تجربه تورم
خاطرات ما چه تاثیری بر انتظاراتمان دارد؟
تورم و انتظارات مردم از آن ارتباط تنگاتنگی دارند و میتوانند روی همدیگر تاثیر بگذارند. باورهای مردم درباره تورم اغلب از طریق تجربیات شخصی، گزارشهای رسانهای، تجزیه و تحلیلهای اقتصادی و تاثیرات اجتماعی شکل میگیرد. وقتی افراد افزایش قیمتها را در محصولات و خدمات روزمره خود مشاهده میکنند، احساس خواهند کرد که تورم در حال افزایش است. اخبار و تحلیلهای اقتصادی منتشرشده در رسانهها نیز میتوانند تصویر خاصی از وضعیت تورم ارائه دهند و بر تصورات عمومی تاثیر بگذارند. علاوه بر این، گفتوگوها و نظراتی که در جوامع و شبکههای اجتماعی مطرح میشوند، اعلامیهها و سیاستهای دولتی در زمینه کنترل تورم نیز میتواند بر انتظارات تورمی مردم تاثیر بگذارد. برخی اوقات، باورهای فرهنگی میتوانند بر درک افراد از اقتصاد و تورم تاثیر بگذارند، بهطور مثال اگر فرهنگی ارزشهای پسانداز و خرید عاقلانه را ترویج دهد، ممکن است این باور باعث شود افراد بهطور فزایندهای در مورد افزایش قیمتها حساس باشند. تفاوت در تجربهها و دانش اقتصادی فردبهفرد متفاوت است، بنابراین باورهای مردم در مورد تورم بسیار گوناگون خواهد بود. در نتیجه، این تفاوت در دیدگاه افراد نسبت به تورم میتواند بر تورم واقعی اثر بگذارد. وقتی مردم انتظار دارند که تورم در آینده افزایش یابد، این باور میتواند بر رفتار مالی آنها تاثیر بگذارد. برای مثال، آنها ممکن است تصمیم بگیرند خریدهای بزرگتری انجام دهند یا سرمایهگذاری کنند قبل از اینکه قیمتها بالاتر بروند. اگر انتظارات تورمی بهطور گستردهای پذیرفته شوند و مردم شروع به عمل کردن بر اساس آنها کنند -مانند دستمزد بالاتر طلب کردن، قیمتها را بالا بردن، یا پول بیشتری چاپ کردن- این انتظارات ممکن است به تورم واقعی تبدیل شوند. این موضوع میتواند به یک چرخه منجر شود، یعنی جایی که انتظارات تورمی بالا، به خودی خود باعث افزایش قیمتها میشود. اما این انتظارات تورمی چگونه شکل میگیرد؟ انتظارات تورمی اغلب تحت تاثیر تجربیات گذشته، شایعات، گزارشهای خبری، و پیشبینیهای اقتصادی هستند. تجربیات مردم از تورم بسیار متنوع و متاثر از شرایط اقتصادی خاص هر کشور و شخصی هستند. مردم ممکن است متوجه شوند که هزینههای روزمره آنها، مانند غذا، حملونقل، مسکن و بیمه، در حال افزایش است و با درآمد ثابت قبلی خود قادر به خرید کمتری هستند. این کاهش قدرت خرید بهخصوص در قسمتهایی از جامعه که حقوق و دستمزد آنها با نرخ تورم افزایش پیدا نمیکند، بیشتر احساس میشود. از سوی دیگر، سرمایهگذاران و پساندازکنندگان ممکن است تجربه کنند که بازدهی واقعی آنها پس از تورم کاهش مییابد. دیدگاه مردم نسبت به تورم میتواند بر بازار کار تاثیر بگذارد، از جمله بر مذاکرات دستمزد و تقاضا برای اشتغال. ممکن است کارکنان تقاضای افزایش مزد داشته باشند تا با افزایش هزینهها مقابله کنند، که میتواند فشارهای تورمی را بیشتر کند. بهطور خلاصه، تجربیات فردی از تورم میتواند متغیر باشد اما بهطور کلی، افراد فشارهای مالی را از طریق افزایش قیمتها و کاهش قدرت خرید شخصی خود احساس میکنند. در همین راستا، گروهی از محققان اقتصادی به مطالعه تاثیر خاطرات افراد از تورم بر روی تورم انتظاری آنها پرداختهاند. ایزابل سال، یوری گورودنیچنکو و اولیویه کوبیون با استفاده از نظرسنجیها و آزمایشهای آزمایشگاهی نحوه شکلگیری انتظارات افراد در مورد تورم آینده را بررسی کردند و نتایج پژوهش خود را در مقالهای تحت عنوان «خاطرات یک عمر تورم» چاپ کردند. یافتههای این مقاله نشان میدهد که تجربه افراد از تورمهای قبلی تاثیرات مشخصی بر دید مردم نسبت به تورم فعلی دارد. به عنوان مثال تجربیات کاهش تورم افراد، انتظارات تورمی افراد را به شدت کاهش میدهد و تا مدتها بعد به عنوان خاطرات تورمی یادآوری میشوند. در ادامه خلاصهای از این مقاله ارائه میشود.
