هوش مصنوعی مولد
اثرات پیشرفتهای اخیر در هوش مصنوعی مولد بر ارزش شرکتها چیست؟
پیشرفتهای اخیر در هوش مصنوعی مولد بهطور گسترده بهعنوان یک شوک فناوری بزرگ با پیامدهای مهم برای ارزشهای شرکت دیده میشود. نسبت به الگوهای هوش مصنوعی قبلی، الگوهای هوش مصنوعی مولد میتوانند ورودیهای پیچیدهتری را هضم کنند و خروجیهای انسانی تولید کنند که هوش مصنوعی مولد را نسبت به هوش مصنوعی قبلی و نوآوریهای یادگیری ماشینی متنوعتر و مقیاسپذیرتر میکند.
در نتیجه، هوش مصنوعی مولد پتانسیل پذیرش گسترده شرکتی را دارد که پیامدهایی برای ارزشهای شرکت در بین و درون صنایع مختلف دارد. یکی از بزرگترین سوالات درباره پیشرفتهای هوش مصنوعی مولد این است که این فناوریها چه تاثیری بر ارزشگذاری شرکتها در نتیجه تاثیر هوش مصنوعی مولد بر ورودیهای نیروی کار شرکتها خواهند داشت. برای این منظور ابتدا یک مجموعهداده جدید شامل قرار گرفتن در معرض نیروی کار در سطح شرکت با هوش مصنوعی ایجاد میشود. سپس یک اندازهگیری کمی از تاثیر هوش مصنوعی تولیدی بر اساس دادههای مواجهه در سطح شرکت همراه با دادههای بازار مالی ارائه میشود. با استفاده از این اندازهگیری، اولین تخمینها از تاثیر هوش مصنوعی تولیدی بر ارزشهای شرکت، با مطالعه تاثیر انتشار ChatGPT بر شرکتهایی با مواجهههای متفاوت با شوک فناوری محاسبه میشود. این مقاله تاثیر یک رویداد مهم در پیشرفت و انتشار فناوری هوش مصنوعی مولد، یعنی انتشار عمومی ChatGPT را بر بازده سهام در سطح شرکت اندازهگیری میکند. این رویداد تاثیر قابل توجهی بر بازده شرکت داشت، مطابق با پیشرفت هوش مصنوعی مولد که نشاندهنده یک شوک فناوری بزرگ است، شوکی که میتوانیم ورود و تاثیر آن را در زمان واقعی اندازهگیری کنیم. در حالی که شرکتها ممکن است بهتدریج از این فناوری استفاده کنند، توجه رسانهها و پایگاه کاربری بینظیری که ChatGPT در عرض چند ماه به خود اختصاص داده است، نشان میدهد که شرکتها و سرمایهگذاران فعالانه در حال ارزیابی سریع بالقوه انتشار این فناوری هستند. نویسندگان نشان میدهند که یادآورهای توئیتر و یادآورهای تماسهای درآمدی از هوش مصنوعی مولد پس از انتشار ChatGPT بهطور قابل توجهی افزایشیافته است. علاوه بر این، توانایی جمعآوری و پردازش اطلاعات گسترده ChatGPT این امکان را میدهد تا میزان مواجهه هر شرکت با اختلال ChatGPT در زمان واقعی ارزیابی شود. یافته کلیدی این است که ورود ChatGPT تاثیر مثبت قابل توجهی بر ارزش شرکتهایی داشت که نیروی کار آنها بیشتر در معرض هوش مصنوعی مولد و الگوهای زبان بزرگ مرتبط (LLM) قرار دارند. شرکتهایی که در معرض انتشار ChatGPT بالاتری قرار دارند، با قرار گرفتن نیروی کارشان در معرض بهرهوری بیشتر، در طول دو هفته پس از انتشار بیش از 40 امتیاز پایه از شرکتهایی که قرار گرفتن در معرض کمتری دارند عملکرد بهتری دارند. روششناسی پژوهشگران این مقاله بر این ایده استوار است که ChatGPT و فناوریهای