روانهای ناآرام
مردم چگونه روح و روان خود را از گزند حوادث در امان نگه دارند؟
افسردگی و اضطراب در جامعه ایرانی روبه رشد است. ترس و نااطمینانی نسبت به آینده و بیاعتمادی، تبدیل به بیماری فراگیری شده که اقشار مختلف جامعه را این روزها مبتلاکرده است.
پگاه قائمیان: افسردگی و اضطراب در جامعه ایرانی روبه رشد است. ترس و نااطمینانی نسبت به آینده و بیاعتمادی، تبدیل به بیماری فراگیری شده که اقشار مختلف جامعه را این روزها مبتلاکرده است.
تحریمها و فشارهای اقتصادی که بیشترین بار خود را بر دوش طبقه متوسط و قشر ضعیف مردم ایران گذاشته از یکسو و بلایای طبیعی و زیستمحیطی از سوی دیگر، گریبان مردم ایران را چنگ میزند؛ زلزله، آلودگی هوا، خشکسالی و سیل در کنار ضعف مدیریت داخلی و فشارهای خارجی همگی دستبهدست هم دادهاند تا جان و روان مردم ایران را به فرسایشی سخت مبتلا کنند.
گفته میشود اختلالات روانی دلایل گوناگونی همچون مسائل ارثی، فیزیولوژی، محیطی، فردی و خانوادگی دارد. بر اساس آمارهایی که وزارت بهداشت منتشر کرده، از هر چهار ایرانی بالای 15 سال، یک نفر دچار اختلالات روانپزشکی است.4 /23 درصد از بالغان در ایران حداقل دچار یک اختلال روانپزشکی طی سال گذشته بودهاند.
میزان بروز اختلالات در یک سال در زنان بیشتر از مردان گزارش شده و اختلالات روانی در شهرها بیشتر از روستاها بوده است. افراد همسر از دستداده عمدتاً از طریق طلاق، بیشترین آمار را در میان مبتلایان به اختلال روانی در ایران به خود اختصاص دادهاند.
مجموع بیماریهای روانی و اعتیاد بعد از مشکلات قلبی و عروقی رتبه بالایی در بار بیماریهای شایع در ایران داشته و حتی بیماریهای روانپزشکی آماری بالاتر از سرطان و دیابت را در ایران به خود اختصاص میدهند.
بر اساس آمار سازمان بهداشت جهانی تا سال 2030 در کل دنیا افسردگی به تنهایی رتبه دوم بار بیماریها را از آن خود میکند. گفته میشود افسردگی و اضطراب دو عامل از پنج عاملی هستند که سبب مرگ و کوتاه شدن عمر افراد میشوند. جامعه ایران سالیان متمادی است که با انواع آسیبهای مختلف اجتماعی، زیستمحیطی و... مواجه بوده است. مردم ایران بهرغم صبوری و بردباری ذاتی، اما به نظر میرسد که این روزها ناتوانتر از گذشته برای غلبه و مدیریت فشارهای روانی خود و خانواده هستند. به طور مثال رفتارهای پرخاشگرانه میان مردم سیلزده در جریان سیلهای اخیر با نیروهای امداد و هلالاحمر که برای کمک به آنها به این مناطق رفته بودند، گواه وجود خشمهای فروخورده و بیاعتمادی مردم نسبت به کمکرسانی نیروها و نهادهای دولتی است. به نظر میرسد اگر روند التهاب و اضطرابهای اجتماعی در ایران به همین شکل ادامه داشته باشد، شاهد رکود و فرسایش سرمایههای عظیم انسانی در ایران خواهیم بود که حتی این بحرانهای روانی میتواند آینده جامعه را نیز به مخاطره اندازد. در این پرونده به این پرسش پاسخ میدهیم که در شرایط بحران، جامعه چگونه روان خود را سلامت نگه میدارد؟