مقاله چه میگوید؟
تورم در بسیاری از اقتصادهای پیشرفته جهان برای اولینبار در دهههای گذشته از مرز 10 درصد گذشت. این دوره باعث شد که یک نسل، اولین دوره افزایش قابل توجه در قیمتها را مشاهده و در آن زندگی کنند. این تجربه چگونه باورهای آنها را در آینده شکل خواهد داد؟ بررسیهای گذشته نشان میدهد که رویدادهای فاجعهآمیز اقتصادی میتوانند بهطور قابل توجهی دیدگاهها و تصمیمات یک نسل را شکل دهند. از آمریکاییهایی که از رکود بزرگ عبور کردند گرفته تا آلمانیهایی که در ابرتورم دهه 1920 زندگی کردند، دیدگاه متفاوتی نسبت به مولفههای کلان اقتصادی داشتهاند. افزایش تورم اخیر، نمونه کوچکتری از این فجایع است. بنابراین آیا تاثیرات آن به سرعت محو خواهد شد یا اینکه تاثیرات طولانیمدتی بر نحوه درک مردم از تورم و سیاست پولی در آینده خواهد داشت؟ در این مقاله، بررسی میشود که چگونه تجربههای تورم در طول عمر باورهای خانوارها را شکل میدهند. با استفاده از نظرسنجیهای انجامشده از خانوارهای هلندی و آزمایشهای آزمایشگاهی در بین دانشجویان دانشگاه آمستردام، این محققان بررسی میکنند که انتظارات تورمی خانوارها بهطور سیستماتیک همراه با خاطرات آنها از تجربیات تورمی قبلی متفاوت است. برای مثال، کسانی که به یاد میآورند در گذشته در دورهای با سیاستهای تورمزدایی زندگی کردهاند، امروز نسبت به کسانی که چنین خاطرهای ندارند، انتظارات تورمی بسیار کمتری دارند. آنها همچنین در مورد چشمانداز تورم نامطمئنتر هستند، زیرا میدانند که تورم ممکن است در آینده افزایش یا کاهش یابد.
یافتههای پژوهش
در این مقاله از پاسخدهندگان نظرسنجی خواسته میشود که نظرشان را درباره تورمهای آینده بگویند و همچنین از شرکتکنندگان در آزمایش نیز خواسته میشود که در یک بازی پیشبینی تورم از طریق بررسی دورههای تاریخی افزایش تورم یا کاهش تورم مشارکت کنند. کسانی که در یک دوره کاهش تورم یا حتی یک دوره تورم باثبات بازی میکنند تمایل بیشتری به تجدیدنظر در انتظارات خود دارند. این نتایج نشان میدهد که افزایش اخیر تورم ممکن است اثرات طولانیمدتی بر انتظارات تورمی افراد داشته باشد که بهطور بالقوه باعث شکلگیری تعادل بین تورم و تولید شده است که بانکهای مرکزی در سالهای آینده با آن مواجه هستند.
