درد اقتصادی رنج کرونایی
حلقه مفقوده ایران در مقابله با کرونا چیست؟
جواد حیدریان: وزیر بهداشت و درمان در سفر به آذربایجان غربی سخنرانی جنجالی داشت که پرده از ناکامی و ناتوانی ساختار مدیریتی کشور در برابر کرونا برمیدارد. نمکی گفت: «ایهاالناس بدانید که من بهتنهایی نمیتوانم اپیدمی جمع بکنم. اگر روزی شکستی را به پای ما بنویسند دهانم را باز میکنم و مقصران را خواهم گفت. چند ماه است التماس میکنیم اما نمیدانم چه کسی باید مشکلهای رعایت پروتکلها را حل کند. کجای دنیا وزیر بهداشتش التماس میکند؟ آنجا وزیر نامه میزند و همه مکلف به اجرا هستند. اینجا وزیر بهداشت زانو میزند و تمنا میکند اما کسی گوش نمیکند. اینطور که نمیشود اپیدمی جمع کرد.» در کنار اظهارات وزیر بهداشت میتوان به فقدان برنامه منسجم برای اجرای دستورالعمل قاطع و قابل اجرا در تمامی اجزای جامعه اشاره کرد. البته به نظر میرسد اشاره وزیر به چنین فقدانی است. چراکه در روزهایی که تحریم و فشارهای اقتصادی بینالمللی دست دولت را در تعطیلی عمومی و در نهایت حمایت از کسبوکارهای تعطیلشده و کمک به مردم طبقات کمدرآمد تنگ کرده، حتی نهادهای دولتی و حکومتی به دستورات ستاد مدیریت کرونا بیاعتنا هستند. هر نهادی هر کاری میخواهد میکند. نه راهی بسته و نه مراسمی متوقف میشود. ستادی که رهبری نظام اطاعت از دستورات آن را وظیفهای همگانی توصیف کرده است، حالا چندان موثر نیست. به راستی چه کسی مقصر مدیریت نشدن بحران کرونا در ایران است و حلقه مفقوده ایران در مقابله با کرونا چیست؟ آیا مشکلات اقتصادی و ناتوانی دولت در تامین نیازهای کادر درمان و مردم بر سرعت گرفتن میزان ابتلا و در نتیجه افزایش میزان مرگومیر ناشی از کرونا اضافه کرده است؟ چرا بهرغم اصرار رهبری بر فصلالخطاب بودن سیاستهای ستاد کرونا به مدیریت وزارت بهداشت، سعید نمکی وزیر بهداشت از عدم همکاری نهادها میگوید؟ برای فهم بهتر شرایط باید بر این نکته تاکید کرد آیا وزارت بهداشت بهتنهایی مسوول سروسامان دادن به اوضاع مرگبار کرونایی است و آیا اساساً چنین توانایی در یک سازمان دولتی در ایران یا هر جای جهان وجود دارد؟ بررسی مولفههای موثر بر مدیریت کرونا به چشمانداز تحلیلی این شرایط کمک میکند. روند ابتلا و مرگ بر اثر کرونا به نظر میرسد توقفناپذیر شده است و نقش سوءمدیریت داخلی و تحریم بینالمللی در مدیریت کرونا در ایران پنهانکردنی نیست. از سویی باید پذیرفت مردم و فقدان همکاری عمومی آنها در کند شدن روند بهبود وضعیت نقش موثری دارند. راهحلهای نهایی برای کنترل شرایط همهگیری در جهان البته وجود ندارد و مدیریت ایران نیز تابعی از مدیریت جهانی مقابله با کرونا در غالب کشورهای دنیاست. اما آنچه وضعیت را برای ایرانیان دردناکتر و غیرقابل تحملتر کرده، اضافه شدن درد فشار اقتصادی بر رنج همهگیری کروناست.
