70 سال پس از غربزدگی
اجرای اندیشههای احمد فردید چه پیامدهایی دارد؟
محمد ناظری: روزهای 25 مرداد دهه 1390 برای شاگردان و نزدیکان و متاثران از احمد فردید با دو دهه قبلی تفاوت اساسی دارد. در حالی که تا دیماه 1391 تکلیف اصولگرایانی که هنوز در مسند قدرت هستند با احمد فردید مشخص نبود و نوعی ابهام در همخوانی اندیشههای این فیلسوف تحصیلکرده در غرب با ارزشهای آنها وجود داشت، علی لاریجانی به عنوان یکی از شاگردان مطرح فردید، رسماً رسم شاگردی را به جای آورد و فردید را دوباره بر سر زبانها انداخت. حالا و با گذشت هشت سال، علاوه بر تدریس اندیشههای فردید و مراسم یادبود سالانه، به تازگی موسسه رسانهای اوج به عنوان مجری هنری روایات اصولگرایانه، مستندی با عنوان «تئوریسین خشونت» در ستایش احمد فردید و نقد مهمترین مخالف فردید یعنی عبدالکریم سروش اکران کرده است. به نظر میرسد هدف این رسانه پر کردن جای خالی تئوریسینهای اصولگراست که البته استفاده از فردید با توجه به سابقه همکاری در بنیادهای فرهنگی حکومت پهلوی و نقلقولهایی که از او در مورد شاه وجود دارد، تحصیل در غرب و تاثیر پذیرفتن از اندیشمندان فرانسوی و حتی مشخصات ظاهری و تصاویر فردید با کراوات در حوزه نظر کاری بسیار دشوار است. البته «اوج» در عملی کردن پروژههای سختتر از این هم بیتجربه نیست؛ که نمونه بارز آن معرفی امیر تتلو، خواننده زیرزمینی با سابقه زندان و حجم کثیر خالکوبی به عنوان خواننده انقلابی و خارج کردن او از اردوگاه اصلاحطلبان بوده است. حضور متفکرانی چون احسان شریعتی در این مستند و صحبتهایی که در دفاع از فردید مطرح شد میتواند بحثهای جدیدی را در فضای علمی و رسانهای به همراه بیاورد و حتی ممکن است پیشزمینهای باشد تا در عرصه سیاستگذاری هم از آرای فردید استفاده شود که تبعات چنین مسالهای با توجه به اختلافات شدید در مورد آرای او و عدم ثبت اثری مکتوب از او مشخص نیست. سید احمد فردید که او را سرسلسله روشنفکران مخالف «غربزدگی» مینامند اگر زنده بود در بیست و پنجم مردادماه امسال 108ساله میشد. فردید خود را مبدع اصلی «غربزدگی» میداند و اذعان داشته که این عبارت زمانی که در اروپا میزیسته به سراغش آمده است. شکی نیست که مخالفت روشنفکران و انقلابیون ایرانی با «غرب» مسیر توسعه سیاسی و اقتصادی را تغییر داد و آثار این تفکر همچنان در کشور منشأ اثر است. فردید جوان ابتدا در دوران رضاشاه و برخلاف جریان موجود با تاثیرپذیری از هانری برگسون مدرنیته غرب را تقبیح میکند و سپس شیفته آرای مارتین هایدگر میشود و در مناظرات تلویزیونی پس از انقلاب هم از این مفاهیم استفاده میکند؛ مفاهیمی که هنوز هم در میان برخی اندیشمندان و چهرههای سیاسی ایران رایج است و در تقابل با آرای لیبرال پوپر از آنها استفاده میشود. این پرونده اگرچه نقبی به اندیشه فردید است اما شأن نزول دیگری هم دارد؛ اخیراً احسان شریعتی و بیژن عبدالکریمی و کسانی دیگر گفتهاند باید به شریعتی برگردیم و فردید را جدی بگیریم. ما در شماره 363 تجارت فردا به میراث شریعتی و تاثیراتی که اجرای اندیشههای او بر اقتصاد ایران داشته است پرداختیم. سوال این است که جدی گرفتن اندیشه افرادی که مسبب وضع امروز جامعه هستند چه فردایی برای نسل بعد میسازد؟