سودای آبهای ژرف
به بهانه انتشار شایعه پیدایش رودخانهای در اعماق ایران
هر زمان اضطراب و احساس خطر از کمبود منابعی در جامعهای حس شود، خبرهای کذب و شایعات شبهحقیقت، مانند علفهای هرزی در بستر بحران پیشآمده رشد میکنند و به سرعت پراکنده میشوند.
هر زمان اضطراب و احساس خطر از کمبود منابعی در جامعهای حس شود، خبرهای کذب و شایعات شبهحقیقت، مانند علفهای هرزی در بستر بحران پیشآمده رشد میکنند و به سرعت پراکنده میشوند.
کمبود آب، این روزها یکی از جدیترین بحرانهایی است که در ایران وجود دارد. تا جایی که بسیاری از تحلیلگران اجتماعی و محیطزیست، پیشبینی ایجاد جنگها و منازعات داخلی و خارجی بر سر آب را در آینده نهچندان دور در خاورمیانه دور از ذهن نمیدانند. آنچنان که هماکنون هم در بسیاری از مناطق خشک و کمآب ایران، شاهد اختلافها و نزاعهای محلی متعدد بر سر منابع آبی هستیم. از اصفهان و یزد و کرمان گرفته تا خوزستان و آذربایجان.
در این میان گسترش شایعات، مانند شایعه پیدا شدن یکی از بزرگترین سفرههای آب زیرزمینی در ایران امری اجتنابناپذیر است. شاید اگر پای منافع اقتصادی شرکتهای بهرهکش و پیمانکاران بزرگ برای تولد چنین شایعاتی در میان نباشد بتوان پای فطرت انسانها برای فرو نشاندن احساس خطر و ایجاد امیدهای هرچند واهی برای ادامه زیست را ناگزیر به میان کشید و باور کرد.
امید واهی انگیزه انتشار یک شایعه؟
در روزهای گذشته صفحات ناشناسی در اینستاگرام، تلگرام و توئیتر با اسمهایی به ظاهر صحیح مطالبی با عنوان «دلخوشیها کم نیست» یا «کشف بزرگترین منبع آب زیرزمینی» و... منتشر شد که در آنها خبر از کشف و شناسایی یکی از بزرگترین سفرههای آبهای زیرزمینی آب جهان در ایران میداد. در این مطالب نوشته شده است: امروز روز خوبی بود. از جمله روزهای خیلی خوب سال بود. خبر هم درباره شناسایی یکی از بزرگترین سفرههای آب زیرزمینی آب جهان در ایران است.
البته پیشتر خبرش را شنیده بودم. اما امروز در یک نشست گزارش کارشناسان را شنیدم که این موضوع با آزمایشهای صورتگرفته، به قطعیت رسیده است. یک سفره آب زیرزمینی که از کوههای هندوکش و از طریق منطقه سیستان وارد ایران میشود و پس از طی کردن منطقه کویری ایران، به خلیج فارس و دریای عمان میریزد.
عظمت این سفره آبی را که به شکل رود در عمق هزار متری زمین در جریان است با یک مثال ساده بیان میکنم. اکنون کل مصرف آب شرب ایران طبق آمار سال 96، حدود هفت میلیارد مترمکعب است. اما به لطف خدای مهربان، این سفره زیرزمینی به تنهایی بیش از هزار میلیارد مترمکعب آب سالم و شیرین در خود جای داده است، یعنی معادل حدود 137 سال مصرف آب شرب کل ایران. این رخداد مهم به اطلاع مسوولان ارشد نظام رسانده شده است و بعد از طی مراحل خاص، عملیات بهرهبرداری از آن صورت میگیرد. البته این به معنای بیخیالی و صرفهجویی نکردن در مصرف آب نیست و ما باید قدر قطره قطره آب کشورمان را بدانیم. اما این را هم بدانیم که به لطف الهی، کشور ما در آینده بر بحران آب غلبه خواهد کرد و به هیچوجه نباید خاطر مردمان عزیزمان را نگران کرد.
هر چند این مطلب و مطالب مشابه بعد از مدت کوتاهی حذف شد، اما در همین مدت کم نیز توانست به میزان قابل توجهی مورد توجه قرار گیرد و به سرعت در شبکههای اجتماعی دست به دست شود. با این حال، موضعگیری رسمی و تکذیبیهای بر این خبر از طرف مقامهای رسمی و شرکت توسعه منابع آب و نیرو صورت نگرفت. در نتیجه این خبر که با هدف پروژه پروپاگاندای امید پراکنده شده بود، توانست تا حد زیادی بر اذهان عمومی تاثیر بگذارد.
