چالش ذهنی
کتابخانه مهمتر است یا یخچال؟
فاطمه شیرزادی: «فقر یعنی کتابخانه خانهات از یخچالت کوچکتر باشد.» این جملهای است نوشتهشده روی یک تکه مقوا که دختر جوانی آن را به دست گرفته، جلوی ساختمان تئاترشهر ایستاده و عکس گرفته است. عکس هم در شبکههای اجتماعی دستبهدست میشود. این جمله بخشی از متنی است که در سالهای اخیر مکرراً در فضای مجازی بازنشر میشود و ظاهراً هدف آن تلنگر زدن به افراد برای تغییر سبک زندگی است. اما چنین تلنگری در شرایط امروز جامعه ایران که با مشکلات معیشتی گسترده و عمیق و فزاینده درگیر است، یک نوع اظهارنظر شعاری، غیرعقلانی و مقوایی به نظر میآید. چراکه اولین سوالی که با خواندن این جمله به ذهن متبادر میشود این است که آیا افراد جامعه با شکم گرسنه میتوانند کتابخوان باشند؟ واقعیت این است که کیفیت زندگی افراد جامعه تا حدود زیادی به رونق اقتصاد و میزان رفاه و برخورداری آنها مربوط است. وقتی کسی دغدغه تامین ضرورتهای اولیه معاش را نداشته باشد، میتواند به سمت بهبود کیفی زندگی حرکت کند که بخشی از این کیفیت در مصرف کالاهای فرهنگی مثل کتاب، موسیقی، فیلم، آثار تجسمی و... جلوه میکند. البته در طول تاریخ استثنائاتی هم در این زمینه وجود داشته، اما استثنا همیشه استثناست و نمیتوان از عموم مردم یک جامعه توقع استثنایی بودن داشت.
درباره رابطه فرهنگ و اقتصاد اندیشمندان بسیاری نظریهپردازی کردهاند. مشهورترین آنها کارل مارکس است که اقتصاد را زیربنا و فرهنگ را روبنا دانسته است. اما در سطح فردی، اقتصاد و وضعیت امرارمعاش چگونه تمایلات فرهنگی و ترجیحات فرد در این زمینه را تحت تاثیر قرار میدهد؟ روانشناسان مطالعات گستردهای درباره مفهوم «نیروی تفکر کمتر» انجام دادهاند که برای پرداختن به آنها میتوان از واژه مادر «پهنای باند» استفاده کرد. پهنای باند ابزاری است برای اندازهگیری ظرفیت محاسباتی ما، تواناییمان در توجه، در اتخاذ تصمیمهای مناسب، در پیگیری برنامهها، و در مقاومت در برابر وسوسهها. فقر مادی و معیشتی گرفتار شدن در کمیابی شدید است و کمیابی باعث میشود نتوانیم روی چیزهای دیگر تمرکز کنیم. زیرا کمیابی توجه ما را تسخیر میکند و تمرکز بر آن غیرارادی است. وقتی کمیابی یک قسمت از زندگی را فرامیگیرد، توجه و نیروی تفکر کمتری برای قسمتهای دیگرش خواهیم داشت. سندهیل مولاینیتن و الدار شف، نویسندگان کتاب مشهور «فقر احمق میکند»، معتقدند فقر ذاتاً پهنای باند را در تنگنا قرار داده و ظرفیت را کاهش میدهد. پهنای باند تقریباً روی همه جنبههای رفتاری ما تاثیرگذار است. ما از پهنای باند استفاده میکنیم تا درباره حالت چهره افراد قضاوت کنیم، در مقابل خواستههای ناگهانیمان بایستیم، کتاب بخوانیم یا خلاقانه فکر کنیم. تقریباً همه کارکردهای پیشرفته شناختی به پهنای باند وابسته است. شاید باید مطابق توصیه این کتاب، به دختر جوان مقوابهدست گفت که اگر میخواهی فقرا را درک کنی، خود را در شرایطی تصور کن که ذهنت جای دیگری مشغول است، شب قبل به اندازه کافی نخوابیدهای و تفکر برایت دشوار شده است. فقر در کنار همه چالشهای مادی، چالش ذهنی نیز به همراه دارد.