صف یارانه
چرا تمام اقشار از دریافت اعانه دولت استقبال میکنند؟
بحران کرونا موجب شد تقریباً تمام کشورها با پدیدهای که در گذر زمان برای مردم ایران به سنت تبدیل شده است آشنا شوند؛ «یارانه مستقیم».
محمد ناظری: بحران کرونا موجب شد تقریباً تمام کشورها با پدیدهای که در گذر زمان برای مردم ایران به سنت تبدیل شده است آشنا شوند؛ «یارانه مستقیم». کمتر کسی فکر میکرد روزی دولت لیبرال ایالات متحده آمریکا که در دست جمهوریخواهان هم هست، طرحی برای مساعده نقدی برای شهروندان به کنگره ارائه کند و چکهای حمایتی را از طریق پست برای همه آمریکاییها ارسال کند؛ اقدامی که تقریباً برای ایرانیان امری عادی است و در کنار صف سرمایهگذاری سنگین در بورس برای مبلغ ناچیز آن هم صف میکشند. در بحران کرونا بسیاری از کشورها با سیاستهای مختلف، برنامههایی را برای حمایت از خانوارهای آسیبدیده از آثار این بحران در نظر گرفتهاند. همانطور که پیشبینی میشد و مردم هم انتظار داشتند یکی از اولین اقداماتی که بعد از شیوع کرونا در کشور اجرا شد پرداخت یارانههای حمایتی بود. ایران که پیش از این هم در پرداخت یارانه نقدی زبانزد بود، انواع و اقسام طرحهای حمایتی را از روز اول اجرا کرد. از پرداخت یارانه نقدی به کسبوکارهای آسیبدیده تا وام به تقریباً همه مردم. در اکثر کشورها، برنامهریزی و سیاستگذاری حمایتی در سه بازه زمانی کمکهای فوری، برنامهریزیهای کوتاهمدت و سیاستگذاریهای میانمدت مورد توجه بوده است تا گذر از دوره بحران با هزینه کمتری ممکن شود و برای احیای اقتصاد در دوره پساکرونا، گرفتاری کمتری پیشرو باشد، اما نوع برنامهریزی دولت ایران و پرداخت یارانه مستقیم نقدی نشان میدهد سطح میانمدت برنامهریزی و سیاستگذاری برای رونقبخشی به اقتصاد و تحریک تقاضا مورد توجه دولت نبوده است. اولین کمک بلاعوض در قالب پرداخت مستقیم به سه میلیون خانوار در چهار نوبت بود که مجموع آن در حالت حداکثری رقمی بین ۸۰۰ هزار تا دو میلیون و ۴۰۰ هزار تومان است. اگر هزینههای خانوار در سال 99 را برابر سال گذشته فرض کنیم، هزینه سهماهه یک خانوار شهری گرفتار بحران کرونا ۱۳ میلیون و ۵۷۲ هزار تومان خواهد بود و بالاترین حمایت بلاعوض دولت تنها 7 /17 درصد از این هزینه را پوشش خواهد داد. با وجود چنین سهم کمی، نوبت بعدی بسته حمایتی هم نهتنها به جبران هزینه خانوار آسیبدیده نرسید بلکه همگانی شد. به اعتقاد کارشناسان اقتصادی دولت میتوانست به جای طراحی این برنامه حمایت عام با مبلغی اندک، منابع آن را بر گروههای هدف و واقعاً نیازمند متمرکز کند. با احتساب اینکه بعد خانوار در ایران بهطور میانگین 3 /3 نفر است، در صورت قبول این روش، بسته حمایتی دوم دولت میتوانست تا بیش از سه تا شش میلیون تومان به هر خانوار افزایش یابد که در آن صورت سهم بزرگتری از هزینههای بحران کرونا را پوشش میداد، اما علاوه بر شیوه سیاستگذاری دولت، ظاهراً نوعی مطالبه عمومی هم برای دریافت یارانه همگانی به وجود آمده است. به نظر میرسد دخالتهای همهجانبه دولت رانتیر نفتی در ایران، مردم را به تمام معنا وابسته به دولت بار آورده است. برای هر سیاست حمایتی که قاعدتاً باید صرف مردم آسیبپذیر و نیازمندان واقعی شود عموم مردم صف میکشند چون فکر میکنند این منابع مال خودشان و حق خودشان است و حق گرفتنی است. چرا این پدیده تا این اندازه در جامعه ایرانی ریشه دوانده است و ریشههای این باور در کجاست؟