مشارکت غیرفعال
گفتوگو با مهدی معتق درباره برگزاری کنفرانس تغییر اقلیم و حضور ایران در باکو
کنفرانس تغییر اقلیم (کاپ29) در باکو، آذربایجان در حال برگزاری است. مهدی معتق، استاد مرکز تحقیقات علوم زمین آلمان و پژوهشگر آب، فرونشست، بلایای طبیعی و... در این گفتوگو به پرسشهایی درباره برگزاری کنفرانس تغییر اقلیم کاپ29 پاسخ داده است.
مهدی معتق به دعوت دولت ازبکستان برای سخنرانی پیرامون فرونشست و بحران آب زیرزمینی در ایران و درسهایی که کشورهای آسیای مرکزی از این فاجعه برای مدیریت منابع آبی خود میتوانند بگیرند در این کنفرانس شرکت و سخنرانی کرد. وی اکنون مقیم آلمان و استاد مرکز تحقیقات علوم زمین و دانشگاه هانوفر آلمان است. این گفتوگو را بخوانید.
♦♦♦
برگزاری کنفرانس تغییر اقلیم که هر سال در یک کشور برگزار میشود، تلاشی برای اتحاد علیه تغییرات اقلیمی در جهان است. ارزیابی شما از برگزاری این کنفرانس در جمهوری آذربایجان چگونه است؟ آیا این کنفرانس توانسته آن اتحاد و اجماع جهانی را برای مقابله با مصرف کربن و در نتیجه کاهش اثرات تغییرات اقلیمی در کشورها به وجود بیاورد؟
من اولینبار بود که در کنفرانس تغییر اقلیم شرکت میکردم. این تجربه برای خود من تجربه متفاوتی بود از این نظر که ساختار این کنفرانس با کنفرانسهای علمی کمی متفاوت است. اما اینکه بخواهم تحلیلی در مورد تاثیر این کنفرانس -از گذشته تا اکنون در دنیا بر کشورهای مختلف- ارائه دهم، چنین چشماندازی را نمیتوانم تصور کنم و ارائه دهم. مسائل مختلف سیاسی در این کنفرانسها تاثیر دارد. ولی تجربه خود من از گپوگفت با دوستان دیگری که در این نشست شرکت کردند پیرامون همین پرسشهایی است که شما مطرح میکنید که آیا این کنفرانسها میتواند جهان را برای مقابله با تغییرات اقلیمی متحد کند یا خیر؟ در صحبت کارشناسان و حتی عموم مردم در باکو این نگرانیها نیز مطرح میشد که آیا این کنفرانسها میتواند تغییری در سازوکار دولتها برای مقابله با تغییرات اقلیمی ایجاد کند یا نه. از سویی یکسری از مقامات بلندپایه بعضی از قدرتهای جهانی در کنفرانس شرکت نکردند. اما در کنار آن، تیمهای مختلف دانشگاهی و گروههای فعال اجتماعی، اقتصادی و محیط زیستی در این کنفرانس شرکت بسیار فعال داشتند. شکلدهی غرفهها و گروههای کارشناسی و حضور متخصصان و کارشناسان در کنار گروههای سیاسی از کشورهای مختلف، این کنفرانس را در سطح بالایی قرار میداد. از آمریکا دانشجویان بسیاری از دانشگاههای مختلف شرکت کرده بودند که حتی در سطح کارشناسی تحصیل میکردند. تیمهای مختلفی برای شرکت در جلسات تشکیل داده بودند و حتی دانشجویان در حال انجام پروژههای دانشگاهی خود در طول برگزاری کنفرانس بودند. برای مثال وضعیت آبوهوایی، آب، انرژی، فرونشست و... را در جاهای مختلف جهان به بحث میگذاشتند و گزارش میدادند. با اینکه مثلاً رئیسجمهور آمریکا حضور نداشت اما بدنه کارشناسی و دانشگاهی این کشور نقش فعالی داشت. از دیدگاه ما که در بخش دانشگاهی کار میکنیم، خیلی رخداد مثبتی ارزیابی میشود. این نشان میدهد که حرکتهای مثبتی در بطن جوامع در حال انجام است که در نهایت میتواند به سیاستگذاری منجر شود. سیاست همیشه از پایین به بالا معنا پیدا میکند، خصوصاً در کشورهایی که شاخصهای دموکراسی دارند. بنابراین از این نظر خیلی امیدوارکننده بود. در نگرشهای دموکراتیک اگر قرار باشد چیزی تغییر کند، باید از پایین آغاز شود و مطالبه از آنجا صورت گیرد چرا که پایداری این دست اتفاقات بیشتر هم هست. از این نظر میتوانم بگویم آن چیزی که در این کنفرانس توجه من را به خود جلب کرد، تکاپو و شرکت وسیع گروههای علمی، دانشگاهی، کارشناسی و صنایع در سطوحی بود که بر حضور صوری و ظاهری پارهای از سیاسیها و هیاتهای دولتی غلبه میکرد.
