ارزش واقعی دلار
آیا قیمت فعلی دلار واقعی است؟
ارزش واقعی دلار نشاندهنده قدرت خرید و قدرت تبادل دلار با سایر ارزهاست و به دلایلی همچون تجارت بینالملل، نفت، سرمایهگذاری خارجی، تورم و قیمتها برای اقتصاد کشور مهم است. محاسبه ارزش واقعی دلار برای اقتصاد ایران بهمنظور برنامهریزی اقتصادی، تعیین سیاستهای پولی و مالی، تجارت بینالمللی، سرمایهگذاری خارجی و کنترل تورم از اهمیت بالایی برخوردار است.
اقتصاد ایران همانند اقتصاد سایر کشورها، متاثر از ریسکهای سیستماتیک و غیرسیستماتیک است. هر دو نوع ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک میتوانند نوسانات در بازار سرمایه، کاهش سرمایهگذاری، افزایش نرخ تورم، کاهش رشد اقتصادی و... را در پی داشته باشند.
ریسک سیستماتیک به معنای ریسکی است که به صورت سیستماتیک در سطح بازار و اقتصاد به وجود میآید و تمام صنایع و شرکتها را تحت تاثیر قرار میدهد. این نوع ریسک معمولاً به دلیل عوامل خارجی مانند تغییرات در بازار جهانی، تحریمها، شوکهای سیاسی و اقتصادی، تغییرات قیمت نفت و ارز و... به وجود میآید. در ایران، تحریمهای بینالمللی و تغییرات قیمت نفت و دلار از جمله عوامل سیستماتیک هستند که بر اقتصاد کشور بهطور عام و بازار سرمایه بهطور خاص، تاثیرگذارند.
در بازار سرمایه، نرخ دلار به عنوان یکی از عوامل موثر بر شرایط بازار و قیمت سهام، بهویژه طی سالهای اخیر مورد توجه فعالان بازار و سرمایهگذاران قرار گرفته است. به بیان دیگر، نرخ دلار به عنوان یکی از معیارهایی که میتواند تحولات بازار را پیشبینی کند، برای معاملهگران و سرمایهگذاران بسیار مهم است و تصمیمهای آنها را تحت تاثیر قرار میدهد.
تعیین نرخ واقعی ارز در اقتصاد ایران همواره یکی از چالشهای عمده سیاستگذاران اقتصاد کشور بوده است. برای محاسبه ارزش واقعی دلار از شاخصها و روشهای مختلفی استفاده میشود. بیشتر این روشها به نوعی برگرفته از مفهوم شاخص برابری قدرت خرید (Purchasing Power Parity) یا ترکیب این روش با سایر شیوههای تحلیلی و محاسباتی است.
شاخص برابری قدرت خرید معیاری است که برای مقایسه قدرت خرید واحد پول در کشورهای مختلف استفاده میشود. شاخص برابری قدرت خرید به عنوان یک معیار مهم در تجارت بینالمللی و برنامهریزی اقتصادی استفاده میشود. با استفاده از این شاخص، میتوان تعادل تجاری و نرخ تبادل ارز را تعیین کرد و همچنین قدرت خرید و توان رقابتی کشورها را با یکدیگر مقایسه کرد. این شاخص، نشان میدهد که با یک واحد پول در هر کشور چه تعداد کالا و خدمات میتوان خرید. به بیان دیگر، از طریق شاخص برابری قدرت خرید میتوان قدرت خرید واحد پول در هر کشور را نسبت به واحد پول دیگر محاسبه کرد.
برابری قدرت خرید یکی از عوامل مهم و تاثیرگذار در تعیین نرخ ارز بهشمار میرود. این شاخص در شرایطی به کارایی قابل قبولی در تعیین نرخ ارز میرسد که قیمتهای کالا در دو کشور واقعی بوده، کیفیت محصولات نیز یکسان باشد و واردات و صادرات فارغ از مشکلات صورت گیرد، همچنین لحاظ هزینههای حملونقل نیز مهم است؛ به این ترتیب، برابری قدرت خرید یک مفهوم تعادلی برای نرخ ارز اسمی به دست میدهد که آن را نرخ ارز مبتنی بر برابری قدرت خرید مینامند.