شناسایی اثرات تجارب کلان اقتصادی چالشبرانگیز است. از آنجا که این رویدادها از سوی همه تجربه میشود، نمیتوان به راحتی اثرات زمان را از هم جدا کرد. برای برطرف کردن این چالش، در این مقاله بر روی خاطرات افراد از تجربیاتشان که میتواند بهطور قابل توجهی با تجربیات واقعی آنها متفاوت باشد، تمرکز شده است. به عنوان مثال نشان داده میشود افراد در دورههایی از زندگی خود که طی آن تورم افزایش یا کاهش داشته است و به درستی خاطرات آن را به خاطر میآورند، تفاوتهای زیادی در باورهایشان نسبت به تورم وجود دارد. برخی از افراد دههای را که در آن، دورههای افزایش تورم یا کاهش تورم رخ داده است به اشتباه به یاد میآورند یا خاطرات متفاوتی از میزان کاهش تورم در طول آن دوره دارند. اختلاف نظر میان آنها در میزان اطمینان این افراد به خاطرات خود از این رویدادها و همچنین اینکه چه چیزی باعث ایجاد دوره تورم یا کاهش تورم شده است نیز وجود دارد. در حالی که افراد معمولاً عوامل طرف عرضه مانند قیمت انرژی را عامل افزایش تورم میدانند، برخی دیگر بر مالیاتها، سیاستهای پولی یا تغییرات نرخ ارز به عنوان منابع تورم تاکید میکنند. افراد همچنین در اینکه آیا تغییر تورم در طول یک دوره را مفید یا مضر میدانند، متفاوت هستند. با توجه به این تنوع گسترده در باورها حتی در گروههای سنی، میتوان مشخص کرد که آیا این تجربیات درکشده از تورم با انتظارات فعلی افراد در مورد تورم آتی مرتبط است یا خیر. حتی پس از کنترل سن و تعدادی دیگر از عوامل دیگر، تاثیر واضحی از تجارب تورمی بر روی انتظارات تورمی فردی شناسایی میشود.
یادآوری کاهش تورم گذشته، افراد را در مورد چشمانداز خود برای تغییر تورم آینده نامطمئنتر میکند. این بدان معناست که آنها به سادگی تورم مورد انتظار خود را نسبت به کسانی که کاهش تورم قبلی را به یاد نمیآورند، پایین نمیآورند. در عوض، آنها طیف وسیعتری از نتایج ممکن را برای تورم، به ویژه در جهت نزولی، در نظر میگیرند. این امر به ویژه برای کسانی که میتوانند چندین دوره کاهش تورم قبلی را به یاد بیاورند یا کسانی که به یاد دارند تورم با مقادیر بیشتری کاهش یافته، صادق است. از سوی دیگر، خاطرات گذشته افزایش تورم، به نظر میرسد افراد را نسبت به پیشبینی خود مطمئنتر میکند، انگار که قبلاً چنین دورهای را تجربه کردهاند، این اطمینان، این قدرت را به آنها میدهد تا بهتر پیشبینی کنند که در دوره آینده چه اتفاقی خواهد افتاد. پیامدهای تجربیات مرتبط با تورم حتی فراتر از چشمانداز تورم آینده است. در این مقاله بررسی میشود که آیا اعتماد به بانک مرکزی با تجربیات افراد در مورد تورم مرتبط است یا خیر. این پژوهشگران اثرات قوی تجربیات را بر اعتماد به بانک مرکزی پیدا میکنند. کسانی که دورههای تورمی گذشته را بیشتر به یاد میآورند، بهطور سیستماتیک اعتماد کمتری به بانک مرکزی دارند، در حالی که کسانی که دورههای کاهش تورم بیشتری را به یاد میآورند، اعتماد بیشتری به بانک مرکزی دارند. این نشان میدهد که زندگی در دورههایی که در آن تورم بهطور قابل توجهی تغییر میکند، میتواند نهتنها بر باورهای فرد در مورد تورم، بلکه بر اعتماد فرد به توانایی بانک مرکزی برای کنترل تورم در بلندمدت نیز تاثیر بگذارد. نویسندگان این مقاله همچنین نشان میدهند کسانی که افزایش یا کاهش تورم قبلی را به یاد میآورند، احتمالاً اهداف بانک مرکزی را میدانند.
