مجازات گرما
چگونه تغییرات آبوهوایی به کابوس کودکان تبدیل شده است؟
بدرفتاری با کودکان در آمریکا رایج و با هزینههای فراوان همراه است: طبق آمارهای نظرسنجی سال 2011، دستکم 40 درصد از کودکان آمریکایی بدرفتاری از سوی بزرگسالان را تجربه کردند. بدرفتاریها اغلب در کودکان کمسن اتفاق میافتد: در سال 2019 حدود 40 درصد از قربانیان بدرفتاری سن بین صفر تا چهار سال داشتند. بدرفتاری با کوکان طیف مختلفی دارد: از بدرفتاری فیزیکی، سوءاستفاده جنسی و بدرفتاری عاطفی گرفته تا عدم تامین نیازهای اساسی کودک از سوی سرپرست. طبق مطالعات، کودکان قربانی بهطور معمول پیشرفت تحصیلی کمتر، نرخ اشتغال پایینتر، درآمد و دارایی بزرگسالی کمتر، احتمال اعتیاد و انجام فعالیتهای مجرمانه و نرخ زندانی شدن بالاتر دارند. در مطالعهای که فنگ و همکارانش در سال 2012 انجام دادند برآورد کردند هزینه بدرفتاری با هر کودک، بالغ بر 200 هزار دلار است (هزینه طول عمر بر اساس دلار سال 2010). در این رابطه یکی از اولویتهای مطالعاتی میتواند شناسایی و ارزیابی عوامل ریسک بدرفتاری با کودکان به منظور مقابله با آن باشد. البته تاکنون در حوزه علوم اجتماعی و سلامت عمومی، مطالعات فراوانی در این زمینه صورت گرفته است. از جمله عوامل شناساییشده میتوان به این موارد اشاره کرد: فقر، سلامت روانی والدین، اعتیاد والدین و... . یکی از حوزههایی که به تازگی در این رابطه مورد توجه قرار گرفته است اثرگذاری تغییرات آبوهوایی روی بدرفتاری با کودکان است. در این رابطه به ویژه اثرگذاری دو عامل بلایای طبیعی و همچنین دمای شدید هوا مورد توجه قرار میگیرد. به عنوان مثال کورتیس و همکارانش (2000) در مطالعه خود نشان دادند به دنبال بلایای طبیعی، تعداد گزارشهای بدرفتاری با کودکان افزایش مییابد. گرونبرگ و همکارانش (2019) نیز در مقاله خود به این نتیجه رسیدند که میان گرما و گزارشهای سوءاستفاده از کودکان همبستگی معناداری وجود دارد.
در این مطالعات، به برخی از کانالهای اثرگذاری نیز اشاره شده است. به عنوان مثال از جنبه روانی، در گرمای هوا ممکن است بزرگسالان پرخاشگر و کودکان کلافه شوند. در سازوکاری دیگر، گرمای هوا ممکن است روی بهرهمندی بزرگسالان و کودکان از زمان اثر بگذارد. تغییر بهرهگیری از زمان ممکن است باعث شود بزرگسالان و کودکان در یک فضای محدود زمانهای بیشتری را در کنار یکدیگر سپری کنند، وضعیتی که احتمال ایجاد تنش و بدرفتاری را میان آنها تشدید میکند. مورد بعدی این است که گرمای هوا عملکرد شناختی افراد را مختل کرده و سلامت روانی آنها را تحتالشعاع قرار میدهد، امری که درنتیجه میتواند تصمیمگیری والدین نسبت به کودکان را تحت تاثیر قرار دهد.
بر این اساس در این مقاله بررسی میشود که چگونه افزایش دما روی رفاه کودکان اثر میگذارد، از طریق برآورد اثرگذاری دمای شدید روی بدرفتاری با کودکان سنین صفر تا چهار سال (آنهایی که بیش از همه در معرض این آسیب قرار دارند) در آمریکا. به این منظور از آمارهای «نظام آماری ملی سوءاستفاده و نادیده گرفتن کودکان» (NCANDS) این کشور استفاده شده است، مجموعه آماری دولتی که بر مبنای گزارشهای رسیده از بدرفتاری با کودکان برای ارائه به سازمانهای حمایت از کودکان تهیه میشود. بازه زمانی آمارها برای سالهای 2006 تا 2016 است. متغیر مورد ارزیابی اصلی هم میانگین روزانه تعداد کودکانی است که در هر هزار نفر از جمعیت هر شهر مورد سوءاستفاده قرار میگیرند.
