اثر مهاجران اوکراینی
بازار کار اروپا چه شرایطی پیدا میکند؟
کشورهای اروپایی به دلیل تهاجم روسیه در سال 2022، هجوم پناهندگان اوکراینی و افزایش برونزا در عرضه نیروی کار را تجربه کردند. بیش از هفت میلیون پناهنده از اوکراین که بالغ بر چهار میلیون آنها در سن کار با مهارتهای مختلفاند، در اروپا پراکنده هستند. این مقاله با عنوان «شوکهای عرضه نیروی کار و انباشت سرمایه: اثرات کوتاهمدت و بلندمدت بحران پناهندگان در اروپا» اثرات اقتصادی این افزایش غیرمنتظره در عرضه نیروی کار را که در گروههای مهارتی متفاوت است، مطالعه میکند. برای تعیین کمیت اثرات تعادل عمومی، الگوی تجارت و مهاجرت پویا و فرآیند درونزا از انباشت سرمایه به ترتیب از کار کالیندو و همکاران (2021) و کلاینمن و همکاران (2022) بهره گرفته شده است. این الگو مبتنی بر 23 کشور اروپایی و بقیه جهان است. تولید کالا به نیروی کار بامهارت و کممهارت و سرمایه نیاز دارد و کشورها کالاها را با هزینههای تجاری دوجانبه، مبادله میکنند. خانوادههایی که ممکن است شاغل یا غیرشاغل باشند، تصمیمهای آیندهنگر برای مهاجرت میگیرند. مالکان زمین یا سرمایهداران در مورد موجودی بهینه سرمایه در هر دوره برای به حداکثر رساندن ارزش تنزیلشده مصرف خود تصمیماتی دارند. در کوتاهمدت، افزایش عرضه نیروی کار استفاده از ساختارهای سرمایه را تحت فشار قرار میدهد که ساخت آن زمان میبرد و علاوه بر بازده سرمایه و شاخص قیمت آن کشور، بر بازده واقعی سرمایه انباشته در سایر کشورها نیز تاثیر میگذارد. با گذشت زمان، کشورهایی که ساختارهای سرمایه ایجاد میکنند، میتوانند از افزایش عرضه نیروی کار بهره ببرند، تولید را افزایش دهند و منافع بلندمدت بالقوهای را کسب کنند. در این مقاله، از دادههای جریانهای مهاجرت ناخالص بر اساس مهارتها و وضعیت اشتغال از نظرسنجی نیروی کار اروپا (EU-LFS) و دادههای تولید و تجارت از پایگاه داده جهانی داده-ستانده (WIOD) استفاده شده است. اطلاعات پناهندگان اوکراینی بر اساس مهارت، سن، وضعیت شغلی و کشور مقصد از کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل (UNHCR) جمعآوری شده است. ابتدا یک اقتصاد پایه در نظر گرفته میشود که پویاییهای انتقالی را تحت اصول اولیه قبل از بحران پناهندگی ارائه میدهد. سپس اقتصادی محاسبه میشود که پویاییهای انتقالی پس از هجوم پناهندگان اوکراینی در کشورهای اروپایی را معرفی میکند. بهطور خاص، در این الگو، پناهندگان در هر کشور مقصد اولیه به عنوان یک شوک عرضه نیروی کار پیشبینینشده بر اساس گروه مهارت و وضعیت اشتغال وارد میشود. هدف درک اثرات شوکهای کل عرضه نیروی کار بر تجارت، مهاجرت و انباشت سرمایه است. شوک عرضه نیروی کار در نتیجه ورود پناهندگان اوکراینی باعث افزایش تولید ناخالص داخلی واقعی در اروپا در درازمدت میشود. با این حال، یافتهها اثرات توزیعی بزرگی را در میان کشورها، گروههای مهارتی و بین خانوادهها و سرمایهداران نشان میدهد. خانوارهای با مهارت بالا با رقابت فزاینده ناشی از شوک عرضه نیروی کار، وضعیت بدتری دارند. خانوارهای کممهارت از افزایش نسبتاً بیشتر نیروی کار با مهارت بالا و انباشت ساختار سرمایه در طول زمان منفعت میبرند و در نتیجه نابرابری درآمد خانوار در کشورهای اروپایی کاهش مییابد. یافتههای این مقاله همچنین نشان میدهد که توانایی ایجاد ساختارهای سرمایه بهطور چشمگیری اثرات کل و توزیعی شوک عرضه نیروی کار را شکل میدهد. شوک عرضه نیروی کار به نفع صاحبان سرمایه است که پیامدهایی بر طراحی سیاستهای توزیع مجدد برای جذب شوک دارد. انباشت سرمایه در کشورهای اروپایی در واکنش به شوک عرضه نیروی کار امکان افزایش تولید را فراهم میکند که به کاهش خسارات رفاهی خانوارهای با مهارت بالا و سود خانوادههای با مهارت پایین منجر میشود.
