رسم توانمندسازی
چرا سرمایهگذاری روی استارتآپهای روستایی اهمیت دارد؟
کسب و توسعه مهارت، یکی از نیازهای ضروری زنان برای فعالیت و مشارکت اقتصادی است چراکه اغلب آنان در بخشهای سازماننیافته در جستوجوی کار هستند و بدون این مهارتها قادر نخواهند بود وارد بازار کار شوند یا در آن باقی بمانند. اما اغلب زنان روستایی از این مهارتها (به ویژه مهارتهای تکنولوژیک) محروماند و همین سبب میشود فعالیتهای اقتصادی آنان با موانع بسیار روبهرو شده و حتی متوقف شود.
کسب و توسعه مهارت، یکی از نیازهای ضروری زنان برای فعالیت و مشارکت اقتصادی است چراکه اغلب آنان در بخشهای سازماننیافته در جستوجوی کار هستند و بدون این مهارتها قادر نخواهند بود وارد بازار کار شوند یا در آن باقی بمانند. اما اغلب زنان روستایی از این مهارتها (به ویژه مهارتهای تکنولوژیک) محروماند و همین سبب میشود فعالیتهای اقتصادی آنان با موانع بسیار روبهرو شده و حتی متوقف شود. بسیاری از این زنان به دلایل مختلف نمیتوانند یا حتی اجازه ندارند از خانههای خود بیرون بیایند تا برای کسبوکار بومی خود بازاری بیابند یا از تسهیلات یا مزایای خاصی بهره ببرند. در بسیاری از کشورهای در حال توسعه وجود همین موانع در کنار تبعیض شدید در بازار، هزاران زن کارآفرین روستایی را از راه انداختن کسبوکار مستقل محروم کرده است. گرچه این کسبوکارها ذاتاً بسیار کوچکاند و شباهتی به کسبوکارهای کشورهای پیشرفته مانند آمریکا یا اروپا ندارند اما زنان کارآفرین در سراسر دنیا به یک اندازه شایسته احترام و حمایتاند. چراکه بنگاههای کوچک نقش بیبدیلی در اقتصاد غیررسمی ایفا میکنند.
موانع سیستمی که این زنان کارآفرین روستایی یا حاشیهنشین را از بازارهای بزرگتر دور نگه میدارد پیچیده و چندبعدی است. به عنوان مثال زنان مناطق روستایی احتمالاً کمتر از آموزش و مهارتهای لازم بهرهمند هستند یا بعضاً با فشارهای ناشی از تعارض کار با تعهدات سنتی خانوادگی مواجه میشوند. International finance corporation تخمین میزند که بیش از شش میلیون کسبوکار کوچک زنانه در جهان، از دسترسی به منابع تامین مالی محروماند و علت این امر چیزی جز تبعیضهایی که اغلب به نفع مردان است، نیست. این واقعیت برخلاف یافتههای مطالعات متعددی است که ثابت کرده است بنگاههایی که از سوی زنان اداره میشوند بر بهبود رفاه جامعه، اثربخشی بیشتری دارند چراکه زنان 80 تا 90 درصد از درآمد خود را صرف آموزش و بهداشت و سلامتی خانواده خود میکنند.
در کشورهایی نظیر بنگلادش، پلتفورمهای سنتی مانند گرامینبانک سالها در پی رفع موانع موجود بر سر راه کارآفرینی زنان از طریق اعتبار خرد بودند. اینگونه موسسات به زنان کارآفرینی که قادر نبودند از نظام رایج بانکی وام دریافت کنند، اعتبار خرد اعطا میکردند و به این وسیله توانستند فرصتهای خوداشتغالی و راهاندازی کسبوکارهای کوچک را برای زنان روستایی فراهم کنند.
اما در صنعت اعتبار خرد هم قطعه گمشدهای وجود دارد که تصویر توانمندسازی زنان را ناتمام میگذارد. گرچه زنان بسیاری در مناطق روستایی با این اعتبارات میتوانند کسبوکار خود را راهاندازی کنند اما از حمایت، شبکه و مهارت لازم برای گسترش کسبوکار محروم هستند. این همان جایی است که استارتآپهای روستایی میتوانند به یاری زنان کارآفرین بیایند تا بازارهایی فراتر از بازار محلی بیابند و به فعالیت اقتصادی و نقشآفرینی آنان در توسعه اقتصادی رونق و گسترش ببخشند.
استارتآپهای روستایی
گرچه استارتآپها را تکنولوژی متناسب با محیطهای شهری میدانند که میتواند دسترسی به استعدادها، منابع و زیرساختها را برای جوامع شهری فراهم کند اما واقعیت آن است که مناطق روستایی نیز میتوانند موطن استارتآپها باشند.
جای تاسف است که بسیاری از زنان روستایی از فعالیت موثر اقتصادی محروماند چراکه به منابع، آموزش و ابزارهای لازم دسترسی ندارند و عجیب نیست که آمارها نشان میدهند در کشور بیش از 30 هزار روستا از سکنه خالی شدهاند چراکه زنان و مردان در جستوجوی شغل و رفاه به شهرها مهاجرت میکنند. تخلیه مناطق روستایی تنها مشکل ایران نیست، حتی کشورهای پیشرفته دنیا نظیر آمریکا نیز با این معضل روبهرو هستند و شاید به همین دلیل است که بسیاری از کشورها اهمیت حمایت و توسعه فرصتهای اشتغال در مناطق روستایی به ویژه برای زنان را درک کردهاند و برای آن چاره اندیشیدهاند. استارتآپهای روستایی میتوانند یکی از این راهکارها باشند.