محاسبه نرخ واقعی دلار بر اساس نظریه برابری قدرت خرید مستلزم استفاده از نرخ تورم در ایران است. همچنین برای محاسبه تورم خارجی از تورم آمریکا استفاده شده است که با توجه به کاهش تورم همه کشورها به محدودههای یکسان اخلالی در محاسبه ایجاد نمیکند. محاسبه شاخص به این صورت بوده که نوسانهای نرخ دلار و ریال در یک سال پایه محاسبه شده و قدرت برابری خرید ریال به دلار به دست آمده است. همچنین براساس نظریه پولی میتوان نرخ رشد حجم پول در ایران و آمریکا را مقایسه کرد و براساس نرخ حجم پول سال پایه نسبت ارزش ریال به دلار را محاسبه کرد و نرخ ارز واقعی را براساس نظریه پولی بهدست آورد. راه دیگر برای محاسبه نرخ واقعی ارز این است که متغیرهای کلان اقتصادی را بین دو کشور مقایسه کنیم و براساس آن نرخ ارز را تعیین کنیم. البته روشها و نظریههای دیگری نیز برای محاسبه نرخ واقعی دلار وجود دارد.
عوامل متعددی سبب میشود که تعیین ارزش واقعی برابری دلار و ریال براساس شاخص PPP برای این دو واحد پولی با دشواری روبهرو شود. برای محاسبه نرخ برابری ارز، نیاز به محصولات همانندی داریم که برای تمام کشورهای تحت مقایسه مورد استفاده عام داشته باشد. انتخاب این فهرست از محصولات مشکلترین و بحثبرانگیزترین موضوع در ساختار PPP است.
یکسان بودن واحد قیمتگذاری کالاها یا خدمات در تمام کشورهای مورد بررسی، از دیگر مشکلات تعیین ارزش واقعی برابری دلار و ریال براساس این شاخص است؛ زیرا این امکان وجود دارد که محصولاتی که در فهرست تهیه شده، نماینده خوبی از اقلام مصرفشده در این کشور نباشد و این امر سبب ایجاد اریبی در مقایسهها شود. برای نمونه، ممکن است کالای A در هر دو کشور استفاده شود، اما در یک کشور به عنوان یک کالای لوکس و در دیگری به عنوان کالای ضروری مورد استفاده قرار گیرد.
از اینرو به علت وجود ساختارهای اقتصادی، مالی، تجاری و قانونی متفاوت در کشورهای ایران و ایالات متحده آمریکا و همچنین نبود همانندی کافی در اکثر سبدهای اقلام انتخابی مورد استفاده در دو کشور، نتایج این گزارش در دنیای واقعی قطعیت نخواهد داشت. همچنین متغیرهای مختلفی میتواند در یک محدوده زمانی بر کشور حاکم باشد که ارزش ارز را تحت تاثیر خود قرار میدهند. از جمله این متغیرها میتوان به جنگ، میزان بهرهوری و رشد اقتصادی آن کشور اشاره کرد که در نتیجه آنها نرخی را که برای تسعیر ارزها در طول زمان استفاده میشود متغیر خواهد کرد. در همین راستا برخی از تحلیلگران به درستی پیشنهاد میکنند که مقایسه ریال با ارز کشورهایی که مبادلات بیشتری با ایران دارند ارجحیت دارد، اما همانطور که پیشتر گفته شد، همگرایی تورم کشورها و نزدیکی تورم کشورهای طرف تجاری با آمریکا و فاصله زیاد میانگین تورم سایر کشورها با ایران باعث میشود که این مساله اختلالی جدی در محاسبات ایجاد نکند.
