تاب تورم
جامعه ایرانی تحمل فشارهای اقتصادی را دارد؟
حتی در دوره دولتهای نهم و دهم نیز شتاب ماهانه تورم نقطهبهنقطه به این حد نرسیده بود. مرکز آمار ایران در آخرین آمار اعلامی خود تورم نقطه به نقطه مردادماه سال جاری را 3 /19 درصد اعلام کرده که این میزان نسبت به تیرماه که تورم نقطهبهنقطه 8 /13 درصد بود، 5 /5 درصد افزایش یافته است.
فاطمه شیرزادی: حتی در دوره دولتهای نهم و دهم نیز شتاب ماهانه تورم نقطهبهنقطه به این حد نرسیده بود. مرکز آمار ایران در آخرین آمار اعلامی خود تورم نقطه به نقطه مردادماه سال جاری را 3 /19 درصد اعلام کرده که این میزان نسبت به تیرماه که تورم نقطهبهنقطه 8 /13 درصد بود، 5 /5 درصد افزایش یافته است. در دادههای بانک مرکزی این میزان بیشتر و معادل 2 /6 درصد است. طبق اعلام بانک مرکزی تورم نقطهبهنقطه مردادماه سال جاری 2 /24 درصد بوده که نسبت به تورم نقطهبهنقطه تیرماه 2 /6 درصد افزایش داشته است. آمارهای دیگر از تورم نیز نگرانکننده به نظر میرسند. تورم 5 /11درصدی میانگین 12ماهه منتهی به مرداد که توسط بانک مرکزی و تورم 7 /9درصدی میانگین 12ماهه منتهی به مردادماه که توسط مرکز آمار ایران اعلام شده نشان میدهد که تورم تکرقمی به خاطرهای در اقتصاد کشورمان تبدیل خواهد شد. در این شرایط روند رشد نقدینگی نیز حتی رئیسکل بانک مرکزی را نیز به ابراز نگرانی وادار کرده است. آخرین آمار اعلامشده از سوی بانک مرکزی نشان میدهد که تا پایان خردادماه سال 97 میزان نقدینگی در اقتصاد ایران به 1583 هزار میلیارد تومان رسیده است.
با چنین وضعیتی کمتر کسی به تغییر روند شتابگرفته تورم فکر میکند. کارشناسان با توجه به میزان نقدینگی موجود برای اقتصاد ایران تورمهای بالایی را پیشبینی میکنند. امیر کرمانی، استادیار مالی مدرسه تجارت برکلی، در شماره 283 تجارت فردا مینویسد: «در هیچ دورهای از تاریخ اقتصاد ایران احتمال افتادن اقتصاد در تله یک ابرتورم تا این حد بالا نبوده است. اگر سیاستهای گذشته در مورد نظام بانکی و نظام بودجه ادامه یابد و در صورت تشدید تحریمهای ظالمانه، افتادن ایران در تله یک ابرتورم تقریباً اجتنابناپذیر است.» او معتقد است فاصله ما با یک ابرتورم فقط یک یا دو تصمیم غلط است. اما مساله امروز اقتصاد ایران محدود به تورم و افزایش نقدینگی نیست.
خطر بروز بحران بانکی، بحران بودجه، بحران صندوقهای بازنشستگی و بیکاری در کنار مساله آب و بحرانهای زیستمحیطی از دیگر ابرچالشهایی هستند که آثار بسیاری از آنها در حال آشکار شدن است. پیشبینیها حاکی از این است که ابعاد هر یک از این بحرانها در صورت تن ندادن سیاستگذار به اصلاحات دقیق و سریع در آینده نزدیک گستردهتر میشود؛ بحرانهایی که بیش از هر چیز تاب و توان مردم را نشانه گرفتهاند، اما آیا جامعه ایران تابآوری لازم را برای مواجهه با این ابرچالشها و فشارهای ناشی از آنها دارد؟ تبعات اجتماعی این فشارهای اقتصادی چیست؟
با وجود اینکه پدیده تورم برای جامعه ایرانی جدید نیست، چرا مردم تا این اندازه نسبت به گرانی از پوشک نوزاد تا شیرخشک و سکه و ارز و مسکن حساس و تحریکپذیر شدهاند؟ آیا تحمل مردم در مواجهه با فشارهای اقتصادی نسبت به مقاطع قبلی کاهش یافته است؟