به منظور اندازهگیری تغییرات دمایی، از آمارهای روزانه آبوهوایی دانشگاه ایالتی اورگان آمریکا استفاده شده است. تمرکز اصلی هم روی حداکثر دمای روزانه در یک بازه دوماهه است. همچنین در الگوهای برآوردی مقاله از متغیرهای مخصوص به زمان و شهر برای کنترل اثرات ثابت مختص زمان و مکان استفاده شده است.
بهطور خلاصه یافتههای مقاله حاکی از آن است که در زمانهایی که هوا گرم است (دمای هوا بیش از 25 درجه سلسیوس است)، در آمریکا بدرفتاری با کودکان تشدید میشود. بهخصوص زمانی که حداکثر دمای هوا به 35 درجه سلسیوس میرسد، نرخ گزارشهای بدرفتاری افزایش 87 /3درصدی را تجربه میکند. بهعلاوه با افزایش دمای هوا، بر تعداد کودکانی که برای اولین بار گزارش بدرفتاری برای آنها ثبت میشود نیز افزوده میشود. در بخش دیگری از مقاله، با ترکیب برآوردهای 25 الگوی جهانی آبوهوایی نشان داده میشود که در آینده بین سالهای 2061 تا 2080 میلادی، تغییرات آبوهوایی باعث میشود تعداد کودکان قربانی بدرفتاری نسبت به میانگین کنونی افزایش 13درصدی یابد. از دیگر یافتههای مقاله این است که در مناطقی که آبوهوای معتدل دارند، اثرگذاری منفی افزایش دمای روی رفاه کودکان شدیدتر است. بهعلاوه شواهدی یافت نشد مبنی بر اینکه اقداماتی که در زمینه تهویه هوا انجام میگیرد باعث تسکین رابطه دما-بدرفتاری میشود. این یافته به معنی آن است که تطبیق و سازگاری با تغییرات آبوهوایی ممکن است برای مقابله با اثرات منفی آن کافی نباشد.
کانالهای اثرگذاری
بهطور کلی سازوکارهای رابطه میان دمای هوا و بدرفتاری با کودکان را میتوان به سه دسته تقسیم کرد: 1- اثرگذاری دمای هوا روی سلامت روانی و رفتار بزرگسالان و کودکان؛ 2- اثرگذاری دما روی بهرهمندی کودکان و والدین (یا سرپرست) آنها از زمان؛ و 3- اثرگذاری دما روی در معرض گزارشدهی قرار گرفتن کودکان. تغییر در رفتارها (مانند افزایش خشونت) و بهرهمندی از زمان (مانند ساعات کاری و در خانه ماندن والدین) روی میزان بدرفتاری با کودکان اثرگذار است، در حالی که در مورد سوم، احتمال اینکه یک بدرفتاری کودکان از سوی کارکنان سازمانهای حمایت از کودکان، افسران پلیس، آموزگاران، همسایگان، پرستاران کودکان و... گزارش شود تغییر مییابد. همچنین در بررسی کانالهای اثرگذاری میتوان بین عواملی که باعث بدرفتاری فیزیکی با کودک میشود نظیر خشونت والدین، بحرانهای اقتصادی یا رفتار کودکان و عواملی که به کوتاهی در مسوولیتهای سرپرستی کودکان منجر میشود نظیر تواناییهای شناختی، تصمیمگیریهای مربوط به مراقبت و پرورش کودک و... تفاوت قائل شد.
نتایج برخی مطالعات این حوزه حاکی از آن است که افزایش دمای هوا به افزایش پرخاشگری، خشونت و فعالیتهای مجرمانه در میان بزرگسالان منجر میشود. سازوکار این اثرگذاری میتواند وابسته به عواملی نظیر عوامل حیاتی، فشارهای اقتصادی، تغییر در فعالیتها و بهرهمندی از زمان باشد. مککورمک (۲۰۲۳) در مقاله خود به این نتیجه رسید که زمانی که هوا گرم است کودکان در مدرسه موارد انضباطی بیشتری دارند. در این رابطه میتوان گفت که رفتار کودکان و تحمل آموزگاران از افزایش دمای هوا اثرپذیری منفی دارد. در مقابل گرچه سرمای هوا ممکن است سلامت فیزیکی و روانی افراد را به خطر بیندازد اما طبق برخی ارزیابیها، اثر کاهنده روی خشونت و فعالیتهای مجرمانه دارد. گروهی دیگر از مطالعات گزارش میکنند به دنبال موجهای گرمایی، خشونت میان زن و شوهر و شمار قتلهای زن از شوهر افزایش مییابد، شرایطی که میتواند بدرفتاری با کودکان را وخیمتر کند. مولفه بعدی مربوط به وظایف والدین و نادیده گرفتن مسوولیتهایی است که در قبال فرزندان دارند. بر اساس نتایج برخی مطالعات افزایش دمای هوا روی تواناییهای شناختی، قضاوت و تصمیمگیری افراد اثر منفی دارد. به عنوان مثال یکی از مرگهای شناختهشده کودکان در آمریکا، «مرگ ماشین داغ» است. این مرگ زمانی رخ میدهد که کودک (اغلب زیر پنج سال) در شرایط سخت آبوهوایی در خودرو تنها گذاشته میشود. همچنین زمانی که هوا گرم است والدین ممکن است به کودکان خود اجازه دهند بیرون از خانه بازی کنند، شرایطی که میتواند حوادثی از قبیل تصادف، گم شدن را برای کودک به همراه داشته و گزارشهای بدرفتاری را افزایش دهد.
