دست به دامان استفتا
چرا در نظام اداری کشور مدیران اتوبوسی میآیند؟
از آیتالله شبیریزنجانی، یکی از مراجع عظام تقلید شیعه، این پرسش را بیان کرده و احتمالاً امید داشته است که پاسخ این مرجع تقلید تلنگری باشد بر دستاندرکاران نظام اداری و بوروکراسی کشور، نظامی که عدهای از پیچ و خمهای زیاد آن مینالند و بخشی از مردم از شفاف نبودنهایش گلایهمندند. و در نهایت حساسیت زیادی در جامعه شکل گرفته است که چگونه در حالی که برای استخدام یک کارمند ساده مراحل مختلفی از آزمون علمی و عملی و عقیدتی بهکار گرفته میشود، برای بخش عمدهای از صندلیهای حاضر در سازمانها و نهادها تنها خواست یک مدیر کافی است.
رضا طهماسبی: احتمالاً حدس پاسخی که یک عالم و مرجع تقلید میتواند به این سوال یک شهروند در مورد حلال بودن «درآمد فردی که با پارتیبازی و واسطهگری صاحب شغل شده است» سخت نباشد. با این حال احدی از شهروندان این کشور، حتی برای نهادن مرهمی موقت بر سختیای که بر او رفته است، از آیتالله شبیریزنجانی، یکی از مراجع عظام تقلید شیعه، این پرسش را بیان کرده و احتمالاً امید داشته است که پاسخ این مرجع تقلید تلنگری باشد بر دستاندرکاران نظام اداری و بوروکراسی کشور، نظامی که عدهای از پیچ و خمهای زیاد آن مینالند و بخشی از مردم از شفاف نبودنهایش گلایهمندند. و در نهایت حساسیت زیادی در جامعه شکل گرفته است که چگونه در حالی که برای استخدام یک کارمند ساده مراحل مختلفی از آزمون علمی و عملی و عقیدتی بهکار گرفته میشود، برای بخش عمدهای از صندلیهای حاضر در سازمانها و نهادها تنها خواست یک مدیر کافی است. برای همین است که یکی از رایجترین اصطلاحات برای ورود یک رئیس یا مدیر جدید یک نهاد و سازمان «اتوبوسی آمدن» است؛ از رئیسجمهور گرفته تا وزرا و شهرداران و حتی مدیر یک رسانه دولتی.
با این همه مساله اتوبوسی آمدن مدیران که در ذیل خود دربردارنده استخدامهای بیضابطه و با رابطه، بدون سنجش دقیق صلاحیت علمی و عملی فرد، به عنوان معاون و مدیر و مشاور است، مسالهای مزمن و کهنه است و نهمربوط به این چند ماه و چند سال اخیر است و نه صرفاً دوره پس از انقلاب. از بدو شکلگیری سازمانها در ایران در اواخر دوره قاجار و زمانی که نهادها شکل گرفت به یک روال احتمالاً معمول، که پسران از پدران حرفه و فن میآموختند، پسران منشیها و میرزابنویسها، منشی و میرزابنویس شدند و پسران مستوفیها مستوفی. لااقل در شرایط سخت جامعهای کمسواد و فقیر(دوره قاجار) پرورش نیروهایی که کنار دست پدر در سازمانها و نهادها قرار گیرند، امری نکوهیده و بد نبود. با این حال در طول زمان و با گسترش آموزش عمومی و درس خواندن پسرکان کفشدوز در کنار پسران وزرا و امرا، جا برای حضور همه در میدان خدمترسانی به مردم در سازمانها باز شد. اکنون استفاده از نزدیکان و آشنایان در سمتها و مناصب بیش از آنکه واجد شایستهسالاری باشد، نشان از تلاش برای شبکهسازی و حفظ و تقویت اقتدار است.
به نظر میرسد در شرایط امروز بیش از هر زمان دیگری لازم باشد، نهفقط چارچوبهای روشن و بدون تبعیض و نظارت دقیق و فارغ از سلیقهای حاکم باشد، که حتی شاید بد نباشد اگر برای بهکارگیری نزدیکان مدیران و روسا (با دلایل متقن) محدودیتهایی در نظر گرفته شود که در شرایط حساس جامعه فضا را برای همه برابر کند و برای کاردانان و مردمان عادی، برابرتر. شاید از این امر به قائل شدن تبعیض علیه نزدیکان مدیران تفسیر شود که نهایتاً و با فرض قبول میشود کمی تبعیض علیه آقازادگان در برابر سالها تبعیض لهشان.