شناسه خبر : 47571 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

برق نو سلام

تولید برق از نیروگاه‌های تجدیدپذیر در گفت‌وگو با جعفر محمدنژاد ‌سیگارودی

برق نو سلام

تولید انرژی از طریق نیروگاه‌های تجدیدپذیر اکنون در ایران دارد راه خود را در میان فشار نیروگاه‌های فسیلی و ارزان و آلوده بودن این سوخت پیدا می‌کند. جعفر محمدنژاد‌سیگارودی مدیرکل دفتر سامانه‌های مقیاس کوچک ساتبا در وزارت نیرو می‌گوید؛ ایران یکی از باظرفیت‌ترین کشورها در تامین برق تجدیدپذیر است. ظرفیتی که می‌تواند ناترازی برق در لحظات حساس را تامین کند. اما به نظر می‌رسد ارزان بودن سوخت فسیلی برای نیروگاه‌های تولید برق یکی از موانع توسعه نیروگاه‌های تجدیدپذیر از جمله نیروگاه‌های خورشیدی، بادی، زیست‌توده‌ای و نیروگاه‌های آبی کوچک است. اکنون باید به این پرسش‌ها فکر کرد که ایران در رقابت با کشورهایی که خود بزرگ‌ترین منابع فسیلی جهان را در اختیار دارند، چگونه می‌خواهد وارد بازار تولید انرژی‌های تجدیدپذیر شود؟

♦♦♦

  کشورهایی مانند ایران که ظرفیت انرژی‌های فسیلی بالایی دارند -مجموع مخازن نفت و گاز ایران در دنیا شماره یک است- از منظر سیاست‌گذاری تا چه اندازه منطقی است که به سمت سرمایه‌گذاری و تولید انرژی‌های تجدیدپذیر بروند؟

شاید اگر شما 10 سال پیش بحث توسعه تجدیدپذیرها را مطرح می‌کردید، کارشناسان می‌گفتند؛ عمدتاً کشورهایی به دنبال احداث نیروگاه تجدیدپذیر اعم از خورشیدی و بادی (چون ویژه هستند) هستند، که یا دسترسی به منابع فسیلی ندارند یا کمتر دسترسی دارند. چون آنها مجبور هستند انرژی‌های مورد نیاز خود را تامین کنند به سمت انرژی‌های تجدیدپذیر رفته‌اند. اما اکنون وقتی به کشورهایی که دارند نیروگاه‌های انرژی تجدیدپذیر را توسعه می‌دهند، نگاه می‌کنیم، یکسری از کشورها از جمله عربستان، قطر، امارات و... حتی کشورهای اروپایی را می‌بینیم که منابع فسیلی فراوانی دارند. برنامه‌های در دست اجرا و توسعه‌ای این کشورها برای دسترسی و دریافت انرژی چنان وسیع و اعدادی که قرار است تولید کنند آنقدر بزرگ است که حیرت‌انگیز به نظر می‌رسد.

  انگیزه این کشورها چیست؟ آیا صرفاً بحث مسائل محیط ‌زیستی مطرح است یا دلایل دیگری از جمله کم‌هزینه بودن ایجاد این تاسیسات و در یک اشل بزرگ‌تر کمک به رشد اقتصادی نیز در دستور کار است؟

یکی از دلایل آنها همان‌طور که در پرسش شما هم هست، تجاری شدن تاسیسات انرژی‌های تجدیدپذیر است. تاسیسات انرژی‌های خورشیدی به واسطه تجاری شدن و توسعه تکنولوژی امروز ارزان‌تر از نیروگاه‌های فسیلی ایجاد می‌شوند. این یک مزیت اقتصادی است. در کشور ایران اگر بخواهیم بررسی کنیم، برای احداث یک نیروگاه تولید برق حرارتی که به سوخت فسیلی از جمله سوخت گاز طبیعی یا سوخت مایع نیاز دارد، سه تا چهار سال طول می‌کشد تا یک نیروگاه با ظرفیت هزارمگاواتی احداث شود. در حالی که احداث یک نیروگاه تجدیدپذیر بسیار ساده است. دلیل دیگر تعداد تجهیزاتی است که در یک نیروگاه سیکل ترکیبی فسیلی و حرارتی به کار گرفته می‌شود تا برق تولید شود. در حالی که در یک نیروگاه خورشیدی قطعات اندکی نیاز است تا انرژی برق تولید شود. برای نیروگاه‌های تولید فسیلی نیاز به آب و سوخت فسیلی است ولی در تجدیدپذیر ما اساساً نیازی به آب و سوخت‌های دیگر نداریم. تنها از خورشید و باد و... منابعی استفاده می‌کنیم که به‌طور طبیعی وجود دارند و ضرری برای طبیعت هم ندارند. در یک نیروگاه خورشیدی ما به یک پنل خورشیدی و یک اینورتر نیاز داریم. این سازه کوچک می‌تواند هر جایی نصب شود؛ روی سقف، روی زمین، روی پایه یا نمای ساختمان و... موضوع مهم‌تر این است که به لحاظ ارزش ذاتی نفت خام یا سوخت فسیلی دیگر مثلاً گاز طبیعی، بررسی‌ها نشان می‌دهد اگر شما در یک نقطه به منابع انرژی تجدیدپذیر مثل آفتاب یا انرژی باد دسترسی داشته باشید، تولید برق فسیلی به لحاظ اقتصادی یا ارزش افزوده به‌صرفه نیست و آنقدر هزینه تولید زیاد است که از نظر سیاست‌گذاری باید در آخرین حلقه برنامه‌ریزی برای تولید برق از انرژی فسیلی قرار گیرد. بنابراین جایی که منابع تجدیدپذیر وجود دارد، مزیتی برای سوخت‌های فسیلی برای تولید انرژی وجود ندارد.