چرا دادستان کل وارد نمیشود؟
کارشناسان و فعالان محیط زیست، مخالفتهای خودشان را درباره این خبر در شبکههای مجازی انتشار دادند. محمد درویش، کنشگر محیط زیست درباره انتشار این شایعه به «تجارت فردا» میگوید: «چنین خبری حقیقت ندارد. اینکه ما رمزخوانی و رمزگشایی کنیم از نیت افرادی که این شایعات را انتشار میدهند، موضوعی است که نیاز به بررسی فراوان دارد. اما یک نکته شگفتانگیز درباره انتشار این خبر وجود دارد و آن اینکه در حالی که در کشور ما برای خیلی از اخبار جزئیتر نهادهای رسمی وارد میشوند و موضعگیری میکنند و به سرعت تکذیبیه ارسال میکنند، درباره انتشار این خبر، که با روان مردم ایران سروکار دارد و میتواند تمام تمهیداتی را که طی سالها برای تغییر الگوی مصرف آب در بین مردم و مدیریت آب در ایران صورت گرفته بر باد دهد، نهادهای رسمی وارد نمیشوند و همین امر منجر به دامن زدن بیشتر به این اخبار کذب میشود. بیتفاوتی نهادهای رسمی به نظر من شاید ریشه در این موضوع داشته باشد که افرادی در درون خود سیستم دولتی تمایل به انتشار این اخبار کذب دارند. زیرا در این مورد چند هدف را دنبال میکنند؛ یکی اینکه برخی نگرانیها را رفع کنند. به طور مثال برای تامین نیازهای غذایی، گفته شده است که ما به 150 میلیارد مترمکعب آب نیاز داریم و چنین حجم آبی در کشور ما وجود ندارد. بنابراین لازم است برای رفع نگرانی اجتماعی از این کمبود، اعلام کنیم که چنین سفره زیرزمینی در اعماق ایران کشف شده و ما قادر هستیم اراضی کشاورزیمان را گسترش دهیم و چاه بزنیم. بنابراین مردم بدون نگرانی به تامین منابع غذایی بپردازند زیرا چنین پروژه گرانقیمتی تحت حمایت معاونت علمی ریاست جمهوری در حال پیگیری است. برای اکتشاف آبهای ژرف ذهنها را مهیا میکنند تا پول بیشتری برای تحقیقات و اکتشافات اینچنینی صرف شود و به این ترتیب اهداف مالی این افراد رونق پیدا میکند. اما این موضوع را متوجه نیستندکه زمانی که مدام تبلیغ میشود آب هست اما کم است و تلاشهای بسیاری برای میزان مصرف بهینه مردم صورت میگیرد، نشر چنین اخباری میتواند از بیخ و بن تمام این تمهیدات را زیر سوال ببرد و بیاثر کند. متاسفانه این اخبار تنها به جو بیاعتمادی دامن میزند. من خودم در اتوبوس و مترو شاهد گفتوگوهای مردم بودم که میگفتند دیدید این همه وقت صحبت از کمبود آب بود ولی حالا چقدر آب در ایران وجود دارد؟ بیخود مردم را از کمبود آب میترساندند. لابد این آب را هم میخواهند برای سوریه و کویت و عراق بفرستند! این اظهارات نشان میدهد که ترویج چنین دروغهایی بسیار خطرناک است.»
اهمیت نقش رسانه در مقابله با شایعه
محمد درویش با اشاره به نقش رسانهها در زمینه جلوگیری از انتشار اخبار کذب و شایعات گفت: «نقش رسانهها در این زمینه بسیار مهم است و در این مورد من تعجب کردم که چرا رسانهها سکوت کردند و اجازه دادند این خبر دهان به دهان بچرخد. خبرنگاری که این شایعه را منتشر کرده بود خودش نماد رسانه است و در واقع شروعکننده این شایعه تاسفبار بود. اگر رسانهها به سرعت موضعگیری میکردند و به سرعت سراغ وزیر نیرو میرفتند تا نظرش را درباره این خبر منتشر کنند، یا صداوسیما در بخشهای خبری خود چنین کاری میکرد، مسلماً چنین شایعهای تا این حد ترویج پیدا نمیکرد. رسانهها رکن چهارم دموکراسی هستند و اگر به موقع وارد صحنه شوند، میتوانند جلوی انتشار این شایعات را بگیرند و اذهان مردم را از مخدوش شدن نجات دهند.»