مرتبط، جریانهای نقدی در سطح شرکت را از طریق اثر نیروی کار که میتواند از طریق دو کانال بالقوه کار کند، افزایش میدهد. اول، شرکتهایی که میتوان نیروی کار آنها را با سرمایه مبتنی بر هوش مصنوعی ارزانتر جایگزین کرد، با کاهش هزینههای ورودی، جریانهای نقدی آزاد بیشتری را تجربه خواهند کرد. دوم، شرکتهایی که ورودیهای نیروی کارشان مکملتر با هوش مصنوعی مولد است، جریانهای نقدی بالاتری را به دلیل پیشرفت فناوری در ورودیهایی که مکمل نیروی کارشان است، تجربه خواهند کرد. درحالیکه این پژوهش درباره اینکه آیا هوش مصنوعی (و برای کدام کارگران) جایگزین یا مکمل نیروی کار است یا خیر، موضع نمیگیرد، نشان میدهد شرکتهایی که سهم بیشتری از مشاغل در معرض هوش مصنوعی مولد دارند، در طیف گستردهای از صنایع ارزش کسب میکنند. در عین حال، تاثیر انتشار ChatGPT بر ارزشهای شرکت بهطور گستردهای در صنایع مختلف و همچنین در صنایع در میان شرکتها متفاوت است. در واقع، نتایج بیانگر تاثیر منفی قابلتوجهی از انتشار ChatGPT برای برخی از صنایع است. از دست دادن ارزش برای شرکتهای فعلی با این ایده که برای برخی از صنایع، هوش مصنوعی مولد به شرکتهای جدید و جابهجایی شرکتهای موجود منجر میشود، سازگار است. در حالی که پیشرفتهای هوش مصنوعی میتواند از طریق بازار محصول و همچنین از طریق بازار کار تاثیر داشته باشد (بهعنوان مثال، افزایش تقاضا برای خدمات رایانش ابری)، نتایج از این ایده پشتیبانی میکند که پیشرفتهای هوش مصنوعی از طریق تاثیرات آن بر ورودیهای نیروی کار تاثیر گستردهای بر اقتصاد خواهد داشت. پژوهشگران این مقاله قرار گرفتن در معرض هوش مصنوعی در سطح شرکت را در دو مرحله اندازهگیری میکنند. اول، با بهرهگیری از کار الندو و همکاران (2023) و از خود ChatGPT ارزیابی میشود که آیا برای هر یک از 19265 وظیفهای که در حال حاضر مشاغل مختلف انجام میدهند، میتوان از ChatGPT فعلی یا ChatGPT آینده پس از سرمایهگذاری در قابلیتهای اضافی، استفاده کرد. دوم، برای تجزیهوتحلیل جدید، مشاغل با استفاده از دادههای آزمایشگاه رولیو به شرکتهای تجاری عمومی ترسیم میشوند. این مجموعهداده از میلیونها پروفایل کارمند عمومی از شبکه اجتماعی مانند لینکدین ساخته شده است؛ بنابراین، معیار قرار گرفتن در معرض سطح شرکت، توانایی وظایفی را که در حال حاضر بهوسیله نیروی کار در آن شرکتها انجام میشود، برای انجام (کارآمدتر شدن) از طریق هوش مصنوعی تولیدی نشان میدهد. بهزعم نویسندگان، این اولین مطالعهای است که معیاری در سطح شرکتی از قرار گرفتن در معرض هوش مصنوعی مولد ایجاد میکند. سپس با بررسی رونوشت تماسهای درآمد شرکتها در سال 2023، معیارهای مبتنی بر نیروی کار از قرار گرفتن شرکتها در معرض هوش مصنوعی مولد تایید میشوند. یک رابطه قوی میان میزان قرار گرفتن در معرض هوش مصنوعی مولد و بحثهای شرکتها در مورد هوش مصنوعی مولد و فناوریهای مرتبط در تماسهای درآمدی شرکتها پس از انتشار ChatGPT مستند