علاوه بر اثرگذاری مستقیم که در بالا به آن اشاره شد، افزایش دما میتواند بهطور غیرمستقیم و از طریق تغییر در بهرهمندی والدین و فرزندان از زمان اثرگذار شود. به عنوان مثال مککورمک (2023) در مقاله خود نشان میدهد با افزایش دمای هوا احتمال غیبت دانشآموزان در مدارس افزایش مییابد. بهعلاوه با افزایش دما، وضعیت کاری والدین و زمان حضور آنها در محل کار و در خانه کنار خانواده و در نهایت تعاملات آنها با فرزندان ممکن است دستخوش تغییر شود. همچنین تغییر در زمانبندی فعالیتها به خاطر گرمای هوا میتواند از طریق افزایش تعاملات با دوستان، همسایگان، پرستاران، مجریان قانون و... در معرض گزارشدهندگان قرار گرفتن بدرفتاریها را تغییر دهد. به عنوان مثال در روزهای گرم، خانوادهها با احتمال بیشتری در بیرون از خانه و در مکانهای عمومی حضور مییابند (مانند پارک، مراکز خرید، اماکن تفریحی و...). در مقابل در روزهای سرد زمستان این تعاملات کمتر است و بدرفتاریها با احتمال کمتری در معرض گزارشدهندگان قرار میگیرد.
آمارها و برآوردها
به منظور ارزیابی رابطه میان دمای هوا و بدرفتاری با کودکان، اطلاعات دو منبع آماری آمریکا ترکیب میشود: «آرشیو آمارهای ملی سوءاستفاده و نادیده گرفتن کودکان» (NDACAN) و «گروه آبوهوایی پریسم» (PRISM). بر این اساس آمارهای منبع نخست امکان ایجاد متغیر مربوط به بدرفتاری با کودکان، و منبع دوم اطلاعات آبوهوایی را فراهم میکند. بازه زمانی آمارها هم مربوط به سالهای 2006 تا 2016 است. طبق آمارهای اولیه و خام، بدرفتاری با کودکان از یک الگوی فصلی تبعیت میکند. بهطور کلی این معیار در ماههای زمستانی نوامبر و دسامبر و همچنین ماههای تابستانی ژوئن و آگوست در سطح پایینتری قرار دارد. اگر کودکان را به دو گروه کودکان سن پایین (صفر تا چهار سال) و کودکان سن مدرسه (5 تا 17 سال) تقسیم کنیم، مشاهده میشود که بدرفتاریها در تابستان برای کودکان در سن مدرسه بهطور محسوسی کاهش مییابد، کاهشی که برای کودکان سن پایین مشاهده نشده است. همچنین گزارشهای حرفهای و غیرحرفهای بدرفتاری میان کودکان سنین پایین و سن مدرسه متفاوت است. این تفاوت شاید به آن خاطر باشد که کودکان سن مدرسه بیشتر در معرض گزارشهای اجباری قرار دارند. با توجه به این مشاهده و این واقعیت که بدرفتاری در میان کودکان سن پایین شایعتر است، در برآوردهای تجربی مقاله تنها کودکان سنین صفر تا چهار سال مدنظر قرار گرفتهاند.
در الگوی برآوردی، متغیر بدرفتاری با کودکان تابعی از حداکثر دمای روزانه در یک بازه دوماهه، متغیر تاخیری حداکثر دمای روزانه به منظور ارزیابی اثرگذاریهای با تاخیر، متغیر حداکثر دمای پیشبینیکننده و همچنین برخی متغیرهای کنترلی به منظور خارج کردن اثرات ثابت زمانی، مکانی، آبوهوایی، سیاستی و... در نظر گرفته شده است. بهطور خلاصه برآورد آماری این الگو حاکی از آن است که در بازههای زمانی که حداکثر دمای هوا بیش از 35 درجه سلسیوس میشود نسبت به دماهای معتدلتر (تا 20 درجه)، بدرفتاری با کودکان صفر تا چهار سال بسته به نوع گزارش ارائهشده، افزایش 87 /3 تا 16 /5درصدی مییابد.