یکی از مزایای استارتآپهای روستایی آن است که میتواند با استفاده از نیروی کار زنانه، خدمات ویژه به زنان ارائه دهد. در سراسر جهان استارتآپهایی که از سوی زنان راهاندازی و مدیریت شده توجه سرمایهگذاران را به خود جلب کرده است. یکی از این استارتآپها در هند با عنوان Sheroes.Ind مدعی است که توانسته است تنها در مدت دو سال پس از راهاندازی برای نزدیک به 40 هزار زن در سراسر هند فرصت اشتغال ایجاد کند. این انجمن در سال 2014 راهاندازی شد تا به زنان به ویژه در مناطق روستایی برای یافتن فرصتهای شغلی از جمله اشتغال در خانه، اشتغال پارهوقت و راهاندازی استارتآپ کمک کند. در همین کشور استارتآپ دیگری که در سال 2013 و با عنوان Mylesscars.com راهاندازی شد شاهد استقبال و رشد چشمگیری بود. این استارتآپ به زنانی که مایل بودند خود، رانندگی کنند ماشین کرایه میداد و در مدت 18 ماه توانست 40 درصد رشد کند. کسبوکاری که تنها با 14 ماشین و سه ایستگاه راهاندازی شد در همین مدت به 1000 ماشین و 200 ایستگاه گسترش پیدا کرد. و همه این موارد از سوی کارآفرینان و نیروی کار زنان صورت گرفته بود. استارتآپهایی از این دست در هند بسیارند. استارتآپهایی با مدیران زن که خدمات خانگی مانند نظافت، تعمیرات در منزل، نگهداری از کودک و سالمند یا تامین مایحتاج و لوازم خانگی را ارائه میدهند و اغلب نیز با کمک نیروی کار زنانه توسعه پیدا کردهاند.
اهمیت سرمایهگذاری روی استارتآپهای روستایی
سرمایهگذاری روی بنگاههای کوچک روستایی در کشورهای در حال توسعه همواره با چالشهای متعدد روبهرو بوده است. اما وقتی صحبت از توانمندسازی زنان و ایجاد فرصتهایی برای مشارکت اقتصادی آنان در میان باشد میتوان به اثربخشی برنامههای توسعه بنگاههای کوچک که توسط زنان راهاندازی میشوند امیدوارتر بود. این مساله تا آن اندازه اهمیت دارد که بنیاد بینالمللی آکسفام (OXFAM) طرحی با عنوان توسعه بنگاهها (Enterprise Development Plan) تدوین کرده و در شرکتهای کوچک روستایی در کشورهای در حال توسعه سرمایهگذاری میکند. هدف این برنامه ایجاد و تقویت شرکتهای پایداری است که بتوانند برای مناطق روستایی مزایای ملموسی به ارمغان بیاورند. در مرکز این برنامه «توانمندسازی اقتصادی زنان» قرار گرفته است: شرکتها برای آنکه بتوانند از حمایتهای مالی آکسفام بهرهمند شوند باید مشارکت زنان و ایجاد شرایط لازم برای توانمندسازی اقتصادی آنان را تضمین کنند و معیارهای سخت آکسفام را برآورده سازند (20 تا 40 درصد کل بودجهای که به هر شرکت تعلق میگیرد باید برای رسیدن به این هدف در نظر گرفته شود).
نکته جالب آنکه آکسفام برای توانمندسازی زنان در مناطق روستایی چند رویکرد را پیشنهاد کرده است. در کنار سه رویکرد «درک موانع توانمندسازی زنان و تعیین فرصتهایی برای آنان»، «سرمایهگذاری روی آموزش، دادهها و تکنولوژی متناسب برای زنان» و «برطرف کردن علل زیربنایی نابرابری جنسیتی»، «سرمایهگذاری روی استارتآپهایی که توسط زنان رهبری میشود» نیز مورد توجه قرار گرفته است.
بر مبنای این رویکرد یکی از روشهای موثر برای توانمندسازی زنان به ویژه در بازارها یا زنجیرههای ارزشی که به طور سنتی تحت سلطه مردان قرار دارند، سرمایهگذاری در استارتآپهای روستایی ویژه زنان است. این استارتآپها میتواند برای زنانی طراحی شود که مثلاً یک گلخانه کوچک دارند و میتوانند نهال بفروشند یا زنان مغازهداری که بذر و لوازم کشاورزی میفروشند، یا زنانی که صنایع دستی یا مواد غذایی ارگانیک تولید میکنند. عملاً چنین استارتآپهایی میتوانند کنشهای جمعی زنان را بالا ببرند و خود، گامی در جهت توانمندسازی آنان باشند. تجربیات آکسفام نشان داده است چنین استارتآپهایی میتوانند در کمتر از 18 ماه به سودآوری برسند. به نظر میرسد سرمایهگذاری روی استارتآپهای روستایی -چه استارتآپهایی که در شهرها شکل میگیرد و هدف آن حمایت از اشتغال زنان روستایی است؛ و چه استارتآپهایی که توسط خود زنان روستایی راهاندازی میشود- میتواند در رفع موانع اشتغال و گسترش کسبوکار روستایی نقشی ویژه و کلیدی ایفا کند.