میشود. در مقابل، شرکتهایی که در معرض هوش مصنوعی مولد قرار دارند، پس از انتشار ChatGPT، بحث درباره موضوعات رایج فناوری مانند مهندسی را افزایش نمیدهند. علاوه بر این، این یافتهها حتی پس از حذف همه شرکتها از بخشهای مرتبط با فناوری اطلاعات باقی میمانند و نشان میدهد که بحثهای اخیر شرکتها در مورد هوش مصنوعی مولد فراتر از تاثیر آن بر محصولات مرتبط است و به تاثیر آن بر عملیات از جمله ورودیهای نیروی کار گسترش مییابد. مطالعه با نشان دادن انواع مشاغلی که تحت تاثیر پیشرفتهای هوش مصنوعی مولد قرار میگیرند، شروع میشود. نتایج نشان میدهد که بیشترین مشاغلی که تحت تاثیر قرار میگیرند، مشاغلی هستند که شامل وظایف شناختی غیرمعمول هستند. این در تضاد کامل با یافتههای قبلی است که اتوماسیون عمدتاً مشاغلی را که شامل وظایف معمولی هستند، جابهجا میکند (آتور و دیگران، 2003). در واقع، مشاغلی که بیشترین تاثیر را دارند مشاغلی هستند که سهم بالایی از وظایف تحلیلی شناختی غیرمعمول را دارند، در حالی که وظایف فیزیکی دستی نسبتاً بیتاثیر هستند. وظایف بینفردی از نظر قرار گرفتن در معرض هوش مصنوعی مولد بین وظایف شناختی و دستی قرار دارند. مشاغل با دستمزدهای بالاتر نیز در معرض هوش مصنوعی مولد بیشتر قرار دارند. نتیجه این پژوهش با یافتههای اخیر کوگان، پاپانیکولائو، اشمیت و سیگمیلر (2019) مطابقت دارد که دریافتند پیشرفتهای فناوری بر نیروی کاری که در انتهای بالاتر توزیع دستمزد هستند، تاثیر میگذارد. قرار گرفتن در معرض هوش مصنوعی مولد از طریق ورودیهای نیروی کار شرکتها، یک رابطه شهودی با ویژگیهای شرکت در میان صنایع و درون صنایع دارد. در سطح صنعت، بخشهایی که بیشتر در معرض دید هستند، دستمزد بالاتری دارند.
بر اساس آن بخشهایی که نیروی کار بیشتری را در مشاغل با دستمزد بالاتر استخدام میکنند، بیشتر در معرض هوش مصنوعی مولد هستند. با توجه به نهادههای نیروی کار، شرکتهایی که در صنایع پرمخاطبتر هستند، تمایل دارند از نظر تعداد کارمندان در واحد سرمایه، شدت کار بالاتر و ملموس بودن دارایی کمتری داشته باشند. شرکتهایی که بیشتر در معرض دید هستند، نسبتهای بالاتری از سرمایه سازمانی به کل دارند. برای ویژگیهای مربوط به ارزشگذاری شرکت، بخشهای در معرض بیشتر دارای میانگین اندازه شرکت کمتری هستند که با کل داراییها اندازهگیری میشود و کیو توبین بالاتری دارند. محققان همچنین روابط مشابهی را بین قرار گرفتن شرکتها در معرض هوش مصنوعی مولد و ویژگیهای شرکت در بخشهای صنعت مشاهده میکنند. الگوهای قوی تنوع در صنعت و قرار گرفتن در معرض سطح شرکت با ویژگیهای شرکت، از این مطالعه درباره بازده سهام هم در بین صنایع و هم در داخل صنایع پشتیبانی میکند. شرکتهایی که بیشتر در معرض هوش مصنوعی مولد قرار دارند، نوسانات بیشتری را حول انتشار ChatGPT تجربه میکنند. با این حال، به نظر میرسد که مدتی طول میکشد تا اطلاعات موجود در انتشار ChatGPT در قیمت سهام ثبت شود.
