سیاه و روشن
انتقال سهام سرآوا به همراه اول چه پیامدی برای دیجیکالا دارد؟
خبر واگذاری 40 درصد از سهام دیجیکالا به همراه اول و خروج سرآوا از این استارتآپ چنان مهم و جالب است که میتوان مدتها به ابعاد مختلف آن پرداخت. خود مدیران دیجیکالا معتقدند این فقط یک جابهجایی عادی است؛ اما واقعیت آن است که خروج سرآوا از دیجیکالا به این شکل، رخدادی کمسابقه بود. از طرفی تاکنون هیچ شرکت خصولتی چون همراه اول بهطور مستقیم وارد بازار شرکتهای نوآور نشده است. در بدو ورود به این گزارش نباید فراموش کنیم که شایعه منتشرشده درباره این موضوع چند ماه پیش با واکنش تند افکار عمومی روبهرو شد؛ و این یعنی آنکه هم دیجیکالا و هم همراه اول راه سختی را برای جلب اعتماد مردم در پیش دارند.
خبر واگذاری 40 درصد از سهام دیجیکالا به همراه اول و خروج سرآوا از این استارتآپ چنان مهم و جالب است که میتوان مدتها به ابعاد مختلف آن پرداخت. خود مدیران دیجیکالا معتقدند این فقط یک جابهجایی عادی است؛ اما واقعیت آن است که خروج سرآوا از دیجیکالا به این شکل، رخدادی کمسابقه بود. از طرفی تاکنون هیچ شرکت خصولتی چون همراه اول بهطور مستقیم وارد بازار شرکتهای نوآور نشده است. در بدو ورود به این گزارش نباید فراموش کنیم که شایعه منتشرشده درباره این موضوع چند ماه پیش با واکنش تند افکار عمومی روبهرو شد؛ و این یعنی آنکه هم دیجیکالا و هم همراه اول راه سختی را برای جلب اعتماد مردم در پیش دارند.
حمید محمدی در شبکه ایکس (توئیتر) در اینباره نوشت: در چند ماه گذشته، پیشنهادهایی برای سرمایهگذاری در گروه دیجیکالا داشتیم. نهایتاً به خاطر پتانسیلها و امکان همافزایی بیشتر، با شرکت سرمایهگذاری حرکت اول (بازوی سرمایهگذاری جسورانه همراه اول) به توافق رسیدیم. طبق توافق صورتگرفته گروه همراه اول با رهبری شرکت سرمایهگذاری حرکت اول ۴۰ درصد سهام دیجیکالا را که کل سهام «شرکت سرمایهگذاری سرآوا پارس» به اضافه قسمتی از سهامِ سهامداران داخلی دیگر را شامل میشود، در اختیار میگیرد. ارزشگذاری دیجیکالا در این سرمایهگذاری ۳۰ هزار میلیارد تومان در نظر گرفته شده است.
اما سرآوا کیست که بیش از 12 سال همراه دیجیکالا بوده و سود سهامش چنین ارزشی دارد؟ سرمایهگذاری خطرپذیر سرآوا (Sarava) به عنوان یکی از فعالان مهم در اکوسیستم استارتآپی ایران، در چندین استارتآپ موفق سرمایهگذاری کرده است. دیجیکالا، یکی از بزرگترین و معروفترین فروشگاههای آنلاین ایران؛ فیدیبو، پلتفرمی برای خرید و خواندن کتابهای الکترونیکی؛ اسنپ، اپلیکیشن خدمات حملونقل آنلاین؛ کافهبازار، مارکتپلیس اپلیکیشنهای موبایل و زودفود، پلتفرمی برای سفارش آنلاین غذا از جمله مهمترین استارتآپهایی هستند که سرآوا را کنار خود داشتند.
عموماً این سرمایهگذار خطرپذیر به دنبال سرمایهگذاری در استارتآپهایی است که پتانسیل رشد و نوآوری بالایی دارند و در زمینههای مختلفی مانند فناوری اطلاعات، تجارت الکترونیک و خدمات آنلاین فعالیت میکنند. با توجه به هویت این شرکت با گذر زمان استارتآپهای جدیدی به لیست همکارانش اضافه شوند. برادران محمدی نیز درباره سرآوا گفتند که این شرکت با سرمایهگذاری جسورانه خود در دیجیکالا از ۱۲ سال پیش همراهشان بوده و در این سالها مسیر موفق و پرفرازونشیبی را با هم طی کردند.
