آدرس غلط
آیا راهکار مواجهه با مساله کمآبی تغییر رفتار مردم است؟
عیسی کلانتری، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در تازهترین اظهارنظر خویش گفته است: «مردم و کشور باید زندگیشان را با کمآبی وفق دهند.» او البته «حکومت و مجلس» را نیز در این توصیه و هشدار مورد خطاب قرار داده است: «مردم، حکومت و مجلس باید باور کنند که این بحران است.» او این سخنان را در گفتوگو با روزنامه جامجم بر زبان رانده و در ادامه میگوید: «ایران کشور پرآبی نیست که هرچقدر و هر جا که دلمان خواست آب را مصرف کنیم.
ندا گنجی: عیسی کلانتری، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در تازهترین اظهارنظر خویش گفته است: «مردم و کشور باید زندگیشان را با کمآبی وفق دهند.» او البته «حکومت و مجلس» را نیز در این توصیه و هشدار مورد خطاب قرار داده است: «مردم، حکومت و مجلس باید باور کنند که این بحران است.» او این سخنان را در گفتوگو با روزنامه جامجم بر زبان رانده و در ادامه میگوید: «ایران کشور پرآبی نیست که هرچقدر و هر جا که دلمان خواست آب را مصرف کنیم. به عنوان مثال، شهرداری تهران برنامه دارد سال آینده 1300 هکتار فضای سبز تهران را افزایش دهد که ما با آن مخالفت کردیم و همینطور با افزایش تمام فضای زیرکشت در تمام شهرهای ایران.» اما در شرایطی که سهم مصرف خانگی در میزان مصرف آب حدود شش درصد برآورد شده است آیا راهکار مقابله با کمآبی، تغییر رفتار مردم و کنار آمدن آنها با این مساله است؟ اما کلانتری توضیح نداده است که آیا به عنوان بالاترین مرجع مسوول در امر صیانت از محیط زیست، توانسته دولت را نسبت به این مساله توجیه کند که ایران کشور پرآبی نبوده و نیست؟ اگر دولت به این مساله واقف است، چگونه انواع طرحهای انتقال آب بهرغم مخالفتها و هشدارهای فعالان زیستمحیطی، به منظور فرونشاندن اعتراضات ناشی از تنش آبی در کشور اینچنین مورد اقبال دولتمردان قرار گرفته است؟ البته ظاهراً کلانتری در کسوت رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، مخالفتی با انتقال آب بینحوضهای ندارد؛ چه، نمایندگان مردم خوزستان در مجلس از موافقت او با انتقال آب از این منطقه حکایت میکنند. کلانتری ظاهراً دیدگاه دیگری در مورد انتقال آب دارد و میگوید: «حق نداریم بر مبنای مطالعات چند دهه گذشته برای مسائل زیستمحیطی و انتقال آب تصمیمگیری کنیم زیرا در طول این سالیان به علت کاهش حجم آب و تغییر اقلیم مبنای علمی تغییر کرده است.»
گذشته از طرحهای انتقال آب که انتقادات بسیاری را متوجه دولت ساخته، یکی دیگر از مواردی که نشان میدهد دولت عمق چالش کمبود آب در کشور را درنیافته، اصرار و پافشاری دولتمردان روی طرح خودکفایی گندم است. دولت یازدهم با توسل به انواع روشهای حمایتی، در جهت ترغیب کشاورزان به کشت گندم و دستیابی به افتخار «خودکفایی گندم» برآمد که این سیاست بدون توجیه اقتصادی و زیستمحیطی در حال تداوم است و بهزعم صاحبنظران، این طرح، امنیت آبی کشور را در مخاطرهای جدی قرار داده است. آیا کلانتری که مردم و کشور را نسبت به درک مساله کمآبی رهنمون شده است، نتوانسته دولت را نسبت به توقف طرحهایی از این دست مجاب کند؟ و در نهایت اینکه آیا بهتر نیست به جای مقصر جلوه دادن مردم، سیاستهای حاکمیتی در حوزه آب اصلاح شود؟
البته پرواضح است که طرح این انتقادات نسبت به رفتار سیاستگذاران اعم از دولتیها و مجلسیان با منابع تجدیدناپذیر آب از مسوولیت مردم در قبال این منابع نمیکاهد. اما باز انگشت اتهام به سوی دولت و مجلس نشانه میرود که در این سالها سیاستگذاری صحیحی برای اصلاح الگوی مصرف مردم صورت ندادهاند تا اکنون در شرایطی که کشور دچار ابرچالش کمآبی است، این خبر منتشر شود که 10 درصد آب آشامیدنی تهرانیها به استخرها ریخته میشود.