  برخی از سیاست‌گذاران در ایران نگرش دیگری دارند و تصور می‌کنند که ما به خاطر اینکه از منابع زیاد فسیلی برخوردار هستیم، به این زودی نباید به سمت تولید انرژی‌های تجدیدپذیر برویم. آنها شاید تصور می‌کنند منابع ما ابدی است.

ذهنیتی در مدیران ارشد کشور وجود دارد که ما تا صد سال دیگر انرژی داریم و حالا حالاها دغدغه‌ای در این زمینه نداریم. البته خیلی از آمارها و اعداد و ارقام این ادعا را تایید می‌کند اما بررسی‌ها در ایران نشان می‌دهد، چنین نیست. طی دو سه سال گذشته حداقل در زمستان این هشدارهای متولیان امر تامین سوخت حاکی از این است که ما متاسفانه با بحث ناترازی در تامین حداقل سوخت برای نیروگاه‌ها مواجه شده‌ایم. مردم شاهد هستند که چطور زمستان‌ها استفاده از سوخت مازوت هوای شهرهای کشور را آلوده می‌کند. در تابستان قطعی برق داریم چون میزان مصرف بالا می‌رود و توان تامین این نیاز وجود ندارد. بنابراین ما همین امروز در تامین نیاز کشور دچار مشکل هستیم. هم در صنایع، نیروگاه‌ها و هم در مصرف خانگی در سرمایش و گرمایش دچار ناترازی هستیم. بنابراین آن دیدگاهِ «تا صدسال دیگر...» دیدگاه غیرکارشناسی و غیرعلمی و فاقد اتکای منطقی است. ممکن است اگر ما یکسری اقدامات را انجام می‌دادیم امروز شاید ناترازی کمتر بود اما واقعیت این است که در حال حاضر بررسی‌ها و شواهد و قرائن نشان می‌دهد ما در تامین سوخت برای مقاصد مختلف دچار مشکل هستیم. این ناترازی سوخت باعث شده بخش قابل توجهی از نیروگاه‌های کشور که متکی به سوخت گاز و مایع هستند، دچار مشکل شوند و ما در تولید برق هم دچار ناترازی هستیم. از طرفی در تابستان بار سرمایشی بر شبکه برق کشور وارد می‌شود و در زمستان برای تامین گرما با کمبود گاز مواجه هستیم و از آن طرف برق صنایع باید قطع شود. در سال‌های گذشته این روند بد و بدتر شد و پیش‌بینی می‌شود روند رو به وخامت است و شرایط بدتر هم خواهد شد. این مسائل مقدماتی است تا تاکید شود که برای برون‌رفت از ماجرا چقدر برای انرژی‌های تجدیدپذیر در سیاست‌های کلی نقش قائل شده‌ایم.

  چرا تکنولوژی انرژی‌های تجدیدپذیر به ایران وارد نمی‌شود؟ نقش سیاست‌گذار در این زمینه چیست؟

