانند. بیستم مردادماه مقام معظم رهبری ضمن تاکید بر ضرورت تسریع واکسیناسیون، مجوز واردات واکسنهای خارجی غیر از تولیدشده در آمریکا و انگلیس را صادر کردند. سخنان ایشان، بلافاصله با وعده صریح دولت جدید مبنی بر واردات 120 میلیون دوز واکسن در سه ماه آینده دنبال شد. و حالا مسوولان خبر میدهند که 20 میلیون واکسن فایزر ساخت آلمان در راه است. با این حال، در غیاب استراتژی سازماندهیشده و سریع واکسیناسیون، بازار سیاه سودآور و شدیداً پرتقلبی برای واکسنها به وجود آمده که تنها برای افراد مرفه مقرونبهصرفه به نظر میرسد. واکسن فایزر در بازار سیاه تا 30 میلیون تومان برای هر دوز و آسترازنکا سه تا هفت میلیون تومان به فروش میرسد. پیش از این نیز، صدها ایرانی که از دریافت واکسن در داخل ناامید شده بودند به کردستان عراق و ارمنستان سفر کردند؛ سفری که بسیاری از مسافران آن را تحقیرآمیز خواندند. این اما یک سوی ماجراست. سوی دیگر بازار سیاهی است که برای داروهای درمان کرونا و حتی سرمدرمانی به راه افتاده است. برخی بیماران در کمتر از یک هفته ناگزیر میشوند برای درمان 100 میلیون تومان هزینه کنند. آن هم در حالی که حتی مطمئن نیستند این داروها به روند درمان کمکی میکند یا خیر. هفته گذشته مشاهدات میدانی خبرنگار روزنامه ایران از وضعیت دارو نشان میداد دیو مافیای پزشکی اینک در ایران سر برآورده است. در شرایطی که کشور با کمبود همه چیز، از اکسیژن گرفته تا رمدسیویر و سرم مواجه است، دور از انتظار نیست که سرم 20 هزارتومانی در بازار آزاد 200 هزار تومان به فروش برسد! در این میان، جان صدها تن در یک روز از دست میرود زیرا دولت نه توان آن را دارد که برای تهیه و توزیع واکسن برنامهریزی منسجم و قاطعی انجام دهد و نه توان اقتصادیاش اجازه میداد با قرنطینه سختگیرانه، زنجیره انتقال را قطع کند.
در حسرت بازگشت به زندگی نرمال
در شرایطی که کرونای دلتا همچنان میتازد و کادر درمان خسته از تلاش بیوقفه به مرز استیصال رسیده، بسیاری از ایرانیان نیز از زدن ماسک و ماندن در خانه منصرف شدهاند. در برابر نیاز به امرار معاش، فاصلهگذاری اجتماعی امری تجملاتی به نظر میرسد. هر روز بر خشم مردمی که حتی نتوانستهاند اولین دوز واکسن را دریافت کنند اما تصویر مردمان واکسینهشده بدون ماسک را در دیگر کشورها میبینند که به زندگی عادی خود بازگشتهاند، افزوده میشود. تلاش صدا و سیما و دیگر رسانههای وابسته به دولت هم در سیاهنمایی مرگومیرهای پس از واکسیناسیون راه به جایی نمیبرد. دسترسی جامعه به اطلاعات آنقدر گسترده است که به راحتی بتوانند دروغ بودن ادعای گزارشهای خبری از عوارض واکسنهای آمریکایی را تشخیص دهند! اسرائیل یکی از نخستین کشورهایی بود که با برنامه تهاجمی واکسیناسیون توانست در کمتر از یک ماه تلفات کرونا را بهطور چشمگیری کاهش دهد. آمریکا نیز شاهد دیگری است که موارد ابتلا در آن از دسامبر سال گذشته به ویژه در میان سالمندان رو به کاهش گذاشته است. گرچه در بخشهایی از جهان شرایط همچنان پرتنش باقی مانده اما زندگی در کشورهایی با نرخ بالای واکسیناسیون مانند ایالات متحده و انگلستان تقریباً به حالت عادی قبل از همهگیری برگشته است. رویدادهای مهم ورزشی در حال ازسرگیری است، رستورانهای سرپوشیده شلوغ هستند، مردم بدون ماسک به دیدار هم میروند و سفرهای هوایی تقریباً به سطح قبل از همهگیری رسیده است. در میانه جهانی که عمدتاً به وضعیت پیش از کرونا بازگشته اما، ایرانیان هنوز از سادهترین فعالیتهای روزمره مانند خرید یا ورزش وحشت دارند! آن هم در حالی که مسوولان بدون توجه به تاثیر واکسیناسیون، پیدرپی مردم را به نقض پروتکلهای بهداشتی متهم میکنند. گرچه در 18 ماه گذشته عمده توجیه دولتمردان در ناتوانی کنترل کرونا، تحریمها و دشواریهای اقتصادی بوده اما از همان ابتدا کارشناسان به دولت یادآور شدند تنها راه بهبود اقتصاد و گذار از روزهای سخت کنترل همهگیری است. چشمانداز اقتصاد جهان رو به بهبود است اما اقتصاددانان پیوسته یادآوری میکنند که همهگیری در حال افزایش شکاف در عملکرد اقتصادی بین کشورها و بین بخشها، افزایش نابرابریهای اجتماعی، تاثیر نامطلوب بر گروههای آسیبپذیر و آسیب بلندمدت بر چشمانداز شغلی و استانداردهای زندگی بسیاری از مردم است و واکسیناسیون سریعتر و موثرتر، در کنار رعایت پروتکلها و فاصلهگذاری اجتماعی برای متوقف کردن این روند نامطلوب ضروری است. سرعت و مدت بهبود اقتصادی، حالا به مسابقه بین واکسنها و انواع نوظهور ویروس بستگی دارد. لورنس بون، اقتصاددان ارشد OECD، میگوید: واکسیناسیون گسترده جمعیت بزرگسال بهترین سیاست موجود برای رشد مجدد اقتصاد و افزایش اشتغال است. اگر در حال جنگ با ویروس هستیم باید تولید واکسن را نیز مطابق با شرایط جنگی قرار دهیم، منابع لازم را فراهم کنیم و توزیع واکسن در سراسر جهان را سرعت ببخشیم.3 ایران یکی از طرفین «میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی» (ICESCR) است که بر اساس آن هر کسی حق دارد از «بالاترین استاندارد قابل دستیابی برای سلامت جسمی و روانی» بهرهمند شود. بر اساس این معاهده، دولت موظف است به صورت فردی و از طریق کمکها و همکاریهای بینالمللی به ویژه اقتصادی و فنی، منابع موجود خود را به حداکثر برساند تا حق افراد برای سلامتی را تامین کند. این حداقل وظیفه دولتی است که باید پاسدار سلامتی شهروندانش باشد اما در عمل، چشمش را بر روی یک فاجعه انسانی غیرقابل جبران بسته است.
پینوشتها:
1- Coronavirus (COVID-19) deaths worldwide per one million population as of August 23, 2021, by country. Statista.com.
2- Iran: Government Mismanagement Compounds Covid-19 Crisis. HUMAN RIGHTS WATCH. August 19, 2021.
3- The need for speed: faster vaccine rollout critical to stronger recovery. OECD. March 9, 2021.
منبع: worldmeters.info - 23 آگوست 2021