انتخاب سال پایه
شاخص بهای کالا و خدمات مصرفی از سال 1315 تاکنون از سوی بانک مرکزی محاسبه و منتشر میشود و در طول زمان با توجه به تغییر سال پایه، دستخوش تغییرات متفاوتی شده است. از سال 1395 تا اکنون، تحولات مهمی در اقتصاد ایران به ویژه در بازار ارز رخ داده و در پی آن هزینه کالاها و خدمات نیز تغییرات زیادی داشته است. براساس برآورد مرکز آمار، وزن خوراکیها و آشامیدنیها، اجاره و... در سبد خانوار افزایش داشته است. بنابراین، اگر نرخ تورم با وزنهای سال 1395 اندازهگیری شود، واقعیت را بهطور کامل منعکس نمیکند. از اینرو، بهدلیل انعکاس دقیقتر و واقعیتر نرخ تورم، هرچند سال یکبار اقدام به تغییر سال پایه آماری میشود. اندازهگیری نرخ تورم در ایران برای نخستینبار، مربوط به سال 1315 بوده و از آن زمان تاکنون 11 بار سال پایه تغییر کرده و به ترتیب سالهای 1315، 1338، 1348، 1353، 1361، 1369، 1376، 1383، 1390، 1395 و 1400 در محاسبات متغیرهای اقتصادی به عنوان سال پایه در نظر گرفته شدهاند.
تعیین اینکه دلار در چه سالی به نرخ واقعی خود نزدیک بوده، مبهم است و برای تایید آن باید دلار سالهای قبل را بر مبنای یک سال پایه دیگر تخمین زد؛ بنابراین، تعیین دلار واقعی و در نتیجه سال پایه واقعی به نظر کاملاً ذهنی است. در این گزارش، سال پایه خاصی انتخاب نشده و 45 سال گذشته (از سال 1357 تا 1401)، هر سال به عنوان سال پایه فرض شده و نرخ تورم بر اساس آن سال پایه مفروض برآورد شده است، و در نهایت، نتیجه برآورد قیمت دلار به ازای هر کدام از سالها ارائه شده است.
نرخ تورم
نرخ تورم سالانه ایران و آمریکا شاخص دیگری است که در محاسبات ارزش واقعی دلار در نظر گرفته میشود. برای استخراج نرخ تورم سالانه ایالاتمتحده از آمارهای تورم رسمی اعلامشده (سایت U.S Inflation Calculator) استفاده شده است.
شاخص تورمی اعلامشده از سوی بانک مرکزی در ایران در بسیاری از سالهای مورد بررسی، به دلایل مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی دقیق نبوده است. در این میان به علت دردسترس نبودن اطلاعات کامل کالاها و خدمات مصرفی، اطلاعات هزینههای خانوار و وزنهای هزینه برای تمامی سالهای مورد بحث، امکان تجدید محاسبه نرخ تورم برای تکتک سالهای یادشده بسیار دشوار است. بنابراین در محاسبات، افزون بر تورم اعلامشده از مراجع رسمی، رشد حداقل حقوق و دستمزد اعلامشده از سوی وزارت کار (که دربرگیرنده تغییرات تورمی است) نیز استفاده شده است. با اینکه افزایش حقوق خود تابعی از تورم کشور است، با این حال سابقه تاریخی (از سال 1369 تا 1401) نشان میدهد روند افزایش حقوق در اغلب سالها نسبت به تورم همیشه با حفظ شکاف رو به
پایین افزایش داده شده است. این در حالی است که بهطور منطقی نرخ افزایش حقوق برای حفظ قدرت خرید مردم بوده و از اینرو حداکثر به اندازه نرخ تورم سالانه باید رشد کند. جدول یک اختلاف رشد حقوق سالانه و تورم رسمی کشور را نشان میدهد.
