صدای سنگین سکوت
ارتکاب جرائم اقتصادی توسط جرماولیها نشانه چیست؟
زهره اکرمی: «مرا برای دزدیدن تکه نانی به زندان انداختند و 15 سال در آنجا نان مجانی خوردم. این دیگر چه دنیایی است.» گرچه این دیالوگ را ویکتور هوگو در قرن نوزدهم در کتاب بینوایان به رشته تحریر درآورد اما هماکنون جامعه ما نیز سرشار از ژان والژانهایی است که برچسب «مجرم» را نخستینبار برای یافتن تکه نانی به روی پیشانی خود یافتند. تورم افسارگسیخته، افزایش نجومی قیمتها و افزایش لاکپشتی درآمدها، جامعه بیمار و آسیبهای اجتماعی از جمله دلایلی است که برای این مصیبت برمیشمارند. در سوی دیگر اما متمولانی قرار دارند که بار مجرم بودن را در سودای اندوختن ثروت بیشتر بر دوش خود حمل میکنند. برای این دسته نیز، ضعف قوانین مجازات و نظارتی، فساد سیستماتیک و بازارهای بیسامان را از جمله دلایل اقبال به جرم میتوان نام برد.
علاوه بر مسائل و بحرانهای اقتصادی، لازم است که بحرانهای اجتماعی و هویتی را نیز در تمایل افراد به ارتکاب جرم مورد بررسی قرار داد. در این راستا توجه به سن مجرمان و طبقه اجتماعی آنان نیز توجه ویژهای را میطلبد که بر همین اساس، طرحهایی چون تشدید مجازات به نظر میرسد کارکرد موثری نداشتهاند و جرماولیها اغلب پس از بازگشت به جامعه به مجرمانی سابقهدار و حرفهای تبدیل میشوند. به تازگی رئیس پلیس آگاهی تهران از افزایش آمار «جرماولیها» در کشور و فزون یافتن آنان نسبت به مجرمان سابقهدار خبر داد. این ترم جدید در مبحث جرم، نشان از ظهور خیل افرادی میدهد که برای نخستینبار مرتکب جرم شدهاند. این آمار ارائهشده، زنگ هشداری جدی برای جامعهای است که فردا مجرمان تازهکار خود را، حرفهای و خطرناک خواهد یافت. این اتفاق یادآور آن عبارتی است که تاکید دارد «خراب کردن»، در چشم بههمزدنی رخ میدهد و «ساختن»، عمری دراز میطلبد. این حکایت امروز جامعه ماست که هر روز ویرانیهای بیشتری بر روی آن تلنبار میشود که جبران آنها ولو در شرایطی آرمانی، سالهای سال زمان میطلبد و اصلاً مشخص نیست افرادی شریف و عادی را که در یک جدال طاقتفرسا با نفس و وجدان خود، ناگهان تبدیل به «دزد» یا «مجرم» شدهاند، بتوان به انسان عزتمند پیش از تبدیل شدن به یک بزهکار بازگرداند یا نه. پرداختن به جرماولیها نه موضوعی خاص و غریب که همه بزهکاران این جامعه روزی برای اولینبار، ارتکاب جرم را تجربه کردند اما زیر سایه گرفتاریهای تمامنشدنی جامعه، کمتر کسی به آنها توجهی نشان داده تا اینکه بالاخره بحران خانمانبراندازی چون کرونا در کنار فوران ناکارآمدی و کژکارکردی اقتصادی-سیاسی کار را به جایی رسانده است که مقامات رسمی کشور، لب به سخن گشودهاند. گویی جامعهای که با پوست و گوشت خود از رخدادهای زیر پوست شهر باخبر است، نسبت به این وقایع آگاهی ندارد. جامعهای تشنه حل ریشهای مشکلات که کماکان صبورانه به نظاره نشسته است تا ببیند فشارهای چندجانبه متحملشده بر آن، تا کجا میتواند این سکوت پرمعنا را ادامه دهد. متاثر از چنین شرایطی، در این پرونده بررسی میکنیم که دلایل ارتکاب به جرائم اقتصادی توسط افرادی که نخستینبار تجربه خطاب شدن با نام «مجرم» را دارند، چیست.