پیشینه شایعه وجود رودخانه در زیر ایران
اکتشاف آبهای ژرف موضوعی بود که از گذشته در ایران مطرح بود. در سال 95، در اخبار منتشرشده، خبر از طرح اکتشاف آبهای ژرف با کمک محققان روسی بوده است. اما در همان زمان هم اعلام شده بود اجرایی شدن این هدف با واقعیت فاصله بسیار دارد. محمد درویش در ادامه درباره تلاشها برای برداشت آبهای ژرف در ایران گفت: «مشکلات آبهای ژرف و آبهای فسیلی سالهاست که در دنیا مطرح است. کشور همسایه ما عربستان در این زمینه پیشگام بود و در سالهای پایانی قرن بیستم، منابع آبی خود را از آبهای ژرف بیش از یک کیلومترمربع تامین کرد. آب بسیار داغی را که از اعماق زمین به دست آوردند، در حوضچههایی برای خنک شدن قرار دادند تا به مصرف و تولید برسانند. در آن زمان فعالان محیط زیست هشدار دادند که این آبها ذخایر میلیونها سالهای هستند که در کره زمین وجود دارد و اگر آنها را برداشت کنیم، ممکن است تعادل زیستمحیطی زیر زمین را بر هم بزنیم و از طرفی هم این ذخایر به سرعت تمام میشوند. با این حال عربستان به این هشدارها توجه نکرد و با شعار اینکه ما بزرگترین تولیدکننده گندم در جهان هستیم، این سر و صداها را خواباند. اما حالا سه و نیم میلیون هکتار زمین کشاورزی و گندمزارهای آنها از حیز انتفاع خارج شده است. اگر با Google Earth به این مناطق نگاه کنید، میتوانید لکههای بزرگی را که شکل نمکی دارند، در این مناطق ببینید. به خاطر باد غالبی که در این منطقه است، این گردهای نمکی به سمت ایران در حال حرکت هستند و نتیجه این همه هزینه و تبلیغات این است که عربستان در حال حاضر یکی از بزرگترین واردکنندههای گندم در جهان است.»
او تاکید میکند: «چرا ما از این تجربهها عبرت نگیریم و باز هم نرویم به سراغ هزینههایی که در نهایت به بنبست ختم میشوند. بهترین راهی که در کشور ما وجود دارد، تغییر سبک زندگی ایرانیان است. کاهش وابستگی شدید به منابع آب و خاک و غلبه بر تفکر مدیریت سازهای در مصرف آب. چنانکه با سدسازی و طرحهای انتقال آب به استخراج منابع آب فسیلی بپردازیم و در واقع آینده خودمان را به تاراج ببریم.»
تکنیکهای قدیمی رفع بحران آب
از گذشته در ایران تکنیکهای مختلفی برای حل بحران کمآبی در کشور به کار گرفته شده بود. از جمله میتوان به موضوع انتقال آب، سدسازی، استفاده از آبشیرینکنها و حفر چاه اشاره کرد. اما واضح است که این راهحلهای مقطعی هیچ کدام تاکنون نتوانستهاند بحران آب و خشکی رودها و دریاچههای اصلی کشور را برطرف کنند. در سال 95، پروژهای از سوی وزارت نیرو با موضوع اکتشاف آب در ذخایر ژرف زمین با همکاری روسیه کلید زده شد که در پی کشف تصادفی آب در عمق بیش از 500 متر، در حین حفاریهای شرکت ملی فولاد ایران مطرح شد. در آن زمان وزارت نیرو اعلام کرد انجام مطالعات عملیاتی ژئوفیزیک برای شناسایی آبهای ژرف در عمق بیش از هزار متری زمین خواهد بود و عملیات حفاری در جستوجوی منابع تجدیدپذیر آب در مناطق اولویتبندیشده کشور صورت میگیرد. برآوردها نشان میدهد که در مناطقی مانند خراسان جنوبی، کرمان و سیستان و بلوچستان اولویت حفاری برای رسیدن به آب ژرف وجود دارد.
حفاری هر حلقه چاه اکتشافی در بلوکها و نقاط عمیق و ژرف به حدود 30 میلیارد تومان اعتبار به صورت سالانه نیاز دارد. اما در همان زمان هم بحث قابل استفاده بودن یا نبودن آبهای ژرف مطرح بود و وزارت نیرو دراین باره اعلام کرد: برخی آبهای ژرف به دلیل داشتن آلودگیهای اتمی یا شوری بیش از حد، قابل استفاده نیستند و با توجه به اینکه مباحث اقتصادی در استحصال آب مهم است، باید پس از ارزیابی تمام موارد کار حفاری انجام شود. در این پروژه اکتشاف آب ژرف تجدیدپذیر مدنظر است و هدف این است که بعد از انجام هزینههای بسیار بتوان مجدد نیز از این آب استفاده کرد و به دلیل اینکه به دست آوردن آب ژرف کار پرهزینهای است، از اینرو باید این آب به مصارف شرب و صنعت در بیاید.