کرونا؛ اقتصاد ایران و آلمان
در شرایطی که غالب انتقادها از نحوه مدیریت کرونا در ایران چه از سوی وزارت بهداشت و چه از سوی کارشناسان، به نحوه هزینهکرد و فقدان مدیریت متمرکز برای ایجاد یک ساختار مالی با منابع کافی بودجهای وارد است و اقتصاد ایران زیر شدیدترین فشارهای بینالمللی بهخصوص از سوی آمریکا قرار دارد، رئیسجمهور روحانی میگوید بحران کرونا به اقتصاد آلمان ضربه سنگینی وارد کرد اما «اقتصاد ما» شرایط بهتری خواهد داشت. مقایسه اقتصاد ایران و آلمان از سوی روحانی در حالی صورت گرفت که آلمان جزو موفقترین کشورها در زمینه مدیریت کرونا بوده است. از سویی اقتصاد این کشور به نسبت دیگر کشورهای اروپا سقوط کمتری را تجربه کرد. در حالی که دولت بریتانیا از کوچک شدن 25درصدی اقتصاد این کشور در دوران شیوع پاندمی خبر داده، گزارشها در نیمه اول سال میلادی حاکی است که کرونا اقتصاد آلمان را 10 درصد کوچکتر کرد. آلمان بر اساس آمارها بهترین اقتصاد بزرگ اروپا و یکی از موفقترین اقتصادهای جهان است. با این حال مرکز آمار ایران روز سهشنبه ۱۱ شهریورماه، گزارشی از عملکرد اقتصاد ایران در بهار سال 99 منتشر کرد که نخستین گزارش رسمی آماری از اقتصاد ایران پس از همهگیری ویروس کرونا به حساب میآید. بر اساس این گزارش نرخ رشد اقتصادی ایران در بهار ۱۳۹۹ منفی 5 /3 درصد بوده است. اقتصاد غیرنفتی نیز در همین دوره رشدی منفی را تجربه کرد و نرخ رشد اقتصادی بدون احتساب نفت منفی 7 /1 درصد اعلام شد. بهار سال 1399 هشتمین فصل متوالی بود که اقتصاد ایران با ثبت رشد منفی، کوچک و کوچکتر شد، آخرین فصلی که نرخ رشد اقتصادی در آن رقم مثبتی اعلام شد به بهار سال ۱۳۹۷ بازمیگردد.
توان کم اقتصاد ایران
۱۲ مهرماه سال 99 ستاد ملی مقابله با کرونا مدعی شد از نظر پیامدهای بحران کرونا، اقتصاد ایران در قیاس با آلمان شرایط بهتری خواهد داشت. حسن روحانی رئیسجمهوری با اشاره به اینکه اقتصاد آلمان در اثر پاندمی کرونا بیش از پنج درصد کوچکتر شده گفت: «ببینید یک کشور پیشرفته که نه تحریم است و نه مشکلی دارد در این شرایط چنین وضعیتی دارد. اقتصاد ما شرایط بهتری از این رقم خواهد داشت و رشد اقتصادی بدون نفت ما تا پایان سال مثبت خواهد شد.» اظهارات رئیسجمهوری که البته واکنشهای بسیاری به دنبال داشت، در حالی مطرح شده که اقتصاد ایران لااقل دو سال پیش از کرونا در حال رکود بوده است. بسیاری از کارشناسان اقتصادی معتقدند اقتصاد ایران توان تحمل فشاری به اندازه فشار کرونا را نداشت. این در حالی است که فشارهای روز به روز ایالات متحده آمریکا در بعد تحریمهای اقتصادی و محدودیت برای کشورهای دیگر اقتصاد ایران را ضعیفتر و ضعیفتر کرده است. سعید نمکی وزیر بهداشت در سفر به ارومیه گفته است: اعتقادم بر این است که آنچه در وزارت بهداشت باید به کار میگرفتیم گرفتیم، گرچه ما با یک رویکرد جدید کار را آغاز میکنیم. امروز هزار و ۲۰۰ تست را به ۲۵ هزار تست رساندهایم که روزانه به طور تقریبی حدود شش میلیارد تومان هزینه است و این تعداد تست به ۴۰ هزار تست در روز میرسد.