شما کنفرانس تغییر اقلیم را که امسال با عنوان «کاپ 29» در باکو در حال برگزاری است از منظر علمی مثبت ارزیابی کردید. اما این کنفرانس از یک نظر تفاوتی با کنفرانسهای کاملاً علمی و دانشگاهی دارد و آن، این است که نتیجه آنچه مصوب میشود را دولتها باید در رویه سیاستگذاری و اجرایی خود قرار دهند و به اصطلاح بتوانند به مقابله با تغییر اقلیم بروند. آیا این کنفرانس و مصوبات آن میتواند دولتها را موظف کند که مبارزه با تغییر اقلیم از جمله کاهش مصرف سوختهای فسیلی و کاهش کربن را جدیتر دنبال کنند؟
صحبت شما از این نظر قابل ملاحظه است که شاید فکر میکنید همه چیز باید بالا به پایین باشد و فقط دولتها را مخاطب قرار میدهد که اگر آنها وظایف خود را انجام دهند، مقابله با تغییر اقلیم قابل دستیابی است. واقعیت این است که فقط دولتها نبودند. مثلاً گروهها، سازمانها و دانشگاههای مختلف و حتی سازمانهای مالی مختلف مشارکت داشتند که به بیان دستاوردهای خود در مسائل تغییر اقلیم با مشارکت دولتها و جوامع محلی میپرداختند. آنها توضیح میدادند که در یک منطقه کوچک با یک سرمایه بهخصوص، چه تغییری در اقتصاد آن منطقه به وجود آمده است که سیاستها و پارامترهای تغییر اقلیم را نیز لحاظ کردهاند. اینکه فقط یک جنبه که فقط دولتی باید باشد و قطعنامهای صادر شود و همه دولتها مجبور شوند آن را رعایت کنند، لزوماً اینطور نیست. بخشی از کنفرانس که به سیاستهای کلان مربوط است، شاید چنین باشد. اما جنبههای دیگر کنفرانس آنقدر زیاد و متنوع است که اگر آن بخش دولت را نادیده بگیریم چیزی از دست ندادهایم و دولت بخش کوچکی از کنفرانس است. برای من تجربه بسیار آموزندهای بود. مثال بزنم. متاسفانه در یکسری رسانهها فقط به اینکه نماینده فلان قدرت اقتصادی به آذربایجان آمد یا نیامد، پرداختهاند. فرض کنید کسی مثل ترامپ به کنفرانس تغییر اقلیم میآمد. چه میشد؟ مطمئن هستم یک جمله نامربوط میگفت و همین جمله شاید ماهها برای یکسری مطبوعات خوراک تهیه میکرد. در حاشیه کنفرانس ولی آقای دکتر آخانی که با هم در این کنفرانس حضور داشتیم، با دانشجویان آمریکایی گفتوگوی جالبی داشت. در این گفتوگو مشخص شد که دانشجویان آمریکایی در این کنفرانس مشارکت گسترده داشتند. اینها آن تغییرات از پایین به بالاست و من از این لحاظ کنفرانس کاپ۲۹ را بسیار مثبت دیدم. در بخش دیگری از این کنفرانس نمایندگان کارشناسی کشورهای مختلف حضور داشتند و یکسری سیاستها را بررسی میکردند. آنها پیشنویسها را بهروز و مسائل را مرور میکردند. اما در این بخشهای کارشناسی اساساً از ایران کسی حضور نداشت که پاسخ آن را باید سیاستگذاران ایرانی بدهند که چرا حضور ایران در سطوح کارشناسی و دانشگاهی اینقدر ضعیف شده است. واقعیت این است که ایران اساساً حضور فعالی نداشت.
ایران در سطح معاون رئیسجمهوری و رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست در کنفرانس تغییر اقلیم شرکت کرد. ولی اینکه تا چه اندازه برای دولت جدی است، سوالی است که ما هم مطرح کردهایم...