واقعیت این است که اگر بخواهیم کارشناسی به این موضوع نگاه کنیم باید بگویم استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر در جهان اتفاق جدیدی است و از حدود دو دهه پیش آغاز شد. از سال 2000 برخی از کشورها به صورت جدی به این موضوع پرداخته و سرمایه‌گذاری کرده‌اند. البته در ایران نیز این پروژه از قبل وجود داشت. اولین پروژه انرژی بادی در ایران از طریق یک دفتر مرتبط با حوزه تجدیدپذیر در سازمان انرژی اتمی در شمال کشور در منطقه منجیل اجرا شد. آن زمان تازه کشور چین شروع به توسعه نیروگاه‌های بادی کرده بود. آمریکا در این زمینه پیشرو بوده است. با سیاست‌هایی که به تولید انرژی و برق از تجدیدپذیر منجر می‌شد یا به این دلیل که به فناوری این حوزه دسترسی داشته‌اند از قدیم این روند را دنبال کرده است. در اتحادیه اروپا هم آلمان‌ جزو کشورهایی است که به صورت ویژه در این زمینه کار می‌کنند. آلمانی‌ها که از قضا خیلی هم دسترسی خوبی به خورشید ندارند، بهترین بهره‌برداری را از تولید انرژی از خورشید داشته‌اند. البته این‌طور نیست که ما در ایران تجربه رفتن به سمت استفاده از نیروگاه‌های تجدیدپذیر را نداشته باشیم. یا عواید و فواید آن را ندیده باشیم. نیروگاه بادی منجیل و رودبار در اوایل دهه 70 شمسی آغاز به کار کرد. اما نکته‌ای که باعث شد ایران مشابه بسیاری از کشورهای دیگر در زمینه سرمایه‌گذاری و بهره‌برداری از نیروگاه‌های تجدیدپذیر نوعی عقب‌ماندگی داشته باشد، مزیت‌های انرژی‌های دیگر از جمله منابع فسیلی است. اما ایران با وجود اینکه بزرگ‌ترین منبع انرژی نفت و گاز در جهان است، از نظر دسترسی به منابع خورشید و باد هم جزو بهترین نمونه‌های جهان است. بنابراین دیدگاهی که در ذهن مدیران کلان انرژی کشور وجود داشته، این بوده که آنها بر این باور بودند که ما همچنان بر منابع فسیلی تکیه می‌کنیم. چون انرژی فسیلی در طول سال‌های گذشته ارزان‌تر بود و البته سرمایه‌گذاری صدساله روی آن صورت گرفته بود. با تاسف باید گفت عدم اطلاع از اقتصاد واقعی انرژی عامل چنین عقب‌ماندگی است. وقتی از متولی تولید برق فسیلی کشور سوال شود که چرا این مدل را برای تولید برق استفاده می‌کنید عملاً یکی از دلایلی که آنها بیان می‌کنند این است که ما سوخت ارزان در اختیار داریم. یک نیروگاه‌دار دولتی یا خصوصی همین اکنون عددی که از بابت تامین سوخت به وزارت نفت پرداخت می‌کند بسیار ناچیز است. چون ارزش واقعی سوخت در ایران معلوم نیست و عدد کوچکی است و در مقایسه با قیمت واقعی سوخت، عملاً رایگان است. بنابراین به لحاظ اقتصادی برای هر کسی که متولی باشد، به‌صرفه است که سوخت رایگان آلاینده را مصرف کند و علاقه‌مند است که سال‌ها مزیت مصرف سوخت رایگان را بر منابع تجدیدپذیر ترجیح دهد. همین اکنون اگر سراغ خودروسازان ایرانی بروید به‌رغم تولید خودروهای بی‌کیفیت و بدون ایمنی و با مصرف سوخت بالا، اولین چیزی که به شما می‌گویند این است که ما هنوز خودرو را تولید نکرده در بازار مشتری داریم. چون انحصار دارند که باعث شده همچنان با همان مدل بدون رقیب تولید و فروش داشته باشند. اینجا حاکمیت و سیاست‌گذار باید وارد شود و این مدل توسعه‌ای را تغییر دهد یا تاکیداتی داشته باشد که بتوان از این مدل‌های غیربهره‌ورانه جلوگیری کرد و به سمت مدل‌های بهره‌ورانه‌تر گام برداشت. این اتفاق می‌تواند در خودروسازی، کشاورزی، برق و دیگر حوزه‌ها بیفتد.

  نقش انرژی‌های تجدیدپذیر در این فرآیند چیست و انرژی‌های تجدیدپذیر چگونه می‌توانند در رفع این ناترازی و توقف روند نگران‌کننده قطعی برق و توقف فعالیت‌های تولیدی و...کمک کنند؟