سیاست ورود دولت به عرصههای مختلف
فرهاد نیلی، اقتصاددان پیشتر درباره فشار کرونا بر اقتصاد ایران و اینکه نظام حکمرانی ما در مواجهه با رویدادهای پیشبینینشده سرعت عمل و توان کافی ندارد و دچار تاخیر در تصمیمگیری است، به تجارت فردا گفته به لحاظ نظری، وقتی با یک بیماری واگیر روبهرو هستیم شرایط بسیار متفاوت از زمانی است که با یک بلای طبیعی مانند سیل، زلزله، خشکسالی و مانند آنها مواجهیم. سیاستگذار در سالهای گذشته، بارها تجربه مواجهه با بلایای طبیعی را در مقیاس منطقهای و ملی داشته و هرچند خوب عمل نکرده، اما به هر حال جنس مشکل را میشناسد و میداند وقتی زلزله اتفاق میافتد، چه نوع خساراتی به بار میآید و چه اقدامات جبرانی لازم است صورت پذیرد. اما مواجهه با یک اپیدمی واگیر و ناشناخته، تقریباً یک تجربه جدید به حساب میآید. بروز یک بیماری واگیر به لحاظ اقتصادی مصداق بارز اثر خارجی یا بیرونی (Externality) است. اثر بیرونی به زبان ساده یعنی فرد بدون اینکه در عملی دخیل باشد از نتایج آن منتفع یا متضرر شود؛ برای مثال فرض کنید دو نفر در یک اتاق هستند و یکی از آنها سیگار میکشد. دومی بدون اینکه اقدامی انجام داده باشد از عمل فرد اول متضرر میشود. او یا باید به فردی که سیگار میکشد تذکر بدهد یا دود ناخواسته سیگار را تحمل یا اتاق را ترک کند که در هر سه مورد هزینهای به او تحمیل شده که مصداق اثر بیرونی منفی است. راهکار اثر بیرونی، فردی نیست یعنی فرد نمیتواند اثر بیرونی را با مقابله یا تحمل مدیریت کند و از بین ببرد. از نظر اقتصادی هر جا اثر بیرونی داریم، بازار شکست میخورد و زمانی که بازار شکست میخورد یعنی نظام انگیزش فردی کار نمیکند؛ پس افراد نمیتوانند تکتک مساله را مدیریت کنند. درست خلاف آنچه در عرصه تجارت و مدیریت بازار وجود دارد که «دست پنهان» حاصل تصمیمات میلیونها نفر را با هم هماهنگ میکند. وقتی اثر بیرونی وجود دارد دست پنهان آدام اسمیت دیگر کار نمیکند؛ بنابراین نخست سیاستگذار باید جنس مساله را بشناسد و یاد بگیرد که با وجود یک اکسترنالیتی در مقیاس بزرگ، راهکارهای مبتنی بر انگیزههای فردی قطعاً «ناکافی» است؛ در عین اینکه لازم و کمککننده است. نتیجه اینکه در زمان وجود اثر بیرونی اینکه دولت از مردم در قالب نصیحت و توصیه بخواهد کاری را انجام دهند، کافی نیست. در حال حاضر ما با شیوع یک بیماری بهشدت واگیر روبهرو هستیم که مدیریت اثر بیرونی آن با خواهش و توصیه صورت نمیگیرد. اینجا بازار شکست میخورد و سیاستگذاری عمومی باید اثر بیرونی را مدیریت کند. جای ورود دولت دقیقاً همینجاست. متاسفانه در کشور ما دولت عموماً علاقه به حضور در عرصههایی دارد که بازار شکست نمیخورد. بوروکراتها علاقه و البته تجربه دارند که در این عرصهها سیاستگذاری کنند؛ برای تولید هدفگذاری کنند؛ قیمتها را کنترل کنند؛ در انبارها را بشکنند و داغ و درفش بزنند. در حالی که همه اقتصاددانان توصیه میکنند دولت در این عرصهها از دخالت پرهیز کند و اجازه دهد بازار کار خودش را بکند. اما همانها میگویند زمانی که اثر بیرونی وجود دارد، دولت باید وارد شود. چون جامعه هزینه ۱۰ تا ۱۵ درصد جمعیتی را میدهد که بیمبالاتی میکنند و از خانه بیرون میآیند یا به خاطر شغل و حرفه و کسب درآمد نمیتوانند در خانه بمانند. این مساله را دولت باید تدبیر کند چون حضور این افراد در جامعه به زیان سلامت ۸۵درصدی تمام میشود که در خانه ماندهاند.
