ژئوپولیتیک و انرژی
حرکت از دولتهای نفتی به سمت دولتهای برقی
ترجمه: جواد طهماسبی- انرژی و کالاهای تجاری قلب تاریک آقای پوتین و کانون تهدیدهای او علیه جهان هستند. صادرات چهار تریلیون دلار نفت و گاز در طول دو دهه حکمرانی او پول تهیه تانکها، تفنگها و موشکهای گرادی (GRAD) را تامین کرد که اکنون برای کشتار در اوکراین استفاده میشوند. درآمدهای حاصل از منابع طبیعی به پیدایش و استحکام جایگاه طبقهای از اشراف رانتخوار انجامید که مجموعه بزرگی از قایقهای تفریحی، کلوبهای شبانه و شرکتهایی در کارائیب را به وجود آوردند، حضور سیاسی در مناطق مختلف را تشدید کردند و رویاهای قدرتطلبی آقای پوتین را تحقق بخشیدند. از آنجا که روسیه 10 تا 25 درصد از صادرات نفت، گاز و زغالسنگ جهان را تامین میکند بسیاری از کشورها بهویژه در اروپا در برابر تهدید و ارعاب این کشور آسیبپذیرند. از نظر آنها جنگ اوکراین تکانهای بزرگ است که ضرورت خلق یک سامانه انرژی مبتنی بر خورشید، باد و رآکتورهای هستهای و دور شدن از متهها و دکلهای حفاری را بیش از هر زمان دیگری آشکار میکند. اما باور نداشته باشید که این عصر جدید قرار است گریزی آسان از چنگال نفرین بحرانهای انرژی و حکومتهای استبدادی را به ارمغان آورد.
هفتهها آشوب در بازارهای انرژی به تدریج به مصرفکنندگان آسیب میزند. برای اولینبار بهای بنزین در لسآنجلس به بیش از شش دلار در هر گالن رسید. فعالان تجاری پیشبینی میکنند که با تشدید تحریمهای روسیه، اروپا با کمبود گازوئیل مواجه خواهد شد. آلمان با احتمال قطع عرضه گاز از جانب روسیه خود را برای سهمیهبندی آن در زمستان آینده آماده میکند. واردکنندگان نفت در آسیا مشکل توازن پرداختها را پیشرو میبینند. وقتی بازار انعطاف نداشته باشد جذب تکانهها دشوار میشود. به تازگی و پس از آسیب خط لوله انتقال نفت از آسیای مرکزی به دریای سیاه بر اثر طوفان و حمله حوثیهای یمن به تاسیسات انرژی عربستان بهای نفت تا بشکهای 122 دلار بالا رفت. واکنش اولیه دولتها در مناطق مختلف آن بود که سوخت فسیلی بیشتری پیدا کنند هر چند این کار به بهای آلوده کردن محیط زیست و خدشه به غرور و اعتبارشان تمام شود. شرکت سعودی آرامکو بزرگترین بنگاه نفتی جهان با ترغیب کشورهای غربی در حال افزایش سرمایهگذاریها به میزان 40 تا 50 میلیارد دلار در سال است. حتی زمانی دولت بایدن درصدد دلجویی از نیکلاس مادورو دیکتاتور ونزوئلا برآمد. شاید با این هدف که نفت بیشتری را از کشوری بگیرد که در سال 2005 چهار درصد از نفت خام جهان را تامین میکرد. سوالی که مطرح میشود آن است که آنها با چه سرعتی میتوانند سوختهای فسیلی را بهطور کامل کنار بگذارند؟ در راهبرد انرژی اتحادیه اروپا که در ماه جاری اعلام شد خروج از اتکا به روسیه تا سال 2030 به تصویر کشیده شده است. بخشی از این هدف با پیدا کردن منابع جدید گاز و بخشی دیگر با دوبرابرسازی استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر محقق میشود. اکنون که احمقانه بودن اتکا به روسیه بر همگان آشکار میشود انرژی هستهای دوباره به کانون توجهات میآید. فرانسه قصد دارد شش نیروگاه هستهای جدید بسازد و هدف «استقلال کامل در انرژی» را دنبال میکند. بریتانیا در 21 مارس اعلام کرد که نسل جدیدی از رآکتورها را با سرعت زیاد خواهد ساخت. بازطراحی سامانههای انرژی که کربن کمتری تولید میکنند نیز امیدواری به گریز از بازی بزرگ قرن بیستم و اتکا به انرژی حکومتهای استبدادی را افزایش میدهد. بنابراین، اگر چه ژئوپولیتیک گذار انرژی مرتبط با تغییرات اقلیمی را سرعت میبخشد نمیتواند خطرات آن را برطرف کند. این گذار برخی اقتصادها را مختل و وابستگیهای جدید به دیگران ایجاد میکند. ما برای اندازهگیری این تاثیرات، هزینهکرد در سبدی از 10 ماده طبیعی از جمله نفت و گاز و فلزاتی را شبیهسازی کردهایم که در تولید برق، برقرسانی به صنایع و حملونقل استفاده میشوند. همزمان با حرکت جهان به سمت کربنزدایی، هزینهکرد در این سبد تا سال 2040 از 8 /5 به 4 /3 درصد تولید ناخالص داخلی کاهش مییابد. شبیهسازی ما نشان میدهد که بیش از نیمی از آن به حکومتهای استبدادی از جمله دولت-برقهای (Electrostates) جدیدی میرسد که فلزات سبز از قبیل مس و لیتیوم عرضه میکنند. 