مشارکت فعال ایران بیتعارف در حد صفر بود. حضور ایران در حد کلیاتگویی بود. آنها در ملاقاتهای کوتاهمدت شرکت میکردند و در حد تعارفاتی مانند اینکه با هم همکاری کنیم و مثلاً فلان طرح را در دریای کاسپین اجرا کنیم و عکسی به یادگار بگیریم. در حالی که تیمهای کارشناسی فعالی از ایران حضور نداشتند که با تیمهای دیگر کشورهای دخیل یا علاقهمند به مسائل دریای خزر بنشینند و تحلیلهای علمی داشته باشند و جلسات کارشناسی و پنلهای ویژه داشته باشند. مشارکت فعالی از سوی ایران اتفاق نیفتاد. غرفه ایران در قسمت آبی حتی تعطیل بود. گروههای کارشناسی از دانشگاههای ایران در این نشست شرکت نداشتند. مجموعه این شاخصهای مشارکتی را که کنار هم بگذاریم میبینیم اساساً ایران حضور جدی نداشت. مشارکت عملی ایران تقریباً صفر بود.
ایران یکی از کشورهایی است که بهشدت از تغییر اقلیم تاثیر میپذیرد. چرا کشوری با این سطح اثرپذیری از تغییر اقلیم، مهمترین کنفرانس مقابله با تغییر اقلیم جهان را نادیده میگیرد؟ ایران در دورههای گذشته هم مشارکت فعالی نداشته است. تحلیل شما به عنوان یک فرد ناظر بر وضعیت ایران و نگرش این کشور به مسئله تغییر اقلیم و کنفرانس کاپ29 چیست؟
اینکه ایران در گذشته دستاوردی نداشته حتماً به مسئله مدیریتی در ایران مربوط است. شنیدم امسال قرقیزستان که کشور ثروتمندی هم نیست، برای غرفه این کشور رقمی در حدود 400 هزار دلار به برگزارکنندگان پرداخت کرده بود. من ارتباطاتی با محافل علمی این کشور برای پروژههای مدیریت آب و خاک و بلایای طبیعی در آسیای مرکزی داشتم و در جریان این اتفاقات قرار دارم. دولت قرقیزستان این بودجه را برای «هیچ» پرداخت نکرده است. آنها منتظر یکسری دستاوردها هستند. مثلاً این دستاوردها میتواند در قبال سیاستگذاریهای نوین، در قبال جذب سرمایهگذار برای پروژههای مختلف، و معرفی این کشور باشد و... بنابراین به سیاست دولتها بستگی دارد که چگونه برنامهریزی و هزینه میکنند تا از این کنفرانسها دستاوردهایی برای کشورشان بسازند. نظر شخصی من این است که مشارکت ایران فقط محدود به چندتا عکس و همان چند دقیقه سخنرانی کوتاه برای رئیس سازمان محیط زیست بود. سطح مشارکت خیلی پایین بود و به هیچ وجه در شأن ایران نبود. ما باید سیاست کلان دولتها را نگاه کنیم ببینیم آنها از شرکت در این کنفرانس چه اهدافی دارند و برای رسیدن به این اهداف چه برنامهریزی صورت دادهاند. معمولاً برنامهریزی برای این کنفرانسها از سالها قبل صورت میگیرد و بر اساس آن نقشهای که میریزند از این کنفرانس دستاوردهایی چه در سطح تصمیمگیری سیاسی و اقتصادی چه بحثهای فدرالی و سازمانی و ارتباط با صنعت و سازمانهایی که سرمایهگذاری میکنند، کسب میکنند. بنابراین همه اینها به سیاستهای دولتها ربط پیدا میکند. یکسری از دولتها در این کنفرانس بسیار فعال بودند. کشورهای آسیای مرکزی خیلی در این کنفرانس فعال بودند. من به دعوت دولت ازبکستان در این کنفرانس شرکت کردم. آقای دکتر آخانی نیز مانند من از ازبکستان دعوت شده بود. بحث فرونشست زمین، آب، مسائل خشکسالی و انقراض گونههای گیاهی و مواردی از این دست در دستور کار دولتهاست. شما تاکید داشتید که ایران یکی از تاثیرپذیرترین کشورها از تغییر اقلیم است. واقعیت این است که همه کشورهای دنیا اکنون تحت تاثیر تغییر اقلیم هستند. سیل اسپانیا چندی پیش در اروپا رخ داد و باعث خسارت بسیار زیادی شد. این سیل از هر نظر بیسابقه بود. چندی پیش در برزیل شاهد وقوع سیل بودیم. در چین و دیگر کشورها شاهد اثر تغییر اقلیم به شکل جدی آن هستیم. غرفه برزیل در قسمتهای مختلف بسیار فعال بودند. چون آنها میدانند تغییر اقلیم قرار است چه بلایایی بر سر سرزمین آنها بیاورد. بنابراین شرکت فعالی در این کنفرانس داشتند. اینکه آنها چه خروجی از شرکت در این کنفرانس داشتند را بعداً میتوان در تصمیمات این کشور برای مقابله یا سازگاری با اثرات تغییر اقلیم مشاهده کرد.
