آبیتر از هر آبی
چرا بهرغم انتقادات طرح انتقال آب از خزر به سمنان با جدیت پیگیری میشود؟
به نظر میرسد موضوع انتقال آب دریای خزر و عمان و خلیجفارس به استانهای مرکزی و کویری از جمله استان سمنان به مسالهای جدی میان مسوولان دولت و فعالان محیط زیست تبدیل شده است.
پگاه قائمیان: به نظر میرسد موضوع انتقال آب دریای خزر و عمان و خلیجفارس به استانهای مرکزی و کویری از جمله استان سمنان به مسالهای جدی میان مسوولان دولت و فعالان محیط زیست تبدیل شده است. چندی پیش اظهارات رئیس دولت درباره انتقال آب از دریای خزر به استان سمنان، واکنش بسیاری از فعالان و کارشناسان محیط زیست را برانگیخت. اما اظهار نظرات اخیر عیسی کلانتری -رئیس سازمان حفاظت محیط زیست- در تایید صحبتهای رئیسجمهور، گویی تحرکی تازه به منتقدان مساله انتقال آب دریای خزر به مرکز ایران بخشیده است. رئیس سازمان حفاظت محیط زیست به یکی از رسانهها گفت: انتقال آب از دریا به داخل سرزمین برای برطرف کردن نیاز آبی مصرفکنندگان صنعتی و آب شرب بهداشتی مردم، با رعایت ضوابط زیستمحیطی، از نظر من بلامانع است. هرچند که کلانتری مخالفت صریح خود را درباره استفاده از آب سواحل در بخش کشاورزی اعلام کرد و ضرورت انتقال آب را تنها برای برطرف ساختن نیاز آبی مصرفکنندگان صنعتی و آب شرب دانست، اما جنجالها و مخالفتها بر سر موضوع انتقال آب را نیز بیهوده دانست و مدعی شد که مخالفان اجرای این طرح، با نرساندن آب به مناطق بیآب، سبب مهاجرت جمعیت این مناطق به تهران خواهند شد. در حالی که دریاچه پهناور خزر سالیان سال است که با معضل جدی آلودگیهای زیستمحیطی از سوی کشورهای حاشیه خود، دست و پنجه نرم میکند، سیاستمداران و مسوولان دولتی نیز به فکر رقابت و عقب نیفتادن از قافله بهرهبرداری از خزر هستند. شیرینسازی آب دریا با وجود همه اثرات مخرب زیستمحیطیای که دارد، امروزه امری رایج و متداول در تامین آب بسیاری از کشورهای جهان به ویژه کشورهای حاشیه خلیجفارس و دریای خزر است. اما با توجه به پایین بودن بهرهوری آب در بخش عمده مصرف یعنی کشاورزی در ایران، انجام چنین هزینههای کلان اقتصادی برای اضافه کردن عرضه آب چه به لحاظ مدیریتی و چه به لحاظ اقتصادی، روش بهصرفهای به نظر نمیرسد. افزایش عرضه آب علاوه بر تحمیل هزینههای گزاف، منجر به افزایش مشکلات بخش تقاضا و تداوم آن خواهد شد. بحران کمبود آب در ایران مساله تازهای نیست و مردم ایران از گذشته، راهحلهای فراوانی را برای حل معضل کمآبی تجربه کردهاند. اما حاصل این تجربهها نشان داده که افزایش عرضه آب چه از طریق شیرینسازی آب دریا یا حتی استفاده از منابع تجدیدناپذیر آبهای ژرف، نهتنها کمکی به بهبود شرایط کمآبی نکرده است بلکه باعث ایجاد مشکلات شدیدتری در زمینه محیط زیست و حتی بهرهوری مصرف شده است. در حالی که مستندات فراوانی دال بر خسارات برآمده از پروژههای انسانساخت در بستر طبیعت کشور وجود دارد و نتیجه طرحهای کلان آبی در گذشته با مشکلات فراوانی مواجه شده است، اظهار نظرهای اخیر رئیس سازمان محیط زیست و رئیسجمهور درباره انتقال آب دریا به داخل کشور، بیشتر به نوعی فرافکنی شباهت دارد. در این میان به نظر میآید تنها راهحل منطقی، کمهزینه و کاربردی برای حل معضل کمآبی، همچنان «تغییر الگوی مصرف آب» توسط مردم باشد.