تاریخ انتشار:
چشمانداز آینده روابط جمهوری اسلامی ایران و آمریکای لاتین
مصائب پس از چاوس
تا پیش از ریاستجمهوری دولت نهم روند عمومی روابط جمهوری اسلامی با کشورهای آمریکای لاتین سیری عادی و کاملاً طبیعی را طی میکرد.
تا پیش از ریاستجمهوری دولت نهم روند عمومی روابط جمهوری اسلامی با کشورهای آمریکای لاتین سیری عادی و کاملاً طبیعی را طی میکرد. شاید ارتباط با فیدل کاسترو یا خاطره دانیل اورتگای ساندنیست نوعی نوستالژی برای انقلابیون ایرانی بود، به ویژه زمانی که فیدل حتی به ایران هم دعوت شد و در دانشگاه تهران سخنرانی کرد. اما قدرتیابی چپگرایان سوسیالیست روند جهتگیری سیاست خارجی دولت نهم و دهم را دگرگون کرد. رئیسجمهور دولت نهم علاقه خاصی به آمریکای لاتین پیدا کرد و فضا به سمت گسترش همهجانبه روابط پیش رفت. این روابط به ویژه با هوگو چاوس فقید برجسته شد، اما آنچه در روابط دوجانبه در دستور کار مشترک این کشورها با جمهوری اسلامی ایران وجود دارد تنها دیدگاه مخالفت با ایالات متحده آمریکاست. در سایر مقولات کمتر مشابهتی چه در مباحث فرهنگی یا نگاه آنها به حکومتداری میتوان یافت. تحلیلگران و کارشناسان از لزوم شکستن فضای تکقطبی و یکجانبهگرایی در این نقطه جهان گفتند و نوشتند و روندهای جدیدی در منطقه حاکم شد، اما اینکه منافع جمهوری اسلامی تا چه حد در این روابط برآورده شده و تا چه حد مبتنی بر نوعی دیپلماسی حرفهای بوده است و یا حتی
چرا تا این حد گسترده بر این حوزه تاکید شد محل بحث و نقادی دارد که کارشناسان شجاعانه آسیبها و مزایای این روابط را برشمارند. مهمترین چالش جمهوری اسلامی در سال آتی چگونگی مقابله با تحریمهای بینالمللی است که به طور طبیعی در این نقطه از جهان هم ایران را رصد میکند و لذا چالشهای پیشرو در سال جدید در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در این منطقه مسائل زیر است.
1 بحران جانشینی هوگو چاوس در ونزوئلا به عنوان مهمترین شریک ایران
2 چگونگی حل و فصل پرونده آمیا در روابط با آرژانتین که از ۱۹۹۴ تاکنون ادامه دارد.
3 میزان موفقیت دستور کار آمریکاییها برای ممانعت از نفوذ جمهوری اسلامی در این نیمکرهغربی.
چشمانداز آتی
چندماهه پایانی سال گذشته با اخبار ضد و نقیضی درباره بیماری چاوس سپری شد و سرانجام او در ۱۶ اسفندماه پس از تحمل بیماری سرطان دنیا را ترک کرد. اما آنچه واضح است سوسیالیستها قطعاً در سال آتی برای جانشینی چاوس بحران خواهند داشت و همه مسائل به میزان تمایلی است که آنها به سازوکارهای دموکراتیک در انتخابات ریاستجمهوری نشان دهند. در صورت برگزاری انتخابات با توجه به آرای تقریباً نزدیک دو طرف همزمان شانس پیروزی خواهند داشت و بخت و اقبال لااقل برای یک دوره با نیکلاس مادورو بیشتر همراهی خواهد داشت. در این میان در صورت بازگشت قدرت به طیف محافظهکاران راستگرا دگرگونیهای جدی در سیاست خارجی این کشور ایجاد خواهد شد. در داخل ممکن است استراتژی توسعهگرایی تلفیقی از دیدگاههای سوسیالیستی و بازار آزاد باشد، اما هر تغییر دولتی دگرگونی در روابط خارجی این کشور ایجاد میکند. جمهوری اسلامی در روابط دیپلماتیک باید در روابط سطحی معمولی و ممتد را پیگیری کند و این روابط به حدی در چارچوب عقلایی قرار گیرد که بیثباتی سیاسی احتمالی این کشورها نابودکننده سرمایهگذاریها نباشد. امیدوارم یاد بگیریم که هیچ کشوری دوست و برادر ابدی نیست،
همچنان که دشمن ابدی نیست. همچنین مراقب باشیم که هیجان مصنوعی انقلابیون قدیمی این منطقه ما را تحت تاثیر قرار ندهد، این انقلابیون خود سالهاست از هیجان افتادهاند.