بحث ناترازی انرژی در ایران وجود دارد. یکی از راه‌های نجات از مشکل ناترازی و تامین نیازهای کشور، راه‌اندازی نیروگاه‌های تجدیدپذیر است چرا که آن چیزی که امروز در ایران دارد در این نهادها و شرکت‌ها و کارخانه‌ها و وزارتخانه‌های دولتی هدر می‌رود، منابع و سرمایه‌های ایران است و متعلق به عموم مردم است اما دارد به بدترین شکل ممکن هدر می‌رود. اگر کشور به سمت بهره‌برداری از نیروگاه‌های تجدیدپذیر برود مزیت‌های زیادی برای کشور دارد. اگر امروز بخواهیم نیروگاهی تجدیدپذیر برای تولید برق داشته باشیم، اولین اتفاق مثبتی که در مقایسه با نیروگاه فسیلی می‌افتد این است که دیگر این نیروگاه خورشیدی نیازی به سوخت ندارد. شما با همه هزینه‌هایی که می‌کنید و یک نیروگاه فسیلی می‌سازید، اولین دغدغه‌تان این است که حالا باید برای آن سوخت فراهم کنید. تازه در برخی از مناطق کشور که عمدتاً مناطق خشکی داریم و از بارش کمی بهره‌مند هستیم، اگر نیروگاهی هم بسازیم و سوخت آن را نیز تامین کنیم، آبی برای راه‌اندازی نیروگاه وجود ندارد. اما در همین فضای خشک و بی‌آب با یک نیروگاه تجدیدپذیر بدون نیاز به آب تولید برق صورت می‌گیرد. عدم وابستگی به سوخت فسیلی و عدم وابستگی به آب بهترین مزیت برای رفتن به سمت احداث نیروگاه‌های تجدیدپذیر در ایران است. ما با یک عزم و اراده جدی‌تری باید به سمت توسعه نیروگاه‌های تجدیدپذیر برویم. هیچ دلیل اقتصادی، فنی و علمی را نمی‌توان آورد که ایران چرا به سمت احداث نیروگاه‌های تجدیدپذیر نمی‌رود.

  ممکن است منتقدان تجدیدپذیر و طرفداران فسیلی این پرسش را مطرح کنند که وقتی نیروگاه‌های تجدیدپذیر از جمله نیروگاه‌های خورشیدی و بادی، مثل نیروگاه‌های فسیلی در طول شبانه‌روز نمی‌توانند انرژی تولید کنند و به‌صرفه نیستند چرا باید از آنها استفاده کرد؟

مدل‌هایی که امروز در دنیا در کنار نیروگاه‌های تجدیدپذیر تعریف شده، که امکان تولید هیدروژن سبز را از طریق الکترولیز آب به واسطه برق تجدیدپذیر فراهم می‌کند، عملاً این فرصت را به متولیان خواهد داد که از طریق نیروگاه‌های خورشیدی که در طول روز در حال تولید برق است، بخشی از این برق را به سمت ذخیره‌سازهایی ببرند که بتوانند نقطه ضعف را جبران کنند. نکته دیگر اینکه در ایران به لحاظ همزمانی اوج تقاضای مصرف که عمدتاً در تابستان اتفاق می‌افتد، با میزان بالای تابش که در همین ایام وجود دارد، و امکان و پتانسیل تولید باد که در همین زمان وجود دارد، بیش از 70 درصد برق نیروگاه‌های خورشیدی و بادی در ایام گرم سال تولید می‌شود. بنابراین بخش قابل توجهی از پاسخ‌دهی به مصرف برق در پیک مصرف تابستانه را از همین طریق می‌توانیم تامین کنیم.

  در استان‌هایی که ظرفیت بیشتری داریم، مزارع تولید انرژی‌های خورشیدی در حال افزایش است. مثلاً در استان‌های کرمان، یزد، خراسان جنوبی و سیستان و بلوچستان شاهد افزایش این فضاها هستیم. آیا سازمان تامین برق از طریق ظرفیت‌های تجدیدپذیر کشور برنامه‌ای دارد که به این سمت برود که آرام‌آرام وابستگی برق کشور از انرژی‌های فسیلی به سمت انرژی‌های تجدیدپذیر تغییر کند؟

به نظر می‌رسد هر آنچه گفتیم مقدمه بود. همین اکنون میزان برق استحصالی از نیروگاه‌های تجدیدپذیر به‌خصوص خورشیدی، بادی، زیست توده و آبی‌های کوچک احداث‌شده، بیش از 1200 مگاوات است. نزدیک 70 درصد این استحصال خورشیدی است و حدود 26 درصد بادی و بقیه نیروگاه‌های زیست توده و آبی کوچک‌مقیاس است. اما جای خوشحالی است که ما بر اساس وظیفه سازمانی در سازمان ساتبا، برنامه‌ریزی خوب و مدل‌های قراردادی متنوعی برای نیروگاه‌های تجدیدپذیر معرفی کرده‌ایم. برنامه داریم چهار هزار مگاوات برق با احداث نیروگاه‌های خورشیدی و سه هزار مگاوات برق از طریق نیروگاه‌های بادی برای کشور تامین کنیم. در نهایت سازمان ساتبا به عنوان معاونت تخصصی تامین برق از طریق نیروگاه‌های تجدیدپذیر در وزارت نیرو، اکنون 12 هزار و 600 مگاوات نیروگاه برق تجدیدپذیر در دست احداث دارد که این قراردادها هم با افراد حقیقی و هم با افراد حقوقی امضا شده است. 

دراین پرونده بخوانید ...