تیشه به ریشه
رکود تورمی چه آثار اجتماعی دارد؟
رضا طهماسبی: نتایج یک تحقیق که میانه اسفندماه 1396 منتشر شد، نشان میداد که وزن مردم ونزوئلا، که چند سالی است درگیر بحران شدید اقتصادی هستند، در سال 2017 بهطور متوسط 11 کیلوگرم کم شده است. سرانه کاهش وزن در ونزوئلا در سال 2016 نیز هشت کیلوگرم بود. طی این سالها دولت ونزوئلا موفق شد شاخص نسبتاً جدیدی در علم آمار و اقتصاد وارد کند، شاخص روند کاهش وزن در نتیجه بحران اقتصادی. آثار و تبعات اجتماعی و سیاسی بحران اقتصادی ونزوئلا گسترده و متفاوت است؛ در سال 2017 بیش از پنج درصد مردم این کشور به سایر کشورها مهاجرت کردند؛ بیش از یک و نیم میلیون نفر از یک جمعیت 30میلیونی به خاطر فشارهای ناشی از فقر و مشکلات اقتصادی عطای ماندن در خاک وطنشان را به لقایش بخشیدند. مسالهای که از آن به عنوان بزرگترین بحران مهاجرت در تاریخ آمریکای لاتین نام میبرند. نظام سیاسی ونزوئلا رو به فروپاشی است و مشخص نیست مادورو با استفاده از سرکوب نظامی در قدرت میماند یا رقیب او با پشتوانه خارجی و استفاده از تظاهرات مردمی به قدرت میرسد. ابرتورم، به ریشه ونزوئلا تبر زد. موسسه گالوپ، با حمایت نهادهای بینالمللی مانند سازمان ملل متحد، هرسال نظرسنجیها و مطالعات مختلفی را به انجام میرساند که نتایج آن درسهای بزرگی برای سیاستگذاران دارد و نشانههای مهمی برای کشورهای مختلف. در یکی از این نظرسنجیها که اخیراً منتشر شده است، ایران در بین پنج کشور انتهای فهرستی قرار گرفته است که مردمش گرفتار احساسات منفی هستند، ایران در این فهرست نزدیک به کشورهایی قرار گرفته است که مانند عراق و چاد جنگزدهاند یا مانند سیرالئون، فقیرترین کشور جهان. حضور ایران با این حجم از احساسات منفی در بین شهروندان، در حالی که از نظر امنیتی قدرتمند و از نظر سیاسی نیز باثبات است، توجهات را به سوی اقتصاد معطوف میکند؛ مولفهای که در حداقل یک دهه گذشته با سوءمدیریت داخلی و فشار خارجی دچار نوسانهای بسیار شده و بیثباتیاش اثرگذاری بالایی روی فرد و خانوار داشته است. آنها در مقاطع مختلف، به ویژه یکسال گذشته با افت فاحش سرمایههای خود مواجه شدهاند و درآمد حقیقیشان کاهش پیدا کرده است؛ با کمبود برخی کالاها در مقاطع خاص مواجه شدند و دغدغه این کمبود یا افزایش قیمت ناگهانی کالاهای مصرفی آنها را رها نکرده است. پیشبینی از روند اقتصاد، تداوم رکود و انقباض اقتصاد است که باعث میشود نهتنها مشاغل جدیدی ایجاد نشود، که تعدیل نیرو هم در بنگاهها اتفاق بیفتد و کمتر شدن قدرت خرید مردم همچنان ادامه داشته باشد، تورم فزاینده در ایران نیز در حال آماده شدن برای نواختن تیشه به ریشههاست. مردم در چنین شرایطی بالاجبار از مصرف خود میکاهند، مخارج فرهنگی و تفریحی زودتر از سبد هزینهها خارج میشود، آموزش به تعویق میافتد یا کیفیتش کمتر میشود و حتی برخی خانوارها غذای کمکیفیتتری مصرف خواهند کرد. تورم در کنار آثار اقتصادی، تبعات اجتماعی قابل تاملی دارد که معمولاً نادیده گرفته میشود، شاید یک مطالعه علمی تاریخی نشان دهد که این حجم از احساسات منفی، از خشم و استرس گرفته تا غم و افسردگی ملتی بزرگ و باثبات، ارتباطی بیش از آنچه تاکنون تصور شده با «بیماری تورم مزمن و همیشگی اقتصاد ایران» داشته باشد.