الگوی پویای تجارت، سرمایه و مهاجرت
اکنون به تشریح بیشتر هر یک از عوامل در اقتصاد پرداخته میشود. در این مطالعه، یک الگوی تعادل عمومی پویا از کار کالیندو و همکاران (2021) در نظر گرفته شده است. با درونزایی فرآیند انباشت سرمایه، Nکشور وجود دارد که با i (مبدا) و j (مقصد) نمایش داده میشوند. در هر کشور زنجیرهای از شرکتها وجود دارد که کالاهایی با بهرهوری ناهمگن تولید میکنند. کالاها بین کشورها مبادله میشوند و تجارت مشمول هزینههای تجارت دوجانبه است. تولید کالا در یک کشور معین مستلزم استفاده از ساختار سرمایه محلی و نیروی کار ماهر و کممهارت است که جایگزینهای ناقصی هستند. خانوادهها با مهارتهای متفاوت، تصمیمات آیندهنگر برای جابهجایی نیروی کار منوط به هزینههای مهاجرت و ترجیحات خاص میگیرند، در هر لحظه از زمان، خانوادهها تصمیم میگیرند که در همان کشور بمانند یا به کشور دیگری نقلمکان کنند؛ تصمیمی که تحت تاثیر هزینههای مهاجرت، دستمزدهای واقعی و ارزشهای مورد انتظار است. در هر کشوری فرض میشود که ساختار سرمایه متعلق به مالکان محلی (سرمایهداران) است که از اجاره ساختار سرمایه به شرکتها درآمد کسب میکنند. این عوامل بهصورت بینزمانی تصمیم میگیرند که چه مقدار مصرف و سرمایهگذاری کنند تا موجودی سرمایه محلی در آینده افزایش یابد و ارزش تنزیلشده فعلی مطلوبیت آنها به حداکثر برسد.
دادهها در مدل
اطلاعات مربوط به تعداد پناهندگان اوکراینی در هر کشور اروپایی بر اساس سطح تحصیلات، سن و وضعیت شغلی جمعآوری شده است. تعداد پناهندگان از اوکراین در 23 کشور اروپایی و بقیه جهان با استفاده از دور دوم بررسی تصمیمها و دیدگاههای پناهندگان از اوکراین در سال 2022 که از سوی کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل انجام شد، به دست آمده است. تمرکز روی پناهندگان در سن کار 18 تا 59 سال است که حدود 2 /4 میلیون پناهنده را تشکیل میدهند. اکثر کشورهایی که با اوکراین همسایه هستند -مانند لهستان، رومانی، اسلواکی و بلغارستان- بهعلاوه کشورهای بالتیک و برخی از کشورهای اروپای مرکزی -مانند جمهوری چک و آلمان- میزبان تعداد بیشتری از پناهندگان هستند. شکل یک اندازه شوک عرضه نیروی کار را با تعداد پناهندگان بهعنوان سهمی از جمعیت در سن کار کشور میزبان، بر اساس سطح تحصیلات، نشان میدهد. توزیع پناهندگان در کشورهای میزبان بسیار ناهمگون است، پناهندگان عموماً دارای مهارت بالایی هستند و بهطور متوسط حدود دوسوم آنها در ابتدا در کشور میزبان استخدام نمیشوند.
اثرات تعادل عمومی بحران پناهندگان
یافتهها نشان میدهد که ورود پناهجویان اوکراینی در درازمدت تولید ناخالص داخلی واقعی اروپا را 6 /3 درصد افزایش میدهد. تولید ناخالص داخلی واقعی در اکثر کشورهای اروپایی، بهویژه در کشورهای اروپای غربی که ساختارهای سرمایه بیشتری میسازند، افزایش مییابد. برخی از کشورهای اروپای شرقی کاهش تولید را تجربه میکنند، زیرا قادر به انباشت سریع سرمایه برای پاسخگویی به افزایش عرضه نیروی کار نیستند. در نتیجه، ورود پناهجویان بهطور قابل توجهی ساختار سرمایه را در کوتاهمدت در این کشورها تحت فشار قرار میدهد، بهطوریکه خانوارها به کشورهایی نقلمکان میکنند که سرمایه در آنها سریعتر رشد میکند. شکل 3 پیامدهای رفاه توزیعی را در میان گروههای مهارتی (پنلهای (الف) و (ب)) و اثرات رفاهی برای سرمایهداران (پنل (ج)) نشان میدهد که همه آنها به صورت تغییر در مصرف نسبت به اقتصاد پایه اندازهگیری میشوند. وضعیت خانوارهای با مهارت بالا در همه کشورها بدتر است، زیرا آنها با افزایش عرضه نیروی کار بامهارت نسبتاً بالا در بازار کار مواجه میشوند و ضررهای رفاهی در کشورهایی که شوک عرضه نیروی کار بیشتری را تجربه کردهاند، بارزتر است. از سوی دیگر، خانوارهای کممهارت در سهچهارم کشورها وضعیت بهتری دارند. کارگران با مهارت پایین از جریان نسبتاً بهتری نسبت به پناهندگان با