مقایسه روشها
از نظر روششناسی، این یافته که تجربیات نقش مهمی برای باورها بازی میکند، چالشی را برای آزمایشهای آزمایشگاهی ایجاد میکند. با توجه به اینکه شرکتکنندگان آزمایشها تقریباً همگی دانشجویان جوان دانشگاه آمستردام هستند، این گروه به هیچ وجه نمیتواند نماینده جمعیت عمومی از نظر تجربه، درآمد، تحصیلات و سایر خصوصیات قابل مشاهده با توجه به این تفاوت باشد. در بخش آزمایشهای مقاله بررسی میشود که آیا افراد در بازی پیشبینی کردن که در آن دورههای تورمی متفاوتی را تجربه میکنند، میتوانند زندگی در چنین تجربهای را از نظر شکلدهی انتظارات شبیهسازی کنند یا خیر. بهطور کلیتر، هدف این بخش از مقاله مقایسه بررسیها و آزمایشهای آزمایشگاهی و میزان سازگاری و همچنین شرایطی است که این دو رویکرد با یکدیگر سازگار هستند. برای این کار، ابتدا مجموعهای از سوالات از شرکتکنندگان در نظرسنجی از خانوارهای هلندی و از شرکتکنندگان آزمایشگاهی از دانشگاه آمستردام پرسیده شده است. سپس پاسخهای گزارششده در دو گروه مقایسه شده است. نتایج نشان میدهد که وقتی توجه را به شرکتکنندگان در نظرسنجی محدود کنیم که از نظر سنی با افراد حاضر در آزمایشها در یک گروه سنی هستند، انتظارات تورمی و سایر باورها بهطور کلی در میان نظرسنجیها و آزمایشگاهها قابل مقایسه هستند، اگرچه پاسخها معمولاً در آزمایشگاه کیفیت بالاتری دارند که عمدتاً به دلیل سطح سواد بالاتر آنهاست.
شرکتکنندگان هم در نظرسنجی و هم در آزمایشگاه یک بازی پیشبینی تورم انجام میدهند که در یکی از دورها قرار دارند؛ یا در دهه 1970 (زمانی که تورم در حال افزایش بود)، یا در دهه 1980 (زمانی که تورم در حال کاهش بود) یا در دهه 2000 (زمانی که تورم در ثبات است)، قرار دارند. بازی در طول دوره کاهش تورم دهه 1980 یا دوره باثبات دهه 2000 باعث میشود بیشتر افراد به شدت در انتظارات تورمی خود تجدید نظر کنند، در حالی که بازی در دوره تورم فزاینده مانند دهه 1970 تاثیر کمی بر انتظارات تورمی دارد. این با شواهد قبلی این مقاله مطابقت دارد که بیان میکرد تجربه کاهش تورم میتواند تاثیرات زیادی بر رویکردی که افراد در آن باورهای خود را شکل میدهند داشته باشد. علاوه بر این، پاسخهای بسیار مشابهی در میان شرکتکنندگان در نظرسنجی و کسانی که در آزمایشگاه هستند، وجود داشت. از اینرو، این نتیجه نشان میدهد که حتی اگر شرکتکنندگان آزمایشگاه عموماً نماینده جمعیت گستردهتر نیستند، حتی یک بازی پیشبینی کوتاه و ساده که یک تجربه تاریخی را تقلید میکند، میتواند تاثیری بگذارد که بلندمدت است.
پرده پایانی
از آنجا که جهش در تورم در اقتصادهای پیشرفته پس از بحران همهگیری کرونا و معضلات ناشی از آن در حال بهبود است، یک سوال که برای سیاستگذاریهای آینده مهم خواهد بود این است که تا چه حد انتظارات خانوار تحت تاثیر تجربه اخیر آنها قرار میگیرد. در این مقاله شواهد جدیدی ارائه شده است که نشان میدهد تجربههای افراد از تورم ارتباط نزدیکی با انتظارات آنها از تورمهای آتی دارد. بنابراین، میتوان انتظار داشت که افزایش تورم اخیر بهطور مداوم بر انتظارات تورمی خانوارها تاثیر بگذارد. با این حال، چگونگی انجام این کار به این بستگی دارد که خاطرات افراد بیشتر بر افزایش تورم متمرکز شود یا سیاستهایی که باعث کاهش تورم شد، زیرا این دو بهطور کاملاً متفاوتی بر انتظارات تاثیر میگذارند. این تجربهها میتوانند در شکل دادن به روایت آیندهای که افراد در مورد پویایی تورم فعلی به یاد میآورند، نقش داشته باشند.