تعویض طلایی
کدام ترکیب ریاستجمهوری در ایران و آمریکا به نفع اقتصاد کشور است؟
محمد ناظری: رابطه دو انتخابات ریاستجمهوری در جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا در دو طرف کره خاکی آن هم با ساختار سیاسی کاملاً متفاوت بیش از آنچه منطقی به نظر میرسد بر روابط دو کشور تاثیر میگذارد. هرچند در دوره محمدرضاشاه پهلوی هم روسای جمهور مختلف آمریکا روابط متنوعی با ایران داشتند و مثلاً ریچارد نیکسون بیش از جیمی کارتر با درخواستهای محمدرضاشاه و خرید تسلیحات کنار میآمد و دولت کارتر بیشتر بر مسائل حقوق بشری حکومت پهلوی سخت میگرفت اما اوج همبستگی تغییرات سیاست داخلی دو کشور را باید پس از انقلاب اسلامی در ایران بدانیم. از این منظر شاید بتوان گفت این مجلس اول ایران بود که سر این شوخی سیاسی را باز کرد. مساله تسخیر سفارت آمریکا در تهران و تلاشهای کارتر برای آزادسازی گروگانها در آستانه انتخابات ریاستجمهوری آمریکا با از حد نصاب افتادن مجلس ایران همراه بود که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان تعمدی برای برکناری کارتر و آزادسازی گروگانهای آمریکایی در دوران رونالد ریگان جمهوریخواه بود؛ مسالهای که در 30 دیماه 1359 اتفاق افتاد. از آن زمان تاکنون انتخابات ریاستجمهوری دو طرف از سوی دیگری رصد میشود و بهخصوص انتخابات آمریکا تاثیر زیادی بر ایران حتی بر نرخ ارز و بازار بورس در کشور دارد. تجربه روی کار آمدن ترامپ بعد از اوباما نشان داد این تاثیرات چندان هم غیرمنطقی نیست. در روزهای اخیر انتشار برنامه حزب دموکرات برای سال 2020 در آستانه انتخابات ریاستجمهوری، بار دیگر اهمیت انتخابات ریاستجمهوری آمریکا برای کشورمان را برجسته کرده است. حزب دموکرات که در انتخابات آبان سال جاری با جوزف بایدن میانهرو پا به عرصه رقابت با نامزد تثبیتشده جمهوریخواهان میگذارد اعلام کرده است در صورت پیروزی، به برجام بازمیگردد و راه مذاکره و تعامل را در پیش میگیرد. در این شرایط و بعد از رفتار تهاجمی ترامپ در برابر ایران، برخی ناظران بایدن دموکرات را گزینه مطلوب ایران میدانند. البته عدهای از کارشناسان آمریکا اصولاً فرقی میان دموکراتها و جمهوریخواهان در برابر ایران قائل نیستند. از طرف دیگر انتخابات ریاستجمهوری ایران هم که چند ماه پس از انتخابات آمریکا و در بهار 1400 برگزار میشود چهار دوگانه را در برابر سیاست خارجی دو کشور قرار میدهد. اصولگرا-دموکرات، اصلاحطلب-جمهوریخواه، اصلاحطلب-دموکرات، اصولگرا- جمهوریخواه. در این میان تجربه همپوشانی دوره محمود احمدینژاد و باراک اوباما و حسن روحانی و دونالد ترامپ نشان داد برای بهبود وضعیت کشور که در حال حاضر فربهترین و حیاتیترین شاخص آن مسائل اقتصادی است چندان نمیتوان به دو دوگانه اول دلخوش بود و عمده تحلیلها روی دو دوگانه بعدی است. به هر حال به نظر میرسد در چند ماه آینده و در آستانه دو انتخابات پیشرو نااطمینانی سیاسی به بالاترین حد سالهای گذشته برسد. در این پرونده میخواهیم این دو نااطمینانی را بررسی و تحلیل کنیم و در چند سناریو به تحلیل آثار آن بر اقتصاد کشور بپردازیم تا ببینیم کدام سناریو برای اقتصاد ایران مفید است؟ جمهوریخواه-اصولگرا یا دموکرات-اصلاحطلب؟