اینکه سرمایهگذاران خطرپذیر چقدر برای استارتآپها مهم هستند، یک سوال ساده اما ارزشمند است. چه کسی است که نداند سرمایهگذاری خطرپذیر (VC) برای استارتآپها از اهمیت بالایی برخوردار است؟ البته این اهمیت دوطرفه است زیرا VCها معمولاً انتظار دارند که سهمی از مالکیت شرکت را در ازای سرمایهگذاری خود دریافت کنند و ممکن است بر تصمیمات مدیریتی تاثیر بگذارند. اما به هر حال بیشترین منفعت استارتآپ از همراهی یک خطرپذیر موضوع «تامین مالی» است. استارتآپها معمولاً در مراحل اولیه به سرمایه نیاز دارند تا بتوانند محصول خود را توسعه و تیم خود را گسترش دهند تا به بازار وارد شوند. پس در این مسیر سرمایهگذاران خطرپذیر میتوانند منابع مالی لازم را فراهم کنند. از طرف دیگر تجربه و مشاوره آنان برای استارتآپهایی که ابتدای جاده تولید و تجارت هستند بسیار کارساز است؛ چراکه بسیاری از سرمایهگذاران خطرپذیر تجربههای گستردهای در صنعت خود دارند و میتوانند مشاورههای ارزشمندی به بنیانگذاران ارائه دهند. علاوه بر این دو موضوع باید گفت که سرمایهگذاران خطرپذیر معمولاً شبکههای گستردهای از ارتباطات دارند که میتواند به استارتآپها در جذب مشتریان، شرکای تجاری و حتی استخدام استعدادهای مناسب کمک کند. پس بازوی محرک خوبی برای شرکتهای نوآور محسوب میشوند. در ادامه همین موضوع باید گفت جذب سرمایه از یک VC معتبر میتواند اعتبار استارتآپ را افزایش دهد و به جذب دیگر سرمایهگذاران و مشتریان کمک کند. این همان اتفاقی است که برای دیجیکالا رقم خورد. از یکسو دریچه جدیدی به روی اقتصاد کشور باز کرد و از طرفی با تامین مالی مناسب توانست به سرعت رشد کند و سهم بازار خود را افزایش دهد.
اما مهمترین فرصتی که یک سرمایهگذار خطرپذیر برای استارتآپ فراهم میکند موضوع «مدیریت ریسک» است. سرمایهگذاران خطرپذیر معمولاً در چندین استارتآپ سرمایهگذاری میکنند، که این موضوع به توزیع ریسک کمک میکند و ممکن است به استارتآپها این امکان را بدهد که با ریسکهای کمتری مواجه شوند.
خروج سرآوا از دیجیکالا نمونه موفق خروج VC از استارتآپ در ایران بوده است. با مرور شرایط مشابه برای سرمایهگذار در دیگر استارتآپها میتوان گفت این «بزرگترین بازگشت سرمایه موفق» یک سرمایهگذاری VC در حوزه نوآوری و اقتصاد دیجیتال ایران است. برای درک این موقعیت باید به این پرسش پاسخ داد که عموماً یک VC چند وقت بعد از سرمایهگذاری خروج سرمایه دارد؟ مدت زمان خروج سرمایهگذاری یک سرمایهگذار خطرپذیر (VC) معمولاً بین 5 تا 10 سال است، اما این مدت میتواند بسته به شرایط خاص هر استارتآپ و بازار متفاوت باشد. برخی صنایع مانند فناوری اطلاعات ممکن است رشد سریعتری داشته باشند و زمان خروج کوتاهتری را فراهم کنند، در حالی که صنایع دیگر ممکن است به زمان بیشتری نیاز داشته باشند. همچنین استارتآپهایی که مدل کسبوکار مقیاسپذیر دارند، ممکن است سریعتر به سوددهی برسند و زمان خروج کوتاهتری داشته باشند. از طرفی وضعیت کلی بازار و اقتصاد نیز میتواند بر زمان خروج تاثیر بگذارد. در زمانهای رونق اقتصادی، ممکن است فرصتهای خروج بیشتری وجود داشته باشد. عملکرد و رشد استارتآپ نیز نقش مهمی در تعیین زمان خروج دارد. اگر استارتآپ به سرعت رشد کند و به سوددهی برسد، ممکن است VCها زودتر تصمیم به خروج بگیرند.