شباهت ایران به ایتالیا و تفاوت با آلمان
نیلی در مورد تجربههای مشابهی در برخی کشورهای اروپایی مثل آلمان، ایتالیا و اسپانیا، میگوید: مولفههای مختلفی مثل ساخت و بافت اجتماعی را باید در نظر گرفت. ایتالیا کشوری با ساخت اجتماعی خانوادگی است. یعنی خانوادههای ایتالیایی مانند ایرانیها دور هم جمع میشوند؛ آخر هفتهها را با هم میگذرانند و بهخصوص جوانها با پدربزرگها و مادربزرگها بسیار نزدیک هستند. درحالیکه آلمان چنین بافتی ندارد. همین ساخت اجتماعی تفاوت قابل توجهی در نمودار ابتلای شهروندان ایتالیا رقم زد. در آلمان نوعی فاصلهگذاری اجتماعی در فرهنگ وجود دارد و افراد، حتی در درون خانواده، زیاد به هم نزدیک نمیشوند. ضمن اینکه ایتالیا مشکلات دیگری هم دارد که کمابیش با مسائل ما مشترک است. در ایتالیا اعتماد عمومی نسبت به دولت اندک است و مردم حرف دولتمردان را به سختی میپذیرند. در نتیجه با آن ساخت اجتماعی نزدیک و کماعتمادی به دولت، وضعیت بغرنجی شکل میگیرد و نرخ ابتلا و مرگومیر به شدت بالا میرود. باید تاکید کنم که در مواجهه با یک پدیده جدید، «سرعت یادگیری» یک مولفه مهم و اثرگذار است. در نظام سیاستگذاری در کشور ما بهدلیل غلبه بوروکراسی بر تکنوکراسی و حذف افراد رکگو که تمکین نمیکنند و روی حرفشان میایستند، فرآیند یادگیری سیاستگذار بسیار کُند شده است. حتی استادانی که پشت میز دانشگاه، پیچیدهترین دروس را به دانشجویان آموزش میدهند، پشت میز سیاستگذاری در دولت یادگیری ندارند. چون در سیاستگذاری، یادگیری «جمعی» است و با سرعت کُندترین فرد موثر در سیستم حرکت میکند. متاسفانه زمان زیادی طول کشید تا سیاستگذار در کشور ما متوجه شود ابعاد این بیماری چگونه است و نرخ شیوع و میزان ابتلا و نرخ مرگومیر تا چه اندازه میتواند خطرناک باشد. منحنی یادگیری سیاستگذار در کشور ما تخت است. رسانه رسمی کشور هم بسیار دیر به پذیرش ابعاد خطرناک این مساله تن داد؛ در نتیجه مردم با قدرت یادگیری بالایی که دارند از سیاستگذار پیش افتادند و رسانههای غیررسمی در آگاهسازی عمومی از رسانه ملی جلو زدند.
کشورهای اروپایی به سوی تعطیلی
بهرغم تفاوتها در شیوه مدیریت پاندمی در دنیا، مشابهتهای بسیاری نیز در میان کشورها دیده میشود. موج دوم کرونا که سراسر جهان را دربر گرفته، سیاستهای دولتها را نیز به چالش کشیده است. کشورهای اروپایی به دلیل آمار فزاینده ابتلا به کرونا، مقررات سختگیرانهتری را اعمال میکنند. جمهوری چک در هفته گذشته تمامی کسبوکارها را تعطیل اعلام کرد. تنها فروشگاههای مواد غذایی و داروخانهها باز خواهند ماند. علاوه بر این، مقرراتی برای محدودیت خروج از خانه نیز وضع شده و دولت اعلام کرده که مردم تنها برای موارد خیلی ضروری با دیگر افراد تماس داشته باشند. براساس اطلاعات مرکز اروپایی پیشگیری و کنترل بیماریها (ECDC)، جمهوری چک بالاترین آمار ابتلا به ویروس کرونا در عرض ۱۴ روز در میان تمام کشورهای اروپایی را داشته است. در ایرلند به مدت شش هفته بالاترین سطح تدابیر احتیاطی، درجه پنج، اعمال شد. بدین معنا که هر کس میتواند باید تا اول دسامبر از خانه کار کند. کسبوکارهایی که حیاتی نیستند باید بسته بمانند. دیدارهای خانگی غیر از چند استثنای کوچک ممنوع هستند. ورزش در بیرون از خانه تنها تا پنجکیلومتری محل زندگی مجاز است. مدارس اما باز میمانند. در ایتالیا در منطقه راتسیو که رم نیز در آنجاست از جمعهشب به مدت ۳۰ روز مقررات منع رفتوآمد شبانه برقرار میشود. ساکنان این منطقه شبها تنها میتوانند به دلایل خیلی ضروری از خانه خارج شوند، مثل بیماری یا کار. در اسپانیا تعداد مبتلایان به ویروس کرونا از یک میلیون نفر گذشته است.