ارزیابی شما بهطور کلی از برگزاری کنفرانس کاپ29 در باکو، آذربایجان چیست؟ ابهامی نیز در سالهای اخیر مطرح شده که چرا کشورهای نفتی میزبان کنفرانس تغییر اقلیم هستند؟
من به مدت پنج روز در باکو بودم. کنفرانسها در همه جای جهان برگزار میشوند و اینجا نیز در حال برگزاری بود. من به اینکه یک کشور نفتی میزبان چنین کنفرانسی باشد، نگاه منفی ندارم. بالاخره نفت منبعی برای تولید ثروت است. گناه نکردهاند که کشور نفتی شدهاند. مهم این است که چگونه استفاده کنند و رویهها و سیاستهای بعضاً اشتباه را اصلاح کنند. ممکن است کشوری سیاستهای خودش درست نباشد اما بخواهد چنین کنفرانسی برگزار کند. خودبهخود برای چنین کشورهایی برگزاری چنین کنفرانسی سطحی از آگاهی عمومی در ابعاد کلان ایجاد میکند. من مثلاً از شهروندان آذربایجانی میشنیدم که در این چند ماه اخیر برای اینکه این کنفرانس را برگزار کنند و جایگاه آذربایجان را در دنیا خوب نشان دهند، خیلی تلاش کردهاند. در این چند ماه از کارهای اجرایی تا کارهای عمرانی انجام دادهاند تا بتوانند چهره مناسبی از کشور و شهر باکو در دنیا نشان دهند. در نظر بگیرید از تفکیک زباله و مدیریت پسماند تا گسترش خطوط دوچرخه و اسکوتر را در جایجای شهر جدی گرفته بودند. پنج سال پیش وقتی باکو بودم اصلاً خط دوچرخه و اسکوتری وجود نداشت. الان کلی گسترش دادهاند. جاهایی را در قسمتهای مرکزی باکو تغییر کاربری دادهاند و از خودرومحوری به انسانمحوری تبدیل کردهاند. برخلاف تهران، از موتورسوارانی که بخواهند بدون توجه به قوانین ترافیک در جایجای شهر جولان بدهند خبری نبود. وقتی چنین تغییری در نگرش مدیران شهری و مردم ایجاد میشود، این خود تاثیر بسیار مثبتی است. ما باید این نکات را مثبت ارزیابی کنیم چرا که در آینده بر سیاستهای این کشور تاثیر خواهد گذاشت. بنابراین نباید با دیدگاه صفر و یک به این مسئله نگاه کرد که چون کشور نفتی است پس برگزاری کنفرانس غلط است. اینکه یک کشور نفتی بتواند یک کنفرانس را به خوبی برگزار کند و همان کشور از این کنفرانس درسهایی برای آینده بگیرد، چیز کمی نیست. از سوی دیگر از نظر برگزاری این کشور توانسته بود کنفرانس باکیفیتی برگزار کند و قابل رقابت با کشورهای پیشرفته بود.
چشمانداز تغییر اقلیم در جهان را چگونه میبینید و برنامهریزی برای انطباق با این تغییرات را در کشورهای مختلف چگونه ارزیابی میکنید؟
سوال سختی است. من در جایگاه یک پژوهشگر و معلم برداشت خودم را میگویم. مسئله تغییر اقلیم زندگی تکتک ما را تحت تاثیر قرار میدهد. ما باید سعی کنیم در نحوه زندگی و مصرف خود تغییراتی به وجود بیاوریم. من خودم از شرکت در این کنفرانس درسهای بسیاری گرفتم که در زندگی شخصی خودم چه تغییراتی ایجاد کنم. سخنرانیهای زیادی بود که کمپانیها چطور میتوانند بهرغم استمرار تولید به پایداری محیط زیست کمک کرده و با مباحث تغییر اقلیم خود را سازگار کنند. این نکته مثبتی است که کمک میکند تکنولوژیهای جدیدی تولید شود و توسعه پیدا کند که به بهبود وضعیت زمین و کاهش اثرات تغییر اقلیم و در نهایت مهار آن منجر شود. بحث توانمندسازی جوامع محلی مهم است و غرفهها و ورکشاپهای ویژه در این زمینه وجود داشت. تغییر در سیاستها و سازگاری آنها با تغییرات اقلیمی باید با هدف توانمندسازی جوامع محلی و بهبود شرایط زندگی در آنها صورت بگیرد تا خود مردم در اجرای آنها مشارکت داشته باشند. اگر تکتک اتفاقات و جریانها پیرامون کنفرانس تغییر اقلیم را کنار هم بگذاریم، اگرچه هر کدام شاید اقدامات کوچکی هستند اما در کنار هم یک دستاورد بزرگ برای جهان در مواجهه با تغییرات اقلیمی است.