مهارت بالا بهرهمند میشوند؛ چرا که افزایش عرضه نیروی کار با مهارت بالا، باعث کاهش هزینههای نیروی کار و در نتیجه افزایش تقاضا برای کارگران کممهارت میشود. ازآنجا که تولید به ساختارهای سرمایه نیز نیاز دارد، دستاوردهای رفاهی برای خانوارهای کممهارت تنها در کشورهایی تحقق مییابد که قادر به ایجاد ساختار سرمایه هستند. این مقاله همچنین اثرات رفاهی توزیعی را بین خانوارها و صاحبان سرمایه در سراسر کشورها پیدا کرده است. ورود پناهندگان اوکراینی باعث افزایش عرضه نیروی کار و ایجاد انگیزه در جهت افزایش تقاضا برای ساختارهای سرمایه بهمنظور افزایش تولید در سراسر کشورها میشود که به نفع سرمایهداران است. اثرات رفاهی برای خانوارها در کوتاهمدت با بزرگی شوک عرضه نیروی کار همبستگی زیادی دارد. شواهد از این واقعیت ناشی میشود که در کوتاهمدت، ساختار سرمایه عمدتاً یک عامل ثابت است. از اینرو، ورود پناهندگان اوکراینی ساختارهای سرمایه را تحت فشار قرار داده و شاخص قیمت را افزایش میدهد. با گذشت زمان، توانایی یک کشور برای انباشت ساختار سرمایه به انطباق با شوک عرضه نیروی کار کمک میکند. بر این اساس، اثرات رفاهی برای خانوارها با تغییر موجودی ساختار سرمایه در سراسر کشورها همبستگی مثبت دارد. نکته مهم این است که انباشت ساختار سرمایه به کشورها اجازه میدهد تا از دست دادن رفاه خانوارهای با مهارت بالا را کاهش دهند و همانطور که قبلاً گفته شد، به خانوارهای کممهارت اجازه میدهد از شوک عرضه نیروی کار با مهارت بالا بهرهمند شوند. در واقع، شکل 4 نشان میدهد که در غیاب انباشت سرمایه، شوک عرضه نیروی کار ساختار سرمایه را تحت فشار قرار میدهد و شاخص قیمت را در سراسر کشورها افزایش میدهد، بهطوری که خانوادههای با مهارت بالا و کممهارت وضعیت نامطلوبی دارند و خسارات رفاهی برای خانوارهای با مهارت بالا حتی بیشتر است. در این مقاله، همچنین دو فرض در نظر گرفته شده است. فرض اول این است که هجوم پناهندگان اوکراینی در دنیایی غیرواقعی رخ میدهد که در آن بازار کار یکپارچه در اروپا وجود ندارد، یعنی خانوادهها (از جمله پناهندگان) نمیتوانند در کشورهای مختلف جابهجا شوند. یافتهها بیانگر این است که در این شرایط، افزایش تولید ناخالص داخلی واقعی و موجودی ساختارهای سرمایه بهطور متوسط کمتر خواهد بود، زیرا ادغام بازار کار به خانوارها اجازه میدهد تا جایی که سرمایه سریعتر رشد میکند مهاجرت کنند که به افزایش بیشتر در تولید آن کشورها منجر میشود. فرض دوم این است که پناهندگان متناسب با جمعیت در سراسر کشورها توزیع شوند، بهطوری که بزرگی شوک عرضه نیروی کار در میان کشورها یکسان است. در این صورت، خسارات رفاهی برای افراد با مهارت بالا عادلانهتر است و رفاه خانوادههای کممهارت در همه کشورها به جز اسلواکی افزایش مییابد. افزایش متناسب در عرضه نیروی کار از تراکم بیش از حد ساختارهای سرمایه و افزایش قیمتها در برخی کشورها جلوگیری میکند که موجب انگیزههای یکنواختتر برای ایجاد ساختارهای سرمایه و در نتیجه، افزایش رفاه عمومیتر برای خانوارهای کممهارت در سراسر کشورها میشود.
نتیجهگیری
نتیجه اصلی که از شوک عرضه نیروی کار ناشی از بحران اوکراین گرفته میشود، این است که توانایی انباشت ساختار سرمایه بهطور قابل توجهی اثرات کل و توزیعی شوک عرضه نیروی کار را شکل میدهد. افزایش عرضه نیروی کار فرصتی برای افزایش تولید است. با این حال، ظرفیت افزایش تولید در کشورهایی که ساختارهای سرمایه بیشتری ایجاد نمیکنند، محدود است. در مورد بحران اوکراین، تجزیهوتحلیل کمی نشان میدهد که انباشت سرمایه به نفع خانوادههای کممهارت است و خسارات رفاهی خانوادههای با مهارت بالا را که بیشتر با افزایش رقابت در بازار کار مواجه هستند، کاهش میدهد. افزایش در موجودی ساختار سرمایه، فرصتهای بهتری برای افزایش تولید و افزایش رفاه برای همه گروههای افراد در کشورهای اروپایی ایجاد خواهد کرد.