VCها معمولاً به دنبال خروج از طریق فروش به شرکتهای بزرگتر (M&A) یا عرضه عمومی (IPO) هستند؛ اما در ایران به دلیل شرایط تحریمی، رکود و تورم عملاً بسیاری از آنان مجبور به ادامه حضور در استارتآپ همکار شدند. فراموش نکنیم که از آخرین راند سرمایهگذاری در استارتآپهای ایرانی بیش از شش سال میگذرد و به دوران پیش از تحریمهای ترامپ برمیگردد. هر VC ممکن است برنامه خاص خود را برای خروج داشته باشد که به شرایط خاص سرمایهگذاری و اهداف مالی آن بستگی دارد اما این شرایط در اقتصاد ایران قابل پیشبینی و پیگیری نیست.
در ایران، چندین شرکت سرمایهگذاری خطرپذیر (VC) وجود دارند که در اکوسیستم استارتآپی فعال هستند. علاوه بر سرآوا که یکی از پیشگامان در زمینه سرمایهگذاری در استارتآپها و پروژههای نوآورانه است باید به سرمایهگذاری خطرپذیر آریا با تمرکز روی استارتآپهای فناوری و نوآوری، سرمایهگذاری خطرپذیر نوآوران با تمرکز بر حمایت از استارتآپهای نوپا و حتی خود سرمایهگذاری خطرپذیر دیجیکالا اشاره کرد. کدامیک از این شرکتها که همگی به دنبال شناسایی و حمایت از استارتآپهای با پتانسیل رشد بالا هستند همانند سرآوا چنین خروج موفقی را تجربه کردند.
در این ایام که خبر فوقالذکر منتشر شد خیلیها میپرسیدند که آیا با خروج سرآوا از دیجیکالا این استارتآپ به مشکل برمیخورد؟ مشخصاً خروج سرآوا از دیجیکالا میتواند تاثیراتی بر این استارتآپ داشته باشد، اما اینکه این تاثیرات به چه اندازه جدی خواهد بود، بستگی به عوامل مختلفی دارد که مهمترین آن ساختار مالی است؛ اگر دیجیکالا به اندازه کافی منابع مالی و سرمایهگذاران دیگر داشته باشد، خروج یک سرمایهگذار ممکن است تاثیر کمتری داشته باشد. در قدم اول با فروش سهام سرآوا به همراه اول به نظر میرسد این مانع مرتفع شده است. در طی این مسیر توانایی مدیریت دیجیکالا در ادامه مسیر و اجرای استراتژیهای موفق میتواند نقش مهمی در ثبات و رشد آن ایفا کند. برای حل این مشکل هم به نقل از بیانیه دیجیکالا باید گفت شروطی برای همراه اول گذاشته شده از جمله ادامه حضور مدیران ارشد و عدم تغییر چارت سازمانی. وضعیت بازار و رقابت نیز میتواند بر تغییرات پیش روی این استارتآپ بزرگ تاثیرگذار باشد. اگر دیجیکالا بتواند در برابر رقبا به خوبی عمل کند، احتمالاً با چالشهای کمتری مواجه خواهد شد. با یک نگاه سرسری به آمار میتوان دریافت که این پلتفرم فروش در برخی حوزهها با دو استارتآپ بزرگ خانومی و اسنپ همپوشانی دارد و آنان رقبایش هستند که هنوز سهام خود را به دولتیها واگذار نکردهاند.
یکی از آسیبهایی که خروج VC به استارتآپ میزند نگرانیهایی است که برای سایر سرمایهگذاران ایجاد میشود، اما حالا که همراه اول به پتانسیل دیجیکالا ایمان دارد، این فروشگاه آنلاین این خطر را هم پشت سر گذاشته است. در مجموع، خروج سرآوا میتواند چالشهایی ایجاد کند، اما اگر دیجیکالا بتواند به خوبی از پس این چالشها برآید، میتواند به رشد خود ادامه دهد.
حالا که از جایگزینی همراه اول به جای سرآوا گفتیم میتوانیم به پیامد مثبت و منفی همراه اول اشاره کنیم. در وهله اول باید بدانیم که همراه اول به عنوان یک شرکت بزرگ و معتبر میتواند منابع مالی بیشتری را برای دیجیکالا فراهم کند و به رشد آن کمک کند. این همکاری در کشور ما که بسیاری از امکانات انحصاری هستند ممکن است منجر به همافزایی در زمینههای مختلف مانند فناوری، بازاریابی و توسعه محصولات شود. همراه اول میتواند به دیجیکالا کمک کند تا به بازارهای جدیدی دسترسی پیدا کند و از زیرساختهای ارتباطی و دیجیتال خود بهرهبرداری کند. مثلاً میدانیم که چند اپراتور همراه اول با چند پلتفرم پخش فیلم و سریال قرارداد دارند. این قراردادها به افزایش مخاطبان پلتفرمها منجر شده است. احتمالاً به زودی شاهد چنین همکاریهایی میان همراه اول و دیجیکالا خواهیم بود. علاوه بر همه اینها خروج موفق سرآوا و ورود یک شرکت بزرگ مانند همراه اول به عنوان سرمایهگذار میتواند اعتماد سایر سرمایهگذاران را افزایش دهد و موجب جذب سرمایههای جدید شود.