10 کشور برتر بیش از 75 درصد از سهم بازار این مواد را در اختیار دارند. این بدان معناست که تولید همچنان به طرز خطرناکی متمرکز میماند. در این صورت دو مساله برجسته میشوند. اول آنکه ژئوپولیتیک صنعت نفت اضطراب و تنش زیادی را تجربه خواهد کرد. بنگاههای غربی به دلایل زیستمحیطی و در واکنش به افزایش هزینهها از این عرصه خارج میشوند و سهم بازار اوپک به علاوه روسیه تا سال 2040 از 45 به 75 درصد افزایش مییابد و در نتیجه آنها قدرت بیشتری به دست میآورند. تولیدکنندگان پرهزینهای مانند آنگولا و آذربایجان از صحنه رقابت بیرون رانده شده و دچار مشکل خواهند شد. نقشه جهان شاهد حضور دولت-نفتهای (Petrostates) قدیمی میشود که در باتلاق مشکلات گرفتار شدهاند. دوم، دولتبرقهای نوظهور خود را در نبرد با نفرین منابع مییابند. پس از دو دهه ساخت و انباشت زیرساختارهای برق، هزینهکرد بر فلزات سبز به اوج میرسد. درآمد بادآورده حاصل از این امر تا سال 2040به بیش از یک تریلیون دلار در سال خواهد رسید. برخی از دریافتکنندگان آن از قبیل استرالیا برای جذب چنین درآمدی به خوبی مجهز هستند. دولتهای کمثبات از جمله کنگو، گینه و مغولستان این آمادگی را ندارند. ورود انبوه پول اقتصادها را به انحراف میکشاند و عامل بروز نارضایتیها خواهد بود. در همین انتخابات اخیر شیلی و پرو موضوع معادن یک عامل مناقشهبرانگیز بود. بنگاههای جهانی معدن نگران آن هستند که حقوق مالکیتشان سلب شود. سال گذشته و به دلیل توقف سرمایهگذاریها بهای یک سبد فلزات سبز تا 64 درصد بالا رفت. چین عامل تقویتکنندهای در این مسیر خواهد بود چرا که متقاضی همان مواد است اما با حکومتهای نامناسب و مستبد مشکلی ندارد. همانگونه که در مورد اکثر کالاهای تجاری اتفاق میافتد اوجگیری قیمتها واکنش بازار را به همراه دارد. کاهش عرضه به بنگاهها انگیزه زیادی میدهد تا به موضوع بازیافت و نوآوری توجه کنند. اشکال جدیدی از رآکتورهای کوچک هستهای در حال ساخته شدن هستند. تسلا که از مواد معدنی برای ساخت خودروهای برقی بهره میبرد در حال طراحی باتریهای جدید است. این شرکت قرارداد تامین مواد را با نیوکالدونیا (New Caledonia) به امضا رساند. جهان در آینده درباره این کشور 277هزارنفری اقیانوس آرام بیشتر خواهد شنید چون این کشور یکدهم ذخایر نیکل دنیا را اختیار دارد. بنگاه کانادایی باریک (Barrick) در این ماه عزم خود را جزم کرد و پذیرفت توسعه یک معدن مس به ارزش 10 میلیارد دلار را در پاکستان بر عهده گیرد.
بازسازی شبکههای ولتاژ بالا
همزمان با واکنش بازارها، دولتها باید تلاشهایشان را دو برابر کنند. از آنجا که خودکفایی دستنیافتنی است متنوعسازی در دستور کار قرار میگیرد. این امر مستلزم مشارکتهای جدید است. در 20 مارس آلمان با قطر بر سر موضوع گاز به گفتوگو نشست. تقویت صنعت هستهای در جهان ثروتمند اقدامی کلیدی خواهد بود حداقل به این دلیل که دیگران را از اتکا به فناوری چینی و روسی نجات میدهد. دولتها باید سرمایهگذاری در معادن را تسهیل کنند. این گذار به افزایش پروژههای معدنی در کشورهای پرخطر به بهای تخریب اکولوژی بومی نیاز دارد. قوانین حاکمیتی در جهان ثروتمند باید به این بدهبستانها توجه کنند. سرانجام اینکه دولتهای ثروتمند باید به آمادهسازی دولتبرقها کمک کنند و به عنوان مثال قراردادهایی را برای تقسیم عادلانه درآمدها و تاسیس صندوقهای ثروت ملی برای پسانداز آنها طراحی کنند. ساخت یک سامانه انرژی پاکتر و ایمنتر وظیفهای دشوار و پرخطر است اما هرگاه در این تصمیم دچار تردید شدید از خود بپرسید آیا ترجیح میدهید به آقای پوتین و روسیه متکی باشید؟
منبع: اکونومیست