هزینهای برای هیچ
اما تضمین رسیدن به حل بحران کمآبی در ایران با دستیابی به آبهای ژرف از گذشته نیز مورد بحث و اختلاف نظر کارشناسان حوزه آب و محیط زیست بوده است. آبهای ژرف بهتنهایی کلیدی برای گذر از بحران کمآبی نخواهد بود و نمیتوان به منابع عظیم آبی ژرف فسیلی که میراثی برای آیندگان محسوب میشود، به عنوان منبع تامین برداشت آب روزانه اکتفا کرد. تجربهای که در کشورهایی مانند لیبی، اردن، عربستان، شمال هند، فلسطین، یمن و مصر مورد استفاده قرار گرفته و موفقیتآمیز نبوده است. بنابراین گزینه تغییر و اصلاح شیوه مدیریت منابع آبی فعلی کشور روش معقولتر و عملیتری نسبت به راهحلهای پرهزینهای مانند استخراج آبهای ژرف یا انتقال آب از دریای عمان و خلیج فارس به مرکز کشور و استفاده از آبشیرینکنها به نظر میرسد.
رضا حاجیکریم، کارشناس صنعت آب و فاضلاب، در مقالهای در واکنش به شایعه پیدایش رودخانه زیرزمینی در ایران نکات جدیدی را مطرح کرده است: «استحصال آب ژرف در هر مترمکعب حداقل 25 هزار تومان قیمت تمامشده خواهد داشت، باید پرسید این آب برای کدام یک از بخشهای شرب، صنعت و کشاورزی مناسب خواهد بود؟ در سنگاپور در برنامه NEWATER، روزانه 76 هزار مترمکعب فاضلاب شهری تا آستانه شرب تصفیه میشود و شش درصد از این فاضلاب تصفیهشده پس از طی کنترلهای سختگیرانه به مصرف شرب میرسد. هزینه این عملیات 7 /0 دلار به ازای هر مترمکعب است. مقایسه این اعداد با هزینههای سرسامآور اکتشاف، حفاری در اعماق 600 تا دو هزار و 500متری زمین، هزینههای استخراج، شیرینسازی و تصفیه و در نهایت انتقال آب این پرسش را نمایان میکند که به راستی چرا از بین همه گزینههای موجود سراغ سختترین گزینه رفتهایم؟»
نتیجهگیری؛ هدف استخراج پول
حالا که بررسی خبرنگاران و واکاوی چنین ادعایی به بنبست خورده است باید دید هدف و انگیزه نهایی شایعهسازان چیست و آیا رودخانه ژرف شایعه، سرزمین خشکیده ایران را غرقه میسازد؟
برای بررسی نهایی این ادعا، سرچ سادهای در فضای اینترنت سرنخ قدیمی به دست داد که در یکی از روزنامهها منتشر شده و در گفتوگویی مفصل با یکی از مسوولان مرتبط تاکید شده که ما یک جریان آب در عمقهای پایین داریم که سرمنشأ آن خارج از جغرافیای ایران است. این مسوول تاکید کرده که «ما باید همه پتانسیلها و داراییهای سرزمین خود را خوب بشناسیم تا بتوانیم بر اساس آنها برنامهریزی کنیم. ما مشغول مطالعه در این خصوص هستیم و نتایج آن تا هفت، هشت ماه دیگر اعلام میشود. فعلاً نمیتوانم آن را مطبوعاتی کنم. صفحه ایران بر اساس فشاری که از جانب صفحه عربستان متحمل میشود، بسیار خرد شده است و از طرفی در ایران گسلهای زیادی داریم. یکسری آبها از خارج از جغرافیای سیاسی ایران از طریق گسلها وارد اعماق ۱ تا ۱۵ کیلومتری ایران میشوند. ما الان در مرحله مطالعات پتانسیلیابی مکانهای مستعد آبهای عمیق ایران هستیم. پس از اتمام این مرحله، عملیات ژئوفیزیک را باید شروع کنیم و مطالعاتمان را کامل کنیم تا اینکه اگر واقعاً آبی در آن اعماق وجود داشت، وارد مرحله اکتشاف این آبها شویم. فعلاً مشغول مطالعات در این زمینه هستیم، ما بر فلات مرکزی ایران متمرکز شدهایم...»
به نظر میرسد اهداف جریان رسانهای که در بوق امید و بر توانایی کاذب در دارا بودن منابع آبی میدمد، ایجاد بستری برای پیشبرد پروژههای ناپایدار اقتصادی است. و آنطور که فعالان محیط زیست و متخصصان حوزه آب میگویند ما با یک جریان هدفمند شبیه به جریان قدرتمند سدسازی در دهههای گذشته که هنوز هم فعالیت میکنند، مواجهیم که این بار نه با توجیه مهار آبهای سطحی که استخراج آبهای ژرف را هدف گرفته است. با این تبلیغات و ادبیات نسبتاً تخصصی از نگرانی مردم استفاده و طوری وانمود میکنند گویی رودخانهای عظیم زیر ایران در جریان است. در حالی که برداشت آب ژرف بسیار کم در جهان اتفاق افتاده و علم فنی کمتر تجربهشدهای دارد.