در کل، این خرید میتواند فرصتهای جدیدی برای دیجیکالا ایجاد کند، اما همچنین نیاز به مدیریت دقیق دارد تا از هرگونه چالش ناشی از تغییرات جلوگیری شود. همچنین با تمام بدبینیهایی که نسبت به همراه اول وجود دارد باید یادآوری کرد که قبل از این هم حرکت اول، بازوی سرمایهگذاری جسورانه همراه اول در فلایتودی، گروه آچاره، میاره، همراه مکانیک، جاجیگا و... سرمایهگذاریهای موفقی کرده و توافق جدید احتمالاً بزرگترین سرمایهگذاری انجامشده در حوزه اقتصاد دیجیتال کشور است.
و از طرف دیگر باید اشاره کرد که در اکوسیستم بینالمللی استارتآپها عادی است که اپراتورهای تلفن همراه به دلیل همسویی در حوزه ارتباطات و شبکه اطلاعات با استارتآپها شریک شوند. بهجز همراه اول که در راهاندازی شتابدهندهها و برنامههای حمایتی برای استارتآپ فعال است ایرانسل نیز با استارتآپها در زمینه خدمات مالی و پرداخت همکاری میکند، همچنین رایتل هم همکاری با استارتآپها در زمینه خدمات اینترنت و اپلیکیشنهای موبایلی داشته است.
AT&T آمریکا، Verizon آمریکا، Vodafone انگلستان و Deutsche Telekom از معروفترین اپراتورهای سرمایهگذار هستند.
اما پیامدهای منفی! در نگاه نخست این جابهجایی سهام به نظر اجباری میآمد. پلمب دفتر دیجیکالا، احضار قضایی مدیران ارشد، تیترها و گزارشهای تند برخی رسانهها، دیوارنویسی علیه این شرکت نوآور و... همگی افکار عمومی را به سمتوسویی دیگر برد. سابقه دخالت دولت در بخش خصوصی هم در میان بوده و هست. اینکه یک استارتآپ خصوصی خوشنام با یک شرکت خصولتی پر از اما و اگر بر سر یک میز بنشینند برای مردم گیجکننده است. خاطرمان هست که اولین واکنشهای مردم به چنین کسبوکارهایی تحریم کردن آن است. بنابراین دیجیکالا باید بداند مدت زمانی نهچندان کوتاه با این موضوع دچار معضل میشود.
هم حمید محمدی و هم بیانیه دیجیکالا تاکید کردند که تغییری در نوع مدیریت و استراتژی دیجیکالا ایجاد نخواهد شد. اما باید دوستانه به آنان گفت که همراهی بخش دولتی با خصوصی با تمام قواعد قراردادها هندوانه دربستهای است که ممکن است مناسبات را برهم زند. پس ممکن است تغییراتی در استراتژی دیجیکالا به وجود آید که با اهداف اولیه آن همخوانی نداشته باشد. از سوی دیگر احتمال تعارض منافع این دو شرکت بزرگ در آینده وجود دارد. اگر همراه اول بخواهد در حوزههای مشابه فعالیت کند، ممکن است رقابت داخلی بین دو شرکت ایجاد شود. ادغام فرهنگ سازمانی دو شرکت نیز ممکن است چالشهایی را به همراه داشته باشد. درست است که قرار نیست همراهاولیها همهجا باشند و مثل گذشته، حمید و سعید همچنان با ۲۲ درصد سهام، از سهامداران اصلی شرکت باقی خواهند ماند و دو عضو از پنج عضو هیاتمدیره دیجیکالا را در اختیار دارند و درست است که براساس توافق صورتگرفته، بنیانگذاران و تیم رهبری دیجیکالا همچنان مدیریت اجرایی و راهبری شرکت، تدوین استراتژی کسبوکار و انتخاب مدیران ارشد را بر عهده خواهند داشت و همچنین بعد از این سرمایهگذاری جدید، کماکان هیچ سهامداری کنترل اکثریت سهام شرکت را در اختیار ندارد؛ اما میدانیم که آرا و عقاید چطور میتواند کل این بایدها را از بین ببرد و این بزرگترین چالش پیشروی آنان است.