دومین چالش بحثبرانگیز روابط خارجی که به سطح داخلی هم کشیده خواهد شد، پرونده آمیا در روابط با آرژانتین ست. حل پرونده مهم آمیا قطعاً در روابط دوجانبه نهتنها با آرژانتین بلکه با همه کشورهای این حوزه در رفع سوء تفاهمها موثر خواهد بود و از آن استقبال خواهند کرد. پرونده آمیا بازیگران متعددی دارد و به شکلی ماهیتی پیچیده و فنی یافته است. شاید اگر نام پرونده را در روابط دوجانبه استراتژیک بگذاریم مبالغه نکرده باشیم، مهمترین بازیگر علاقهمند به پرونده اسرائیلیها هستند. تجربه تاریخی ثابت کرده اسرائیلیها اساساً به پروندههایی که ماهیت حقوقی در محکومیت یک شخص یا کشور دارند بسیار بیشتر از مسائل سیاسی علاقهمندند و هر هزینهای داشته باشد برای پیشبرد آن میپردازند، چون شاید محکومیت قضایی در تاریخ ماندگارتر باشد و در سازمانهای بینالمللی مشروعیت بیشتری به آنها بدهد. به علاوه لابی قدرتمند یهودیان پس از تصویب این موافقتنامه در اسفند گذشته در مجلس آرژانتین کارایی خود را لااقل تا این مقطع خنثیشده میبیند، رئیس موسسه آمیا به عنوان لابی اسرائیل ایجاد این روابط دوجانبه را نشدنی میداند. اما فضا در مجموع به ضرر اسرائیلیها
پیش میرود. اسرائیلیها اصلاً علاقه ندارند کاهش نفوذ خود را در آرژانتین که نفوذ زیادی در آن دارند، مشاهده کنند. اما آرژانتینیها دریافتهاند طی
۱۸سال گذشته وجود اختلافات با جمهوری اسلامی کمکی به آنها نکرده و حالا زمان تغییر رویکرد است. در مناسبات دیپلماسی احضار سفیر و اعلام ناخشنودی از یک مساله به هر شکل نشان از سردی روابط دارد. یکی از مسائل دیگر مربوط به پرونده آمیا داخلی است، باید دید مجلس شورای اسلامی چه دیدگاهی نسبت به این موافقتنامه خواهد داشت، چون یک سوی اصلی مجلس است، اوایل ماه اسفند گذشته ۱۷ نماینده مجلس به وزیر خارجه کشورمان در خصوص لزوم رعایت مصالح ملی تذکر دادند و مساله در کمیسیون امنیت ملی در حال پیگیری بوده است و دولت نیز لایحه آن را به مجلس خواهد داد، در تفاهمنامه از واژه «تحقیق» در خصوص برخی افراد استفاده شده، این مساله در داخل حساسیتهایی دارد که شاید به همان مصالح ملی مربوط باشد. به علاوه قوه قضائیه هم سازوکار داخلی خود را دارد که اساساً باید دید تا چه حد با دولت همکاری خواهد کرد. ورود کمیته حقیقتیاب و گفتوگو با افراد درگیر در پرونده، آن هم از سیاستمداران شاخص کشور در داخل ممکن است مخالفتهایی برانگیزد. این اولین بار است که در کشور چنین مسالهای روی میدهد. این مساله از آن مواردی است که مرزهای بین امور داخلی و حاکمیتی با عوامل
موثر فشار بینالمللی همراه است و بدیهی است سوالاتی ایجاد کند. حل پروندههای قضایی سازوکارهای ویژهای دارد، اساساً نفس امضای توافقنامه حرکت به سمت جلو است. به علاوه آرژانتین دریافته تبلیغاتی و بینالمللی کردن پرونده کمکی به حل موضوع نکرده، کما اینکه طی این سالها مساله همچنان لاینحل مانده است، لذا سال آتی سال بررسی پرونده آمیا نیز خواهد بود.
آمریکاییها حلقه تحریمها را در هر نقطه از جهان برای فعالیتهای اقتصادی جمهوری اسلامی تنگتر میکنند. حوزه آمریکای جنوبی از حوزههایی است که آمریکاییها در سال گذشته بر آن متمرکز شدند و این روند در سال آینده نیز با شدت بیشتری همراه خواهد بود. لایحه «مقابله با نفوذ ایران در نیمکره غربی» که
۸ دی با امضای باراک اوباما به قانون مبدل شد، از وزارت خارجه آمریکا خواست ظرف ۱۸۰ روز برای مقابله با آنچه «حضور و فعالیت خصمانه و رو به رشد ایران» در آمریکای لاتین خوانده است راهبردی ارائه کند. کمیته فرعی امور خارجی مجلس نمایندگان آمریکا در خصوص مساله تروریسم ماه مارس این لایحه را تایید کرده بود. هدف اصلی این لایحه برخورد با دور زدن تحریمها و خنثیسازی آن است. جمهوری اسلامی در راه پیشرو در روابط ناچار است به اقدامات متقابل در این حوزه متوسل شود، چون آمریکای جنوبی ظرفیتهای ضدتحریم را با توجه به رویکردهای نسبتاً مستقل خواهد داشت، لذا تحرک دیپلماسی آمریکاییها در این منطقه علیه جمهوری اسلامی ایران بیشتر از راههای عادیسازی روابط ایالات متحده با این کشورها پیگیری خواهد شد. حتی ممکن است سیاست تعامل آمریکاییها با کوبا و ونزوئلا به تدریج به نتیجه برسد، لذا دیپلماسی تجاری - بازرگانی مقابله با تحریم باید اولویت جمهوری اسلامی باشد.
دیدگاه تان را بنویسید