غیبت اعتماد
فریب افکار عمومی در ایران ممکن است؟
اولین انعکاس ناآرامیها و اعتراضهای خیابانی مردم در شبکههای اجتماعی و رسانههای خارج از مرزهای کشورمان بود. رویکرد صداوسیما در مواجهه با این اعتراضها مانند بسیاری از جریانهای پیشین، سکوت در روزهای آغازین ماجرا بود. خبرگزاریها و رسانههای مخالف دولت حسن روحانی ابتدا کوشیدند از اعتراضها به عنوان ابزاری برای انتقاد بیشتر از عملکرد دولت استفاده کنند.
فاطمه شیرزادی: اولین انعکاس ناآرامیها و اعتراضهای خیابانی مردم در شبکههای اجتماعی و رسانههای خارج از مرزهای کشورمان بود. رویکرد صداوسیما در مواجهه با این اعتراضها مانند بسیاری از جریانهای پیشین، سکوت در روزهای آغازین ماجرا بود. خبرگزاریها و رسانههای مخالف دولت حسن روحانی ابتدا کوشیدند از اعتراضها به عنوان ابزاری برای انتقاد بیشتر از عملکرد دولت استفاده کنند. این رسانهها پس از تند شدن شعارهایی که بخشهایی غیر از دولت را نیز مورد اعتراض قرار دادند، طبعاً رویکرد دیگری در پیش گرفتند. سایر خبرگزاریها و روزنامهها نیز با محدودیتهایی که دارند، در پوشش اخبار این اعتراضها بسیار محتاط و محدود عمل کردند. در نتیجه رسانههای بیگانه و فضای مجازی فضای اطلاعرسانی را به دست گرفتند. مردم که به گواه کارشناسان رسانه و جامعهشناسان مختلف پیش از این هم اعتماد چندانی به صداوسیما نداشتند و در میان سایر رسانهها نیز رسانه کارآمد و مورد اعتماد بخش بزرگی از آنها چندان یافت نمیشود، باز هم ناچار شدند اخبار و تحلیلهای مورد نیازشان را از منابع غیررسمی پیگیری کنند. گذشته از اینکه احتمال شایعهسازی و دامن زدن به ناآرامیها بهویژه در شبکههای اجتماعی بسیار بالاست، فقدان رسانههای مرجع قابل اعتماد چه خطراتی در پی دارد؟ رسانههای مورد وثوق و مرجع در بزنگاههای مختلف و پیش از وقوع چالشها چه نقشی در امنیت ملی دارند؟ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اخیراً گفته است: ما با چالشهای ملی روبهرو هستیم و رسانههای ملی باید به این چالشها با نگاه حل مساله توجه جدی داشته باشند. باید به این نکته توجه داشت که این چالشها در کجاها ما را در آستانه خطر قرار میدهد و رسانههای ملی باید ما را متوجه این آستانههای خطر کنند. عباس صالحی با اشاره به اینکه در دورهای رسانههایی مثل صداوسیما از معدود رسانههای کشور بودند، تاکید کرده است: «امروز با توجه به این فضای پررقابت، مرجعیت رسانههای ملی در معرض خطر قرار گرفته است. دیگران برای ما رسانه ساختهاند و مرجعیت یافتهاند که این امر برای امنیت کشور خطر محسوب میشود. امنیت صرفاً پرتاب موشک نیست. مرجعیت داخلی رسانهای و اعتماد ملی به رسانههای داخلی نیز به عنوان امنیت ملی محسوب میشود. بخشی از امنیت نرم این است که رسانهها مورد اعتماد جامعه باشند. ما در جهان و منطقه پرخطر و پرتهدید زندگی میکنیم. آنچه فرصتها را میتواند افزایش دهد، افزایش دیپلماسی رسانهای و عمومی است که بر ثبات جهانی و کاهش تهدیدهای جهانی و منطقهای اثر خواهد داشت.» موضوع دیگری که درباره اطلاعرسانی و اعتراضهای اخیر مطرح شده نقش رسانهها در جریان شکلگیری نارضایتیها و اعتراضهای مردم است. برخی از طرفداران دولت در روزهای اخیر انگشت اتهام به سوی صداوسیما گرفتهاند و میگویند انتقادهای شدید و یکجانبه علیه دولت حسن روحانی از عوامل نارضایتیهای منجر به اعتراضهای اخیر بوده است. برخی از مسوولان هم شبکههای اجتماعی را عامل شکلگیری این اعتراضها میدانند و به فیلترینگ تلگرام و اینستاگرام روی آوردهاند. اما برنامههای صداوسیما، تحریک منتقدان دولت و شبکههای اجتماعی به واقع چه نقشی در نارضایتیها و اعتراضهای اخیر دارند؟ در شرایط کنونی و در مواجهه با اعتراضات، منطقیترین رویکرد رسانهای برای مدیریت نارضایتیها از سوی دولت، صداوسیما و سایر رسانهها چیست؟