طی سالهای 1390 تا اکنون شاهد کاهش رشد حقوق نسبت به تورم سالانه کشور بودهایم که سبب شده قدرت خرید مردم نسبت به سالهای قبل از سال 90 کمتر شود. در مجموع هرچند شاخص حداقل حقوق معیار دقیقی از تغییرات تورمی نیست اما با فرض اینکه حداقل حقوق سالانه نتوانسته قدرت خرید مردم را در سطح سنوات قبل نیز حفظ کند، به نظر میرسد میتوان برای برآورد قیمتی دلار از آن استفاده کرد.
برآورد ارزش دلار
جدول 2 ارزش دلار را بر اساس سالهای پایه متفاوت از سال 1357 تا 1401 نشان میدهد. در واقع برای دستیابی به این هدف، ارزش واقعی دلار بر اساس قیمتهای سال 1401 محاسبه شده و برای محاسبه ارزش دلار به قیمتهای سال 1401، تورم داخلی و خارجی از آن خارج شده است. همانطور که توضیح داده شد برای تورم داخل، هم از تورم رسمی و هم از تورم حداقل حقوق پایه استفاده شده است. همانطور که ملاحظه میشود، ارقام برآوردشده از طریق تورم حداقل حقوق پایه، نوسان بیشتری در برآورد ارزش دلار (در سالهای مختلف مفروض) دارد که میتواند نشان از این داشته باشد که چندان شاخص مناسبی برای به دست آوردن ارزش دلار نیست.
میانگین ارزش روز دلار طی سالهای 57 تا 1401، حدود 32 هزار تومان است که این رقم نسبت به رقم آن در انتهای سال 1401، یعنی 48 هزار تومان، 16 هزار تومان کمتر است. همچنین میزان بیشینه ارزش دلار به قیمت سال 1401، 50 هزار تومان بوده که مربوط به سال 97 است. کمترین میزان ارزش دلار نیز 14 هزار تومان و مربوط به سال 57 بوده است. با استفاده از انحراف معیار میتوان گفت که حدود 70 درصد سالها، دلار بین 22 تا 42 هزار تومان بوده است. بنابراین دلار 48 هزارتومانی سال 1401 نشان میدهد که اقتصاد در اوج ریسک و فشار اقتصادی است.
اگر به میانگین ارزش دلار دهههای مختلف نیز نگاه کنیم، میانگین دلار دهه 60 و 70 نسبتاً بالا و در حدود 38 هزار تومان بوده و کمترین میزان ارزش روز دلار را در دهه 80 تجربه کردهایم. رتبه بعدی متعلق به دهه 90 است. سرکوب ارزی در دهه 80 و همچنین در میانه دهه 90، و عدم تعدیل ارز به اندازه تورم به پشتوانه دلارهای نفتی عامل پایین بودن ارزش روز دلار در این سالها بوده است، اما در نهایت تحریم، تداوم آن و اثری که بر ناترازیهای اقتصاد داشته و همچنین انتظارات تورمی بالا و تلاش مردم برای حفظ قدرت خرید با خرید دلار و همچنین خروج سرمایه باعث شده است که ارزش روز دلار افزایش یابد.
با استفاده از تورم حقوق پایه، ارزش دلار در دو دهه 60 و 70 بسیار بالاتر است که ناشی از این واقعیت است که در این دو دهه افزایش حقوق پایه بسیار کمتر از تورم بوده است. همین تعدیل کم تورم حقوق پایه باعث شده است که ارزش روز دلار آن، ارقام بالای 80 هزار را در انتهای دهه 60 تجربه کند.
در دهه 80، بهبود درآمدهای نفتی فرصتی برای تعدیل این دستمزدها ایجاد کرد که در نتیجه تورم حقوق پایه از تورم رسمی طی دهه 80 بیشتر بود. در نتیجه ارزش روز دلار آن (20 هزار) نیز کمتر از تعدیل دلار با تورم رسمی (23 هزار) است.