نکته دیگری که در برآوردها مورد توجه قرار گرفته این است که کدام یک از انواع بدرفتاری بیشتر تحت تاثیر گرمای هوا قرار میگیرند. بر این اساس برآوردهای علمی نشان میدهند گرما روی میزان حوصله، عصبانت و همچنین عملکرد شناختی افراد اثرگذار است. بنابراین میتوان انتظار داشت که دو عامل بدرفتاری فیزیکی و کاهش مسوولیتپذیری در قبال کودکان بیشترین تاثیر را از گرمای هوا بپذیرند. سازوکارهای تعیینکننده ارتباط میان دمای هوا و سوءاستفاده جنسی اما کمتر واضح هستند.
در نهایت در بخش آخر مقاله سعی شده است پیشبینیهایی از روند اثرگذاری افزایش دما روی بدرفتاری با کودکان در آینده ارائه شود. بر این اساس با بهرهگیری از 25 الگوی جهانی آبوهوایی پیشبینیهایی برای بازه زمانی 2061 تا 2080 ارائه شده است. برای فائق آمدن بر نااطمینانیهایی که در رابطه با برآوردهای این بخش وجود دارد از الگوی اقتصادسنجی تکرارشونده (1000بار) خودران بهره گرفته شده است. نتایج این برآوردها حاکی از آن است که در سالهای 2061 تا 2080، تغییرات آبوهوایی بهطور میانگین روزانه در هر شهر باعث افزایش 007 /0واحدی تعداد کودکان قربانی بدرفتاری میشود. این افزایش به معنی رشد 13درصدی نسبت به سطوح کنونی است. البته گفتنی است که به خاطر اثرگذاری تغییرات آبوهوایی روی عواملی نظیر درآمد، فقر یا سایر معیارهای نقشآفرین در بدرفتاری با کودکان، باید یافتههای این بخش با دقت بیشتری مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرند.
کلام پایانی
در ادبیات علمی، مقالات تقریباً غنی در زمینه عوامل اثرگذار بر بدرفتاری با کودکان وجود دارد. از جمله مواردی که در این زمینه شناسایی شده است میتوان به فقر، ناامنی مسکن، اعتیاد، بیکار شدن والدین، شوکهای درآمدی، بلایای طبیعی و... اشاره کرد. در این باره در مرور علمی-اقتصادی این هفته، مقالهای از نظر گذشت که عاملی کمتر مورد توجه را مورد ارزیابی قرار داده است: دمای هوا. در این مقاله با بهرهگیری از برآوردهای آماری، نقش افزایش دما در معیارهای بدرفتاری با کودکان سنین پایین مورد بررسی قرار گرفت. بر این اساس شواهد معتبری یافت شد مبنی بر اینکه افزایش دمای هوا به تشدید بدرفتاری با کودکان منجر میشود.
از جمله اثرپذیرترین معیارهای بدرفتاری از گرمای هوا، نادیده گرفتن وظایف و مسوولیتها در قبال کودکان است. در این باره به نظر میرسد در روزهای گرم سال، والدین بهطور خواسته یا ناخواسته کودکان را در موقعیتهای خطرناک قرار میدهند. بیتوجهی به مسوولیتهای والدینی میتواند ناشی از این باشد که گرمای هوا، مهارتهای شناختی افراد را تحتالشعاع قرار میدهد. یکی از مثالها در این زمینه که ظاهراً در آمریکا نیز شایع است، تنها گذاشتن کودکان در خودرو است که سالانه حدود ۴۰ مرگ ناشی از آن برای کودکان آمریکایی رخ میدهد.
برای فهم سازوکارهایی که در پسزمینه این یافتهها وجود دارد، میتوان اثرگذاری افزایش دما روی چگونگی بهرهمندی والدین و کودکان از زمان و تغییر زمانبندی فعالیتها آنها را مورد مطالعه قرار داد. مککورمک (۲۰۲۳) در مطالعه خود به این نتیجه رسید که در روزهای گرم سال، غیبت دانشآموزان در مدرسه افزایش مییابد. این یافته به معنی آن است که خانوادهها رفتارهای خود را در روزهای گرم سال تغییر میدهند.