این پژوهش تاثیر هوش مصنوعی مولد را بر ارزشهای شرکت با مقایسه بازده شرکتهایی با مواجهه شغلی بالاتر و پایینتر با هوش مصنوعی در طول و خارج از پنجره دوهفتهای پس از انتشار ChatGPT در 30 نوامبر 2022 مطالعه میکند. این واقعیت که این اثرات قوی در صنایع برای بسیاری از صنایع وجود دارد، شواهدی را ارائه میدهد که هوش مصنوعی مولد میتواند از طریق تاثیرات بر ورودیهای نیروی کار، تاثیر گستردهای بر ارزشهای شرکت داشته باشد. در میان صنایع، اثرات هوش مصنوعی مولد بر ارزش شرکت نیز بسیار متفاوت است. صنایع مربوط به انتشار، اطلاعات و محاسبات پس از انتشار ChatGPT بازده مثبتی دارند، درحالیکه صنایع مرتبط با امور مالی و حملونقل بهطورکلی بازدهی منفی را تجربه میکنند. پراکندگی در بازده صنعت در طول دوره دوهفتهای پس از انتشار ChatGPT بسیار بیشتر از نمونه کامل از 30 نوامبر 2022 تا 31 مارس 2023 است. نتایج این مقاله در درون صنعت نیز تفاوتهای قابل توجهی را در بخشهای صنعت نشان میدهد. در حوزه مالی، بازده شرکتهای در معرض دید بیشتر نسبت به شرکتهایی که کمتر در معرض دید قرار گرفتهاند، بهطور قابل توجهی مثبت است. این با برخی از شرکتها سازگار است که از پیشرفتهای هوش مصنوعی تولیدی سود میبرند، در حالی که تاثیر کلی انتشار ChatGPT برای ارزش در صنعت مالی منفی بود. شرکتهایی که در بخش تولید و همچنین پشتیبانی اداری، مدیریت ضایعات و صنعت خدمات اصلاحی بیشتر در معرض هوش مصنوعی مولد قرار دارند نیز بهطور قابل توجهی از شرکتهایی که در معرض کمتر قرار دارند، بهتر عمل میکنند. از سوی دیگر، شرکتهایی که قرار گرفتن در معرض بالاتری در حوزه املاک و مستغلات و صنعت اجاره و لیزینگ دارند، بهطور قابل توجهی عملکرد ضعیفتری از شرکتهایی دارند که کمتر در معرض قرار دارند. این میتواند به این معنا باشد که شرکتهای موجود که در معرض هوش مصنوعی مولد هستند ممکن است بهوسیله تازهواردان در این صنایع جابهجا شوند. در نهایت، چندین صنعت پس از انتشار ChatGPT، از جمله ساختوساز ساختمان، معدن و ساختوسازهای سنگین و مهندسی عمران بازده قابل توجهی را نشان نمیدهند. تاثیر ناچیز در این صنایع با قرار گرفتن کمتر کارهای دستی در معرض هوش مصنوعی مولد مطابقت دارد.
نتیجهگیری
قیمتهای بازار نشان میدهد که ورود و انتشار الگوهای زبانی بزرگ و هوش مصنوعی تولیدی نشاندهنده یک شوک فناوری بزرگ با تاثیرات مهم بر ارزش کلی شرکتهاست و همچنین برندگان و بازندگان را مشخص میکند. این مقاله از مواجهه شغلی با هوش مصنوعی مولد، همراه با معیارهای ترکیب شغلی در سطح شرکت، برای ارزیابی قرار گرفتن در معرض نوآوریهای هوش مصنوعی مولد در سطح شرکت برای شرکتهای سهامی عام ایالات متحده استفاده میکند. نتایج این مقاله نشان میدهد که تاثیر انتشار ChatGPT بر ارزشهای شرکت بزرگ بود که باعث ایجاد تفاوت در بازده شرکت تقریباً 4 /0 در روز شد. این تفاوتها هم در درون و هم در میان صنایع مشاهده شد و تنوع گستردهای را نشان میدهد که با ویژگیهای شرکت مانند سرمایه سازمانی یا سود ناخالص مرتبط است. به گفته سرمایهگذاران، ChatGPT یک شوک مهم برای ارزشگذاری شرکتهاست.
نمودار نشان میدهد که تنوع مواجهه در سطح شرکت با هوش مصنوعی مولد دارای اجزای بینصنعتی و درونصنعتی است. در حالی که بخشهای صنعتی مانند «اطلاعات» و «خدمات حرفهای، علمی و فنی» میانگین مواجهه شرکت با هوش مصنوعی مولد حدود 13 درصد بیشتر از صنایعی مانند «اسکان و خدمات غذایی» دارند، تغییرات قابل توجهی در مواجهه شرکتها با GPT در هر صنعت وجود دارد. تجزیه واریانس نشان میدهد که تفاوتهای صنعت حدود 18 درصد از تغییرات سطح شرکت در مواجهه با هوش مصنوعی مولد را توضیح میدهد.