محاسبه ارزش روز دلار و مقایسه آن با دورههای مختلف میتواند درکی از میزان گرانی و ارزانی آن در شرایط فعلی ایجاد کند. اگرچه باید توجه داشت، قیمت تحت هر شرایطی در بازار نشاندهنده واقعیتهای بازار است ولی فاصله گرفتن آن از میانگینهای خود، حتی در بدترین شرایط نظیر جنگ نشان میدهد که تا چه اندازه ریسکهای اقتصاد فزاینده بودهاند و مسلماً چنین شرایطی نمیتواند زمینهساز رشد در آینده باشد و تهدیدی جدی برای رفاه مردم و همچنین سطح سرمایهگذاری در اقتصاد است.
میتوانیم دلار به قیمت امروز را که با خارج کردن تورم بانک مرکزی و تورم آمریکا از قیمت دلار بازار آزاد بهدستآمده، در نمودار نیز ببینیم که با توجه به اینکه نمودار ماهانه شده است، تا تیر 1402 قابل محاسبه بوده و پیکهای تاریخی را دقیقتر نشان میدهد. این نمودار نشان میدهد که در سالهای گذشته، دلاری که تجربه شده معادل چه قیمتی برای امروز است.
جدول 2 ارزش واقعی دلار محاسبهشده بر اساس قیمتهای سال 1401 است و نمودار بر اساس آخرین آمار در سال 1402.
مشاهده میشود که بیشترین دلاری که تاکنون تجربه کردهایم، دلار 30 هزارتومانی پیش از انتخابات آمریکا در سال 1399 است که معادل 67 هزار تومان امروز است. پس از آن بالاترین رکورد مربوط به دلار 510تومانی سال 74 است که معادل 63 هزار تومان امروز بوده است. رتبه سوم متعلق به دلار 15 هزارتومانی مهر 1397 با رقم 59 هزار تومان است. نکته جالب اینکه با تحریمهای اوایل دهه 90، دلار به قیمت 33 هزار تومان در بهمن 91 رسیده بود. کمترین دلار تجربهشده دلار 1200تومانی سال 90 است که پس از یک دهه تثبیت دلار با استفاده از وفور درآمدهای نفتی در دهه 80 به دست آمده بود و ماحصل آن افزایش واردات و کمعمق شدن تولید داخلی بود.
بهطور کلی میانگین دلار سالهای غیر تحریم 5 /27 و میانگین دلار سالهای تحریم 41 هزار تومان بوده است.
جمعبندی
بهطور کلی، اگرچه محاسبه ارزش واقعی دلار برای اقتصاد ایران مهم است، زیرا تاثیرات زیادی بر تجارت، قیمت کالاها، تورم و سرمایهگذاری خارجی دارد و میتواند به تحلیل و برنامهریزی اقتصادی کشور کمک کند؛ اما برآورد ارزش دلار یک فرآیند پیچیده است و نیاز به تحلیل و بررسی دقیق عوامل مختلف دارد. برای این منظور، معمولاً از روشهای آماری و اقتصادی استفاده میشود. برآورد ارزش دلار میتواند بر اساس عوامل مختلفی مانند نرخ تورم، نرخ بهره، نرخ ارز، رشد اقتصادی و سیاستهای پولی و مالی صورت گیرد. از سوی دیگر، برآورد ارزش دلار همواره با اشتباهات و عدم قطعیتهایی همراه است و نمیتوان به صورت قطعی و دقیق پیشبینی کرد که ارزش دلار در آینده چقدر خواهد بود. در این میان، خطمشی بانک مرکزی ایران، تثبیت یا تغییر قیمت دلار به دور از هیجانهای سفتهبازی است. یکی دیگر از عوامل موثر، سیاستهای دولتهای مختلف برای تعیین نرخ ارز است که از جمله عوامل مهم در تعیین نرخ ارز است.